اطلاعيه :با تصميم دو ناظر فهيم و دانای لندن و علاقه مندی آقای اسميت ، بنده از اين پس اين تايپيك را با كمك آقای اسميت اداره خواهم كرد . با اين اميد كه دست های توانايتان دكمه های كيبوردتان را بفشارد و پاسخ های فرم بازجويی را بنويسنند . اميدوارم لحظات خوشی را (
) در اتاق بازجويی با من و آقای اسميت سپری كنيد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فرم نيمفادورا تانكس :تانكس در حالی كه موهايش را از رنگ صورتی به بنفش تغيير رنگ می داد با صدای شترقی در اتاق را بست و وارد شد . كينگزلی برای خودش ليموناد ريخت و بدون آنكه به نيمفادورا تعارفی بكند گفت :
- خوب ، مشكل اولی كه بهت وارده اينه كه دير كردی .
نيمفا در حالی كه زير لب چيزهايی را زمزمه ميكرد به ساعت روميزی كه كنار ليوان ليموناد كينگزلی قرار داشت نگاه كرد . كينگزلی فرمی را نگاه كرد كه نيمفادورا پر كرده بود ، بعد از آنكه به مقدار كافی نگاهش بر صفحات كاهی چرخيد گفت :
- موهات رو نقره ای فام ميكنی تا مرگخوارا ازت بترسن و فرار كنن ؟
نيمفا كه با ولع خاصی به ليوان پر از ليموناد كنار كينگزلی نگاه می كرد ، گفت :
- آره .
كينگزلی لبخندی زد و ادامه داد :
- اينطوری واسه خودت خطرناك نيست نيمفا ؟ مرگخوارها ميرن به ولدی ميگن آلبوسو ديدن و اوقت ولدی مياد دنبال تو . با مهارت جادويی كه من از ولدی سراغ دارم محاله بتونی دووم بياری .
نيمفا آب دهانش را به زحمت غورت داد و به كينگزلی نگريست . كينگزلی ادامه داد :
- شما گفتی مدركی نداریم كه ثابت كنيم شما از ريش مرلين يا هر جای ديگش آويزون شدی . اگه راست ميگی خودت مدرك بيار كه از ريشش يا جای ديگش آويزون نشدی . البته ... يكم صبر كن ...
كينگزلی پوشه ای كه اسناد و مدارك فوق محرمانه ای درش بود را باز كرد كه عكس نيمفا را نشان ميداد كه بدون آنكه مرلين بفهمد برايش شاخ گذاشته بود . كينگزلی عكس را طوری گرفت كه نيمفا بتواند آنرا ببيند سپس گفت :
-اين جرمه خيلی بزرگيه . اگه اين موضوع رو به وزير اطلاع بدم بوسه ديوانه ساز نثارت ميشه . بهت وقت ميدم در مقابل اين عكس از خودت دفاع كنی وگرنه سر و كارت با وزير ميشه .
نيمفا كه آرام و بدون سر و صدا گريه ميكرد در اتاق بازجويی را با صدای شترقی بست و خارج شد .
فرم دابی :دابی در را زد و صدای خسته كينگزلی را شنيد :
- بيا تو !
دابی وارد شد و تعظيم بلند بالايی كرد . كينگزلی باز هم فرم ها را بررسی كرد تا به فرم دابی رسيد ... كينگزلی با ديدن فرم دابی احساس كرد شادی وصف ناپذيری به بدنش تزريق شده است . او گفت:
- دابی عزيز ، در مورد دو مورد اول تبرئه ميشی اما در مورد مورد سوم وزير خودشون بايد تشريف بيارن تا صحت اون متنی كه به زبان جن های خانگی نوشتين رو تاييد كنند . وزير تا پنج دقيقه ديگه اينجاست .
نيم ساعت بعد :كينگزلی :
دابی :
دو ساعت بعد :كينگزلی :
دابی :
تق تق تق!هوكی بدون آنكه اجازه بپرسد در را باز كرد و با ديدن كينگزلی و دابی كه در خواب ناز به سر می بردند عصبانی شد و گلدان گوشه اتاق را بر سرشان كوبيد . در نتيجه اين امر سر كينگزلی و دابی خونين شد . هوكی گفت :
- چر رو بايد تصحيح كنم ؟
كينگزلی دستش را روی متنی گاشت كه دابی به زبان جن ها نوشته بود . هوكی با لحنی خشن گفت :
- اين يعنی اين گزينه درسته . بای .
بعد با سرعت از اتاق بيرون رفت . دابی كه آشكارا از ترس مر لرزيد گفت :
- قربان ، ديگه تكرار نميشه . منو ببخشين .
كينگزلی كه از شدت خونريزی رو به بيهوشی بود بدون آنكه بفهمد چه می كند زير فرم دابی با قلم طلايی نوشت :
تبرئهفرم مونتگومری :مونتگومری با بيلش وارد شد . كينگزلی با سری باند پيچی شده لبخندی مهر آميز به مونتگومری زد و بعد از آنكه فرمش را خواند گفت :
- می تونی بری . هيچ مشكلی نداری .
اعضای انجمن :1- مونتگومری : قبولی ، سوژت رو پايين نگاه كن .
2- دابی : قبولی ، سوژت رو پايين نگاه كن .
3- نيمفادورا : بايد جواب باقی سوالا رو بدی .
سوژه ها :دابی : صلح !
مونتگومری : مرگ !
برای آنكه در كار آنان كه می خواهند برای اولين بار فرم پر كنند ، فرم اصلی را قرار می دهيم :1.اسرار شخصیت خودتون رو فاش کنید !(اگه حتی یه دونه هم باشه مشکلی نداره!)
2.دو نمونه از کار های مفید هوکی در وزارتخانه رو نام ببرید!
3.هدف آنتونین دالاهوف از مدیر شدن چی بود؟
الف)میخواست تفریح کنه!
ب)برای از بین بردن سایت!
ج)به کار و زندگی مردم چی کار داری؟!
4.نظرتون راجع به یکی از گروه های مرگخواران یا محفلیون چیه؟دو مثال از فعالیت های خوب و بدشونو بگید!
5.کدام کار برای خودکشی بهتره؟(به ترتیب مرتب کنید!)
الف)استفاده از بمب شیمیایی!
ب)پرت شدن به همراه یک نفر از ارتفاع 2000000 متری!
ج)بو کردن جوراب مرلین!
د)نگاه کردن به کله ی ولدمورت!
ه)گوش دادن به جیغ های بنفش بلاتریکس لسترنج!
م)قایم شدن از یک مرگخوار در پشت پیوز!
6.چه جایی برای قایم شدن بهتره؟
الف)بین ریش های دامبلدور!
ب)بغل مودی!
ج)درون کلاه مرلین!
(قسمت اختیاری!)
در این قسمت میتونین با نوشتن یه رول کوتاه،سوال ها یا بازجویی هایی که از یکی از اعضا دارید بپرسید و طرف مقابل هم میتونه جواب رول شما رو بده سوال ها رو به بازجویی اضافه کنه!دقت کنید که سوال هایی رو که یه نفر از کس دیگه ای میپرسه رو فقط طرف مقابل میتونه جواب بده و به بازجویی ها اضافه کنه!