جادو یعنی قدرت من اول جادو رو به خواطر هری دوست داشتم اما بعد با یکم فکر کردن فهمیدم پاتر هیچی نیست و البته الان نمیتونم دلایلش رو بگم.

من بیشتر می تونم بگم جادو رو به خاطر خودش می خوام.
من از جادو لذت میبرم.احساس می کنم با جادو شجاعت خاصی دارم گرچه الآن هم در حال حاضر فکر نمی کنم به خاطر نبودن جادو یه ترسو هستم ولی خب.....
به نظر من جادو یه هیجانات خاصی داره و بدیهی هستش که من جادو رو به تفنگ و بمب و این جور چیزها ترجیح می دم.
من حس می کنم شاید اگر جادو بود از اینی که هستم فراتر بودم.
البته ناگفته نماند این هری پاتر بود که منو به جادو علاقه مند کرد.

چرا خودتون رو گول میزنید اصلا چیزی به نام جادو و جادوگری وجود نداره اگه وجود داشته باشه باید گفت که جهان مادی بر پایه ماست (کشک ، دوغ و انواع لبنیات دیگه ) بنا شده .
بیاین سوالی رو که یه فیلسوف از خودش میپرسه از خودمون بپرسیم که چرا بوجود آمدیم ؟ این سوال در اکثر ذهن ها به وجود میاد ولی در اکثر ذهن ها به جز عده معدودی پاک میشه . بیایم فکر کنیم که یک چیزی که اسمش رو میگزاریم خدا موجوداتی رو آفریده و از اون ها خواسته که پرده از اسرار جهان بردارن یا بتونن چیزهای جدیدی کشف کنند خلاصه بتونن یه تحولی رو ایجاد کنن و زندگی رو به سوی آینده پیش ببرند ( در این بین یه سوالاتی براتون پیش میاد از اینکه اصلا چرا باید زندگی کنیم و از اینجور حرفها ولی فعلا اونها رو از خودتون دور کنید ) در همین راستا این موجودات دارای ویژگی های ظاهری و باطنی هستند که تقریبا یکسانه به قول قدیمیا خدا به هر کس استعداد هر کاری رو داده تا بتونن فعل خواستن رو از هر نوعی که باشه عملی کنن . پس بوجود آوردن تعداد زیادی از افراد که توانایی های خارق العاده داشته باشند و فاصلشون با بقیه از نظر علم و از خیلی جهات دیگه زیاد باشه یه چیز بیخودیه وگرنه خداوند همه رو جادوگر میکرد تا بتونن به اهدافشون نزدیکتر بشن . خدا از انسان ها کمی تحمل سختی و زجر رو میخواد تا انسان بتونه به اهداف خودش یا بهتر بگیم به اهدافی که خدا تعیین کرده برسه از اینجهت نیز بوجود آوردن تعدادی از موجودات که بتونن از همان ابتدای کودکی کارهایی رو انجام بدن که زندگی کردن رو حد اقل از بابت خوراک و پوشاک و مسکن آسان کنه.
درنتیجه چیزی به عنوان جادو و علمی به عنوان جادوگری و اشخاصی به انوان جادوگر وجود نداره اینم که میگن تو کشورهای آمریکای لاتین وجود داره سخنان چرتی بیش نیست نمونش همون جادوگر مکزیکی که با ماشین ماگلی !!!! مسافرت میرکرد .

اما تعدادی از اشخاص هستند که با زجر کشیدن و تقویت بعد غیر جسمانی انسانی میتونن کارهایی رو انجام بدن که دیگران نمیتونن البته این انسان ها معمولا در سنین بالا به این مهارت دست پیدا میکنند و هدف خدا رو که همون سختی کشیدن برای رسیدن به هدف هست رو انجام دادن .

این متنی که نوشتم به دلیل ذیق وقت بازخوانی نشده اگر اشتباه تایپی یا نگارشی یا عدم هماهنگی جمله ها دیده میشه به بزرگی خودتون ببخشید.

سعی کنید همیش واقع بین باشید پرواز در اوج باعث میشه که زمانی به خودتون بیاید و ببینید از قافله عقب موندین ( ما ادعا نمیکنیم از قافله جلوییم )

من عمری هری رو به جادو ترجیح بدم ... هری یه آدم اضافست که نبودنش بهتر از بودنشه و من ازش متنفرم ولی جادو ... من کلا کتابای فانتزی رو به خاطر علاقم به جادو می خونم هر چیزی که ماورائ الطبیعه باشه من رو به طرف خودش جذب می کنه و من به نوعی عاشق جادو هستم

من جادو رو برای خودش می خواهم ولی به نظر من هری پاتر جادوگر بزرگیه

من جادو رو برای خودش می خواهم ولی به نظر من هری پاتر جادوگر بزرگیه

مطمئنم اگر واقعا جادو وجود داشت. از آن جایی که همه ی ما منفعت طلبیم هیچ کدام شما جادو رو برای هری نمی خواستین!

اول سلام به همه
عجب سوالی کردی برادر
خوب میشه کفت که جادو چون جادو ازادی یه در ست مثل پرواز خیال انگیزه
و ام هری من دوستش دارم ولی بهش حسودی هم میکنم ؛
چون اون داره حس پرواز رو تجروبه می کنه

تشبيه جالبي كردي ايگور كه منو به راه راست هدايت فرمود
منم با نظرت موافقم

این سوال دقیقا مثل این سوال منه:
لباس مارادونا رو برای خودش میخواهی یا برای لباسش؟
خب معلوم هست که تا مارادونا نباشه لباسش هم نیست.
پس نتیجه میگیریم که تا جادو نباشه که هری هم نیست.
من جادو رو برای هری دوست داشته باشم چه بدردم میخوره؟
پس باید جادو رو دوست داشته باشم.تا بعد به عنوان حاشیه هری رو دوست داشته باشم.کلا به این صورت هست.