ویلیام بردلی جان
1-هری بعد از مرگ دامبلدور به لوپین و بقیه گفت که دامبلدور فقط به این علت به اسنیپ اعتماد داره چون اسنیپ هر چیزی بهش گفته رو باور کرده ( این مسئله همون موقعی که هری فهمید اسنیپ برای جاسوس ولدمورت بوده فاش شد )
2-اسنیپ به این دلیل به مرگخواران گفتش که هری پاتر رو نکشن چون که گفت که هری پاتر مال لرد سیاهه و شماها نباید باهاش کاری داشته باشین ( چون لرد سیاه میخواد هری پاتر رو بکشه ) در ضمن نگو اسنیپ به هری حمله نکرد چون که در کتاب نوشته بود :
اسنیپ به هوا ضربه ای زد و هری احساس کرد چیزی تازیانه مانند همچون فلزی گداخته به صورتش خورد و محکم به عقب پرت شد و روی زمین افتاد نقطه ای نورانی در برابر چشمهای هری پدیدار شد لحظه ای گویی نفسش بالا نمیامد بعد از بالای سرش صدای به هم خوردن پر و بالی را شنید و موجود غول پیکری و.....
پس اسنیپ هم به هری پاتر حمله کرده اگر اسنیپ طبق نقشه دامبلدور عمل کرده بود هیچ وقت چنین کاری نمیکرد
3-توی کتاب نگفته هری از میان آتش ققنوسی رو دید بلکه اینجوری نوشته شده :
دود سفیدی در مسیر مارپیچی به هوا رفت و شکلهای عجیبی را پدید آورد . در یک لحظه نفس گیر به نظزر هری رسید که ققنوسی را دیده است که شادمانه در پهنه آسمان آبی پرواز میکند اما لحظه ای بعد آتش ناپدید شد و.....
خب در اینجا به دو نکته بر میخوریم اول اینکه اون چیزی که هری دیده بود ققنوس نبوده بلکه سایه ای از ققنوس بوده و رولینگ میخواسته در این صحنه بزرگی روح دامبلدور رو نشان بده که از جسمش خارج شده در ضمن یادتم باشه اون دود بخار بوده و جسم جامدی نبوده .یادت باشه وقتی ققنوس متولد میشه جسم داره گاز نیست.
دامبلدور هم جانور نما نیست اگر بودش ثبت میشد و دامبلدور هم آدم قانون شکنی نیست که جانور نما بشه و به هیچ کس نگه ناسلامتی دامبلدور الگوی جامعه جادوگریه ها!
4-خب حالا یکبار ققنوسه مرام گذاشته و برای کمک به دامبلدور اومده دلیل نمیشه که هر دفعه بیاد
ولی حالا از شوخی گذشته باید قبول کرد که فاکس نمیتونه با پنج تا جادوگر روبه رو بشه و مبارزه کنه دامبلدور هم که جون نداشت حرکت کنه پس دیگه چه فایده ؟ فوقش هم فاکس میمرد هم دامبلدور شاید دامبلدور به فاکس دستور داده بود که نیاد همون جوری که هری رو هم از صحنه حادثه دور نگه داشت