یه ادم دیگه میشدم.یه دختر شگفت انگیز اگه جادوگر بودم هیچوقت اینجایی که هستم نمیموندم.ازاینجا میرفتم ودنبال دنیایی میگشتم که بهش واقعا تعلق داشتم. شاید مغرور میشدم.اونم خیلی زیاد. روز به روز خودمو بیشتر تقویت میکردم تا بزرگترین جادوگر بشم.
اگه جادو گر بودم چقدر تغغیر می کردم 1- از لحاظ تغییراتی که خود به خود در انسان به وجود میاد تغییرات چون غرور از داشتن چیزی که اکثریت ندارن بودن در اقلیت اونم نه اقیلتی که در حاشیه قرارتون بده داشتن جادو به منزله قرار گرفتن در اقلیتی چون اقلیت بازی گران خوانندگان و ابر ثروتمندان و ........ هست که باعت غرور شادی نشاط می شه شاید شخصیتم مغرور تر راحت تر شاد تر اسوده خیال تر می شد حتی راحت طلب تر و تاریک تر
2- یک تغییراتی که وظیه انسانی انسانست و وجدان ایجاب کرده در خودمان ایجاد کرده تا تغییرات خود به خودی که در شمار یک ذکر کردم و تغییراتی تقریبا نامطلوب به حساب میاد خنثی کنه مثل تمرین ارامش تواضع دوری از جادو در موارد غیر ضروری و......
در نتیجه اگه تنوستم مرحله دو رو طی کنم ثبات شخصیتم حفظ می شد اگه در مرحله یک می مانندم شما با انسانی بس ثروتمند راحت طلب و شاد رو به رو می شدید که از هیچ کاری فرو گذار نیست در بدست اوردن بیش تر راحتی
[Steve Jobs] Ooh, everybody knows Windows bit off apple
[Bill Gates] I tripled the profits on a PC
[Steve Jobs] All the people with the power to create use an apple!
[Bill Gates] And people with jobs use a PC
[Steve Jobs] You know I bet they made this beat on an apple
[Bill Gates] Nope, Fruity Loops, PC
[Steve Jobs] You will never, ever catch a virus on an apple
[Bill Gates] Well you could still afford a doctor if you bought a PC
مممم خوش و شاد خوشبخت زندگیمو می کردم. فقط یه بعضی هایی هستن که ممکن بود خیییییییییییییییییلی تصادفی به شیوه های مرموز و کاااملا دور از من بمیرن
?How long will you have me in your memory Always
Перерыв сердца людей. Осколки может сделать вас ударить ... Кинжал в сердце иногда ... иногда ... иногда горло вашим отношениям веревки! Святые люди ... черные или белые ... не сломать чью-то сердце.
احتمالا جادوگر خبیثی می شدم.میزدم چند نفر که ازشون بدم میومد رو می کشتم. بعدم کاری می کردم که قدرتم روز به روز افزایش پیدا کنه. احتمالا یه چند تا هورکراکس هم درست میکردم (کلا یه چیزی تو مایه های ولدمورت می شدم)
زندگی رو نه به کام خودم تلخ میکردم نه دیگران!یه ادم بسیار خوب میشدم.البته اگه جادوگر میشدم.سعی میکردم توانایی هام رو به دوستام نشون بدم و بهشون یاد بدم.ولی در کل یه زندگی عادی ولی خوب و هیجان انگیز واسه خودم درست میکردم!
میخوام دنیا نباشه,ریونکلاو رو باشه! عشق س ریونکلاو رو!
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.