نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
نسخه موبایل
بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!
4همه ي اعضاي تيم کوييديچ ريونکلاو در رختکن جمع بودن. ليني، کاپيتان مجازي تيم شروع به صحبت کرد:
- خب، ما بايد بسيار هماهنگ و متحد باشيم. در غير اين صورت حتماً ميباز...
- ما ميبريم ليني
جیسون چرا بین دوتا دیالوگ دوتا اینتر؟0.25
جسيکا ترينگ، يکي ديگه از مهاجم هاي ريون کوافل رو از رو زمين برميداره و به طرف جيسون ميره.
- بيا. اين مال تو. ما لازمش نداريم. کوييديچ ميخوايم چيکار اصلاً؟
بعد از سوختن جنازه، یک سری نعش کش اومدن و جنازه رو بردن.
- خب این قطعا باید بین خودمون بمونه!
سراینده ی ماگل شعر که به لطف لرد و مرگخوارانش قبری نداشت که درش بلرزد، این وظیفه ی خطیر رو به رز داد. رز با هشت ریشتر خودش به علاوه ی پنج ریشتر شاعر، ویبره زنان گفت:
- شون اینجا. چه ببریمشون طور؟
اینجا حتی پوکرستان هم نیس! پک پوکر فیس های مختلف چرخی و دوبل و غیره هم نیس. ینا تسترال وضعیه! بزبیاریه! نه خیرم. اعصاب ندارم اصلا. به ارواح جدم نیستی در حدم. بعدم گرگ باش ببر. دهه هشتادی خاص و مردادی مغرور...
اهم اهم. بله داشتم میگفتم اینا بزبیاریه. بزبیاری یعنی کل زندگی ریگولوس. یعنی درد و بلا و بدبختی‌ای که بر سر تیم هافلپاف نازل شده بود.
ینا تسترال وضعیه!
با یک حرکت انگشت رز ویزلی روی منوی مدیریت، گزارشگر پرحرف با بلیطی شبیه به بلیط های جیسون، به جزایر بلاک رفت و گزارشگر دیگری جایگزینش شد. همین کافی بود تا داد لینی در بیاید:
- چیکار اون گزارشگر داشتی؟ اصن شاید خودم بهش پول دادم تا بوق مفت بزنه!
- ولی من بوق زنا رو دوس ندارم!
نتیجه:
مرد از شدت توجه‌شان اصلا.
- ستاره ها میگن که دورا و جسیکا در آینده ای نه چندان دور مرگخوار میشن
چراغ راهنمایی و رانندگی جز معطل کردن بازیکنان، کار دیگری نداشت. تا آماده‌ی پرتاب بلاجر میشد، تغییر رنگ می‌داد. کروشیوی قرمز و متوقف شدنش را، همگروهی هایش، جیسون، کارتون باقیمانده از دستمال توالت و دستگاه توپ پرت کن می‌خوردند.
از آنجایی که ما تام نیستیم پشمک و اربابیم و البته خفنیم
نقل قول:
این جمله کلا از نظر من ایراد داره! عد دیگه خیلی محاوره است من اولش فکر کردم میخواستی بنویسی بعد! 0.75
نظرتون اشتباهه. خیلی محاوره دیگه دستور زبان جدیده؟ خب یا کتابی مینویسن یا محاوره. دیگه خیلی محاوره چه معنی داره؟ میشه توضیح بدید من هم بفهمم؟
پیغام جودی جان پیغام! 0.25
نقل قول:
حاضر درسته! 0.5 من روی غلط املایی حساسم توام حساس باش.
شما چند بار بابت غلط املایی و تایپی امتیاز کم میکنی؟
شما که حساسی! تو هم درسته.
در مورد پست من و آستوریا چرا توضیح نداید؟
بابت ایراد تکراری چند بار امتیاز کم میکنید؟
نقل قول:
این جمله رو باید به یکی از دوشکل زیر می نوشتی تا درسا در بیاد.
شروع کردن به خوشحالی کردن. یا شروع به خوشحالی کردن، کردن.
.0.5
کردن اول به قرینه حذف شده و اتفاقا حذف کاملا به جایی هم هست؛ اگه میموند بد خونده میشد. ضمن اینکه معنی اول شروع، شروع کردنه. در واقع مجاز از شروع کردنه، پس لازم نیست کردن پشت سرش بیاد.
این جمله به این شکل هم میتونست نوشته بشه، اگه کردن دوم حذف میشد:
شروع کردن به خوشحالی.
نقل قول:
اینجا علامت سوال میخواد دیالوگت نه علامت تعجب...
بعضی اوقات جمله ای که سوالی گفته میشه سوال نیست در واقع، بیان تعجبه. این جور مواقع به جای علامت سوال، میتونیم علامت تعجب بذاریم.
مثلا یه نفر حرف متعجب کننده ای میزنه، دختر فلان کس خانوم ازدواج کرد مثلا، ما در جوابش میگیم:
-چی! پس اونم رفت خونه بخت!
نقل قول:
تا جایی که من میدونم ما هیبت انسانی داریما! 0.25
اتفاقا ما هیبت انسانی نداریم، هیئت انسانی داریم!
هیبت دوتا معنی داره: 1. ترس و بیم 2. شکوه و بزرگی
هیئت سه تا معنی داره: 1. شکل و صورت 2. دسته ی مردم 3. علم نجوم و اخترشناسی
نقل قول:
این جمله هم نامفهمومه هم ضمیر او برای انسان به کار برده میشه برای توپ پرت کن باید گفته میشد اون... 0.5
جمله که نامفهوم نیست، شما کجاشو میگی نامفهومه من متوجه نشدم... ولی دستگاه توپ پرت کنی که بازیکن ریونکلاوه جون داره، عقل داره، میتونه پرواز کنه، پاسکاری کنه و الخ... پس ضمیر جاندار باید براش استفاده بشه.
اگه چرایی نامفهومیش رو هم توضیح بدی ممنون میشیم.
اول اینکه الان داور تیم گریفندور عوض شد؟ کی عوض شد دقیقا؟ چون ما پستی ندیدیم که این تیم پستی بزنه و اعلام کنه. این از این که ما نفهمیدیم کی داور تغییر کرد.
وقتی مسابقه ی قبلی رو یکی دیگه داوری کرده و از اون ریز نمرات خواسته شده چجوری یه نفر دیگه میاد و کلا از اول نمره میده؟
در مورد ایرادی که به پست های قبلی تیم ما وارد شده. اینکه با کوییدیچ ارتباط نداشت. من قبلا و در لیگ کوییدیچ هم اینطوری نوشته بودم و ایرادی بهم گرفته نشده بود. توی قوانین هم نیومده که باید کل یا بخش اعظم پست در رابطه با کوییدیچ باشه. بنابراین به نظرم این انصاف نیست که از پست های مسابقه ی اول بابت این امتیازی کسر بشه. ولی از حالا که توی قوانین اومده بله من قبول دارم باید از مسابقه ی دوم توی امیتاز دهی مدنظر قرار بگیره.
این جمله کلا از نظر من ایراد داره! عد دیگه خیلی محاوره است من اولش فکر کردم میخواستی بنویسی بعد! 0.75
پیغام جودی جان پیغام! 0.25
حاضر درسته! 0.5 من روی غلط املایی حساسم توام حساس باش.
ارتباط با کوییدیچ و شرح آن/ 6
خیلی جا بردی بهتر شدن داری پس باید بگم از این بخش 3.5 میگیری.
اینجا دیالوگ برای جودی پس یه اینتر کافیه...0.25
انقدر اهمیت داشت؟یه اینتر کافی بود. 0.25
همه ی اینا یه اینتر لازم داشتن. 1.5
بازم ماجرای اینتر... 1.25
این جمله رو باید به یکی از دوشکل زیر می نوشتی تا درسا در بیاد.
شروع کردن به خوشحالی کردن. یا شروع به خوشحالی کردن، کردن.
.0.5
اینجا علامت سوال میخواد دیالوگت نه علامت تعجب...
تا جایی که من میدونم ما هیبت انسانی داریما! 0.25
این جمله هم نامفهمومه هم ضمیر او برای انسان به کار برده میشه برای توپ پرت کن باید گفته میشد اون... 0.5
اين حرف رو بتمن و خطاب به مردعنکبوتي گفت.
اعضاي هر دو تيم ريونکلاو و اسليترين وارد زمين بازي شده و به صف شدند.
نفس ها حبس شد. قمه هاي رودولف در ليست 10 سلاح کشنده جهان قرار داشت.
- يک...دو...سه!
لباس خودش رو پارو پوره کرد و نعره زنان عازم جزاير ماداگاسکار شد.
- اون ديگه چيه!
يا ميگين چرا اينکارارو کردين،
- چرا راهنمایی هستم!
صدای غرش کر کننده ای، صدای جودی را در خود خفه کرد و پبغام حضور دایناسور دوم را به او داد.
شاید موجود بخت برگشته هم حاظر بود از خیر غذا بگذرد ولی فقط از شر این انسان کولی خلاص شود
رودولف تجزیه و تحیللی کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که به خاطر یک ساحره که معلوم نیست
مدیونین اگر فکر کنین حتی برای یک درصد دوریا اینکار رو برای احساس گناهش در برابر اتفاقات گذشته می کرد !
جودی از جا پرید.
- دوریا ! غافلگیر شدم . فکر نمی کردم اینقدر زود بیای !
- آخیش ! فکر کردم اومدم تا باهام دعوا کنی که چرا مجسمه ای که مامانت برای روز تولدت خریده بود رو شکستم. خیالم راحت شد.
دوریا احساس می کرد تمام دنیا دور سرش می چرخه.
- چی؟
دوریا یک دفعه یادش اومد که برای چی زودتر به زمین کوییدیچ اومده پس سعی کرد خودش رو کنترل کنه.نفس عمیقی کشید و گفت:
- خب... عیب نداره . حالا اتفاقیه که افتاده.
جودی به سمت صدا برگشت و دید هکتور و آستوریا مثل همیشه مشغول بحث ، دارن نزدیک میشن.
- دوریا تو رو به مرلین گریه نکن دیگه ! الان هکتور میاد معجون بارمون می کنه ها!
دوریا توی افکار خودش غرق بود که یکدفعه صدایی شنید:
- به به ! بانو دوریا بلک ! عضو تیم کوییدیچ اسلیترین ! بگو ببینم حالت چطوره ؟
دوریا نگاهی به گوینده کرد و با خودش گفت: "دردسر". پس برای جلوگیری از این "دردسر" با لبخند جواب داد:
- جینی ! حالت چطوره ؟ چه خبرا؟
اعصاب جینی از آرامش دوریا بیشتر بهم ریخت.
- همه چی طبق رواله . فقط تو این وسط مانعی !
هکتور ، به شدت عصبانی از اینکه یکی از اعضای کوییدیچ داره درست روز مسابقه داره با طرفدار تیم مقابل بحث میکنه، به سمت جینی و دوریا برگشت.
- نکنه شما هوس کردین تا جدید ترین معجونم رو روتون امتحان کنم؟ مخلوط روده ی گاو و مگس له شده با بزاق قورباغه ست !
زمزمه ها شروع شده بود... .
- طرفدارای ریون همشون این شکلی ان؟
- اگر اینجوریه ، بهتر نیست بریم طرف اسلی؟
- بازی امروز چی بشه با این وضع!
- دیدی دوریا آروم نشسته بود؟
- جینی چرا اینقدر عصبانی بود؟
اعضای اسلی وقتی حرفای اعضای بقیه گروه ها رو می شنیدن ، بیشتر انرژی می گرفتن .
دوریا به آرومی چشماش رو باز کرد و با دیدن ده بیستا لاک پشت که بهش خیره شده بودن جیغ کشید.
- من میخوام برگردم ! منو ببرین خونه !
بعد از اینکه داستان دوریا تموم شد، لاک پشت پیر برای مدتی توی فکر فرو رفت.
- درمان تو یک چیز است فرزندم!
بعد از مدت کوتاهی معجون ساز اومد . چیزی نمونده بود دوریا از تعجب شاخ در بیاره! انگار هکتوری که تبدیل به لاک پشت شده باشه جلوش بود!
- هکتور!
دوریا چشماش رو باز کرد و از جا پرید.
- نتیجه ی مسابقه؟
در همون هنگام دامبلدور به همراه وینکی اومد. وینکی یک شیشه ی معجون دستش بود که با رنگ سبز روش نوشته شده بود HDG.
- وینکی بی تقصیر بود! گرنجر وینکی رو مجبور کرد که این را توی نوشیدنی دوریا ریخت!
دامبلدور با قیافه ای متفکرانه شروع کرد.
- همه شون رو بیارین دفتر من تا همه چی مشخص بشه !
