هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۱۴:۱۹ جمعه ۳ مهر ۱۳۸۳
#11

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
کینگزلی از پشت آبرفورٍث میاد میگه آبرفورث بزارش پایین!
آبرفورث:دندونامو ببین!
کینگزلی:چیزی نشده مثل اولشه دندون مصنوعی بزار خوبه....
کینگزلی:تروپاترا!
پرانگز میاد پایین
کینگزلی:به فرمان وزیر این تاپیک محکومه همش دارید توش حقوق بشرو نقض میکنید!فعلا کار دارم باید برم...وزارت خونه سرم شولوغه...
و غیب میشه...


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۲۰:۵۰ جمعه ۳ مهر ۱۳۸۳
#12

آبرفورث دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۰:۴۶ سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 543
آفلاین
آبرفورث...
- رفت؟
- شاخدار با سر علامت مي‌ده، بنده‌ي خدا انقدر اون بالا موند خون اومده تمام سر رو گرفته.
- بسيار خب! بر و بچ غارتگر همه‌تون ناهار مهمون من هاگزميد... كي مياد؟
هوشت... غيب ميشه.
شاخدار دو دله كه بره يا نه... دوستان هم همه چشمشون به شاخداره...
شاخدار مي‌گه:
-....



Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۲۱:۱۱ جمعه ۳ مهر ۱۳۸۳
#13

بارتیموس کراوچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۱ دوشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۰۰ جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴
از زیر علامت شوم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 87
آفلاین
آبرفورث و کینگیلی و آرتور رو با هلی کوپتر پیاده میکنن! آخر سر وقتی دیدن که نمیشه از جلو درخت رد شن آبرفورث شناسه درخت رو حذف میکنه بعد میان تو! جیمز و سیریوس داشتن با بارتی میجنگیدن! لوپین هم بیهوش اون ور افتاده بود! یکهو گیلدروی از پشت میخواست بیاد تو ! ولی نه!!! جیمز تو سوراخ در آدامس انداخته! بارتی میگه وینگاردیو لویوسا! میخوره به جیمز دهنش باز میشه بعد بارتی دستشو میکنه تو دهنش کلیده درو در میاره در رو براه گیلدی باز میکنه! سیریوس هم که گیلدی رو میبینه غش میکنه!!!! گیلدی و سیریوس
؟؟؟؟؟؟

آرتور سوار بر اسبش با آبرفورث که کینگزلی رو که از ترس غش کرده بود میان تو ! بارتی یه جادو میکنه آرتور رو تبدیل به یک در بزرگ میکنه! بعد میگه: بیگانه.... بیگانه که مدرسه بود پا میشه میاد آرتور رو میخوره! آبرفورث هم که کمرش درد میکرد اومد که منو جادو کنه گیلدروی میپره جلوم میگه: آبرفورث منو چند تا دوست داری؟ آبرفورث غش میکنه! به هر حال بارتی اونجا بمب ساعتی میذاره و با گیلدی میزنه به چاک! تا میان بیرون اونجا میترکه و به این ترتیب جیمز و سیریوس و آبرفورث و کینگزلی میرن اون دنیا! فقط آرتور شانس آورد که با بیگانه رفت! بارتی و گیلدی هم با هم میرن جردن یه بستنی میخورن...

غصه ما به سر رسید، آبرفورث به شناسه اش نرسید


تصویر کوچک شده


Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۲۲:۲۲ یکشنبه ۵ مهر ۱۳۸۳
#14

بارتیموس کراوچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۱ دوشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۰۰ جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴
از زیر علامت شوم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 87
آفلاین
آبرفورث و کینگلی و جیمز که داشتن آه و ناله میکردن میان بیرون!
بارتی با اریک (خدا بیامرز) اونجا وایساده بودن!
آبرفورث: نه! ما تورو کشتیم، ما تورو کشتیم (منظور اینکه حذفت کردیم)
اریک که لبخندی بر لب داشت آبرفورث رو تبدیل میکنه به خیار شور بعد جیمز را تبدیل میکنه به شیشه خیار شور و کنگولی هم میکنه در خیار شور! خلاصه یک کم پودر دل درد خفن ( ) میزنه توش با جغد میفرسته برا سیریوس ! سیریوس که اونو میخره میگه: آخ واخ بیرون باش...
به هر حال از سرنوشت آبرفورث همچنان خبری در دسترس نیست... مبایلشم آنتن نمیده ! اریکسون مدل 54 بود...


تصویر کوچک شده


Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۱۷:۲۹ جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۸۳
#15

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
سیریوس:اهو! اهو ! عجب گرد خاکی اینجا گرفته کاشکی کریچرم با خودمون می آوردیم
جمیز:راستی میگی کریچرم رو باید میاوردم
سیریوس:صدبار بهت گفتم اشتباه کردم بهت کادو دادم اصلا اون روز تولد تو نبود
جمیز:خوب از کی شروع کنیم
سیریوس:چیو؟؟
جمیز:دوباره به کار افتادن غارتگران
سیریوس:آهان از همین الان فقط باید اینجا تمیز کنیم
جمیز: زنگ بزن به کریچر
سیریوس:الو کریچر سریع خودتو برسون به من
کریچر:بله ارباب
جمیز:ارباب نه عمو الان من ارباب توام
کریچر:ارباب سیریش ببین دوباره شروع کرد
سیریوس:جمیز اذیتش نکن ! خوب کریچر ما دو ساعت دیگه میایم اینجا باید اینجا رو برق بندازی
******* دوساعت بعد *************
_خوب ارباب خوبه
_عالی
جمیز:حیف که لوپین گم گور شده وگرنه الان تفریح خوبی داشتیم یک اذیتش میکردیم
سیریوس:خوب اسنولی مگه اون مرده من میریم الان یجوری میارمش اینجا


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۱۵:۱۵ یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۳
#16

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
سیریوس: چیه؟ چرا منو ین جوری نگاه میکنی
کریچر: ارباب نمیخواین به من دستمزد بدین
سیریوس: چی؟
کریچر: دستمزد
سیریوس یک لقد میزنه به کریچر : برو بابا
کریچر:
جیمز: بیا کریچر من بهت ماهی یک گالیون میدم
کریچر:
کریچر: شما خیلی خوب هستی عمو
جیمز: عمو نه دیگه از این به بعد من اربابتم
کریچر: بله ارباب
سیریوس: وایسا ببینم
اون جن منه
جیمز: حالا دیگه مال منه
سیرویس: کریچر بیا پیش اربابت
کریچر: من ارباب خسیس نمیخوام
سیریوس: خوب من بهت ماهی 2 گالیون میدم
کریچر:
جیمز: نخیر کریچر بهت دستور میدم به حرفای این سیریوس گوش نکنی
سیریوس: اِ کریچر چرا گوشت رو گرفتی
جیمز و سیریوس:


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۱۶:۳۱ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۳
#17

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
سیریوس: خوب باشه اصلا تو ارباب ما قبوله؟
کریچر:واقعا؟؟
جمیز:حالا یه چیزی میگیم پر رو نشو یه شوخی کردیم
کریچر:چه بد فکر کردم تو عمرم میتونم به یه کسی دستور بدم
سیریوس:خوب کرچیر ببینم میتونی یه جوری اسنولی بکشی اینجا ؟
کریچر:اسنولی کیه؟
جمیز:خرفت اسنیپ میگه یه جوری بیارش اینجا
کریچر: بله ارباب
سیریوس:ارباب ممنم
کریچر:شما عمویید
سیریوس:کتک دلت میخواد ؟؟
کریچر:شوخی کردم
***********دفتر استیپ ******
کریچر:پرفسور.... پرفسور مالفوی توی زیر زمینه مدرسه گیر افتاده
اسنیپ :جدا با من بیا راه هو نشون من بده
.................یک ساعت بعد...........
اسنیپ:ببینم الان دوساعت داریم پیداه میایم پس کی میریسیم
کریچر :رسیدم
اسنیپ :مطمینی اینجا شیون آوارگان
کریچر :بیاید تو الان میمیره باشه
در به صورت جادویی و ناگهانی پشت سرشون قفل میشه و....


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


بدون نام
سیریوس و کریچر در شیون آوارگان نشستن.
سیریوس: هیییییییی! بابا این جیمر علی کجاست؟ حوصلمون سر رفت. تو ندیدیش کریچر؟
کریچر: چرا عمو! نه ببخشید . ارباب. هفته پیش اومد تو شومینه. دنبال شما بود. منم گفتم نمیدونم شما کجایی.
سیریوس: خاک بر سر خنگت کنن! حالا دیگه من از کجا گیرش بیارم؟
...: چی رو از کجا گیر بیاری؟
سیریوس: جیمز؟!!!
جیمز: سیریوس؟!!!
در اینجا یک سری صحنه های عاطفی روی داد که جای وصفش نیست.

کریچر: ارباب ارباب... عمو عمو!
جیمز و سیریوس: اه. تو چی میگی! مزاحم نشو!
کریچر: باشه . ولی اسنیپ داره میاد اینجا ها! من گفتم! بعد نگین نگفتی!
ولی جیمز و سیریوس نفهمیدن چی گفت...



Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۸:۲۱ چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۴
#19

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
سیریوس : نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده بود
جیمز : من هم همینطور
و بعد میزنه زیر گریه
در همین موقع در باز میشه و اسنیب می اید تو
اسنیب : خب خب می بینم که باز عین بچه ها شده ای
سیریوس : این کی اومد
در همین موقع من هم امدم تو
جیمز : سلام نیکلاس
من : سلام بر همگی
سیریوس چوبش را در می اورد و به اسنیب می گو ید
برو بیرون
اسنیب : نمیروم
سیریوس و اسنیب با هم گلاویز می شوند
من : سیریوس بزن تو دماغش
جیمز : ءبیا بریم جدا شون کنیم
من : نه بابا بزار این اسنیب کتک بخوره


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: شيون آوارگان، مخفيگاه غارتگران (هر غير غارتگري كه وارد بشه به سرنوشت شومي گرفتار ميشه!)
پیام زده شده در: ۸:۳۱ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
#20

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
سال 1960 ميلادي
سيريوس و جيمزولوپين ودم باريك توي شيون آوارگان
جيمز:ماه داره كامل ميشه همه تبديل شيد
همه تبديل ميشن به جزء لوپين
سيريوس:چرا تبديل نميشي تو
لوپين: مگه دسته خودمه
دم باريك :ماه هم كه كامل شده پس...
سيريوس: به ريم بيرون ببينيم چه خبره
همه بيرون ميرن و ميبينن كه مگي و فيلتويك درحال نصب
كردن يك چراغ گرد مثل ماه هستند
سريوس و دم باريك و لوپين و جيمز:

جيمز به اون طرف نگاه مي كنه :مي گه الان ماه كامل ميشه
لوپين تبديل ميشه
مگي :پرفسور اونجا چيه
فيلتويك:پناه بر خدا اونجا يه گرگينه و دوتا حيون هستند (دم باريك به علت ريزي ديده نمي شود)
مگي:چوبتو در بيار
جيمز:هي پانمدي اينو بگير ببريم تو
سيريوس و جيمز گرگينه را به داخل تونل مي برند
در همون حالت بيد كتك زن شروع به فغاليت مي كنه
دم باريك:آخ له شدم ... كمك


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.