هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:  گادفری میدهرست    4 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۳۷ سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵

کتی بلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۴ سه شنبه ۳ فروردین ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۲۰:۱۴ شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 75
آفلاین
نام ونام خانوادگی: کتی بل

سن: 21

نژاد: دورگه

گروه: گریفیندور

پاترونوس: شاهین

جارو: آذرخش

علاقه مندی ها : کوییدیچ، جادوی سیاه، لایکن ها.

معرفی شخصیت و توانمندی ها : اصولا شوخ طبع نیس ولی جدی هم نیس (مثل بعضی ها ) ولی در مواقعی که می طلبه خشونت به خرج میده اونم چه خشونتی!! فقط کافیه پای یک مرگخوار وسط باشه ، کروشیو!! ریداکتو!! سکتوم سمپرا !!! از سر راه برید کنار!  آواد...نه، این نه.
عاشق جادوی سیاهه ولی فقط در برابر اسمشونبر ( برا اینکه ملت سکته نکنن از گفتن اسم خود داری می شود ) و مشتقات. در پرواز با جارو مهارت خاصی داره و عاشق کوییدیچه. همچنین از مهاجم های قدر تیم محسوب میشه.
اولین بار سپر مدافعش رو که یک شاهین بوده توی جلسات ارتش دامبلدور میبینه.شغل مورد نظرش در آینده کاراگاهیه.


زندگینامه: او در جنوب لندن در یک محله ی جادوگر نشین به دنیا آمد. پدرش جادوگری اصیل و مادرش ماگل زاده بود. او در سن یازده سالگی دعوت نامه اش را از مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز دریافت کرد، در آنجا شروع به تحصیل کرد و مانند پدرش در گریفیندور جای گرفت. در سال دوم به عنوان مهاجم تیم کوییدیچ انتخاب شد و در این مدت شاهد سه دوره قهرمانی تیم کوییدیچ گریفندور بود.
در سال های آخرش در هاگوارتز، هنگامی که تحت طلسم فرمان دراکو مالفوی برای رساندن گردنبندی نفرین شده به دست دامبلدور بود، در دهکده ی هاگزمید اشتباها آن گردنبند را لمس کرد و به همین دلیل مدتی طولانی در سنت مانگو بستری شد.

تایید شد.
به ایفای نقش خوش اومدید.


ویرایش شده توسط سادوالدر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۷ ۱۳:۵۰:۲۷
ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۷ ۱۳:۵۸:۱۳

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.

تصویر کوچک شده



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۲۰ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵

جفری هوپرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۶:۵۶ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
نام شخصیت: جفری هوپر

گروه: گریفندور

چوبدستی: ده و سه ربع اینچ، انعطاف فوق العاده کم، هسته دم تک شاخ.

سن: سیزده ساله، سال سوم هاگوارتز

نژاد: ماگل زاده

حیوان خونگی: یه جغد انباری قهوه ای که اسمش رو هافادوفولوف گذاشتم البته یک سمندر هم دارم به اسم جف که ... در ادامه بیشتر توضیح می دهم.

پاترونوس: عقاب

ظاهر: خب جف یک پسر سیزده ساله است که خیلی معمولیه از لحاظ ظاهری فقط یک نمه خیلی نامحسوس تپله. و موهاش هم مشکی خالص که نه قهوه ای چوب بلوطی هستن و پوستش هم روشن بود ولی خب اینقدر عشق این ور و اون ور رفتن هست که آفتاب سوخته شده و دیگه به قول مامانش مثل ظرف نقره نیست. قدش معمولیه و دماغش هم خب عادیه؛ نه سر بالاست و نه سر پایین، نه خیلی دراز و نه خیلی کوتاه. چشماش هم هم رنگ موهاش هستن. موهای جرج اگر کوتاه باشن که کم دیده شده کوتاه باشن، صاف و مرتب و عروسکی ان، اما اگر بلند بشن که اغلب هستن راستش ظاهرش رو مثل... مامانش با خوش بینی می گه مثل کارتن خواب ها و باباش هم از روی ذوق و طبع هنری می گه شبیه مدل موی فرمانده گوریل ها داخل فیلم سقوط سیاره میمون ها می شه. البته سر که نه ولی وضع لباس هاش همیشه مرتبه ولی ...


اخلاق و رفتار:

ولی کافیه این بشر پاش رو بذار از خونه بیرون و انگار که قطب مخالف دکمه های لباسش باشه اون ها به گوشه و کنار پرت می شن. البته جرج اهل دعوا و مرافعه نیست! این پرت شدن دکمه ها دلیلی بر علاقه بی حد و حسر به گرفتن و گرفته شدن و به طور کلی بازی هایی از این دست داره. جف پسری هستش که خب، خیلی خجالتی هستش و این فقط تا وقتی هستش که یخش باز بشه. به طور مثال اون تا دو ماه اولی که وارد هاگوارتز شد با کسی بیشتر از دو کلمه حرف نزد. ولی بعد از اون در اقصی و نقاط مدرسه دیده شد که بر کول یک نفر سوار شده و با فریاد در حال شتاب بخشی به حامل و در راستای اون افزایش سرعته ولی خداییش اگر طرف خسته شد و دیگه نا نداشت پیاده می شه. این جرج ما هر چیزی هم که باشه بچه بدی نیست و اگه ترشی نخوره یه چیزی می شه. آرزوشم اینه که تابلوی بزرگش رو وسط تالار گریفندور بزنن...

معرفی کوتاه:

جفری هوپر، متولد شهر مرسی ساید هستش و خانواده ای از قشر نسبتا ثروتمند شهر داره. جف در این خانواده مدارج تحصیلی رو طی کرد و به سن یازده سالگی رسید و در آن سن بود که نامه هاگوارتز با خط خوش پروفسور آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور به دستش رسید و او هم که اصلا نمی دونست هاگوارتز چیه ابتدا بی خیال موضوع شد ولی وقتی با راهنما که یک ساحره چاق مسن بی اعصاب که برای راهنمایی او به دیاگون رفت نظرش تغییر کرد و با وجود انواع تهدیدات که از شکستن قلم و چوبدستی شروع و در آخر به شکسته شدن استخوان ترقوه ختم شد، حاضر نشد در این راه جادوویش تسلیم بشه. خب پدر و مادرش هم فکر می کردن که این جادویی که جف قراره یاد بگیره شیطانی! پس جف هم اون ها رو درک کرد و سعی کرد به اون ها این مفهوم رو القا کنه که این جادو از نوع الکی و فانتزی ای هست که در کتاب ها می خونیم و اصلا واقعی نیست که دید اونجوری خیلی بدتر می شه پس با بی خیالی و فراغ بال و طرد شده از خانه و خانواده به تحصیل در هاگوارتز پرداخت و تا اینکه وقتی به آخر سال اول رسیدن این بچه ناچار شد طلسمی به نام کنگر و لنگر رو فرابگیره و اون را با مهارت کامل در طی هفته های طولانی تابستان به روی همگروهی هاش انجام بده و تا کنون با این سبک و سیاق روزگار گذرانده ...

آرزوش هم هست یه روز بازیکن که نه، مربی کوییدیچ بشه. البته اگه می تونست دوست داشت جست و جو گر بشه.


تایید شد.
به ایفای نقش خوش اومدین.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۳ ۲۲:۲۷:۱۴


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۱۳ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵

جفری هوپرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۶:۵۶ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
در مراحل ورود نوشته شده که به لیست شخصیت ها برم و از اونجا یک شخصیت که استفاده نمی شه رو انتخاب کنم. ولی من که به لیست رفتم فقط نوشته های نا مفهوم اونجا بود. به همین خاطر یک شخصیت من درآوردی می نویسم

نام شخصیت: جرج راولتون

گروه: گریفندور

چوبدستی: ده و سه ربع اینچ، انعطاف فوق العاده کم، هسته دم تک شاخ.

سن: سیزده ساله، سال سوم هاگوارتز

نژاد: ماگل زاده

حیوان خونگی: یه جغد انباری قهوه ای که اسمش رو هافادوفولوف گذاشتم البته یک سمندر هم دارم به اسم جف که ... در ادامه بیشتر توضیح می دهم.

پاترونوس: عقاب

ظاهر: خب جرج یک پسر سیزده ساله است که خیلی معمولیه از لحاظ ظاهری فقط یک نمه خیلی نامحسوس تپله. و موهاش هم مشکی خالص که نه قهوه ای چوب بلوطی هستن و پوستش هم روشن بود ولی خب اینقدر عشق این ور و اون ور رفتن هست که آفتاب سوخته شده و دیگه به قول مامانش مثل ظرف نقره نیست. قدش معمولیه و دماغش هم خب عادیه؛ نه سر بالاست و نه سر پایین، نه خیلی دراز و نه خیلی کوتاه. چشماش هم هم رنگ موهاش هستن. موهای جرج اگر کوتاه باشن که کم دیده شده کوتاه باشن، صاف و مرتب و عروسکی ان، اما اگر بلند بشن که اغلب هستن راستش ظاهرش رو مثل... مامانش با خوش بینی می گه مثل کارتن خواب ها و باباش هم از روی ذوق و طبع هنری می گه شبیه مدل موی فرمانده گوریل ها داخل فیلم سقوط سیاره میمون ها می شه. البته سر که نه ولی وضع لباس هاش همیشه مرتبه ولی ...


اخلاق و رفتار:

ولی کافیه این بشر پاش رو بذار از خونه بیرون و انگار که قطب مخالف دکمه های لباسش باشه اون ها به گوشه و کنار پرت می شن. البته جرج اهل دعوا و مرافعه نیست! این پرت شدن دکمه ها دلیلی بر علاقه بی حد و حسر به گرفتن و گرفته شدن و به طور کلی بازی هایی از این دست داره. جرج پسری هستش که خب، خیلی خجالتی هستش و این فقط تا وقتی هستش که یخش باز بشه. به طور مثال اون تا دو ماه اولی که وارد هاگوارتز شد با کسی بیشتر از دو کلمه حرف نزد. ولی بعد از اون در اقصی و نقاط مدرسه دیده شد که بر کول یک نفر سوار شده و با فریاد در حال شتاب بخشی به حامل و در راستای اون افزایش سرعته ولی خداییش اگر طرف خسته شد و دیگه نا نداشت پیاده می شه. این جرج ما هر چیزی هم که باشه بچه بدی نیست و اگه ترشی نخوره یه چیزی می شه. آرزوشم اینه که تابلوی بزرگش رو وسط تالار گریفندور بزنن...

معرفی کوتاه:

جرج راولتون، متولد شهر مرسی ساید هستش و خانواده ای از قشر نسبتا ثروتمند شهر داره. جرج در این خانواده مدارج تحصیلی رو طی کرد و به سن یازده سالگی رسید و در آن سن بود که نامه هاگوارتز با خط خوش پروفسور آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور به دستش رسید و او هم که اصلا نمی دونست هاگوارتز چیه ابتدا بی خیال موضوع شد ولی وقتی با راهنما که یک ساحره چاق مسن بی اعصاب که برای راهنمایی او به دیاگون رفت نظرش تغییر کرد و با وجود انواع تهدیدات که از شکستن قلم و چوبدستی شروع و در آخر به شکسته شدن استخوان ترقوه ختم شد، حاضر نشد در این راه جادوویش تسلیم بشه. خب پدر و مادرش هم فکر می کردن که این جادویی که جرج قراره یاد بگیره شیطانی! پس جرج هم اون ها رو درک کرد و سعی کرد به اون ها این مفهوم رو القا کنه که این جادو از نوع الکی و فانتزی ای هست که در کتاب ها می خونیم و اصلا واقعی نیست که دید اونجوری خیلی بدتر می شه پس با بی خیالی و فراغ بال و طرد شده از خانه و خانواده به تحصیل در هاگوارتز پرداخت و تا اینکه وقتی به آخر سال اول رسیدن این بچه ناچار شد طلسمی به نام کنگر و لنگر رو فرابگیره و اون را با مهارت کامل در طی هفته های طولانی تابستان به روی همگروهی هاش انجام بده و تا کنون با این سبک و سیاق روزگار گذرانده ...

آرزوش هم هست یه روز بازیکن که نه، مربی کوییدیچ بشه. البته اگه می تونست دوست داشت جست و جو گر بشه.


شخصیت های ساختگی تایید نمیشن. لیست شخصیت ها هم در حال آپدیت شدن هست. شما میتونید از لیست فعلی شخصیتی که کمتر شناخته شده رو بردارین و با همین معرفی برگردین.
تایید نشد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۳ ۲۲:۱۷:۳۶


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۴۳ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵

دومینیک ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۰ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۵
از خوابگاه گریفیندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 22
آفلاین
نام: دومینیک

نام خانوادگی:ویزلی

سن:15

گروه:گریفیندور

اصالت:اصیل زاده

سپر مدافع:روباه

نام پدر:بیل ویزلی

نام مادر:فلور دلاکور

چوبدستی: چوب درخت بید و ریسه ی قلب اژدها

ویژگی های ظاهری:
دومینیک ویزلی دختری با چشم های آبی روشن و موهای قرمز ویزلی هاست(در کل شبیه ویزلی هاست!)با این حال با دیدن او نمیتوان به مادرش فکر نکرد؛هر چه باشد او تقریبا یک پریزاد است،با این حال معمولا سعی می کند این پریزاد بودنش را پنهان کند.

معرفی کلی:
دویمنیک فرزند بیل و فلور،معمولا از اینکه دیگران به خاطر نسبتش با پری ها به او توجه خاصی می کنند،ناراحت است بنابراین سعی می کند تا حد امکان این قضیه را پنهان کند؛اوایل حتی حرف زدن با بچه های خانواده هم برایش سخت بود ولی کم کم با رز،هوگو و رکسان صمیمی شد.او عمه جینایش را بسیار دوست دارد.
او می تواند درست مثل مادرش فرانسوی صحبت کند ولی انگلیسی را نیز راحت صحبت میکند.
وقتی دومینیک به دنیا آمد مادر و پدرش سر اینکه او را به کدام مدرسه ی جادوگری بفرستند بحث می کردند، پس تصمیم گرفتند صبر کنند تا خود دومینیک انتخاب کند.
دو راهی سختی بود،دومینیک از هر دو مدرسه چیزهای جالبی شنیده بود ولی بعد دومینیک هاگوارتز را ترجیح داد و مثل دیگر ویزلی ها در گروه گریفیندور افتاد.
دومینیک به کوئیدیچ علاقه زیادی دارد او مدتی جست و جو گر بود ولی بعد پستش را به مدافع تغییر داد.
دومینیک به ماجرای نبرد هاگوارتز ارادت خاصی دارد.او چندین کتاب در مورد نبرد هاگوارتز و محفل ققنوس از زن عمو هرمیونش قرض گرفته است و همه را خوانده است.او تصمیم گرفته است که با خواندن چنین کتاب هایی در آخر کار مهمی برای دنیای جادوگری انجام دهد،اگرچه در حال حاضر بیشتر با عمو زاده ها وعمه زاده هایش به کوئیدیچ می پردازد!

تایید شد.
خوش برگشتید به ایفا.


ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۳ ۱۴:۱۰:۳۹

قدم قدم تا روشنایی، از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۳۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵

هرمیون گرنجر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۳ چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۶:۱۸ سه شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۶
از خوابگاه گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 13
آفلاین
نام: دومینیک

نام خانوادگی:ویزلی

سن:15

گروه:گریفیندور

اصالت:اصیل زاده

سپر مدافع:روباه

نام پدر:بیل ویزلی

نام مادر:فلور دلاکور

چوبدستی: چوب درخت بید و ریسه ی قلب اژدها

ویژگی های ظاهری:
دومینیک ویزلی دختری با چشم های آبی روشن و موهای قرمز ویزلی هاست(در کل شبیه ویزلی هاست!)با این حال با دیدن او نمیتوان به مادرش فکر نکرد؛هر چه باشد او تقریبا یک پریزاد است،با این حال معمولا سعی می کند این پریزاد بودنش را پنهان کند.

معرفی کلی:
دویمنیک فرزند بیل و فلور،معمولا از اینکه دیگران به خاطر نسبتش با پری ها به او توجه خاصی می کنند،ناراحت است بنابراین سعی می کند تا حد امکان این قضیه را پنهان کند؛اوایل حتی حرف زدن با بچه های خانواده هم برایش سخت بود ولی کم کم با رز،هوگو و رکسان صمیمی شد.او عمه جینایش را بسیار دوست دارد.
او می تواند درست مثل مادرش فرانسوی صحبت کند ولی انگلیسی را نیز راحت صحبت میکند.
وقتی دومینیک به دنیا آمد مادر و پدرش سر اینکه او را به کدام مدرسه ی جادوگری بفرستند بحث می کردند، پس تصمیم گرفتند صبر کنند تا خود دومینیک انتخاب کند.
دو راهی سختی بود،دومینیک از هر دو مدرسه چیزهای جالبی شنیده بود ولی بعد دومینیک هاگوارتز را ترجیح داد و مثل دیگر ویزلی ها در گروه گریفیندور افتاد.
دومینیک به کوئیدیچ علاقه زیادی دارد او مدتی جست و جو گر بود ولی بعد پستش را به مدافع تغییر داد.
دومینیک به ماجرای نبرد هاگوارتز ارادت خاصی دارد.او چندین کتاب در مورد نبرد هاگوارتز و محفل ققنوس از زن عمو هرمیونش قرض گرفته است و همه را خوانده است.او تصمیم گرفته است که با خواندن چنین کتاب هایی در آخر کار مهمی برای دنیای جادوگری انجام دهد،اگرچه در حال حاضر بیشتر با عمو زاده ها وعمه زاده هایش به کوئیدیچ می پردازد!

لطفا برای تغییر شخصیت، یک اکانت جدید بسازید و در همین تاپیک شخصیت رو معرفی کنید، لینک این شناسه رو هم زیر پستتون قرار بدید.
فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۳ ۱۰:۵۶:۱۷

قدم قدم تا روشنایی، از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۲۰ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵

سیوروس اسنیپold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۹ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۸:۴۱ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۶
از :yphbbt:
گروه:
کاربران عضو
پیام: 51
آفلاین
شخصيت انتخابي:
سیوروس اسنيپ
گروه:
اسليترين

معرفي شخصيت:

موهاي مشكي چرب و قاب مانندي كه تا سر شونه هام مي رسه، باعث ميشه هر جنبنده اي از صد ياردي طرفش رو بشناسه و حساب كار خودش رو بكنه!
من سوروس اسنيپ، فرزند آيلين پرنس و توبياس اسنيپ هستم. بله، يك جادوگر نيمه اصيل!
ممكنه در دوران مدرسه جارو سوار خوبي نبوده باشم، اما وقتي پاي جادوی سياه و معجون سازي به وسط بياد، بي رقيبم!
هرگز از مشكلات فرار نمي كنم و از ضعف هام درس ميگيرم و اون ها رو به نقاط قوتم تبديل مي كنم.
از سه چيز هميشه بيزار بودم:
١- دورويي
٢- از آدم هايي كه هميشه قلبشون رو كف دستشون مي گيرن و قادر به مهار احساساتشون نيستن!
٣- از کسانی كه فكر مي كنند حماقت همون شجاعته. (قابل توجه خانواده پاتر و دارودستش!)

-----------
پ.ن: شرمنده بابت اشتباه در درخواست قبلی.

اوه ببین کی اینجاست!اسنیپ!
ای خائنی که با اون یه من ریش و پشم و پسره عینکی دست به یکی کردی و اربابو به کشتن دادین!کروشیو بر تو باد!
که از آدمایی که قلبشونو کف دستشون میگیرن بیزاری؟ببینم احیانا خودت یکی از همینا نیستی؟
نقل قول:
دورويي


قابل توجه پاتر؟هنوزم با این پسره عینکی بی اصل و نسب دستت تو یه کاسه ست و داری واسش پیام رمزی میفرستی؟دبل کروشیو بر تو باد!
هیچ خوش برنگشتی بیا تو تا حقتو بذارم کف دستت!


ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۳ ۶:۳۸:۵۱


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۳۲ پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵

آگوستوس پایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۱ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۰۴ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 375
آفلاین
شخصيت انتخابي:
سوروس اسنيپ

گروه: اسليترين
معرفي شخصيت:
موهاي مشكي چرب و قاب مانندي كه تا سر شونه هام مي رسه، باعث ميشه هر جنبنده اي از صد ياردي طرفش رو بشناسه و حساب كار خودش رو بكنه!
من سوروس اسنيپ، فرزند آيلين پرنس و توبياس اسنيپ هستم. بله، يك جادوگر نيمه اصيل!
ممكنه در دوران مدرسه جارو سوار خوبي نبوده باشم، اما وقتي پاي جادو سياه و معجون سازي وسط بياد، بي رقيبم!

من از مشكلات هرگز فرار نمي كنم و از ضعف هام درس ميگيرم و اونا رو به نقاط قوتم تبديل مي كنم.

از سه چيز هميشه بيزار بودم:
١- دورويي
٢- از آدم هايي كه هميشه قلبشون رو كف دستشون مي گيرن و قادر به مهار احساساتشون نيستن!
٣- از آدم هايي كه فكر ميكنند حماقت همون شجاعته. (قابل توجه خانواده پاتر و دارودستش)


برای تغییر شخصیت باید شناسه جدید بسازین. لطفا با شناسه جدید درخواستتون رو تکرار کنین.
تایید نشد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۲ ۲۳:۴۰:۰۴

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۱۷ پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵

بلاتریکس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۲ پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۱:۰۲ دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵
از زیر سایه ارباب
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 22
آفلاین
نام شخصیت انتخابی:بلاتریکس لسترنج

گروه:اسلیترین

ویژگی های ظاهری:قدبلند و رنگ پریده با نگاهی تحقیرآمیز و ظاهری مغرور و متکبر و موهایی بسیار زیبا و دلفریب!

سن:کوشیــــــــــــو!


معرفی شخصیت:بلاتریکس بلک(لسترنج)او فرزند ارشد کیگانوس بلک و دروئلا روزیه بود که در خاندان با اصالت بلک متولد شد هرچند تا پایان عمر ننگ دخترعموی سیریوس و خاله نیمفادورا تانکس بودن را به ناچارا یدک کشید.نام او برگفته از سومین ستاره ی پرنور در صورت فلکی " اوریون" یا شکارچی هست که با نام ستاره ی آمازون هم شناخته می شده.
او خواهر بزرگتر نارسیسا و اندرومدا بلک است. بلاتریکس با وجود شباهت ظاهری بسیار به خواهران کوچکترش بر خلاف آنها صاحب چشمانی به تیرگی شب و موهایی سیاه بوده است.او به طرز سادیستیک واری به اصالت خون جادوگری پایبند بود و رد پای این تعصب را در لحظه به لحظه زندگی او میتوان مشاهده کرد.
او در سال 1962 وارد مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز شد و به گروه اسلیترین پیوست.جایگاهی که بر شدت غرور و تعصب اصالت زادگیش بیش از پیش افزود.
بعد از اتمام تحصیلات او با رودلفوس لسترنج،اصیل زاده ی ثروتمندی از گروه اسلیترین، ازدواج کرد. اگرچه آن ها در آینده در خدمت ولدمورت همکاری خوبی داشتند،ازدواج آن ها چیزی بیشتر از انجام سنت های الزامی اصیل زادگی خانواده ی او نبود. برخلاف خواهرانش بلاتریکس کوچکترین علاقه ای به همسرش ابراز نمی کرد و حتی از آوردن نام او در مکالمه ها خودداری می ورزید.
با اینهمه حتی ازدواج نتوانست ذره ای از آتش عشق و علاقه او به پیوستن به ارباب تاریکی کم کند و کمی بعد از ازدواج به جرگه پیروان لرد ولدمورت پیوست و چیزی نگذشت که خود را تا جایگاهی شایسته نزد لرد سیاه بالا کشید.شدت اطمینان و علاقه او به لرد سیاه چنان بود که در سال 1981 با شنیدن خبر ناپدید شدن سرورش آن را باور نکرد.او با همراهی همسر و دوتن دیگر از همراهانش با زیر شکنجه گرفتن زوج لانگ باتم کوشید تا نشانی از سرورش بیابد.خشم و درماندگی بلاتریکس از ناپدید شدن لرد سیاه و قدرت او در اجرای طلسم های نابخشودنی عاقبت به ناتانی کامل و دائمی لانگ باتم ها و دیوانگی ایشان منجر شد بی انکه اقدامات او بتوانند لرد سیاه را بار دیگر بازگردانند.او به همراه همسر و دو همراه دیگرشان محاکمه و به حبس ابد در آزکابان بدون هیچگونه شانس آزادی محکوم شدند.با این وصف بلاتریکس بدون هیچ ترسی و بدون اینکه التماس کند با غرور اعلام کرد که همچنان به لرد سیاه وفادار است و اطمینان دارد زمانی او بازخواهد گشت.
بلاتریکس قریب 14 سال از بهترین روزهای عمرش را در زندان مخوف آزکابان و در شوق پیوستن مجدد به اربابش سپری کرد و حال با بازگشت اربابش او بار دیگر از زندان رهایی یافته تا تمام تلاشش را برای خدمت در راه سرورش به کار گیرد.

پاره ای اطلاعات در خصوص زندگی شخصی:بلاتریکس همچنین هیچگاه صاحب فرزند نشد چون میپنداشت رودولف پیرتز از ان است که نیاز به تجربه ی حس پدری داشته باشد.به همین دلیل او علاقه بسیاری به فرزند خواهرش نارسیسا یعنی دراکو در خود حس میکند هرچند علاقه ای ندارد این را نشان دهد.بالعکس دراکو او از خواهرزاده دیگرش نیمفادورا تانکس بیزار است و او را مایه ننگ خاندانش می پندارد.همچنین طلسم مورد علاقه او کروشیوست که طبیعتا رودولف بیشتر از سایرین توفیق تجربه آن را داد!

پ.ن:یکی بیاد منو تایید کنه هرچه زودتر...کروشیو!

بانو بلاتریکس؟!
امم... چیزه... چقدر خوشحالم که شمارو اینجا میبینم.
تایید شد!


ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۲ ۱۵:۳۳:۵۴

تصویر کوچک شده

هدیه ویژه اربابیت برای شخم زدن خون های ناپاک!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵

هرمیون گرنجر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۳ چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۶:۱۸ سه شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۶
از خوابگاه گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 13
آفلاین
نام:رز Rose

نام خانوادگی:ویزلی Weasly

سن:15

اصالت:دورگه

گروه:گریفیندور

چوبدستی:چوب درخت بید،موی تک شاخ

سپر مدافع:روباه

قدرت ویژه:جست و جوگر برتر کوئیدیچ،بهترین دانش آموز در درس ها

عضویت:ت.ه.و.ع (تشکیلات هواداری و عمرانی جن‌های خانگی)

نام مادر:هرمیون گرنجر

نام پدر:رون ویزلی

ویژگی های ظاهری:رز ویزلی دختری با موهای سرخ رنگ است و درست مانند همه ی ویزلی ها کک و مک های قرمز روی پوست سفیدش دارد.

توضیحات بیشتر:
رز ویزلی مانند مادرش باهوش و مقرراتی و مانند پدرش دوست داشتنی و وفادار است.کلاه گروهبندی او را مثل دیگر اعضای خانواده اش در گروه گریفیندور جای داده است
و او باعث کسب امتیازات بسیاری برای انجام به موقع و درست تکالیف برای گریفی ها شده است.
او مهربان و آرام است و درعین حال درسخوان.درس موردعلاقه ی دفاع دربرابر جادوی سیاه است.

با انکه سالها از نبردهاگوارتز گذشته است ولی از شب تولد11 سالگیش که عمویش،جرج ویزلی،برای شوخی به شکل ولدمورت تغییر قیافه داد و او را ترساند او هرماه یکبار در شب خاصی خواب ولدمورت را میبیند با اینحال برای اینکه برادرش،هوگو،او را مسخره نکند هرگز این مسئله را برای کسی تعریف نکرده است.

او به کوییدیچ علاقه دارد و مدتی دروازه بان بود با این حال در سال چهارم پس از مصدوم شدن جست و جوگر گریفیندور او توانست در مقام جست و جوگر بدرخشد(با این حال کارش به خوبی هری نبود!)و از آن پس به عنوان جست و جوگر شناخته مشود.


این شخصیت گرفته شده. لطفا یه شخصیت دیگه از لیست شخصیت ها انتخاب کنین.
تایید نشد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۱ ۱۹:۵۹:۲۷

قدم قدم تا روشنایی، از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۵

یگانه5


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۰ فروردین ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۴ پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵
از اصفهان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 2
آفلاین
نام : سالازار اسلاتیرین
گروه : اسلایترین
سپر مدافع : مار
چوبدستی : 23 سانتی متر . ششکننده و چوب سرخس و پر ققنوس
مشخصات : یکی از چهار موسس مدرسه ی جادوگری هاگوارتز و از نسل خانواده ی پاورل . توانایی سخن گفتن به زبان مارها را دارد . مغرور و اعتقاد دارد به جزء اصیل زاده ها که خون جادوگری اصیل دارند نمیتوانند در هاگوارتز و گروه اسلایترین باشند . علامت اصلی او مار است . یادگاری او سنگ رستاخیز که روی انگشتری نصب شده است میباشد .


برای ورود به ایفای‌نقش باید به ترتیب مراحل زیرو طی کنین:

1- خواندن قوانین ایفای نقش
2- شرکت در تاپیک کارگاه نمایشنامه نویسی
3- حضور در تاپیک سال اولی‌ها از این‌طرف: کلاه گروه‌بندی
4- انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی در تاپیک شخصیت خودتون رو معرفی کنید.

ضمن اینکه امکان انتخاب شخصیت سالازار اسلیترین وجود نداره چون این شخصیت گرفته شده.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱/۲۴ ۱۰:۰۰:۲۴








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.