هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۷:۱۰ پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۴

دراکو مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1028
آفلاین
1)ايا *مبصر* ميتواند از دانش آموزان امتياز كم كند يا نه؟چرا؟توضيح دهيد!(تاكيد!:توضيح دهيد!)

به هیچ وجه مبصر این اجازه رو نداره و میتونه فقط به اساتید یا مسئولان گروهها گزارش بده تا اونا رسیدگی کنن و اگر لازم بود اونا کم کنن ولی خودشون حق کم کردن امتیاز از بچه ها رو ندارن و فقط باید نظم رو برقرار کنن ! اگر قرار بود که اونا کم کنن اون وقت دیگه همه گروهها از ده امتیاز بالاتر نمیرفتن !
2-
منگل : ابتدا این نامی بود که به انسانها از طرف جادوگران اطلاق میشد اما بعد از مدتی متوجه شدند که این کلمه بین انسانهای غیر جادوگر خودش یه معنی داره و وقتی جلوی اونا ، این اصطلاح رو به کار میبردن دچار مشکل میشدند و برای همین بود که به ماگول اونو تغییر دادن .
اوف غول : در زمانهای بسیار قدیم نام انسانهای غیر جادوگر شاسگول بود ! به این دلیل که اووف در زمان جادوگری به معنای شباهت هستش و در سخنها داريم که جادوگران ابتدایی کوچک بوده اند و در نتیجه وقتی انسانهای غیر خودشون رو بزرگ میدیدند از این عنوان استفاده می کردند و اونا رو اووف غول ( به معنای شبهه غول ) می نامیدند اما به مرور حادثه ای باعث شد که اونا به اندازه انسانهای دیگر در بیان و ماگول رو انتخاب کردن و گول در زبان جادوگری به معنای اندازه است و ماگول یعنی هم اندازگان ما !!



وزیر مردمی اورجینال اسبق


تک درختم سوخت ، پس بذار جنگل بسوزه


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۶ چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۴

آوریل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۷ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
از کارتن!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 789
آفلاین
کلماتی که در به وجود اومدن لغت موگل یا ماگل تاثیر داشتن:
منگوله : یکی از لغتایی که باعث بوجود اومدن این کلمه کذایی! شد کلمه منگوله بود..در این باره باید گفت که روزی روزگاری یا شایدم شبی شبگزاری (کوچکترین اطلاعاتی در مورد زمان این حادثه در دسترس نیست) وقتی دوران کریسمس بوده یه جادوگر بدبخت بیچاره فلک زده اسمون جل پا بینوا داشته زیر برف و با وجود سرما و باد زیاد قدم میزده تا به یه سرپناهی برسه*. یک شخص غیر جادوگر به نام بابانوئل (در اون زمان هنوز لغت کذایی! موگل وجود نداشته و گزارشگر ما هیچ چیزی در باره این لغت نمیدونه) میرسه به این جادوگر بدبخت بیچاره فلک زده اسمون جل پا بینوا و میگه : برادر اتفاقی افتاده؟ چرا هوا به این سردی زیر برف راه میرین؟(از قضا این شخص غیر حادوگر بابانوئل شخصی اسلامی بوده!). جادوگر نگاهی بس سفیهانه به وی میکنه و میگه نخیر جناب.....برای من اتفاقی نیفتاده ولی فکر کنم برای شما اتفاقی افتاده. بابانوئل با نگاهی میکنه و میگه : چه اتفاقی؟
جادوگر : احتمالا اتفاقی برای مغزتون رخ داده که اون کلاه مسخره رو سرتون گذاشتین.
بابانوئل میزنه زیر خنده و میگه : برادر من اگه این سرم نباشه هیشکی منو نمیشناسه......من بابانوئلم.....این کلاه مخصوص منه.....کلاه منگوله دار.
جادوگر با تعجب نگاهی میکنه و میگه : کلاه منگوله دار؟ چه اسم عجیبی....راستی گفتی بهت چی میگن؟
بابانوئل : بابانوئل
جادوگر : جادوگر
بابانوئل : بابانوئل
جادوگر : جادوگر
بابانوئل : بابانوئل
جادوگر : جاد.....ها؟ اها....ببخشید من دیدم شما دوبار ازت یاد شده...گفتم منم لابد باید اسمم دوبار نوشته بشه. ولی اسم سختی داریا......بابا ننه؟
بابانوئل : نه بابا...بابانوئل
جادوگر : اها پس بابانویل......پدر نویلی تو.
بابانوئل : نویل چیه؟ میگم نوئل.
جادوگر : اسمت خیلی سخته...من بهت میگم منگوله.
اون شب بابانوئل جادوگر رو به خونش برد و ازش پذیرایی کرد و از اون موقع زمینه ای برای اسم موگل آماده شد.
نکته قضیه : فهمیدین جادوگر کی بوده؟
بله کاملا غلط فهیمیدین....اون جادوگر بدبخت بیچاره فلک زده بینوا همین آلبوس دامبلدور معلم خودمون بوده.....براتون سوال پیش نیومده بود که چرا انقده اون به کلاهای منگوله دار علاقه داره؟ دلیلش همینه دیگه.
پروفسور دامبلدور : 10 امتیاز که ازت کم شد میفهمی در اینجور مواقع باید چی بگی.
آوریل : نه.........من منظورم شما نبودین که.....داشتم دامبلدور سابق رو میگفتم.
* این ستاره نکته داره و نتیجه اخلاقی : اگه در یه همچین شبی چشمتون به یه همچین آدمی افتاد دوراه دارین : 1-دلتون براش بسوزه و گریه کنین و برین کمکش ولی مواظب باشین اگه خیلی در دنیای موگلا غرق شدین چیزه تابلویی با خودتون نداشته باشین وگرنه اسم جدید میگیرین.2- بزنین بکشینش تا زمین از دست یه حادوگر بیمصرف مثه دامبلدور....اهم...یعنی دامبلدور سابق راحت شه.
بر اثر مرور زمان منگوله تبدیل میشه به منگول......از اون ور از اونجایی که در یه شهر غیر جادوگری شخص فوق العاده احمقی به نام وگوور بوده (برره)...اون منگول میشه موگول....و چون موگول شبیه گوگول بوده میشه موگل .
سوال بعدی :
خب برادر من....یعنی پروفسور من معلومه که مبصر نمیتونه امتیاز کم کنه.....وگرنه فرقش با معلم چیه؟ اگه مبصر بتونه امتیاز کم کنه درست میشه مثه معلم....شما جه جوری میتونین تحمل کنین که گراپ با شما از یه لحاظ مثه این یکسان باشه....در واقع شما رو بوقی هم حساب نکنن.


[size=small]جادوگران برای همÙ


بدون نام
)كلماتي را كه فكر ميكنيد به سير به وجود آمدن كلمه ماگل كمك كرده اند نام ببريد(چند كلمه متشابه) و سير به وجود آمدن اين كلمه را كاملا بنويسيد
--------
خب این هم کلمات
1-مشنگ :مشنگ : در واقع ماگل ها این کلمه را از جادوگر ها گرفتند
2-ردا:ردا:در واقع ماگل ها این کلمه را از جادوگر ها گرفتند
3-دوربین:دوربین:در واقع ماگل ها این کلمه را از جادوگر ها گرفتند
حالا توضیحات
1-یک بار دو جادوگر به یک سری پسر رسیدند یکی از این پسر ها دیوانه بود جادوگر اولی به دومی گفت مشنگه ها و یکی از پسرها شنید این حرفشونو و فکر کرد به این سری ادم ها مشنگ میگویند
2-یک بار یک ماگل به یک جادوگردیوانه رسید از اون پرسید این چیه جادوگر که نفهمید چی میگه بهش گفت ردا(یعنی چی میگی) و ماگل فکر کرد که اسمش ردا هست و این رو به کشور خودش برد و در جهان پخش شد
3-یک بار یک جادوگر به یک ماگل رسید دید دوربین دستشه بهش گفت دور رو میبینی ماگل فکر کرد اسمش هست و با کمی تغییر برای راحتی گفتم دوربین را در جهان پخش کرد


**********
2-ايا *مبصر* ميتواند از دانش آموزان امتياز كم كند يا نه؟چرا؟توضيح دهيد
--------------------
بستگی دارد به اینکه معلم اخلاقش چجوری باشد
ولی در کل مبصر وظیفش فقط اطلاع رسانی و نظم دادن به کلاس هست و نمیتواند امتیاز کم کند ولی میتواند به معلم بگوید شاید معلم کم کند
ولی باز میگم بستگی به معلم داره



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۳۸ جمعه ۶ آبان ۱۳۸۴

مایکل کرنر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۵ شنبه ۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۲۰ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳
از دفتر کارآگاهان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 162
آفلاین
1) كلماتي را كه فكر ميكنيد به سير به وجود آمدن كلمه ماگل كمك كرده اند نام ببريد(چند كلمه متشابه) و سير به وجود آمدن اين كلمه را كاملا بنويسيد
همونطور که گفتین در ابتدا به غیر جادوگرها منقل گفته می شده و بعد از چند قرن به دلیل سختی کلمه منقل "ق" آن را برداشتند و بجای آن "گ" گذاشتند که شد منگل. بعد از چند قرن دیگه و درست در زمانی که امپراطوری کبیر ایران آن زمان در دنیای جادوگری نامی برای خود دست و پا کرده بود خارجکی ها فهمیدند که کلمه منگل در زبان فارسی معنی نادان یا همان خل و چل را می دهد این بود که "سحام" (سازمان حمایت از ماگل ها) تصمیم گرفت این نام را عوض کند و "ن" آن را حذف کرده و بجای آن حرف "الف" را جایگزین کردند که شد : ماگل ، البته در جوامع مختلف جادوگری افرادی که قدرت جادو نداشتند با نام های مختلفی خطاب می شدند که برخی از آن ها "اوسکول" ، "گاگول" ، "شاسکول" و ... بودند که همه تقریبا از یک خانواده اند.

)ايا *مبصر* ميتواند از دانش آموزان امتياز كم كند يا نه؟چرا؟توضيح دهيد!(تاكيد!:توضيح دهيد!)2-
پس معلم بوق هست؟ ، مبصر فقط می تواند به معلم اطلاع دهد که کدام دانش آموز خطا کرده تا ایشان نمره کم کنند چون ممکن است به علت دشمنی یا هر چیز دیگری از دانش آموزی امتیاز کم کند البته در مورد گراپ احتیاجی به این کار نیست و خودش می تونه بچه ها رو حتی برای همیشه ساکت کنه!!!


تصویر کوچک شده














کارآگاه و بازرس ویژه
----------


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ جمعه ۶ آبان ۱۳۸۴

واگاواگا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۳ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۲۸ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 274
آفلاین
در راستای سوال اول باید گفت که :

روزی برادر سالازار به همراه ضیعیفه ای زیبا رو در حال لاو ترکاندن در یکی از اماکن ماگل نشین بودند که متوجه جوانی بیناموس گشتند ...آن جوان که داشت به صورت متوهمی آنان را دید میزد همزمان در حال برپایی سور و سات عمل نیز می بود!...
برادر اسلایترین (ع) که درود بر او و خاندانش باد از بس این انسون با غیرت بود که برای یک پیام هم غیرت می گذاشت همین باعث کشت که به سمت آن جوان رفته و او را مورد تفتیش بدنی نیز قرار دهد...کمی دیر نگذشت که دید ضعیفه از چنگ وی برفته و با دیگری دوست شده هیچ خیالی نیست یه روزم نوبت من میشه برات نامه بدم ببینی ..... ببخشیییییید!!....کلا اینکه ضعیفه در عرض سه سوت دوری تور گشته و برادر تنها ماند!....دست از تفتیش بر کشید و با جوان وارد گفتگو شد...دیری نبایید که تحت تاثی وجنات جوان با وی صمیمی گشته و وارد راز و نیاز با وی نیز گشت!....در همین اوصاف می بود که بساط عمل رو به راه گردیده و جوان دست از کار بر کشید و به برادر گفت که برو که دیگه وقت عمل است!!!...از جیبش دو سیخ برکشید و بر منقل گذاشت....برادر جذب این مراسم زیبای ماگلی گشته بر وی گفت: این ها چیست؟
جوان نیز پاسخ داد: منقل است ...مگر مونگولی؟!!...تو خط نیستیا!!...می خوای بیارمت تو خط؟...طالبی بسازمت؟...بیا بشین....
بلی ...نشستن همانا و پا نشدن همینا!
پس از مدتی ...خانواده ی برادر که بر وی نگرانی حاصل نموده بودند بر وی شدند ....کمی دوران را گشتند و او را در زیر پل تجریش یافتند در حالی که میخواست کمی خود را بسازد...
بر وی گفتند این چیست که تو را بدین جا ساخته؟
وی جواب داد: شی داداش؟...مگه کوری؟...منگله دیگه!!...(توجه داشته باشید که چون مواد قبلی که وی را نعشه ساخته بود "ترک " بود وی را بر آن داشت تا به جای منقل بگوید منگل..)
بر وی شدند که آن را چه کاره است؟
وی جواب داد: برای خودشاژیه دیگه!....میری تو فژا!!...
بر وی شدند که این را چه کس با تو گفته؟
وی گفت: یه اهل منگل دیگه!...
همی خانواده بر آن شدند تا وی را رها سازند و این بی آبرویی را با خود به همراه نکشیده ...ولی امان از خاله ی برادر سالازار که منشع اصلی شبکه بی بی سی می بود...
بر اثر کمی جریانات و فعل و انفعالات یک کلاغ چهل کلاغی گفتند که سالازار کبیر را ماگل به دود داده است....همی شد که رسم نهادند بر آن جماعت بی ناموس بگویند ماگل تا یادشان بیاید همنشینی با این جماعت را!!!

و اما در رابطه با سوال دوم باید گفت که بستگی دارد به مبصرش....اگر گراپ یا گراپ مایه ای بود که دیگر جا بحث نیست و باید گفت آری...توضیح هم ندارد!!..مگر اینکه در نقطه ای از پایین تنه دارای مقداری گشادی گشته باشید!!!
و اگر گراپ نبود باز جای بحث نمی باشد که مبصر هیچی نمی باشد و برود بدهد ....قرضهایش را!!!


والسلام علیکم و الرحمت ال...


تصویر کوچک شده


Re: ماگل!
پیام زده شده در: ۲۰:۲۵ جمعه ۶ آبان ۱۳۸۴

رگولوس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۰ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۵ چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۸
از Number Twelve Grimmauld Place
گروه:
کاربران عضو
پیام: 108
آفلاین
1)كلماتي را كه فكر ميكنيد به سير به وجود آمدن كلمه ماگل كمك كرده اند نام ببريد(چند كلمه متشابه) و سير به وجود آمدن اين كلمه را كاملا بنويسيد

الف ) منقل ==>چندين جادوگر به يكي از كشورهاي ماگلي سفر كرده بودند....در يك كلبه با چند جوان آشنا شدند.اين جوانان چيزهايي شبيه دود را از وسيله اي كه در جلويشان بود بيرون ميدادند.آن وسيله اسمش منقل!بود....بعد از آن جرياناتي پيش امد گه از آن به بعد جامعه جادوگري به افراد غيز جادوگري منقل مي گفتند
ب) منگل ==> بعد از كمي تغيير و تحول كلمه منقل به علت كم هوشي ماگل ها به منگل (mongol) تبديل شد
ج) ماگل ==>به دليل اين كه كلمه منگل براي ماگل ها توهين اميز بود و باعث عصبانيت انها مي شد به ماگل تبديل شد
( جواب سوالات همان طور كه گفتيد خارج از درس نيست )
**********
2-ايا *مبصر* ميتواند از دانش آموزان امتياز كم كند يا نه؟چرا؟توضيح دهيد
خير نمي تواند زيرا مبصر بودن از دنياي ماگلي وارد شده و در دنياي ماگلي مبصر چنين حقي را ندارد در ضمن اگر مبصر بخواهد امتياز كم كند پس استاد مر بوطه پس چيكاره بيد !؟ پس حق چنين كاري را ندارد


Draco Dormiens Nunquam Titillandus


Re: ماگل!
پیام زده شده در: ۱۶:۴۶ جمعه ۶ آبان ۱۳۸۴

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
سلام پروفسور خسته نباشيد
حواب سوال اول شما كلمه هاي
الف:منقل
ب:منگل
ج:ماگل
است البته سير به وجود آمدن اين كلمات(از اينجا به گفته خودتون در متن دقت كردم و كپي كردم)كلمه ماگل(mugol) در زبان ما ريشه اي چندين هزار ساله دارد.در ابتدا چنيدن جادوگر به يكي از كشورهاي ماگلي سفر كرده بودند....در يك كلبه با چند جوان آشنا شدند.اين جوانان چيزهايي شبيه دود را از وسيله اي كه در جلويشان بود بيرون ميدادند.آن وسيله اسمش منقل!بود....بعد از آن جرياناتي پيش امد گه از آن به بعد جامعه جادوگري به افراد غيز جادوگري منقل ميگفتند"(چون آنها از اين وسيله استفاده ميكردن اين نام را بر روي آنها گذاشتن *جادوگرا كه استفاده نميكردن*)
"بعد از تغيير و تحولات(چون از نظر جادوگران انسانهاي كه از جادو چيزي سر در نمياوردند كم هوش بودند) اين كلمه به منگل(mongol!)و بعد از آن به ماگل خودمون تبديل شد.....(تبديل شدن آن به ماگل هم چون در زبان آنها اين حرف *منگل* يك توهين بود باعث عصبانيت آنها ميشد به اين دليل تبديل به ماگل شد)
جواب سوال دوم شما هم مبصر نميتواند امتياز كم كند اون شخص فقط ميتواند بچه ها رو ساكت نگه دارد تا معلم وارد كلاس شود اگر به آنها حق امتياز كم كردن داده شود همه چيز قاطي ميشود و ديگر نظمي بر جا نميماند(مثلا من از اون شخص امتياز كم ميكنم و اون شخص عصباني ميشه و ..................)

--------------------
اميدوارم جواب كاملي داده باشم


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۶:۳۷ جمعه ۶ آبان ۱۳۸۴

لوسیوس مالفوی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۲ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۵۴ دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
از قصر خانواده مالفوی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 807
آفلاین
جلسه بعد مبصر نمایشی کلاس که بچه همون شعر ماگلی آقا اجازه حولم نکنو براش می خوندن و گراپ خیلی داشت عصبانی میشد و جانی که از همه بیشتر سر به سره اون می گذاشت.....داشت برای بچه ها یه شعر جدید که مثل اینکه تازه توسط خانم اس...(سانسور ارشاد)....لام.....ی......ه....سروده شده بود رو می خوند گراپ گفت 1 امتیاز از جانی به خاطر بد آموزی...........گراپ در حال گفتن این حرف ها بود که پرفسور دامبلدور با یک کت وشلوار شیک با کروات قزمز با گلهای آبی وارد شد یه کلای شرلوک هنزی وارد شد .

بچه ها:

پرفسور بدون مقدمه یه ترکه چوب انار رو در آورد و با نعرهای گفت :تکالیف:

پرفسور دامبلدور به آخر کلاس رفت ودید همه ماگلی اند . پیشه خودش گفت حالا به چی چیشون گیر بدم هوم:

پرفسور که لبخندی موذی بر لب داشت گفت: خوب بچه ها قبل از اینکه تکالیف شما رو ببینم و هر کی نداشت با این ترکه فلکش کنم

بچه ها:
بگید ببینم کسی سریال ماگلی برره نگاه میکنه؟ امروز باید همه رقص برره رو بلد بشن همراه من تکرار کنید پاشین به ایستید 123 حالا به به ببرره

بچه ها:
پرفسور : زود باشید دیگه خیلی آسونه .......................

صدای کسی که در خواب جانی نفوذ میکرد بلند شو آقای جانی تکلیف شما .................؟ جانی همچون از خواب می پره که انگار زلزله اومده می بینه دامبلدور بالای سرشه وبچه ها همه دارن ازش می خندن.............جنی: هوم من خواب بیدم یه حالا هم خوابم من کجام...........

پرفسور دوباره تکرار میکنه آقای جانی تکلیف خود رو آماده کردید.

جانی: آقا اجازه ما داشتم خواب بد میدیدم خواب دیدم ..........(جانی تمام خوابش رو برای بچه ها وپرفسور تعریف میکنه............. همه بچه در حال خنده
پرفسور: برای بار آخر میگم تکلیف.

جانی بله پرفسور تکلیف بفرماید:
پرسش و پاسخ:(به همراه سوالات خارج درسي آَسان!)
=======
1)كلماتي را كه فكر ميكنيد به سير به وجود آمدن كلمه ماگل كمك كرده اند نام ببريد(چند كلمه متشابه) و سير به وجود آمدن اين كلمه را كاملا بنويسيد

فکر کنم جناب پرفسور سوتی دادن این کلمه باید اشتباه باشه ولی بی خیال.

این کلمه برای اولین بار توسط جد خانم(سانسور شد) به معنی مشنگ مطرح شد که صحیح نبود. ابتدا 1.mongol
2.malang به معنی ملنگ 3. mashng به معنی مشنگ (بازشگت مردم به استفاده از کلمه نادرست جدا همون که میدونید که بر اثر تبلیقات انگلستان مردم دوباره به این کلمه روی آوردن ) سپس یه گروه که اهل قلم و دانشمند تصمیم گرفتن یک کلمه مناسب و واحد را پیدا کنند که کلمه های که قبلا بودن با جادو توی هم قاطی کردن هم زدن که ناگهان کلمه ماگل ساخته شد.

2)ايا *مبصر* ميتواند از دانش آموزان امتياز كم كند يا نه؟چرا؟توضيح دهيد!(تاكيد!:توضيح دهيد!) بله من از توضیحات شما متوجه شدم که می توانند اما به صورت غییر مستقیم یعنی مبصر گزارش کار تخلف فلان دنش آموز را به معلم خود میدهد و معلم بعد از تکمیل تحقیقات در صورت صحت داشتن موضوع از دانش آموز نمره کم میشود.


جادوگران


Re: ماگل!
پیام زده شده در: ۱۴:۱۳ جمعه ۶ آبان ۱۳۸۴

هرميون جين گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۲۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
از زمان های نه چندان دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 284
آفلاین
1:
كلماتي را كه فكر ميكنيد به سير به وجود آمدن كلمه ماگل كمك كرده اند نام ببريد(چند كلمه متشابه) و سير به وجود آمدن اين كلمه را كاملا بنويسيد.

2:
ايا *مبصر* ميتواند از دانش آموزان امتياز كم كند يا نه؟چرا؟توضيح دهيد!تاكيد!:توضيح دهيد!)

1:
همون طور كه خودتون توضيح داديد چند كلمه است كه در سير به وجود اومدن كلمه ي ماگل دخالت داشته اند كه عبارتند از
الف:منقل
ب:منگل
ج:ماگل
الف:در مورد كلمه ي منقل بايد بگم كه اين كلمه از يك وسيله ي ماگلي شامل ميشه كه با توجه به گفته هاي پروفسور و مطالعات من اين وسيله از خود دود بيرون ميده و درونش ماده اي است كه ميسوزد كه زغال نام دارد اين وسيله استفاده هاي فراوان دارد وهمون طور كه شما گفتيد ماگل ها از اينها زياد استفاده ميكنند و معمولا هر جا ميرن تو صندوق عقب اتومبيل شون يكي دارند

ب:اين كلمه از همون كلمه ي منقل به وجود اومده اما يك سري افراد كه از هوش بالايي بر خوردار بودن به اين نتيجه رسيدن كه اين اسم اسم يك وسيله است و نميشه روي آدم گذاشت به همين دليل به منگل تغيير كرد

ج:كلمه ي منگل دردسر ساز بود چون بعد از مدتي جادوگران متوجه شدند كه خواندن ماگل ها به نام منگل باعث عصبانيت اون ها ميشه به همين دليل در نهايت به ماگل تبديل شد

2:
به دليل اين كه مبصر را نميتوان با معلم مقايسه كرد مبصر نميتواند از دانش آموزان نمره كم كند دليل ديگه هم اين است كه چون معلمين مبصر رو براي ايجاد نظم در كلاس قرار ميدن اگه مبصر بتونه امتياز كم كنه تلاشي براي ساكت كردن نميكنه فقط امتياز كم ميكنه اما اگه از خود مبصر امتياز كم بشه اون موقع تاثيرش بيشتره وكلاس آروم تري خواهيم داشت مخصوصا اگه مبصر گراپي باشه كه با يك داد بچه ها همه از پنجره پرت ميشن بيرون و ديگه نياز به ساكت كردن نميمونه


ما به اوج باز می گردیم و بر تری گریفیندور را عملا ثابت می کنیم...منتظر باشید..


ماگل!
پیام زده شده در: ۱۰:۱۳ جمعه ۶ آبان ۱۳۸۴

هلگا هافلپافold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۳ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲
از كجا باشم خوبه؟!؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
تكليف شماره 1:

ما به جايي رسيديم كه كلمه منقل به كلمه منگل رسيده بود.در اين دوران عده اي از تركها شورش كرده و گفتند كه خطاب كردن"ق"به"گ"اشتباه است و آيكيو پايين را نشان ميدهد!بنابراين از آن موقع به بعد منگل خطاب به آيكيو بالا مردم به كلمه"مونگول"تغيير يافت.پس از جنگ ايران و اعراب به دليل عدم توانايي اعراب در تلفظ حرف"ن"حرف "ن"در اين كلمه حظف شده و به كلمه "موگل"تغيير شكل داد.پس از مدتي بچه هاي اعراب از اين كلمه برداشت بدي كردند و پدر و مادرهايشان را مجبور به تظاهرات بر عليه اين كلمه واداشتند و از آنجايي كه پادشاه اعراب دل نازكي داشت اين كلمه رو به"ماگل"تغيير داد و خوشبختانه از آن زمان تا به حال هنوز تغييري در اين كلمه ايجاد نشده است!

تكليه شماره 2:
كلمه مبصر از همخانواده هاي كلمه "صبور"است و يعني اينكه مبصر بايد با صبوري شاگردان را به سكوت وادارد.و از طرف ديگر اگر مبصر نيز بتواند امتياز كم كند از حقوق معلم بيچاره فراتر رفته است و بچه ها معلم و گراپ خود را در يك سطح مي پندارند و اين كه معلم را با يك غول غارنشين مقايسه كنيم زياد جالب نيست


هاف[size=large][color=FF0066]ل[/co







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.