مانداگاس نوشته:
فرد عزيز ترجمه فصل چهار تموم شد
كه اگه اجازه بدي من اسم:بازديد مجدد از اتوبوس شوااليه
را براي اسمش انتخاب كردم حالا چي كار كنم منظورم اينه كه به شما بفرستمش يا براي سايت
؟؟؟؟
كاراكترهاي فصل هم
هري و لوپين بودند اما كلمه هاي فارسي شو نشمردم
فكر كنم اگه اين قانون رو برداريم بد نيست
كه كلمه ها رو بشموريم ؟؟ اين شكلي نشينا
----------------------------------------------
من مي تونم فصل 6 رو بردارم -كسي مي تونه دو تا فصل تر جمه كرده
با شه يا هر كي يدونست؟- اگر مي تونم
اسمش به فارسي :س.م. ج ها
و فكر مي كنم 1733 كلمه است
اما اين دفعه يكم بيشتر طول ميكشه چون يكم گرفتارم
چاكر همه دوستان
((ديگ و پاتيل ارزونم داريما.))
دارک لرد نوشته:
مملی من به عنوان مترجم یه نظری بدم:
نویسنده داستان دچار خود درگیری می باشد! میگه دروپ شدن در رستوران بعدا هری در حال دنبال کردن لوپینه! بعدا این ساحره مشکوک Came From Nowhere! یهویی شپلخ میشه و لوپین مشکوک نگاش می کنه...
=====
از حال ضمینه های فرندشیپ دیده میشه:
تانکس به لوپین تیکه می اندازه
هرمیون پرواز میکنه بغل هری و رون بد نگا می کنه.
که البته خوبه و مشکلی ندارم چون خیلی عاقلانه تر از دختری در حبشه هستش...
ولی موضوع داستان ؟؟؟ هوم بگذریم! وقتم آزاد شد یه فصل دیگه هم براتون شپلخ می کنم!