دور رده بندی شطرنج هاگوارتز
ریونکلاو vs هافلپاف
سوژه: تشکل
- گب! مجوز میخوام!
تام همینطور که با لگد درِ اتاق وزیر رو باز میکرد، این رو گفت.
- چته؟! مگه سر آوردی؟!
- ببخشید خب.
- مجوز چی میخوای حالا؟
- هیپ-هاپ.
- هاپ هاپ؟
اسم سگه؟
- نه.
همونا که اعتراضی میخونن... سریع میخونن!
- همونا که به وزارتخونه اعتراض میکنن، نه؟
- آره.
بعد برای اینکه امتیاز از گروهمون کم نشه، مکالمه ی من و گب، خلاصه میشه و آخرشو مینویسیم.
- باید بری پیش رابستن.
تام فاصله ی 10 سانتیمتریِ بین میز وزیر و معاون را طی کرد.
- بهم گفتن شما مجوز موسیقی میدین.
- درست گفتن کردن.
- خب مجوز میخوام.
- چه موسیقی ای خوندن میشین؟
اینجا هم همون کارو تکرار میکنیم و مکالمه خلاصه میشه.
- اسم هنریتون چیبودن میشه؟
- جِسِبع.
- حالتون بد بودن شده؟
- نه، اسمش اینه. جِ سِ بِ ع.
-
... حالا متن ترانه تون رو گفتن کردن بشین.
این جمله ی رابستن، تام رو به خاطرات و زمان تشکیل گروهش برد...
فلشبک، یکهفته قبلتام، در خیابان قدم میزد و ناگهان زیر آواز زد.
- اینجا لندنه، یعنی شهری که، جادوگر مجبور به بودن تو محله ی تاریکه!
- تاریکه و پر از آشغال، یه وزارت داره که بی عرضهاس آشکار!
تام لحظه ای ایستاد، و بعد پشت سرش رو نگاه کرد.
- هوریس؟!
- تام؟!
- پایه ای؟
- همیشه!
و این سرآغازی بود بر دوستی تام و هوریس و تشکیل گروه "جسبع".
فردای همان روز، کافه ی هاگزمیدتام، هوریس و سه غریبه؛ در کافه ی هاگزمید، دور یک میز نشسته بودند.
- معرفی نمیکنی هوریس؟
هوریس، جرئه ای از نوشیدنی کره ایش رو نوشید و شروع کرد.
- این سونامیه، این سیله، اینم زلزله.
- انگار کتاب زمین شناسیه!
... خب حالا مسخره بازی بسه، جدیشو بگو!
- من با تو شوخی دارم؟
-
تام به چهره ی سه عضو دیگر گروهش نگاه کرد. یه جای کار میلنگید...
سه روز بعد، زیرزمین خانه ی هوریس- خب تام، بیتو بنداز.
تام، پشت
دستگاه عظیم الجثه ی هوریس رفت.
- کدومشه؟
فک کنم اینه.
تام دکمه رو فشار داد و موسیقی شروع شد.
- خودت شروع کن تام.
- آ... آره! اینجا لندنه یعنی شهری که، جادوگر مجبور به بودن تو محله ی تاریکه.
هوریس ادامه داد.
- تاریکه و پر از آشغال، یه وزارت داره که بی عرضهس آشکار!
بعد اینجارو برای اینکه به قسمت بیناموسی/سیاسی ماجرا نرسیم، سانسور میکنیم و به بعد از ضبط آهنگ میریم.
- سونامی! کارت عالی بود. سیل، تو هم ترکوندی پسر! هوریس، کار تو هم حرف نداشت. زلزله توهم خیلی بیت خوبی زدی. این آهنگ میترکونه.
تام تکتک به سمت بچه ها میچرخید و اینها رو میگفت.
- خب، حالا اسم گروهمون چی باشه؟
- بلایای طبیعی.
- پنج وحشی!
- نظرتون چیه خودم اسم انتخاب کنم؟
مثلا جسبع!
- هع؟!
- جسبع! "جادوگران و ساحره های با عقیده!" مگه اون گروه معروفِ یادتون نیست؟ سِبِع!
- سبع؟
- بابا NWA رو میگم.
- یعنی ما الان WWWA شدیم؟
- دقیقا.
زمان حال، دفتر معاون وزارت- اینجا لندنه، یعنی شهری که/ جادوگر مجبور به بودن تو محله ی تاریکه/تاریکه و پر از آشغال، یه وزارت داره که بی عرضهاس آشکار/مردمش میپرستن آوادارو، ولی پول ندارن واسه دوا و دارو/آره اینجا شهر عجایبه فقط آلیس نداره، فقیر تو آشغالاست و پولدار نیمبوس سواره! آ آره سجبع رو بیته!
- شعرتون خیلی سیاسی بودن میشه.
- کجاش سیاسیه؟
- همه جاش سیاسی بودن میشه.
- این سیاست عرفانیه! شما درکش نمیکنید. مقصودش خداست.
- به هرحال، باید از بخش های برابری اجتماعی، سیاسی، مذهبی، تولید ملی و سرقت ادبی تائیدیه آوردن کنی.
بخش برابری های اجتماعی وزارتخانه
- بهم گفتن باید بیام اینجا تو مجوز موسیقی بگیرم.
- شعرتون رو بفرمائید.
- اینجا لندنه، یعنی شهری که جادوگر مجبور به بودن تو محله ی تاریکه/تاریکه و پر از آشغال، یه وزارت داره که بی عرضهاس آشکار/مردمش میپرستن آوادارو، ولی پول ندارن واسه دوا و دارو/آره اینجا شهر عجایبه فقط آلیس نداره، فقیر تو آشغالاست و پولدار نیمبوس سواره! آ آره سجبع رو بیته!
- این دیگه چه محتوائیه؟ چرا جادوگر؟ چرا ساحره نه؟ تا به کی میخواین این همه در حق ساحرهها ظلم کنیو؟ مگه ساحرهها آدم نیستن؟ مگه دل ندارن!
- باشه خب.
- هر چه سریعتر حذف بشه.
تام کمی فکر کرد و بعد، شعر تغییر داده شده رو تحویل بخش اجتماعی داد.
- اینجا لندنه/تاریکه و پر از آشغال، یه وزارت داره که بی عرضهاس آشکار/مردمش میپرستن آوادارو، ولی پول ندارن واسه دوا و دارو/آره اینجا شهر عجایبه فقط آلیس نداره، فقیر تو آشغالاست و پولدار نیمبوس سواره! آ آره سجبع رو بیته!
- خب حالا تائیدیه ی بخش ما رو میگیره.
موفق باشید!
بخش بعدی، سیاسی بود!
بخش سیاسی وزارتخانه
- این چه شعریه مرتیکه؟
- کجاشو باید تغییر بدم؟
- وزارت بی عرضه، کاملا توهین به ماست، میتونیم دستگیرتون کنیم. لندن هم باید عوض شه! چرا لندن؟ دلیلی داره؟ نکنه پیش زمینهی یک شورشه؟ ها؟ حرف بزن!
- غلط کردم الان عوضش میکنم!
تام، برگه ی شعر رو از مسئول گرفت و شعر تغییر داده شده رو به مسئول تحویل داد.
- شهری که طرف توش مجبور به بودن تو محله ی تاریکه/تاریکه و پر از آشغال/مردمش میپرستن آوادارو، ولی پول ندارن واسه دوا و دارو/آره اینجا شهر عجایبه فقط آلیس نداره، فقیر تو آشغالاست و پولدار نیمبوس سواره! آ آره سجبع رو بیته!
- خب... بهتر شد.
مورد تائیده. بعدی!
تام از فیلتر سیاسی هم رد شد، حالا نوبت بخش مذهبی بود.
بخش مذهبی وزارتخانه
- سلام علیکم!
- سلام فرزندم.
- مجوز موسیقی میخواستم.
- شعرتون فرزند؟
تام برگه ی شعر را تحویل مسئول داد.
- این دیگه چه شعر مبتذلیه فرزندم؟ مشکل داره.
- این دفعه کجاش؟
- چرا تاریکی و آشغال تا روشنایی و پاکیزگی هست؟ چرا آوادا پرستش بشه تا خدا هست؟
تام دوباره شعر را تغییر داد.
- پول ندارن واسه دوا و دارو/آره اینجا شهر عجایبه فقط آلیس نداره، فقیر تو پاکیزگیه و پولدار نیمبوس سواره! آ آره سجبع رو بیته!
- موفق باشی فرزند، تائید شد.
بخش تولید ملی وزارتخانه
- مجوز.
- به به! خیلی خوش اومدین. شعرتون لطفا.
تام شعر را تحویل مسئول مربوطه داد.
- نه دیگه! نمیشه عزیز، چرا نیمبوس تا پرایدوس تولید داخل داریم؟
تام دوباره مجبور به تغییر شعر شد.
- پول ندارن واسه دوا و دارو/آره اینجا شهر عجایبه فقط آلیس نداره! آ آره سجبع رو بیته!
- عالی!
این داستان ادامه داشت!
بخش سرقت ادبی وزارتخانه
-
- مجوز میخواین؟
-
- شعرتون؟
تام با خستگی و ترس و لرز شعر رو تحویل داد.
- نمیشه! شما از آلیس در سرزمین عجایب سو استفاده کردین!
تام باز هم شعر رو تغییر داد.
- آ، آره! سجبع رو بیته!
- محشره.
تام بالاخره از تمام فیلتر ها رد شد!
دفتر وزیر
- همشو گرفتم.
تام در حالی که فاصلهای با جنازه شدن نداشت شعر رو تحویل وزیر و معاونش داد.
- خوبه ها.
ولی خشن بودن میشه! مخصوصا قسمت " آ آره سجبع رو بیته" خیلی بد بودن میشه. باید یکم لطیفتر سراییده شدن شه!
- میشه بگین چطوری؟
- مثلا اینطوری خوب بودن میشه: "شهر ما خیلی خوب بودن میشه، بچه های خوب دونستن بشین، ما از همه جا بهتر هستن شدیم، تو خودتون کار خرابی کردن نکنین"!
- ystop:
تام برای مجوز شعر پیشنهادی را تائید کرد... البته در ظاهر!
سه روز بعد، روزنامه پیام امروزنقل قول:
انفجار در شهر!
آهنگ زیرزمینی و بدون مجوزِ "وزارت کثیف" از گروه "جسبع" به یک میلیارد گالیون فروش رسید! گزارش ها حاکی از آن است که نسخه ی دیگری از این ترانه مجوز گرفته بود، اما این ترانه بدون مجوز و با جعل مجوز قبلی پخش شده است. گابریل دلاکور وزیر سحر و جادو، دستور داده تا تمام دیسک های این ترانه از سطح شهر جمعآوری شوند، اما به گزارشِ گزارشگر ما این امر غیرممکن است.
پایان!