رزي:اونجاست...........
همه برگشتند و اندرو رو پشت سر شون ديدند
ملت:
ايوي:تو ديگه از كجا پيدات شد؟؟؟؟؟
اما:اين از كي تاحالا افتخاري؟؟؟؟
اندرو:
رزي:بسه............مشاور جديدمون رو بهتون معرفي مي كنم........خانم اندروميدا بلك
اندرو:از اشنايي با شما خوشحالم!!!!
فرانك:من تو رو قبلا جايي نديدم؟؟؟اون دفعه كه با اما اومده بودم فروشگاه ايوي؟؟؟؟ ما گفتيم از كار در رفتيم...........
ولي فرانك با ضربه ي اما ساكت شد ..................
رزي:شما دو تا كي از زير كار در رفتين
اما:
فرانك كي بود؟؟؟؟
فرانك :همين ديروز بود
رزي:اهان..........
اما:
مي كشمت فرانك
فرانك:
رزي:بريد خدا رو شكر كنيد كه الان كار دارم من و اند ............ خانم بلك مي ريم توي دفتر من اما واسمون نوشيدني مياري فهميدي؟؟؟؟؟؟
اما:مگه من.............
رزي:
اما:
حتما
رزي:فرانك و ايوي هم به كارشون مي رسن فهميدين؟
همه:بله
رزي:پس ما رفتيم
بعد از رفتن رزي و اندرو:
اما:فرانك خفت مي كنم !!!!!!!!!!!!!!!!!
[b][size=medium][color=66CCFF]دامبلدور عزيز بدان هر جا كه باشي تا پاي جان ازت حمايت مي كنيم و به تو وفادار خواهيم ماند !!!