هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۴:۵۹ چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۶

روبیوس هاگریدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۸ دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۰:۱۹ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
از هاگوارتز ، کلبه ی خودم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 157
آفلاین
هاگوارتز پلمپ شد !!!

بازرس وزارت دیروز به هاگوارتز رفت ، هاگوارتز امروز پلمپ شد .

دیروز خبر هایی شنیدیم درباره ی پلمپ شدن مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز که علتش نا معلوم بود ، اما امروز مصاحبه ای داریم با بازرسی که از هاگوارتز بازرسی کرده بود که متن مصاحبه همه چیز رو روشن خواهد کرد

- سلام آقای بازرس دیروز خبر هایی شنیدیم در مورد پلمپ شدن مدرسه ی هاگوارتز ، آیا این موضوع صحت داشته .
بازرس : بله ، صد در صد و شک نکنید که این مدرسه به این زودی ها هم باز نخواهد شد .
- ببخشید میتونم علتش رو هم بپرسم ؟
بازرس : رعایت نکردن شعونات آسلامی .
- میشه یکم بیشتر توضیح بدین ؟
بازرس : من دیروز به شخصه از این مدرسه برای جشن یول بال دیدن کردم و متاسفانه مواردی رو دیدم که واقعا شرم آور هستش .
- میشه بگین اون موارد چی بودن ؟
بازرس : این موارد توی پرونده نوشته شده که می تونین ملاحضه کنین .
1 : تنفس مصنوعی دانش آموزان دختر و پسر با یک دیگر
2 : رقصیدن دانش آموزان دختر و پسر با یک دیگر
- ممنون – خداحافظ
بازرس : خدا حافظ

هاگرید عزیز.
ین پستی که زدی ارزش زیادی نداره.سعی کن یه موضوع خیلی خوب پیدا کنی و دوباره توی همین تاپیک بزنی.
مورد سومت رو هم پاک کردم.(فکر کنم بدونی چرا!)
منتظر پست خوبت هستم.
چارلی


ویرایش شده توسط چارلی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۲ ۱۸:۳۳:۱۲


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۸:۰۷ سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۶

آماندا لانگ باتمold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۱ چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۵۷ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 240
آفلاین
دامبلدور ممنوع الصدا شد !

بیست و هفت سال پیش ، درست همین موقع رادیو صدای آمریکای شمالی ، انگلستان ، چین ، ژاپن ، روسیه ، تایلند ، سیبری ، آفریقا ، ایران ، تهران ، خراسان شمالی و دیگر نقاط روستا و جهان خبر از تصمیم بزرگ دامبلدور مدیر مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز داد :

دامبل دیشب در خواب تیر چرخلنی دیده ، این تیر میچرخد و میچرخد تا اینکه روی شکل تیر و کمان ثابت میماند ، دامبل تیر و کمان را برمیدارد و زه کمان را آن چنان میکشد که پاره میشود و تیر را به پشت سرش پرتاب میکند . طی این حرکت تیر سیمی را قطع میکند که دامبل در خواب سال های بعدش ( آثار زمان بندی درست شایعه ساز ! ) متوجه میشود آن سیم از آن میکروفون مشنگی بوده است !
دامبل آن میکروفون را نشانه ی آن میداند که باید به شغل شریف خوانندگی در کنار مدیریت بپردازد ! اما وقتی چهار سال بعد ( بازم آثار )در رویای شبش کره ی ذهره را میبیند میفمد که باید با همراهی به نام ذهره ( ) به آن سیاره سفرکند تا به ادامه شغلش بپردازد !

این ها را خود دامبل دیشب برای ما تعریف کرد ! و اما ادامه :

وی همچنین نا خواسته راز گروه چهار نفره شان ( محسن چاوشی ، دی جی الیگیتور(aligator) خودش و هیچکس ، خواننده ی رپ فارسی ) را بر ملا کرد ! اوپس از این سوتی ادعا کرد که این گروه را به پیشنهاد جرج دابلیو بوش ملقب به اسی هفت خط و ولدی کچل هفت سال پیش تشکیل دادند !

اما امروز :

بالاخره به پیشنهاد رهبر آسلامی جادوگران ، ساعتی پیش وزارت سحر و جادو سه نینجا را به خانه ی دامبل فرستاد تا آرشیو صدایش را شبانه چک کنند ! به این ترتیب این گروه نینجا توانستند شونصد و سی و سه حلقه سی دی ام پی تری (mp3) حاوی ترانه های مبتذل کشف کنند .
آن ها فوری خود را به رهبر رساندند تا موضوع را چوقولی کنند !
رهبر نیز دو دقیقه پیش خبر داد که دامبل ممنوع الصدا خواهد شد !!!
چون دامبل محبوب عام است نمیتوانستند او را در آزکابان زندانی کنند پس فقط توانستند ممنوع الصدایش کنند !

خاک بر سرشون !


تصویر کوچک شده


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۶:۱۷ سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۶

هوگو ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۳ جمعه ۱۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۴:۰۷ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۸۷
از کنار لیلی لونا پاتر
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 270
آفلاین
با سلا خدمت شما عزیزان
با خبر های این بخش در خدمت شما هستیم .

دیروز در کاخ قهوه ای ظرف می شوره بار یکا کنفرانشی مطبوعاتی درباره ی بحث فروش عوامل هری پاتر از جمله دن راد کلیف بوده است .
کمپانی وارنربراوس اعلام کرد که به علت کمبود بودجه همچین کاری را می کنند و دلیل دیگری ندارد.
ازاین رو مقامات آنگولاساکسون نیز به رای آراخانم اموا پرتغال تامسون را نیز رییس هزب بین الملل حمایت از اشباح و هشت پا انتخاب کردند .
دن راد کلیف نیز در این وسط مجبور شد به عنوان چوپانی در یک کارخانه ی سنتی کار کند و مایحتاج خود را از این را ه به دست آورد .
رون ویزلی پدر هوگو ویزلی نیز به سمت وزیر سحر و جادو انتخاب شد و در دفتر کارش به خبرنگار ما گفت:
-من این سمت را مدیون پسر باهوش پرهوش با ضریب هوشی 80000درصدم هستم .
همچنین کله زخمی ببخشید هری پاتر نیز به عنوان سردسته ی مبارزان بر علیه روح دامبلدور بلند شد وبا شعار :
دامبلدور دامبلدور نخواستیم ریش گندم به هوا داری از هوگو ویزلی بر خاسته است.
تا بخش بعدی خبر ها :

بای


چه کسی بود صدا زد هوگو ؟

تصویر کوچک شده


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۴:۵۶ شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۶

هرميون  گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۹ شنبه ۳ آذر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۰:۳۷ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
از کلاس ریاضیات جادوویی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 215
آفلاین
ارایشگاه دملزا و رفقا:::


دملزا رابینز اعلام کرد :

طبق گزارش هوریس سیلیل البوس دامبلدور از لحاظ بلندی ریش فاصله ی یک متر با ریش مرلین فاصله دارد و همین موضوع موجب افسردگی بیش از حد او گشته است... در نتیجه به علت در خواس های بسیار جادوگران و ساحره های عزیز ما ...ارایشگاه ریشتو کوتا ه کن رو افتتاح کردیم که این مووضعو موجب نگرانی مرلین گشت


[b][color=FF6600]!و هرمیون گرنجر رفت و همه چیز را به هپزیبا اسمیت سپرد .

و فقط چند نفر را با


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۲۰:۱۳ دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۶

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۵:۱۳ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
افشا سازی بزرگ .. واقعیت یا شایعه؟

در تصویر پرنده ها جیک جیک میکنند و خورشید خانم لبخند میزند و هوای دلپذیر و زیبایی است و درست در جلوی تصویر و جلوی دوربین یعنی تقریبا بینابین دوربین و تصویر ممد ویزلی مشغول خندیدن است!

- یک دو سه اکشن!
- سلام من ممد ویزلی هستم از شبکه شایعه سازی ... عصر دیروز محققین ما موفق به کشف تکان دهنده ترین راز زندگی دامبلدور و ولدمورت شدند ... بالاخره محققین دانشگاه قزوین با کندو و کاو بسیار در قدح اندیشه دامبلدور توانستند چند فایل مخفی را پیدا کرده و آن را از زیپ بیرون آورده و آنرا ببینند ... لازم به ذکر است که این فایل ها به صورت بسیار ماهرانه ای در بین خاطراتی مربوط به هورکراکس ها مخفی شده بودند ... فاطی گرنجر توضیح میدهد!

بلافاصله دوربین نود درجه به سمت چپ منحرف میشود ...

فاطی: ما بعد از اینکه توانستیم خاطرات جدید رو از قدح اندیشه استخراج کنیم اونقدر خوشحال شدیم که از خوشحالی شیرجه زدیم تو خاطره ...

همون لحظه دوربین هم شیرجه میزنه تو خاطره ...

قسمت های حذف شده کتاب شش:

فصل سیزده ریدل مرموز:
دامبلدور وارد پرورشگاه شده بود و به تام گفته بود که جادوگر است و حالا میخواست بره:
آلبوس: راستی تا یادم نرفته ... اگر خیلی دوست داری میخوای یه سر بیای هاگوارتز رو ببینی؟
تام: آخ جون با کمال میل میام دیگه حالم داشت از این پرورشگاه لعنتی به هم میخورد!

بلافاصله صحنه عوض میشه دفتر مدیر مدرسه ظاهر میشه ... تام ریدل کوچک پشت میز دامبلدور و روی پای دامبلدور نشسته و دامبلدور داره قصه زمانی رو تعریف میکنه که رومئو به ژولیت گفت یک ساحره است!

تام: چه داستان بی مزه ای همش این نیروی عشق مسخره. اه آلبوس بسه من که بچه نیستم ،گرممه،خودم تنهایی میتونم بشینم!
آلبوس: درسته .. ولی من اینجوری راحت ترم
تام: بابا من میخوام رو مبل بشینم ...
آلبوس بدون توجه به حرفهای تام در حالی که با علاقه به صورت تام نگاه میکرد (و تام احساس میکرد تک تک اعضای صورتش زیر اشعه ایکس قرار دارد) ناگهان شروع میکنه داستانی رو تعریف کردن:

آلبوس: یکی بود یکی نبود .. پسری بود به اسم گریندلوالد. این پسره خیلی خوشگل بود .. قد بلند و موهای مجعد و زیبا و چشمهای آبی .. از اونور آلبوسی بود ..
تام: چه داستان مهیجیتصویر کوچک شده


دوباره صحنه عوض میشه و باز هم دفتر دامبلدور ... تام جوان که حالا به نظر میرسد دانش آموز ارشد مدرسه هست با چهره ای گریان در آستانه در ایستاده:
تام: آلبوس تو از من سوء استفاده کردی!
دامبلدور: نه تام .. این نیروی عشقه ... تو هیچ وقت نتونستی این نیرو رو درک کنی! اگر بدونی چقدر شبیه گریندل....
تام: اسم اونو جلوی من نیار حالا که اینطور شد تمام اجزای صورتمو عوض میکنم تا شبیه اون نباشم!
آلبوس: نه تام خواهش میکنم .. صبر کن

اما قبل از اینکه حرف دامبلدور تموم شه تام در رو به هم کوبیده بود و رفته بود ...

بلافاصله صحنه عوض میشه و باز هم دفتر دامبلدور!
قسمت سانسور شده فصل بیستم (درخواست ولدمورت):

دامبلدور تقاضای معلم شدن ولدمورت رو رد کرده و ولدمورت داره از دفتر دامبلدور میره بیرون که ....
آلبوس: صبر کن! تو برای چی به هاگوارتز برگشتی؟
ولدمورت لبخند ملیحی میزنه:
- فکر کردی برای تو اومدم؟
آلبوس با ناراحتی: نه .. میبینم که به قولت وفا کردی و چهرتو تغییر دادی ... کو اون دماغ سر بالا؟ کو اون چشمای آبی؟ کو اون لبخند شیرین؟
ولدمورت: بسه ... من گریندلوالد نیستم ...
آلبوس: تو شبیهش بودی ... من تو رو دوست داشتم تو میتونستی جای گریندی رو بعد این همه سال برام پر کنی ولی تو قلبمو شکستی!
ولدمورت: ووووهاهاها!!!

آلبوس: تو احساسات منو زیر پات لگد مال کردی ... متاسفانه من آدم کینه ایم ... تو قلب منو شکستی من تا آخر عمر اممم ... عین دو تا چشمام اممم .. عین بچه هایی که ندارم .. امممم چی میگن .. عین ریشام .. بابا این کلمه چی بود؟ آهان مواظبتم!
ولدمورت: اینجوریه؟ الان میرم شهر رو خراب میکنم ببینم کی کینه ایه.. مرگخوارای من کجان .. من برم شهر رو خراب کنم!
آلبوس: پس منم برم محفل ققنوس رو تشکیل بدم .. آهای ققی بپر بریم!

دامبلدور و ولدمورت در حالی که دارن به هم بدوبیراه میگن دوشادوش هم با عجله از دفتر خارج میشن ....

بلافاصله دوربین از ذهن فاطی پاتر میپره بیرون!
فاطی که به شدت تحت تاثیر خاطرش قرار گرفته:
- و این بود تمام ماجرا

دوربین بر میگرده روی ممد ویزلی ... در پشت تصویر خورشید در حال غروب است و پرندگان انقدر جیک جیک کردند دهانشان کف کرده است ... ممد پاتر بدون توجه به تصاویر پشتش روبه دوربین:

- آیا فاطی راست میگه؟ آیا قدح دامبلدور وجود خارجی دارد؟ آیا دامبلدور باز هم شکست عشقی خورده است؟ آیا این خبر شایعه است؟


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۱۴ ۲۰:۳۲:۰۴
ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۱۴ ۲۰:۳۷:۲۲
ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۱۴ ۲۰:۳۹:۳۰



Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۹:۳۲ شنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۶

لیلی پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۱ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۳:۲۵ جمعه ۲۱ دی ۱۳۸۶
از ناکجا آباد !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 36
آفلاین
تیتر عناوین مجله ی خبری :

جی کی رولینگ پس از دل زده شدن از همسر جدیدش وی را سه طلاقه و ازدواج خود را هری جیمز پاتر رسما اعلام کرد !
او اظهار کرد همسر ثابقش از بیست چهار ساعت روز بیست پنج ساعت را به ضرب و شتم میپرداخته و باقی روز را هم زورگویی میکرده .
وی همچنین گفت : از وقتی هری پاتر به من اظهار علاقه کرده خودم رو باختم ! فکر میکنم بالاخره مرد ایده آلم رو که همیشه تو رویا هام میدیدم پیدا کردم ! الهی فداش ! :bigkiss:
البته باید بگم من هنوز باید این پله های ترقی رو یکی یکی بالا برم و با اینکه دلم اینو نمیگه اما هنوز آمادگی کامل برای ازدواج رو ندارم !
------
اما بر خلاف سخنش دو روز بعد خودش از او خواستگاری کرد و با گرفتن جواب مثبت راهی خانه بخت شد !!!

______________________________________________


رولینگ نویسنده ی مجموعه کتب هری پاتر اعلام کرد :

من اصلا تو عمرم یه خط انشا یا داستان هم ننوشتم چه برسه به یک مجموعه ی تمام عیار و باید بگم توطئه ای تو کاره !
شخصی سود جو از هویت من سوء استفاده کرده ! من بیگناهم ! این شخص افکار پلیدی رو در سر میپرورد ! ....

همچنین او به دادگاه لاهه شکایت کرده و پرورنده ی او هم اکنون تحت پیگیری است .




تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۴:۲۷ شنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۶

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
از این ور رونده از اون ور مونده

مطلع شدیم که چند تن از مرگخواران سابق با مراجعه به ویزنگاموت خواستار نبش قبر آلبوس دامبلدور فقید شده اند.
در این رابطه مصاحبه ای تدارک دیدیم که در ادامه مشاهده خواهید کرد.

_با عرض سلام خدمت شما لطفا خودتونو معرفی کنید و دلیل درخواستتان از ویزنگاموت را بفرمائید
_علیک اینجانب یاکسلی میباشم والا از لرد که پنهون نیست از شما چه پنهون دیشب لرد اومد به خواب ما...
فلش بک
_هوووووو...فیشششششش....
_ای سیاهی کیستی؟
_یاکسلی دیگه اربابتو نمیشناسی؟
_شرمنده ارباب.دلم براتون خیلی تنگ شده بود چه خبرا؟اون دنیا خوش میگذره؟
_بابا گفتم میام اینجا راحت میشم یه استراحتی میکنم ولی این کفتار پیر اون جا ول کن ما نبود هیچ اینجا بدترم شده
_ارباب آلبوسو میگی؟
_آره
_چی شده مگه؟
_هوم...هیچی بگذریم
_نه ارباب بگو دل شوره گرفتم
_راستش وقتی روحم اومد این دنیا دیدم آلبوس به گرمی ازم پذیرائی کرد.بعد از اونم هر روز صبح میومد میگفت:سلام چطوری خوشگله؟
آقا مام بیخیالی طی میکردیم تا اینکه دیروز دیدم واسم یه جغد فرستاده گفته:میخوام اعتراف کنم که عاشقتم...از سفیدی و کوسه بودن و...گفته بود....گفته بود از همون موقعائی که اون ور آب بودیم
_کدوم ور؟
_یعنی اون دنیا بودیم عاشقم بوده ولی روش نمیشده بگه ولی حالا این عشق آتشین دیگه مجالی واسه خجالت نذاشته و یه پیشنهاد بیشرمانه هم داده بود که روم نمیاد بگم
_واه واه به حق چیزای نشنیده...والا چی بگم ارباب من چیکار میتونم واستون بکنم من که دستم از اون دنیا کوتاهه
_تو باید بری آلبوسو نبش قبر کنی و کاری که با آغا محمدخان قاجار کردند بر او روا داری تا من خیالم راحت شه

_عجب که اینطور والا منم به ارباب حق میدم
_راستی یه سفارش دیگم کرد
_چی؟
_سرتو بیار جلو تا بگم
.
.
_آخ آخ چرا میزنی؟
_ارباب گفت از طرف اون اینو پس کله یه خائن بزنم

اوهوم خب این بود گزارش درخواست اخیر یاکسلی و دیگر مرگخواران از ویزنگاموت.با خبرهای تکمیلی در این رابطه و این که آیا با این پیشنهاد موافقت میشود یا خیر در مجله بعدی با ما همراه باشید.


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۳۰ ۱:۳۶:۰۹


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۲۲:۴۹ شنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۶

آرشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۸:۵۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
از دهکده ی هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 418
آفلاین
دامبل جکسون؟

بنابر اخبار رسیده از وزارت امنیت جادوگری،آلبوس دامبلدور با نادیده گرفتن قوانین رازداری جادوگری به میان ماگل ها رفته و با نام ساختگی مایکل،به خوانندگی در بین آنها پرداخته است.
همه ی ما به یاد داریم که در گذشته،دامبلدور برای چند سالی ناپدید شد و دیر زمانی هیچ یک از جادوگران او را ندید.

اخیرا ماموران و کاراگاهان وزارت خانه،با نفوذ به سیستم های امنیتی پلیس ماگلی به پرونده ی فردی با نام مایکل جکسون برخورد کردند. پس از بررسی پرونده ی او،متوجه شدند که تصویر فرد مذکور بدون شک عکس دامبلدور است.

یکی از منابع آگاه که نخواست نامش افشا شود، پیرامون محتوی پرونده ی دامبلدور چنین گفت:
ما متوجه شدیم که پلیس جهانی،به دنبال دستگیری البوس دامبلدور است.او متهم به آزار پسر بچه ی سیاهپوستیست که به خانه ی ویلایی اش،رفت و آمد داشته.


همدردی لیلی و جیمز،با پدر و مادر سیاه پوست
پس از انتشار این خبر،لیلی و جیمز نیز با تنظیم شکایت نامه ای ،خواستار دستگیری دامبلدور شدند.
جیمز به خبرنگار پیام امروز چنین گفت:مرتیکه...بوق....بوق....بوق...من....بوق...بوق....بوق....من با ریشش گلیم میبافم.

لیلی نیز پس از زار زار های مدوام،بالاخره دو جمله را به سختی بیان کرد:
من و جیمز،با اون پدر و مادر ماگل،که بچشون به دست این پیرمرد ،این خفاش،این ...بوق....افتاد،همدردی میکنیم.

هنوز مشخص نیست که جیمز و لیلی به چه دلیل،اینگونه ناراحت شده اند و همچنین متن شکایت نیز مخفی مانده است.


[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۲۲:۳۵ چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۶

آلفرد بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۷ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱
از دیروز تا حالا چشم روی هم نذاشتم ... نمی ذارم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
خبرنگاري از كشور ايران اعلام كرد در روز بيستم مهر رولينگ كتاب هشت را در ايران به زبان كاملا فارسي منتشر خواهد كرد و در طي سفري به ايران آمده و با هري پاتريست هاي ايراني ديدار نموده .
ايشان از زبان رولينگ اعلام كردند : من از كشور ايران خوشم اومده و شايد تا آخر عمر در ايران بمانم .



Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۸:۰۷ سه شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۶

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
آخرین روزهای فعالیت جادوگران

ریتا اسکیتر خبرنگار مشهور و جنجالی پیام روز در خبری داغ داغ اعلام کرد که از پیشگویی معتبر با جفت گوشهای خود شنیده که روز عید فطر روز عزای جادوگران خواهد بود چون تنها پناهگاه آنها یعنی سایتی جادویی به نام www.jadoogaran.org الی الابد داون خواهد شد. البته زمان دقیق آن بستگی به رویت هلال ماه داره ولی ظاهراً پس از این واقعه سنت مانگو از سیل وسیع جادوگرانی که مشاعیر خود را به علت این واقعه از دست می دهند به حد انفجار خواهد رسید هرچند شفادهنده های آن نیز خود جزو بیماران خواهند بود.


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.