هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:  پاتریشیا وینتربورن    1 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۱۷ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۶

مونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۳ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۱۹ دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۶
از آزکابان
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 36
آفلاین
لطفا جایگزین شه. ممنون.

مهم نیست که من کی هستم. زندگی ام داستانی خسته کننده و ملال آور است. در روزهای نوجوانی حادثه ای رخ داد که مسیر زندگی ام را کاملا عوض کرد. اکنون که فکر می کنم، می بینم تبدیل به چیزی شدم که همیشه از آن وحشت داشتم. به هرحال، همان طور که گفتم، مهم نیست چه اتفاقی افتاد و من چه شدم. همین قدر که بدانید اکنون که در حال تایپ با این ماشین تایپ قدیمی مشنگی هستم، در یک سلول کوچک در آزکابان نشسته ام. از زندانی شدنم ناراضی نیستم. تقاص گناهانم است.

یک روز اتفاق جالبی در این زندان وحشتناک رخ داد:
دیوانه سازی که نگهبان سلول ام شده بود، اصلا شباهتی به دیوانه ساز های دیگر نداشت! در حضورش نه سرمایی حس می شد و نه نا امیدی.
طولی نکشید که با هم صمیمی شدیم. من داستان زندگی ام را برایش تعریف می کردم. به نظر می رسید که متوجه می شود. او نیز هر روز داستان زندگی اش را برایم تعریف می کرد. من جز هو هو عجیب و غریب چیزی نمی فهمیدم اما او با لمس دستم خاطراتش را به من منتقل می کرد! فکر می کنم اولین جادوگری هستم که تجربه چنین چیزی را دارم!

یک روز از خواب بیدار شدم و دیدم اثری از آن دیوانه ساز نیست...با کمی پرس و جو از نگهبان زندان متوجه شدم که گروهی از دیوانه سازها برای همیشه به زندان نورمنگارد منتقل شده اند.
دلم برایش تنگ شده بود. از زندانبان خواهش کردم که یک ماشین تایپ و مقداری کاغذ در اختیارم بگذارد. وی با اکراه قبول کرد. تصمیم گرفتم زندگی دیوانه ساز را بنویسم...زندگی عجیبش را...این که چطور در اثر یک اشتباه وارد دنیای جادوگری شد...این که چطور وارد هاگوارتز شد و از آن عجیب تر، گروهبندی شد و به گریفندور رفت، تکالیف کلاسی انجام داد و کوییدیچ بازی کرد و عجیب تر از همه این ها، چگونگی عضویتش در محفل ققنوس و شرکت در ماموریت های این گروه.

نام این دیوانه ساز دوست داشتنی مون بود. نمی دانم مون الان کجاست، شاید او هم داستان مرا برای هم نوعان اش تعریف می کند.
داستان زندگی اش را شروع می کنم...


جایگزین شد.


ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۱۰ ۰:۲۹:۳۸

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده

#اتحاد_گریف


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۳۹ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۶

هانا ابوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۱ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۲:۰۰ پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۸
از سر راه برین کنار! هانا اومد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 26
آفلاین
سلام لطفا جایگزین کنید
_________________________

اسم: هانا ابوت

گروه: =هافلپاف=

نژاد: دورگه

چوبدستی: چوب درخت گیلاس با مغز ریسه قلب اژدها، 30 سانتی متر و انعطاف پذیر

پاترونوس: سگ ایرلندی

===============

هانا ابوت، دختر مهربون اما شیطونیه که گاهی وقتا بدش نمیاد سر به سر کسی بذاره...

ارشد گروه هافلپاف هستش و همچنین در سال پنجمش، عضو "ارتش دامبلدور" بوده.

دوستی نزدیکی با "آملیا فیتلوورت" داره و هر دو کمی توی مدرسه خرابی در میارن ، به خصوص سر کلاس معجون سازی.

نمره هاش هم با این وجود خوبه خداروشکر!

درسهای مورد علاقش هم معجون سازی و وردهای جادویی هستن.

راحت دوست پیدا میکنه...


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۸ ۲۲:۲۱:۳۱

"چیزی که سرنوشت انسان را میسازد، استعداد هایش نیست، انتخاب هایش است"
جی.کی.رولینگ، خالق هری پاتر
تصویر کوچک شده
==========


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۳۱ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶

الکس سایکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۱ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۰:۴۰ یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 20
آفلاین
سلام من کریستین الکساندر هستم و این شخصیت جدیدمه.

اسم:الکس سایکس.

سن:17

لقب:پیس چوچوک

گروه:اسلیترین

نژاد:معلوم نیست {خون اشام}.

سپر مدافع:عقاب

ظاهری:
قد: تقریبا 180.....چشم:قهوه ای تیره.....ابرو و موهای مشکی ولی موهای کمی بلند.....پوست:گندمی......تیپ:اسپورت.
اخلاقی:
اروم, ساکت, کاری به کار کسی نداره, خوشش نمیاد کسی سر به سرش بزاره, از رییس بازی متنفره , انگشتری عجیبی دارد که به هیچ عنوان کسی حق ندارد به ان دست بزند.

علاقه مندی ها :دریاچه کنار مدرسه , جنگل ممنوعه , میدان بازی کوییدیچ {موقع خلوت}

چوب دستی: چوب درخت گردو, 18سانت انعتاف پذیری عالی , ترکیب شده با موی تک شاخ و ریسه قلب اژدها و حکاکی شده دو افعی با چشمانی زمرد , یکی در حال خواب با تاجی از گل های نیلوفر و دیگری تاجی از گل های زمرد در حال بلعیدن.

معرفی کوتاه:
الکس سایکس در کودکی بطور نامعلومی تبدیل به خون اشام شد و به همین دلیل از خانواده خود رانده شد , وقتی او به خون اشام ها پناه برد بخاطر قند زاده بودنش بویسله کنت دراکولا طرد شد و همانجا بود که لقب پیس چوچوک به او داده شد. بعد از چند سال وقتی الکس به دوران نوجوانی رسید بطور اتفاقی مدرسه هاگوارتز را یافت. پروفسور دامبلدور برای به او پناه داد و بعد یک سال الکس به همراه بقیه دانش اموز ها وارد مدرسه شد. کلاه گروه بندی بین دو گروه گریفیندور و اسلیترین مردد بود ولی بلاخره نظرش عوض میشود و وی را به گروه اسلیترین میفرستد.

لطفا شناسه زیر رو باطل کنید.
کریستین الکساندر


تایید شد.
شناسه قبلی هم بسته شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۷ ۲۳:۱۷:۵۵

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۲۴ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶

پروتی پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۸:۱۰ یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
از آغازی که پایانم بود...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 483
آفلاین
سلام میشه اینو جایگزین کنید؟
_____________________________________________________________

نام:پروتی پاتیل

گروه:گریفیندور

چوب دستی:چوب درخت زبان گنجشک و پر ققنوس با طول بیست و پنج سانتی متر.

پاتروناس:پروانه

رتبه خون:اصیل زاده

زندگی:من در روز چهارده فوریه چند دقیقه زودتر از خواهر دوقلوم در خانواده ای اصیل زاده به دنیا آمدم.مادرم از خانواده ای کاملا اصیل زاده بود ولی مادربزرگ پدریم یک مشنگ هندی بوده که پدر بزرگم در یکی از ماموریت های وزارت خونه به هند عاشقش میشه به همین دلیل پدرم یه دورگه بود.من موها و چشم های مشکی دارم و این ارثیه ای از مادربزرگ مشنگ زاده ام است.اما اولین قدرت جادوییم در یکی از روزهای پنج سالگیم خودشو نشون داد.مادرم میخواست موهای من و پادما رو کوتاه کنه و خب کوتاه کرد اما من از این قضیه کاملا ناراضی بودم و یک ساعت بعد مادرم با موهای کاملا بلند من روبه رو شد.از اون روز فهمیدیم که من میتونم موهام رو به هر اندازه ای که دوست دارم برسونم یا حتی حالتشون رو عوض کنم.میتونم کوتاهشون کنم تا پادما موهام رو نکشه یا بلندشون کنم و وسایلی که ازم دورن رو باهاشون بیارم.بیشتر مواقع منو با موهای بلند و لخت می بینید اما بعضی مواقع به نظرم موهای فر به صورتم میان.دیگران عقیده دارن دختر قشنگیم موها و چشم های مشکی با پوستی سفید شاید برای مردم بور انگلیس چهره ای تکراری نباشه اما به نظر خودم من فقط بامزه ام و به همین خاطر بقیه فکر میکنن اعتماد به نفس ضعیفی دارم. نه سالم که بود بابام به دست مردم هند کشته شد ،به دست مشنگ ها، برای منی که عاشق پدرم بودم خیلی سخت بود این موضوع... آخرین باری که با پدرم گردش رفتیم برام یه پروانه گرفت و اون پروانه آخرین هدیه از طرف پدرم بود بعد از مرگش از مادرم خواستم زیر استخوان ترقوه ام یه پروانه خالکوبی کنه.وقتی یازده سالم شد همراه پادما به هاگوارتز رفتیم از دیدن هری پاتر که همسن من بود هیجان زده بودم ولی خب استرس گروه بندی بیشتر حواسمو پرت کرده بود.پادما به ریونکلاو رفت ولی کلاه به من گفت با اینکه مثل خواهرم هوش بی نظیری دارم اما شجاعت تو روحم بیشتره و من سهم گریفیندور شدم؛درسته از خواهرم جدا شدم اما من عاشق گریفیندور بودم پدرم هم گریفیندوری بود.سال پنجم به همراه پادما عضو الف دال شدیم و اونجا بود که فهمیدم پاتروناس من یه پروانه است.در جنگ هاگوارتز با تمام وجودم برای آرمان های پاک هری پاتر جنگیدم و بعد از اون هم عضو محفل ققنوس شدم.


انجام شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۷ ۱۷:۴۸:۵۳

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۵۵ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶

بروتوس مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۲ شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۲۶ چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶
از تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 6
آفلاین
اسم:بروتوس
فامیل:مالفوی
گروه:اسلیترین
سن:15
محل زندگی:لندن
سال تحصیل:پنجم
سردبیر نشریه ضد مشنگ جادوگران در جنگ
خصوصیات ظاهری:
1_ عینکی
2 _ چشم های ابی
3 _ موهای بلوند بلند
خصوصیات اخلاقی:مغرور،خودپسند،اصیل زاده و البته مرگ خوار!
دیگر توضیحات:
1 _ متنفر از مشنگ زاده ها
2 _ به نظر من هاگوارتز جای مشنگ زاده ها نیست و باید همه ی مشنگ زاده ها به مدارس مشنگ واری خودشان برگردند.
3 _ بعلاوه ی بازی کردن کوئیدیچ از تماشای آن نیز لذت میبرم
4 _ جستجوگر ماهر اسلیترین
چوب دستی:
http://s8.picofile.com/file/829901310 ... average_carved_handle.png
توضیحات چوب دستی:چوب قرمز،هسته پر ققنوس، طول:11 ¾،بسیار انعطاف پذیر،خوش شانسی میاورد،این چوب دستی جادوگران و ساحره هایی را انتخاب میکند که بتواند بر بروی پای خود بایستد،ترکیب این نوع چوب دستی با یک جادوگر یا ساحره همیشه جذاب است و باید انتظار دلاوری های اعجاب بر انگیزی از این زوج داشت.
پاترونوس:گربه ابی روسی(RUSSIAN BLUE CAT)
جارو:نیمبوس 2001


تایید شد.


ویرایش شده توسط rojia در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۶ ۲۳:۱۸:۲۴
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۶ ۲۳:۴۵:۱۹

اصالت و قدرت برای لحظه اوج ! به یک باره خاموشی ما برای دگرگونی شما ...
بهتر است به یک باره خاموش شد تا ذره ذره محو شد ...

هیچ وقت یه اسلیترینی رو تهدید نکن مخصوصا اگه اون اسلیترینی من باشم!



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۳۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶

هافلپاف، محفل ققنوس

رز زلر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۹ پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۳۱ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲
از رنجی خسته ام که از آن من نیست!
گروه:
ایفای نقش
محفل ققنوس
هافلپاف
مترجم
کاربران عضو
پیام: 1125
آفلاین
من هر تابستون میام یه معرفی جدید می دم:| ولی قراره این آخریش باشه تا مدت زیادی! امیدوارم

نام و نام خانوادگی:
رز زلر

معروف به :
زلزله

پاترنوس:
سگ

گروه:
هافلپاف

ویژگی ظاهری:
قد بلند عین زرافه ماداگاسکار و مو های فرفری بلند. کلا بلند دیگه.

ویژگی شخصیتی:

نوامبر 22 امش در خانواده ی بلک واری به دنیا آمد. ( منظور اینکه خانواده ش به بلک ها نسبت داشتند) تو دوران بسی شیرین کودک سالی گیر افتاد بین دو عدد گربه ی ملوس؛ لاکرتیا و قاتلکش. این گیر افتادن باعث صمیمی شدن این دوتا قطب مخالف شد. یعنی کلن هرچی لاکرتیا هست این یکی نیست!

اون قاتلک می پسندد این یکی گربه. لاک سیاهه عین دارک رز یار روشنایی! قاتلک و صاحبش همیشه در سعی هستند که با رز وارد دعوا نشوند ایی قدر که زلزله فقط تو تالار هافل زلزله هست و تو دعوا یک مصیبت به تام معنا!به طوری که آخرین نصف موهای قاتل و خودش رو سوزاند در وقتی که لاک مشغول آوا زدن بود.

از ویژگی های منحصر به فرد او جمله های ناقصیه که تن هرچی مخترع دستور زبان هست رو می لرزاند تو گور! خیلی وقت ها جمله هایش اصلا فعل ندارد!

زلزله اغلب اوقات در حال ویبره رفتن و با زلزله ی 6 ریشتری سقف پایین آوردن هست که همین وجه تفاوتش با رز ویزلی ـه چون اون سقف پایین نمی آورد " فقط " ویبره می رود.

رز نمونه ی یک هافلپافی اصیل و افتخار ننه هلگا هست با سخت کوشی در تخریب هرچه بیشتر و بهتر باقی مانده ی تالار هافل و همچنین سبب افتخار پروفـ با ورزیدن عشق به آوار ها!

محل مورد علاقه اش هم میان آوار ها هرجا که باشد. مثلا زیر فرشینه ی قدیم محفل که به لطفش تخریب شد و یا وسط تالار عمومی.


انجام شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۵ ۰:۳۱:۵۶



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۳۰ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶

نیوت اسکمندر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۰ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۱:۳۰ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲
از دپارتمان جانور شناسی یو سی برکلی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 144
آفلاین
لطفا از من هم جایگزین کنید.
----------------------

نام: نیوتون آرتمیس فیدو اسکمندر

لقب: سمندر ارباب

گروه: گریفندور


پاتروناس:
شاخدم مجارستانی

سن: حسابش از دستمان در رفته است!

چوبدستی:32 سانتیمتر، چوب گردو، مغز ریسه ی قلب اژدها به همراه موی پیکتمان

مشخصات ظاهری: قد بلند، روی سپید، به به.

مشخصات اخلاقی: با ادب، با کلاس، مدرن و ساحره کش.

وسیله نقلیه:
گوی آتشین چینی مدل 2017 isi

اطلاعات بیشتر:
نیوتون «نیوت» آرتمیس فیدو اسکمندر ، او یک جانورشناس جادویی و نویسنده‌ی کتاب «موجودات جادویی و زیستگاه آنها» و نویسنده کتاب فیزیک کوانتوم جادویی است. او در سال ۱۸۹۷ متولد شد. او به دلیل علاقه‌ی وافر خود به موجودات جادویی و تشویق‌های مادرش که یک پرورش دهنده‌ی هیپوگریف بوده است، جانورشناس جادویی می‌شود.

او پس از فارغ التحصیل شدن از هاگوارتز، وارد وزارت سحر و جادو شده و شغلی در بخش تنظیم مقررات و کنترل موجودات جادویی به دست می‌آورد. او ابتدا به بخش جن‌های خانگی منتقل شده، سپس در قسمت هیولاها کار میکرد، باعث بوجود آمدن ثبت قانونی گرگینه‌ها در ۱۹۴۷ می‌شود.

در سال ۱۹۶۵ قانون منع پرورش خانگی هیولاها را به ثبت ‌رساند و در طی سفرهای بسیار، تحقیقات مفصلی در مورد اژدهایان انجام می‌دهد. بخاطر تلاش‌های فراوان او در زمینه‌ی جانورشناسی جادویی، سال ۱۹۷۹ مفتخر به دریافت نشان مرلین درجه دو می‌شود. وی درسال 1999 بخاطرکشف قانون جاذبه مفتخر به دریافت نوبل فیزیک جادویی میشود،همچنین او از پایه گذاران فیزیک کوانتوم جادویی است. او اکنون برای پنجمین بار مدال نوبل را دریافت کرده است. وی همچنین این مدال را به لرد ولدمورت تقدیم کرده است.


انجام شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۵ ۰:۳۳:۰۳


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۳۹ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶

جیسون ساموئلزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۰:۳۹ جمعه ۲۲ مرداد ۱۴۰۰
از سفر برگشتم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 234
آفلاین
جایگزین بشه لطفاً.


نام: جیسون

نام خانوادگی: ساموئلز

جنسیت: پسر

سال تولد: راس سال 2000

والدین: چند سال پیش عمرشون رو سپردن به شما!

گروه: ریـونـکـلـاو!

چوبدستی: چوبدستی دارن ایشون ولی ازش استفاده نمیکن.

خون: دورگه

جبهه محفلی.

مشخصیات ظاهری:

بسیار خوش تیپ هستن ایشون! اگه بخوام خیلی ساده بگم موهای پر پشت مشکی و چشم های آبی. بینی معمولی و گوش های خوابیده.

مشخصیات اخلاقی:

شوخ طبع هستن ایشون. خیلی هم شوخ طبع! اما نمیدونم چرا وقتی با خودش شوخی میکنی زود دست به اسلحه میبره! در عین حال زود هم عصبانی میشه. پیشنهاد میکنم اصلا عصبانیش نکنید!
به شدت هم خشن! عادت کرده همه چیز رو از راه خشونت حل کنه! مسلط به انواع و اقسام هنر های رزمی و اسلحه اصلیش هم یه زیگ زایر ـه.
همچنین به شدت هم اهل سفر! میدونید تا حالا به چند کشور سفر کرده؟ خیلی! نه شما عمق ماجرا رو نفهمیدید! خــیــلــی!

زندگی نامه کوتاه:

جیسون ساموئلز در دسامبر سال 2000 در منچستر به دنیا آمد. اوایل زندگی اش آرام بود تا اینکه به سن 13 سالگی رسید. درسن سیزده سالگی پدر او به علت سکته قلبی و مادرش هم با فاصله چند ماه بعد بر اثر تصادف با ماشین از دنیا رفت. در یک سال بعد زندگی جیسون سخت بود. به دلایلی دوست نداشت به هاگوارتز برود و در نتیجه در یتیم خانه ماندگار شد. تا اینکه در سن 15 سالگی مهارت های بسیارش باعث شد آلبوس دامبلدور او را زیر بال و پر خودش بگیرد و او را به خانه گریمولد بیاورد. اکنون جیسون پسری خشن، شوخ طبع، مرموز و اهل سفر است که هیچ کس دقیقاً نمیداند سرگذشتش چیست.


جایگزین شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۴ ۱۸:۵۲:۰۹

تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۰۳ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶

مونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۳ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۱۹ دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۶
از آزکابان
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 36
آفلاین
نام شخصیت: مون

نژاد: دیوانه ساز

گروه: گریفندور

ویژگی های ظاهری: قد بلند، با شنل سیاه کلاه داری که کلاهش را روی صورتش کشیده و آن را کاملا پنهان کرده است. راه نمی رود و معلق است. دستانش گندیده و مرطوب است و تنها عضو بدنش است که زیر شنل پوشیده نشده است!

ویژگی های اخلاقی: خالی از هرگونه احساس...او مثل هم نوعانش هیچ درکی از انواع احساسات ندارد!

قدرت های ویژه:
بوسه مرگبار، پرواز، بلعیدن شادی و ایجاد ترس

معرفی شخصیت: مون یکی از دیوانه سازهایی است که اطراف آزکابان زندگی می کند. نمی داند از کجا آمده و چند سال دارد. حتی نمی داند چه کسی اسمش را گذاشته مون!
گاهی اوقات به دنیای انسان ها می آید و از شادی شان تغذیه می کند.
هیچ گاه کارهای انسانها را درک نمی کند. در واقع متعقد است آنها بیش از حد همه چیز را جدی می گیرند. به نظر او، وجود انسانها کاملا بی هدف و شانسی است و تمام تلاش ها و اهداف مردم هم جوکی بیش نیستند!

شناسه قبلی


تایید شد.
خوش برگشتی.


ویرایش شده توسط The.Moon.Light در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۴ ۱۶:۰۷:۰۸
ویرایش شده توسط The.Moon.Light در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۴ ۱۶:۰۹:۵۰
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۴ ۱۶:۲۲:۵۵

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده

#اتحاد_گریف


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۱۰ شنبه ۳ تیر ۱۳۹۶

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۸ شنبه ۳ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۸:۵۷ چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۶
از اين زمين نفرين شده تا آسمون بكر راهى نيست...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 90
آفلاین
نام: آلبوس پرسیوال وولفریک برایان دامبلدور

گروه: گریفیندور - محفل ققنوس

زندگی:
به سال 1881 در خانواده ای مذهبی در دره ی گودریک چشم به جهان گشودم. پدرم، پرسیوال از آمران به معروف بود که نظام عوض شد و به آزکابان افتاد. از آن پس، مادرم کندرا من ، برادرم(آبرفورث) و خواهرم(آریانا) را بزرگ کرد.
بعد ها که به هاگوارتز رفتم، مد بود که عاشق دختر همسایه شویم. ولی ما در همسایگی مان دختری نبود و عاشق پسر همسایه، گلرت گریندل والد شدم.
اما خیلی زود فهمیدم که این مسیر اشتباه است. به همین دلیل وی را کشتم و شروع به امر تدریس کردم. چرا که همانطور که می دانید، تدریس شغل انبیاست.
مدتی نگذشت که تام، فرزندم شروع به ترقه بازی های وسیع در سطح جهان کرد. به همین دلیل محفل ققنوس را افتتاح کرده و سعی در نابودی وی داشتم که عمر کفاف نداد...
لازم به ذکر است که دراکو مرا نکشت! دراکو، فرزندم صرفا مرا خلع سلاح کرد چرا که صلاح در آن بود.


تایید شد.
منتظر معرفی شخصیت کاملت می‌مونیم. :)


ویرایش شده توسط alboss در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۳ ۲۰:۱۵:۱۹
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۳ ۲۰:۱۹:۵۹

شاید از اون خوشتون نیاد، اما نمی تونید منکر این بشید ; دامبلدور استایل خاص خودشو داره!








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.