~~جلسه اول~~گراپي(مبصر!):ساكت!ساكت!بابا الان پروفسور مياد!!بابا ساكت!
كلاس خيلي شلوغ بود....همه از اين كه پروفسور دامبلدور ميخواد به سر كلاس بياد ذوق زده بودن.همه تعريف درس دادن دامبلدور رو از هري شنيده بودن ولي چيز دستگيرشون نشده بود.
چند دقيقه اي گذشت و دامبلدور با وقار خاصي وارد كلاس شد.
يك كيف دستي هم در دست چپش بود.
گراپ:برپا!!!(
)
دامبلدور:بفرماييد!
همه ميشينن.....دامبلدور نيز كاف خود را بر روي ميزش ميگذارد و مينشيند.
(چقدر ماگلي!!!!)
"خب بچه هاي عزيزم!همون طور كه ميدونيد اسم كلاس ما ماگل شناسي هستش.ازوتون خواهش ميكنم كه تمام توجهتون به درس باشه و سعي كنين تا اونجا كه در توانتون هستددر اين كلاس مثل ماگل ها رفتار كنيد."
"قبل از اينكه شما اين سوال رو بكنين من خودم ميگم كه ديگه سوال نكنين....من در طول اين ترم تحصيلي رفتار و عقايد جامعه ماگلي رو به شما ميشناسونم و ازتون ميخوام كه خوب ياد بگيرين و اونارو تويه كلاس اجرا بكنين.بيرون كلاس كه رفتين هر كاري خواستين بكنين.ولي تاكيد ميكنم كه داخل كلاس همه ماگل باشن.روشنه؟"
همه:
""خوبه!براي مثال من در همين جلسه از گراپي عزيزم....."
و به گراپي اشاره ميكنه...گراپي از خجالت بنفش ميشه!!(فعل معكوس
)
"......خواهش كردم كه بياد و نقش يك فرد ماگلي در كلاس رو به نام*مبصر* اجرا بكنه.در اين مورد من يه كم توضيح ميدم"
دامبلدور از جايش بلند ميشود و قدم زنان به سمت تخته سياه كلاس!(توجه كنيد كه كلاس به گفته ي دامبلدور كاملا ماگليست!اگر چيز جادويي به كار بره من امتياز=هوتوتو!)ميره كه ناگهان...
تــــــــــــــــــــــالـــــــــــــــــاپ!!!!!!
دامبلدور با صورت به زمين ميخوره!
بلند ميشه و عينكش رو كه خورد شده از صورتش درمياره و گرد و خاك رويه رداش رو با دست از بين ميبره.
همه:
"نخندين.....من اين كار رو از قصد انجام دادم.اگر دقت كرده باشين من براي تميز كردن ردام از چوب جادوم استفاده نكردم و از شيوه ي ماگلي استفاده كردم.در ضمن چون قرار نيست كه از جادو استفاده بكنيم من مجبورم عينك شكستم رو تا آخر كلاس همين شكلي ولش كن.اين كارو كردم كه بفهمين من واقعا به اين موضوع اهميت ميدم.در ضمن به كيفي هم كه همراه خودش آوردم توجه بكنين!"
"خب در مورد چي ميخواستيم بگي؟.....آها!....مبصر.....مبصر تويه كلاسهاي ماگلي دانش آموزارو ساكت نگه ميداره تا معلم بياد...يه جورايي مثل ارشد خودمون ميمونه كاراش."
دامبلدور كمي صبر ميكنه و تامل رو استاد ميكنه!
"اووووم....خب بهتره زياد در موردش صحبت نكنيم و بزاريم براي دفعه بعد"
"خب....مثل هميشه جلسه اوب كمي كوتاه تر از بقيه جلساته و چيزي به آخر كلسا نمونده...پس سريعتر دفتر هاتونو دربيارين چند نكته بگم كه نت برداري كنين"
دانش آموزا همه كاغذ پوستي و قلم پر در ميارن
"هوووم....خب براي جلسه اول اشكالي نداره ولي از جلسه بعدي بايد همراهتون دفتر ماگلي و خودكار-روان نويس-مداد يا يه همچين چيزايي همراهتون باشه...مثل اين!"
و روان نويسي رو كه در جيبش بود رو به بقيه نشون ميده.
"در ضمن قبل از اينكه بياين سر كلاسم با اينا تمرين بكنين كه موقع نوشتن مشكلي پيش نياد"
همه منتظرن كه دامبلدور جزوه رو بگه
"خب....هر كي خواست بنويسه....كلمه ماگل(mugol) در زبان ما ريشه اي چندين هزار ساله دارد.در ابتدا چنيدن جادوگر به يكي از كشورهاي ماگلي سفر كرده بودند....در يك كلبه با چند جوان آشنا شدند.اين جوانان چيزهايي شبيه دود را از وسيله اي كه در جلويشان بود بيرون ميدادند.آن وسيله اسمش منقل!بود....بعد از آن جرياناتي پيش امد گه از آن به بعد جامعه جادوگري به افراد غيز جادوگري منقل ميگفتند"
"بعد از تغيير و تحولات اين كلمه به منگل(mongol!)(ه علت كم هوشي آنها)و بعد از آن به ماگل خودمون تبديل شد.....البته كلمه هايي نيز ممكن است در اين مسير دخالت داشته باشند كه نيازي به توضيح نداره الان.فكر كنم متوجه شده باشين.من سير اين تغيير و تحول رو در كتاب امسالتون كه خودم نوشتمش قرار دادم.ميتونين ببينيد.ما كار اصليمونو از جلسه بعد شروع ميكنيم.براي اين جلسه فكر كنم كافي باشه!من هم كارو زندگي دارم ديگه برم!
"
دامبلدور در حال بستن زيپ كيفش!:
"فقط سوالاتي رو كه در انتهاي درس با عنوان*پرسش و پاسخ*آوردم رو بخونيد و جواباشو براي جلسه بعد بيارين كه من ميخوام ببينم"
دامبلدور بلند ميشه كه از كلاس بره بيرون...اما...مي ايسته
"در ضمن يه چيزي!....قسمت بيشتر بدانيد ها هم در امتحان مياد!
"
------------------------------------------------------------------------
پرسش و پاسخ:(به همراه سوالات خارج درسي آَسان!)
=======
1)كلماتي را كه فكر ميكنيد به سير به وجود آمدن كلمه ماگل كمك كرده اند نام ببريد(چند كلمه متشابه) و سير به وجود آمدن اين كلمه را كاملا بنويسيد.
2)ايا *مبصر* ميتواند از دانش آموزان امتياز كم كند يا نه؟چرا؟توضيح دهيد!(تاكيد!:توضيح دهيد!)
(در متن دقت كنيد تا بتونيد به سوالات به راحتي پاسخ دهيد!البته ممكن است بعضي هارو هم به اشتباه بندازه!)
*در ضمن مقاله هاي خاجر از درس رو قبول نميكنم!....هر وقت خودم گفتم مقاله بيارين شما بيارين تا نمره بگيرين*