هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۱:۳۸ سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
#39

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
من چیستم؟

به من دست نزنید...مگر خودتان کار زندگی ندارید ... اصلا کی گفته من رو بخرید؟ من خیلی عصبانیم...آهای نمیشنوی؟ به من دست نزن وگرنه بقیه برگهام رو هم پاره میکنم!
دستتو گاز میگیرما...من رو باز نکن...من رو نخون...
آخی...دلم خنک شد...تا تو باشی دیگه به حرفم گوش کنی...عجب گازی گرفتم! میبینی که اسمم کتاب غول آسای غولهاست...از اسمم پیداست که خطر ناکم؟


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۹:۴۹ دوشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۴
#38

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
من كيستم؟

اون پشت چقدر تاريك بود.....هيچ كس رو نميشناخت......همه عجيب بودن....هيچ كس اونجا نميخنديد...چند سالي بود كه همه ادمايي كه همه شكل هم بودن ميومدن اونجا....امروز يه اتفاق عجيب افتاد.. يه مرد كه با بقيه فرق داشت اومد تو.....مرد مثل بقيه نارحت و خشك و عبوس نبود....اون نگران بود نگران پسري كه اون بالا بود....مادر لونا لاوگود با نگاهي حيرت زده به سيريوس بلك نگاه ميكرد...

اين اولين من كيستمي بود كه دو شخصيته بود!


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۷:۲۳ چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۸۴
#37

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
من چیستم

از مزاحمت خوشم نمیاید....هر کی مزاحم آرامشم شود رو به سختی تنبیه میکنم....از کسایی که مزاحم طبیعت میشوند،خوشم نمیاید
خودشان کم هستند با ماشین هم به پیکر من میکوبند و انتظار دارند بهشان چیزی نگویم....تازه باز من که میتوانم از خودم دفاع کنم....هم نوعان من حتی اگه با خنجر انها را زجر بدهند صدایشان در نمیاید.....آتششان هم بزنند عکس العملی نشان نمیدهند....بید کتک زن همچنان از دست هری و دوستش دلخور بود
----------------------------
من کیستم

هیچوقت در زندگیش شانس نداشت...روی هر چیزی سرمایه گذاری میکرد شکست میخورد....سر هر چیزی که شرطبندی میکرد میباخت....یاد زمانهایی افتاده بود که با باخت و شکست آشنایی نداشت...و فقط از پیروزی حرف میزد...براستی دنیا چقدر زیر و بم دارد
لودو بگمن هنوز در جایی از دست جنهای پلید مخفی شده بود


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۲۱:۱۳ سه شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۴
#36

هلنا گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۶ یکشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 443
آفلاین
من چیستم؟

همیشه درهمه مواقع به درد می خورم مورد علاقه همه هستم از دهانم چیزهایی عجیب بیرون می اید در درو نم هر چیزی می تونه باشه بعضی موقه ها بلند باریکم و یا بلعکس !!!

خودم صاحبمو انتخواب می کنم
من چوبدست هستم..................


««دلبستگی من به جادوگران و ""اعضایش"" بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید»»
دامبل جمله Û


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۷:۳۲ سه شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۴
#35

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۶
از برزخ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
من کیستم ؟

خیلی خنگ بود ... ولی با استعداد بود ... بزرگترین مشکلش این بود که نمی تونست خودش رو جمع و جور کنه ... اون هم از دست ولدمورت خیلی شاکی بود ... از درس گیاه شناسی خوشش میومد ... همیشه پاش توی پله ها فرو می رفت !... سرپرستی اش به عهده ی فردی سختگیر بود ... همش سوتی می داد ... او کسی جز نویل لانگ باتم نبود


شک نکن!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ سه شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۴
#34

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
چیستم؟

خیلی بزرگ بود !بزرگترین مشکلش هم همین بود . هیچ وقت جا نمیشد . همیشه نصفیش بیرون بود . کاش میتونست یک کاری کنه کوچیک شه .درسته که همیشه ازش خوب مراقبت شده بود و همیشه از تمیزی برق میزد .. اما اصلا" جلوه ی خوبی نداشت، همه بدجوری نگاش میکردند.. اما کاری از دستش بر نمی اومد. تا اینکه دختر روش یک ماده ی مخصوص پاشید .. داشت کوچیک میشد ..
دندون های هرمیون مثل بقیه ی بچه ها کوچیک شده بودند !

-----------------------------------------------------
کیستم؟
یعنی چی؟ دیگه نمیتونست این همه ظلم را تحمل کنه . برای چی کسی به فکر حمایت از اون ها نیفتاده بود ؟؟ واقعا" جادوگرها باهاشون رفتار بدی داشتند.. هیچ وقت درکشون نمیکردند .. مگه اونا چیشون از جادوگرها کم بود؟ اگه آموزش میدیدند خیلی خوب هم میتونستند جادو کنند ..
بعد یک فکری به ذهنش رسید .. چرا خودش یک سازمان را شروع نکن؟
لیلا تصمیم گرفته بود یک انجمن حمایت از کودکان زیر 10 سال باز کنه !!!

(ببخشید دومی خارج از کتاب بود!)


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۳:۰۳ دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۸۴
#33

لیلا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۷ دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۴
از Mashhad
گروه:
کاربران عضو
پیام: 12
آفلاین
Master is calling me
Yes, it’s time
It’s time for another mission
A murderous, horrific mission

Up, up, up, he’s slithering
All the way through the plumbing
With its long, gigantic
Poisonous green body

The only true heir of Salazar Slytherin
Is calling for the king of serpents

The Basilisc is coming



Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۲:۰۲ دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۸۴
#32

فرد ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۳ سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۱۲ یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷
از کوچه دیاگون - مغازه جیب بر های جادویی ویزلی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 185
آفلاین
عجب قلطی کردم .... کاش چشمام کور میشدن اون خواب مسخره رو نمیدیدم .... آخه چه گناهی کردم .... یه روز نشد بتونم از دست این دوربین ها ی خبر نگار ها راحت باشم .... یه روز نشد بدون اینکه عکس امضا شده به طرفدارام بدم یه گشتی توی پارک با پسرم بزنم ..... کاش توی اون فقر میموندم .... فقر بهتر از این ثروتیه که آسایش منو ازم گرفته .... کاش اون خواب لعنتی رو نمیدیدم و داستانش نمیکردم ....

بله رولینگ خیلی ناراحته


تصویر کوچک شده


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۰:۳۵ دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۸۴
#31

لیلا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۷ دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۴
از Mashhad
گروه:
کاربران عضو
پیام: 12
آفلاین
You and I were together for 11 years, I know
Eleven miserable years, I know
You spent awful times in here, I know
You were so lonely in here, I know

But I was glad you were here, you know
Even glad to keep safe your trunk for a while, you know
And I’ve missed you desperately, you know
Me, the cupboard under the stairs, you know

***********************************************

Why are you smiling dreamily
I’m thinking about somebody
A boy
Yes
The Boy Who Lived
No. The Boy Who We Like
The Chess Master of Gryffindor
The Brave at Heart
The red-headed
Ronald Weasley



Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۰:۵۵ یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۴
#30

بد عنق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۶ شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۴۹ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
از تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 26
آفلاین
من چيستم ؟

هاگواارتز رو عين كف دست مي شناخت حتي بهتر از مستخدم مدرسه و حتي بهتر از برادران دوقلوي ويزلي . گرچه خيلي مواقع بازيچه اي توي دست چند تا شاگرد مدرسه اي شلوغ و خرابكار بود ولي هركس كه مي خواست نصفه شب توي هاگوارتز پرسه بزنه مطمئنا بهترين و بدردبخورترين وسيله براش همين بود . مخصوصا اگر يه شنل نامرئي هم داشته باشه كه ديگه همه چيز تكميله .
روش پره از خط و خطوط كج و معوج و نقطه هايي كه چشمك مي زنه و حركت مي كنه و بالاي هركدوم هم يه چيزهايي نوشته .
فرد : زود باش درش بيار يه نگاه بهش بندازيم .
جرج : چي رو ؟
فرد :‌ نقشه ويرانگر رو ديگه خنگ .

من كيستم ؟

خسته و كلافه بيرون رفتن شاگردها رو از كلاس نگاه مي كرد .
ديگه تمام لباسهاش و حتي تنش بوي معجون هاي جادويي گرفته بود . ولي اون كارش رو دوست داشت و يكي از بهترين ها توي كار خودش بود . گرچه خيلي ها ازش متنفر بودن ولي به خودش خيلي اطمينان داشت .
هري پاتر بعد از تموم شدن كلاست بيا تو دفتر من كارت دارم .
اين صداي خشك و خشن اون بود كه هري رو سرجاش ميخكوب كرد .
هروقت چشمش به هري مي افتاد انگار تمام خاطراتش براش زنده مي شد . همه اون خاطرات وحشتناك .
قيافه‌ي اون جيمز مسخره‌ي از خود راضي هميشه جلوي چشمش بود و هروقت هري رو مي ديد ياد اون مي افتاد و دلش مي خواست همون بلايي كه سرش آورده بود رو سر هري دربياره .
هري : چشم . پرفسور اسنيپ

-----------------------------------------------------
ببخشيد كه من بازم پست زدم و همه شخصيت ها رو خراب كردم ولي اينقدر با اين تاپيك حال كردم كه نمي تونم جلوي خودم رو بگيرم .

==================================
من چيستم ؟

همه جا تاريك بود ... تا لحظه اي ديگر معلوم نبود چه اتفاقي مي افته ... زندگيش دست خودش نبود ... آينده و سرنوشتش مشخص نبود ... هرلحظه ممكن بود به شكل يه چيز در بياد ... توي يه كمد ديواري محبوس شده بود ... و همه اون رو به شكل بدترين چيزهايي كه توي زندگي ديدن ، ميديدن ... حتي خودش هم نمي دونست چرا ... خيلي ها مي پرسن چرا تاحالا اون به شكل اسمشو نبر درنيومده ... يعني ديوانه سازها از لرد ولدرموت وحشتناك ترن ؟ ... ناگهان در كمد باز مي شه ... لولو خرخره اينبار بايد به شكل قرص ماه دربياد چون پروفسور لوپين جلوش ايستاده.


من كيستم ؟

هميشه اين سئوال رو از خودش مي پرسيد : چرا هيچكس من رو دوست نداره ؟ يا شايد اون هيچكس رو دوست نداره ... هيچ دوست صميمي نداشت . چرا نمي تونست كسي رو دوست داشته باشه ؟ چرا نمي تونست عاشق كسي باشه ؟
همه به اون به چشم مردم آزار نگاه مي كردن .
خيلي ها دوست نداشتن كه اون توي هاگوارتز باشه . اين وسط انگار فقط دامبلدور اون رو درك مي كرد. از همه بدش ميومد و همه رو آزار مي داد . شايد اينطوري خودش رو خالي مي كرد .ولي چند وقت بود كه توي خودش رفته بود . ساكت بود . آخه بد عنق عاشق شده بود .


------------------------------------------------------------------------
بالاخره يه تاپيك درست حسابي پيدا شد كه ماهم يه پست بزنيم توش . ويكتور دستت درست
به نظر من ويكتور بايد بعنوان زننده بهترين تاپيك و بهترين ايده و بهترين جادوگر و بهترين همه چي انتخاب بشه . ويكتور دوستت داريم ويكتور دوستت داريم ويكتور بيا بالا ويكتور بيا بالا

پشت سر هم عین نجس است!!!...آسلامی گشت!!!


ویرایش شده توسط برادر حمید در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۲۶ ۱۹:۵۲:۳۶







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.