هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:  هیزل استیکنی    1 کاربر مهمان





Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۱:۵۸ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
#2

آرمين


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۹ یکشنبه ۸ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۵۶ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵
از نا کجا آباد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 88
آفلاین
دامبلدور هنوز برنگشته پشت تريبون...
بين جمعيت...
گودريک داره از بين جمعيت لايي ميکشه...
-ببخشيد ببخشيد...کار فوريه...
- مردتيکه مگه خودت ناموس نداري...چرا تنه ميزني آخه؟
-عرض کردم ببخشيد...
خلاصه گودريک از بين صدها نفر که همه از قيافه هاشون داد ميزنه دارن از گرما خفه ميشن رد ميشه و قلاب ميگيره ميره بالا پشت تريبون...
گودريک : به نام خدا...بله...تا اين آلبوس نيومده من دوسه تا کلمه حرف حساب دارم با شما بزنم...باشد شاد بمانيد...بله...حرف سر لرد و دار و دستش شد من يه چندتا تذکر کوچک دارم...
... آلبوس از مستراح مياد بيرون در حالي چهرش باز شده مياد بالاي سن ، ميبينه گريفندور پشت تريبونه...
آلبوس : اي ذليل شي...دو دقيقه نبودما...پريد بالا...تريبون نديده!
گودريک : بله عرض ميکردم...هيچ وقت از اين حرفهاي ولدمورت حراس نداشته باشيد ...مثلا ممکنه بگه "من خون به پا ميکنم...حريف ميطلبم" و اينا...اصلا مهم نيست شما خونسرد باشين چون ما با هم متحديم
جمعيت هميشه در صحنه : مرگ بر ضد وزارت عزيز...
گودريک:...در ضمن دوستان لطف کنن مواظب باشند اين لرد گاهي اوقات مزاحم تلفني هم ميشه...مثلا همين آلبوس خودمون گاهي اوقات...
دامبلدور هي چشمک ميزنه : نچ...نه نگو...نه...
گودريک : چي ميگي؟ بله عرض ميکردم خود آلبوس گاهي اوقات...
آلبوس : سيلنسيو! (صدا قطع ميشه)
گودريک چوبدستيشو تکون ميده(صدا وصل ميشه...)
- دوستان يه مشکل فني پيش اومده لحظه اي تحمل کنيد...
گودريک ميره اونور : چي ميگي تو؟
آلبوس در گوشي ميگه : ...
گودريک : هوم گرفتم...
گريفندور بر ميگرده پشت ميکرفون : همين ديگه هيچي ميخواستم بگم من گودريک گريفندور آمادگي صد در صد خودمو اعلام ميکنم...شاد باشيد ديگه هم مزاحم تلفني نشيد!
...
و مينروا که 3 دقيقه منتظر مونده ميگه :
اهم اهم...تمام اشخاص حاظر در اين جمع ميتوانند با زدن يک نمايشنامه سفيد غير ارزشي وارد محفل شوند و کارت عضويت افتخاري دريافت کنند!
==============
من آمادگي کامل خودم رو همينجا اعلام ميکنم!

شما كه جات رو تخم چشم ماست!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۸/۱۸ ۲۳:۱۵:۲۵

امروز خودم را زخمی کردم تا ببینم آیا هنوز درد را حس میکنم یا نه....درد تنها واقعیت است...

-- جانی کش


در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۲۱:۳۶ یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۴
#1

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۲ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۰۶ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
از درون مغاک!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1130
آفلاین
دامبلدور پشت تريبوني ايستاده بود و خيل عظيمي از جادوگران و ساحره ها كه چهره هاشون تابلو بود سفيدن آنجا ايستاده بودند به صبحت هاي دامبلدور گوش ميدادند.(البته از اون لحاظ هم سفيد مفيد بودند!)
دامبلدور:من اومدم اينجا تا همه شمارو از سياهي خارج كنم!اومدم تا شمارو آگاه كنم!....پس همه بايد دست به دست هم بديم و محفلي بزرگ بسازيم!

يك نفر از بين جمعيت:تكبير!!!
جمعيت:
دامبلدور دستاشو بالا مياره و اشاره ميكنه كه جمعيت ساكت بشن
دامبلدور با صداي بلند:از همين جا به تمام دنياي جادويي اعلام ميدارم كه از هيچ چيزي نترسيد!...ما ميتوانيم!
يك نفر ديگر جو زده در وسط جمعيت!:
دامبلدور عمل قبليشو تكرار ميكنه و ميگه:شما منو داريد.عله رو داريد!!!!كفتر رو داريد!....پس چه ترسي وجقققسقس....
دامبلدور ليوان آب جوش رو برميداره و هورتي ميده بالا!
ناگهان چهره دامبلدور مانند رنگ قرمز!!! قرمز ميشه

**3 دقيقه بعد**
دامبلدور با چسب زخمهايي به دور لب و لوچه ي خود دوباره به پشت تريبون برميگرده
دامبلدور ميخواد شروع كنه به صحبت كه چشمش ميخوره به دو جوان!......يك جادوگر و يك ساحره كه دست در دست هم در بين جمعيت ايستاده اند!
دامبلدور:به به!به به!
بعد به عكس ولدمورت و مرگخواران كه با اندازه بزرگ در پشتش نصب شده بودن و بر رويشان ضربدري قرمز خورده بود اشاره ميكنه....
دامبلدور:اين دشمنان بايد بدانند!(با حالت خاص خوانده شود!).....تا وقتي كه ما اين جوانان صلحشور و متحد رو داريم اين دشمنان هيچ غلطي نميتوانند بكنند!(با همان لحن خاص!)....به به!به به!
ناگهان يك نفر ميره بالاي تريبون پيش دامبلدور تا در گوشي حرف بزنه.
قربان تلفن كارتون دارن!
دامبلدور:تلفن؟من؟...آخه مرد حسابي ما جادوگرا تلفنمون كجا بود!
قربان من نميدونم! پاي تلفن كارتون دارن
دامبلدور:حالا كي هست؟
دقيقا نميدونم ولي فكر كنم گفتن اسمشون ولدمورته!!
ناگهان خود اون فرد از گفته اش تعجب ميكنه و تازه متوجه ميشه چي گفته!
دامبلدور دستشو ميگيره جلوي دهن اون فرد و ...
دامبلدور:هيشش!صدات در نياد!برو من الان ميام!
آن مرد بهت زده به سمت پايين تريبون ميره.
دامبلدور رو به ملت:خب حضار گرامي!.....از اطاق فرمان! به من خبر دادن كه قراره از همتون به صرف شام و شيريني!! پذيرايي بشه....فعلا از همتون خداحافظي ميكنم!
دامبلدور سريعا ميره به اطاق بقلي(حالا اطاق بقلي از كجا اومد....)
دامبلدور گوشي رو با قدرت هر چه تمام تر برميداره!
الو!
فـــــــــــوت!
الو!
فـــــــــــوت فوت!
الو؟...آقا مگه مرض داري مزاحم ميشي؟
تـــــــــــق!
دامبلدور:عجب آدمايي پيدا ميشنا!....هي مينروا!....سلام..كجايي تو پس؟
مينروا:اوه سلام آلبوس!....تو كجايي دارم سه ساعت دنبالت ميگردم.بيا اينم ليست اعضا!
دامبلدور:آفرين!آفرين!عاليه!....به همشون اعلام آماده باش بده در ضمن تمام اين مردمي رو كه من اينجا جمع كردم رو هم بهشون كارت عضويت افتخاري محفل ميدي!...ولي قبلش يه پست ميزنن ببينيم چند مرده حلاجن!
مينروا:اوكي آلبوس!...فعلا!
مينروا به سمت ملت جادوگر ميره.
دامبلدور:اوووخ!...ما هم بريم به مستراح!!**(پاورقي)
دامبلدور هم از صحنه خارج ميشه

*پاورقي*
مستراح محل استراحت و راحتي! در اينجا منظور مصطراب است!

خب دوستان سفيد من!
اعضايي كه شناسه هاشون كاملا تو كتاب محفليه هيچ مشكلي ندارن!....همچنين اونايي كه بابا مامانشون عضو محفلن!....ميتونن راحت بيان اعلام آمادگي بكنن و همچنين يه نمايشنامه كاملا سفيد بنويسن تا من تاييدش كنم تو محفل!
و اما اونايي كه شناسه هاشون تويه محفل نيست و خانوادشونم تو محفل نيستن!
اگر شناستون سياهه كه هيچي!
ولي اگر شناستون سفيده بايد بياين اينجا يه پست كاملا سفيد بزنين و در ضمن قسم بخوريد كه هميشه با محفل خواهيد بود تا تاييدتون كنم! (چه كار سختي!)

خب محفل دوستان!....منتظر حضور سبز كم رنگتان! هستيم!


ویرایش شده توسط بلرویچ در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۱۰ ۲:۵۰:۱۵
ویرایش شده توسط استرجس پادمور در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۱۲ ۱۷:۳۹:۴۳
ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۳ ۴:۱۹:۳۶
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۷/۸ ۰:۳۲:۳۷
ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۱۳ ۲۳:۱۸:۵۴
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۲/۷/۱۶ ۲۱:۰۴:۵۰

شناسه ی جدید: اسکاور







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.