هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۲۳:۴۰ چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۸

اسلیترین، مرگخواران

ایوان روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۱ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
امروز ۱۱:۲۸:۲۸
از سر قبرم
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
اسلیترین
ناظر انجمن
پیام: 1504
آفلاین
عجبا!اون همه نوشتم پرید!

---------------------------------------------------------------------------
جلسه چهارم

ایوان بر روی صندلی اش نشسته بود و به دانش آموزان نگاه میکرد به گروه های دو نفره تقسیم شده بودند و سعی میکردند ذهن همدیگر را بخوانند.
نفر دوم با انواع روش هایی که بلد بود سعی میکرد ذهن خود را ببندد تا مانع نفوذ دیگران به ان شود.

ایوان همان طور که به آنها نگاه میکرد در افکار خود غرق شده بود.به روزگاری فکر میکرد که خود پشت ان میزها مینشست و با استادهای خشک و کسل کننده هاگوارتز سر و کله میزد.او هیچ وقت شاگرد خوبی نبود.تنبیه های مکرر و مجازات های گوماگون به خاطر خرابکاری هایش جزو برنامه های معمول زندگی روزانه اش در هاگوارتز به حساب می امد!

برای همین بود که بعد از تمام شدن دوره کسالت بار هاگوارتز به دنبال بزرگترین افتخار خانوادگی اش یعنی جادوی سیاه رفت.
ایوان در همیت افکار غرق شده بود که احساس عجیبی تمام ذهنش را فرا گرفت!دست های کوچکی وارد ذهنش شده بودند و سعی میکردند با آشفتگی کامل خاطرات او را مرور کنند!

ایوان میخواست کاری بکند که ناگهان خاطره روز 14 دسامبر در جلوی چشمانش پدیدار شد:
...چراغ نفتی کهنه در اثر باد به دیوار کافه میخورد و با اندک نور خود فضای تاریک اطرافش را روشن میکرد.در کوچه هیچ جنب و جوشی دیده نمیشد.همه چیز ساکت و تاریک بود.
باد سرد تا مغز استخوانش را میلرزاند ولی برای اون این چیز اهمیت نداشت.او کارش را به خوبی انجام داده بود و همین کافی بود.
میخواست از آنجا دور شود که یادش امد چیزی را درون کافه جا گذاشته است.
در چوبی کافه را هل داد و وارد شد.درون کافه تنها چیزی که سکوت محض را برهم میزد صدای قطره های خونی بود که از سر و دست اجساد بر روی زمین میچکید.
همین که شنلش را پیدا کرد احساس کرد در کافه باز شده است.با عجله چوب دستی اش را بیرون کشید و به سمت در برگشت.چهره متعجبی را که در استانه در ایستاده بود شناخت.باید کاری میکرد...

...بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــســـــــــــــــــــــــــــــــه
همه با تعجب به ایوان خیرده شدند.ایوان از جایش بلند شده بود و خشمگینانه به تخته کلاس چنگ زده بود.
ایوان چوب دستی اش را به سوی دانش اموزان گرفت و فریاد زد:کار کدومتون بود؟
یکی از دانش اموزان با ترس پرسید:چیکار دارین مکنین پروفسور؟
ایوان با خشم فریاد زد:کی به خودش جرات داد وارد دهن من بشه؟
سکوت کلاس را فرا گرفت...

تکلیف:

1-یه رول بنویسید درباره این موضوع که سر کلاس تونستید وارد ذهن استاد بشید.هر طور که مایل باشید میتونید به این سوژه نگاه کنین و پرورشش بدین.
کوتاه و بلند بودن یا طنز و جدی بودن پست ازاده.(20 امتیاز)

2-مختصری درباره بزرگترین ذهن چفت کن تاریخ جادوگری توضیح دهید!(10 امتیاز)


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۰:۱۹:۰۲
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۲:۲۳:۳۳

ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۲۳:۰۶ چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۸

اسلیترین، مرگخواران

ایوان روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۱ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
امروز ۱۱:۲۸:۲۸
از سر قبرم
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
اسلیترین
ناظر انجمن
پیام: 1504
آفلاین
امتیازات جلسه سوم:

اسلیترین: 29 + 25 = 54 تقسیم بر سه = 18

مارکوس فلینت: 15 + 15= 30

مورگانا لی فای: 15 + 10 = 25
مراحل چهارگانه رو بدون اینکه جدا کنی از همدیگه، نوشته بودی و یک مرحلۀ آخرم اصلا توضیح نداده بودی!!!
اصلا متن تدریس رو خونده بودی؟

گریفیندور: 29 تقسیم بر سه و پس از رند کردن = 10

آبرفورث دامبلدور: 15 + 14 = 29
محصور درسته، نه محسور.
درضمن، روش رو کاملا دقیق توضیح ندادید. وقتی مطلبی رو می نویسید، باید ارتباطش رو هم بگید نه اینکه بنویسید ارتباطی بینش پیدا نکردید.

هافلپاف: 27 + 30 = 57 تقسیم بر سه = 19

لورا مدلی: 14 + 13 = 27
نقل قول:
توانست با خالی کردن ذهنش از نقشه ی واقعی خویش و وارد کردن نقشه ی واقعی

سوتی جالبی نبود!!!
تصویر پستت هم زیبا نبود. باید با یه اینتر اضافی، دو پاراگراف رو از هم جدا می کردی و پشت سر هم نمی نوشتی. اینطوری پستت نازیبا و تمایل برای خوندنش کم شده.
درمورد قسمت دوم هم با سهل انگاری، توضیحات رو سرهم بندی کرده بودی.

پیوز: 15 + 15 = 30

ریونکلا: 28 تقسیم بر سه و پس از رند کردن = 9

ترورس: 13 + 15 = 28
رول جالب نبود. مدام از حالت محاوره ای به حالت کتابی در اومده بود و درضمن، جای جملات رو گاهی جا به جا نوشته بودی. مثل جمله آخر پاراگراف دوم که جاش یه جمله جلوتر بود!


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۴ ۲۳:۴۲:۵۳
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۰:۱۵:۵۵
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۰:۱۶:۴۹
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۱۵ ۰:۳۹:۰۳

ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۱۷:۰۷ چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۸

ترورس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۱ دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۵:۱۸ چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۹
از این سبیل ها خوف نمی کنی یابو !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 209
آفلاین
1-مقاله ای درباره چفت شدگی گاندولینی بنویسین.در این مقاله درباره تاریخچه این روش توضیح بدین.تاریخچه به وجود اومدن روش و معرفی مبتکر این شیوه.(15 امتیاز)

در دوران پدر ژپتو و پینوکیو فردی میزیست به نام لارتن تماس دوسانتوس نایجل اشنایدر که معروف به گربه نره بود .

این مرد دوستانی زیادی داشت و اهل خوشگذرانی بود و عیاشی بود اما بعد از مدت ها زنی گرفت ، زن این مرد که نامش در تاریخ ثبت نشده درخواندن ذهن بسیار مهارت داشت و گربه نره یا همون لارتن که عیاشی ها و خوشگذرونی هایی مخفیانه بادوستانش انجام میداد زنش به راحتی دروغ ها و اسرار مرد رو می فهمید.

گربه نره هم دیگه مجبور شده بود عیاشی ها و خوشگذرانی هایش را کنار بگذارد تا لو نرود ، این وضع تا چهار سال ادامه داشت تا این که گربه نره تصمیم گرفت راه چاره ای پیداکند واین گونه بود که بعد از شش سال توانست روش گاندولینی را اختراع کند.

گربه نره پسس اختراع این روش اون رو به برادرش فرانک تماس دوسانتوس نایجل اشنایدر اموخت ولی خودش فرصت زیادی برای استفاده از این روش پیدا نکرد و دو ماه بعد از اختراع این روش دار فانی را وداع گفت و برادرش این روش را ترویج داد که به علت سخت بودن این روش کمتر کسی قادر به انجام اون میشه.

2-هر کدوم از مراحل این روش رو به اختصار در یک یا دو خط توضیح بدیم. (15 امتیاز)

تخلیه ذهن : هرچیزی که در گذشته اتفاق افتاده و هر کاری که در گذشته انجام شده رو از مغز باید بیرون کرد و به زمان حال توجه کرد.

بستن ذهن: پس از تخیله ذهن که کاری بس دشوار است باید ذهن را استوار کرد و هیچ فکری را به ان راه نداد جز زمان حال تاکید میشود جز زمان حال هیچ فکری نباید باشد.

ایجاد افکار انحرافی : در این مرحله مغز فرد تهی از هر خاطره و فکری است پس شما باید فکر و خاطره مورد نظر را با اطمینا کامل به مغز تلقین کنید.

فراموشی موقت : حال فرد کمی از خلسه در امده و خاطرات قصد بازگشت به ذهن را دارند ولی فرد باید خاطرات را به ذهن دوم انتقال دهد و در این صورت میگویند فرد فراموشی گرفته درضمن هر وقت فرد بخواهد میتواند خاطرات را از ذهن دوم به ذهن اول منتقل کند.


خدا يكي ؛ زن يكي ، يكي !

"تا دنیا دنیاست ابی مال ماست / ما قهرمانیم جام تو دست ماست"


Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۰:۴۳ چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۸

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
1-مقاله ای درباره چفت شدگی گاندولینی بنویسین.در این مقاله درباره تاریخچه این روش توضیح بدین.تاریخچه به وجود اومدن روش و معرفی مبتکر این شیوه.(15 امتیاز)

چفت شدگی به روش گاندولینی یکی از معروفترین و موثر ترین روش ها برای فراگیری و استفاده از چفت شدگی است. این روش از چهار مرحله ساده که هرکدام به تنهایی در مدت کوتاهی فراگرفته میشود تشکیل شده است.

حدود سیصد سال پیش، جادوگری به نام مورف گاندولین که در ذهن خوانی بسیار خبره بود، برای چفت شدگی و جلوگیری از خواندن ذهن روشی برای چفت شدگی ارائه کرد. او سعی کرد قابلیت های ساده ای که افراد با اندکی تمرین کسب میکنن را در کنار هم قرار دهد و یک روش چهارمرحله ای ایجاد کرد که قدرت بالایی در بستن ذهن دارد. طبق گفته تاریخ تنها کسی که توانست سد این روش را بشکند و ذهن افرادی را که از این روش استفاده میکردند بخواند خود گاندولین بود !

بعد از مرگ او روشش دهان به دهان پخش شد و کم کم در کتاب ها و نوشته هایی از دیگر بزرگان دنیای جادوگری به ثبت رسید.

در سال 1908 این روش به درس های هاگوارتز راه یافت. تمامی کسانی که در کلاس های چفت شدگی هاگوارتز شرکت کردند این روش را فراگرفتند و عده کثیری از آنها آن را به کار بستند. این روش به دلیل سهولت و همچنین قابلیت بالایی که داشت، به سرعت در دنیای جادوگری مورد توجه قرار گرفت و باعث شد افراد زیادی آن را فرا بگیرند که ذهن خوان ها را دچار مشکل کرد ...

روش یادگیری این شیوه شامل چهار یادگیری متفاوت و تمرین جداگانه آنها و سپس ترکیب کردن چهار حرفه بود که به یک شیوه مطمئن چفت شدگی تبدیل میشد. اما این شیوه چون در کار کارآگاهان وزارت و نگهبانان بانک ها و مراکز مهم جادوگری آسیب میزد ، آموزش آن در هاگوارتز برای عموم ممنوع شد و از آن پس فقط افراد منتخب و بسیار باهوش با این روش آشنا میشدند ...

امروزه نیز این روش به بهترین دانش آموزان هاگوارتز به صورت جداگانه از برنامه روزانه کلاسها آموزش داده میشود.

2-هر کدوم از مراحل این روش رو به اختصار در یک یا دو خط توضیح بدین.(15 امتیاز)

تخلیه ذهن : شامل خالی کردن ذهن از افکار و آشفتگی های روزمره است. برای اینکار بخصوص باید مواردی را که نمیخواهیم فرد در ذهن ما ببیند از ذهنمان خارج کنیم. برای تمرین اینکار ابتدا ساعات قبل از خواب و بعد از آن ساعت های شلوغ روز باید این روش را تمرین کنیم

بستن ذهن : شامل قفل کردن افکار و تمرکز روی عدم ورودی دیگران به فکر که باعث جلوگیری از خوانده شدن ذهن به وسیله ذهن خوان ها میشود.

ایجاد افکار انحرافی : شامل فکر کردن به مسائل بی اهمیت و انحرافی و قرار دادن اونها در اولویت ذهن و پر کردن فکر با این افکار تا رسیدن ذهن خوان به افکار اصلی سخت تر شود.

فراموشی موقت : شامل خارج کردن افکار مهم از ذهن و جایگزین کردن آن با افکار دیگر و فراموشی کامل آن افکار به طور موقت. برای تمرین این روش فکر کردن به مسائل درسی یا کتابها به جای فکر های دیگر توصیه میشود !


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۵ سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۸

لورا مدلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۶ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 298
آفلاین
تلکیف اول
در زمان سلسله ی ویزاردینیوس(چهارمین سلسله ی جادوگران) جادوگران به صورت شهر نشینی زندگی می کردند.یکی از معروفترین مردم در آن زمان آلبرت مک دونالد بود.او از زمانی بچگی می توانست ذهن ها را بخواند ولی به هیچ کس نمی گفت چگونه .که البته در آن زمان این کار مهمترین کار مردم بود.آلبرت بدون این که بخواهد از طریق خواندن ذهن پادشاهان متعدد،توانسته بود در جنگ ها نقشه ی هر شهر را بداند.پس از مدتی او جزو بزرگان و پادشاهان شهر ها ی مهم به حساب آمد.اما به نظر او این چیز ها کافی نبود.برای همین همین در صدد قتل امپراطور سایمون اینفرد بر آمد. سایمون اینفرد شخص زیرکی بود و چون به توانایی مک دونالد آگاه بود فکر جالبی به سرش زد.او توانست با خالی کردن ذهنش از نقشه ی واقعی خویش و وارد کردن نقشه ی واقعی باعث شود تا بتواند آلبرت مک دونالد را شکست دهد.او که مرد دانایی بود آلبرت مک دونالد را نکشت.ولی از او قول گرفت که مدرسه ای باز کند و به بچه ها آموزش چفت شدگی،چیزی که تا به حال وجود نداشته بدهد.او خودش هم یکی از مهمترین معلم های آن جا به حساب می رفت.

تخلیه ذهن:ذهن را از وجود افکار مهم خالی می کنیم که این کار تنها به وسیله ی تمرکز انجام می گیرد

بستن ذهن :مانند یک ورق سفید کاغذی آن را خالی و پوچ می کنیم
ایجاد افکار انحرافی:به چیز های غیر از واقعیت فکر می کنیم.تا بتوانیم یارو رو از راه به در کینم
فراموشی موقت:خودش دیگه می یاد.



Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۰:۵۱ شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
سوال اول :

روش گاندولینی که به چهار مبنا نیز معروف است، نخستین بار توسط آلبرت مدمن مورد استفاده قرار گرفت.
در عصر مدمن، جنگ های بسیاری بین نژاد های مختلف جادوگران در میگرفتو وی که از سران قبیله بیساک بود، به هنگام جنگ، مجروح گشته و اسیر شد.
در بازجویی ها، ذهن جو های توانای قبیله مخالف همواره سعی در کند و کاو ذهن وی داشتند.
در آن زمان، علم چفت شدگی بطور کامل شکل نگرفته بود. مدمن در حین یکی از ذهن جویی ها، ابتکار جالبی به خرج داد. وی توانست به خوبی ذهن خود را تغییر داده و انچه را که واقعی نبود را در ذهن بپروراند. وی توانست با اندیشیدن به هر چه میخواست، آن موضوع را به ذهن جو بنمایاند. بعد ها این تجربه به او کمک کرد تا روش گاندولینی یعنی چفت شدگی به روش فراموشی موقت را اختراع کند.

مدمن با استفاده از این روش، توانست خود را در نظر باز جو ها، بی مصرف و فراموشی زده جلوه دهد. پس از اینکه این جادوگر از بند دشمن رهایی یافت، توانست این شیوه را با تحقیق و بررسی بسیار، گسترده تر و دقیق تر کند.



سوال دوم :


تخلیه ذهن : تمرکز میکنیم، تموم افکار رو در ذهنمون معلق میکنیم و رفته رفته اونارو از ذهن بیرون میبریم.


بستن ذهن : ذهن رو در دیواری متشکل از افکار سفید محسور میکنیم. افکار سفید افکاری هستند که در واقع محتوا ندارند. حالت بی ذهنی که در تکنیک های مراقبه به اون میرسیم با افکار سفید ایجاد میشه.


ایجاد افکار انحرافی : پس از بستن ذهن، به منظور منحرف کردن ذهن جو، افکار انحرافی را به ذهن راه میدهیم.بطور مثال نقشه های اشتباه و یا مسائل نا مربوط!

فراموشی موقت : پس از انجام این کارها، فراموشی موقت در ذهن ما ایجاد میشه!

بنده نتونستم بین ایجاد فکر انحرافی و فراموشی موقت ارتباط برقرار کنم. یا طرف فکر میکنه بصورت انحرافی یا ایکه فراموشی دیگه


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۱۵:۵۱ پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۸

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
1-مقاله ای درباره چفت شدگی گاندولینی بنویسیم. در این مقاله درباره تاریخچه این روش توضیح بدیم. تاریخچه به وجود اومدن روش و معرفی مبتکر این شیوه. (15 امتیاز)

روزی روزگاری در سرزمین های دور، دورتر از هفت دریا و هفت دشت و هفت جنگل و پشت هفت کوه، از هفت کهکشان که عبور می کردی به سرزمینی می رسیدی که مردمانش 100 در 100 جادوگر بودند و هیچ ماگلی در میانشان نبود. قدرت جادویی ایشان به حدی بالا و پیشرفته بود، که نیازی به استفاده از چوبدستی نداشتند و تمامی مسایل خود را از طریق طلسم های بی کلام حل و فصل می کردند. مصداق این مطلب را حتی از لحظۀ بیدارشدنشان از خواب، می توانستید ببینید.

هرکسی در این سرزمین، صبح که از خواب برمی خاست، برای رفع قضای حاجت، نیازی به دستشویی رفتن نداشت. در ذهن خود مکان مورد نظر برای راحتی خود را مجسم می کرد و محتویات مثانه و رودۀ خود را به وسیلۀ نوعی آپارات پیشرفته، به محل مورد نیاز منتقل می کرد. ()

روزی در میان این مردم، مردی جوان ظهور کرد که مدعی بود، از نظر قدرت ذهنی از دیگران برتر است. او برای خودن غذا نیازی به جویدن نداشت و حتی برای هضمشان، زحمتی به لوزالمعدۀ خود نمیداد. تمام این امور پیش پا افتاده را به کمک نیروی ذهن خود انجام میداد. ذهنش را روی غذا متمرکز می کرد و لقمه ها خرد می شدند تا حدی که به حالت جویدگی در می آمدند. کمی بعد با قدرت ذهنی خود آن ها را به معده منتقل میکرد. (به همان روش شبه آپارات) و کمی بعد، مواد غذایی به سلول ها آپارات می کردند و زوائد به چاه فاضلاب!

پیری از میان مردمان، به وی انتقاد کرد:
- نیروی ذهنی که فقط به درد گوارش بخوره، مفتم نمی ارزه «لین دو گان» عزیز. اگه مدعی هستی که نیروی ذهنی فوق العاده ای داری، باید بتونی بدون هیچ زحمتی، تفکرات دیگران رو کنترل کنی و اونا رو به انجام کارای مورد علاقۀ خودت واداری.

«لین» پوزخندی زد:
- اینکه کاری نداره «انگ نیلادو» ی گرامی. توی روش من، برای هضم غذا، از طریق ذهنم معده رو به غذا متصل می کنم، بعدم توی ذهنم مواد مفید رو به اعضای بدن و مواد مضر رو به روده ها متصل می کنم. برای انکه افکار کسی رو کنترل کنیم، کافیه از طریق ذهنمون، مغز خودمون رو به مغز اون متصل کنیم و در این صورت، تمام افکارش متعلق به ما میشه.

همه مشتاق بودند تا عملا آن را مشاهده کنند. «لین دو گان» کمی تمرکز کرد و برای کنترل افکار «انگ نیلادو» آماده شد. چهره اش بر اثر تمرکز بسیار، به سفیدی گرایید و کمی بعد، سکوت تمام مردم را فرا گرفت زیرا مرد جوان، مانند پوستۀ خالی پروانه ای که از پیله خارج شده، به زمین سقوط کرد و دیگر برنخاست.

همگی بانگی از حیرت برآوردند زیرا در همان لحظه، انگ نیلادوی پیر لبخند زنان برخاست و با پایش به مرد جوان ضربه ای وارد آورد. او نمرده بود ولی از هر فکری خالی شده بود. انگ نیلادوی پیر رو به همشهریانش کرد:
- می بینین که جادوگر بزرگ ما، با اتصال فکرش به فکر من، تمام افکارش رو به من منتقل کرد و حالا توی ذهن خودش هیچی باقی نمونده. این نشون میده که درمورد ذهن آدمها، روش لین دو گان ابدا جواب نمیده و اثر معکوس میذاره. پس می تونیم اینو به هرحال یه روش جدید بدونیم.

کسی از میان جمعیت فریاد کشید:
- چون کارش برعکس شده، بیاین اسمشو برعکس کنیم و بذاریم روی این روش.

شلیک خندۀ مردمان، گواه پذیرش این پیشنهااد بود. و بدین سان، روش گاندولینی پا به عرصۀ وجود نهاد.

2-هر کدوم از مراحل این روش رو به اختصار در یک یا دو خط توضیح بدیم. (15 امتیاز)

ذهن رو از هر فکری خالی می کنین. روی شیئی که می خواین بهش متصل بشین، تمرکز می کنین. دونه دونه اجزاش رو تصور می کنین و به حالتی که دلتون میخواد توی ذهنتون درش میارین. با حرکت چشم، امواج ساطع شده از چشم رو بهش منتقل می کنین تا بر اثر لرزش اون امواج، انرژی لازم برای آپارات رو پیدا کنن. زمانی که از کافی بودن انرژی مطمئن شدین، به مقصد آپاراتش فکر می کنین و مرحلۀ نهایی یعنی آپارات دادن شیء رو انجام میدین.



Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۲۲:۱۸ دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۸

اسلیترین، مرگخواران

ایوان روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۱ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
امروز ۱۱:۲۸:۲۸
از سر قبرم
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
اسلیترین
ناظر انجمن
پیام: 1504
آفلاین
امتیازات جلسه دوم

آبرفورث دامبلدور: 20 + 8 + 1 = 29
خلاقیتت توی معرفی اون گیاهان و جانوران عالی نبود.

بیدل: نمره دهی نمیشه.

گویندالین مورگن: 12 + 7 + 2 = 21
ابتدای رولت نامفهوم شروع شده. نوشتی دست طرف به یه کیک از میون آشغالا برخورد کرده بعد نوشتی خواسته کیسه رو بکشه بیرون. یه اشتباه (به اصطلاح) لپی که نامفهوم کرده مطلبت رو. با دوباره خوندن رولی که می نویسی می تونی این اشتباهات رو کاهش بدی.
عبارتی مثل: از طرف های دیگر هم... زیبایی نوشته رو از بین می بره. می تونستی بنویسی: از سایر جهات.
پایان رول رو هم ناتموم رها کرده بودی. و مشخص نشد چی به سر فرد میاد و اصولا همون فرد رو هم ناشناس گذاشتی بمونه و شخصیت پردازیت خوب نبود.
درمورد گیاهان و جانورانی که قرار بود معرفی بشن، تخیلت واقعا عالی بود ولی توصیفاتت نارسایی هایی داشت.
جملاتی مثل:
نقل قول:
هیچ گونه استدلالی در مورد این گیاه وحشی نیست....

یا:
نقل قول:
متاسفانه، گیاه معرفی شده و خیلی ها برای شکارش سفر می کنند

نامفهومند. یعنی چی که هیچ «استدلالی» نیست؟ شاید منظورت «شناخت» هست؟ و درمورد جملۀ بعدی، گیاه معرفی شده چی هست؟ ادامه ندادیش. شاید منظورت «پرطرفدار» یا «گرانقیمت» هست. اینجا باید یه کلمۀ توصیفی می آوردی حتما.

جیمز سیریوس پاتر: 20 + 8 + 1 = 29

بزنم شپلخت کنم؟ کلاس من جای این کاراست؟ میای یه مطلبو کپی پیست می کنی و میگی خلاقیت؟
رولت فضاسازیش خوب بود ولی خیلی تند و سریع و سرهم بندی شده تمومش کرده بودی. با این حال نتونستم ایرادی پیدا کنم که بندازمت تو گونی. هرچی باشه هاگ جای تفریح هم هست دیگه.

مورگانا لی فای: 20 + 8 + 1 = 29
چه طولانی نوشتی. نمیگی ملت خسته میشن؟
تو هم همون کار جیمز رو کردی که. یه مطلب برای دو تا جونور! یعنی چی؟ اصلا میلم کشیده بهت نمره کامل ندم.

روونا ریونکلاو: 10 + 6 + 1 = 17
خنه ریدل درسته، نه خانۀ رایدل! درضمن درمورد «لاست» هیچ توصیفی نداشتی. حتی درحد یه زیرنویس.
مهم تر از همه: گفته بودم که توهم باید مربوط به شرایطی باشه که گیاه رو لمس کردید. روی کول یه سانتور بودن کوچکترین شباهتی به رقصیدن با سالازار کبیر نداره.
گیاهانی که توصیف کردی خوب بودن. توصیفاتشون هم همینطور ولی جانورانت نه. خلاقیتت رو کامل نگرفتی. توصیفاتت رو هم که درمورد جانوران خوب ننوشته بودی.

گابریل دلاکور: 19 + 8 + 2 = 29
رولت خیلی گیج کننده بود. بالاخره چرا چو زن و بچۀ هری رو دید؟ داشت قبلا به زن و بچۀ احتمالی هری فکر می کرد؟ پس چرا توی رولت نبود همچین افکاری؟ تنها موقعیتی که اونجا دیده میشد دو تا بچۀ فضول بود که جای رفتن که نباید می فتن. ولی با توجه به شناختی که از افکار بی ناموسیت دارم، خودم رولتو گرفتم.

لونا لاوگود: 17 + 8 + 2 = 27
سرهم بندی... سرهم بندی... سرهم بندی...

مری فریز باود: 20 + 6 + 2 = 28
«الا» درسته نه « الی»
که زیر سایه تخم می کنن. بله؟
که انسانیوس خطرناکیوس! هوووم؟
ولی برای همه اینا نمره گرفتی. ایراد از اون لاله ایوس بود که توصیفاتت گنگ بود. اینکه تو لاله ایوس ببینی چه ربطی به شهیدیوس شدن بقیه داره؟ اونا واقعا می میرن و تو واقعا از سهمیه استفاده می کنی و رتبه زیر 100 میاری. البته اگه بین بقیه همنوعانت درسخون تر باشی. اینا که توهم و تسخیرشدگی نیست. باید نحوۀ تسخیر شدن ذهنت رو درست توضیح میدادی.
ولی رولت را پذیرفتیم. زیرا به گولاخیت ما اذعان کرده بودی. هرچند آنرا در توهم جای داده بودی.

پیوز: 20 + 8 + 2 = 30
بسی خندیدیم. خیلی خوب بود. ایرادی هم نداشت. خوب شد چار نفر رفتن تو دفتر توجیهات الم شنگه به پا کنن که تو یه رول بامزه اینجا بزنی.


کلا خلاقیت ها درمورد چهار موجود تسخیرکننده که خواسته بودم، خوب نبود. بهترین خلاقیت رو در گویندالین مورگن و پیوز دیدم.

جمع نمرات:

ریونکلاو:21 + 17 + 29 + 27 = 94 که تقسیم بر 4 میشه = 23.5 و رند بشه = 24
گریفیندور:29 + 29 = 58 تقسیم بر سه = 19.333333333 که رندش می کنیم = 19
اسلیترین:29 تقسیم بر سه = 9.66666666666 و رند بشه = 10
هافلپاف:28 + 30 = 58 که تقسیم بر سه میشه = 19.33333333 و رند بشه میشه = 19


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۵ ۲۲:۲۱:۱۷

ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸

تایبریوس مک لاگنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۱۶ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
از پیاده روی با لردسیاه برمیگردم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 314
آفلاین
تكليف جلسه ي دوم



1. رولی بنویسید و در آن، ماجرای فردی را شرح دهید که با گیاه تاچلیوس پلمبیوم تماس پیدا کرده باشد و بسته به موقعیتی که موجب تماس گیاه شده، توهم ذهنی فرد را شرح دهید. (مربوط بودن تصورات شخص، با موقعیت به وجود آورندۀ توهم بسیار مهم است.) – 20 امتیاز

در كنار درياچه ي نقره ايي قدم ميزنم و با بغضي كه مدتهاست گلويم را ميفشارد، رو به امواج خروشانش مي ايستم و در افق، طرح غم انگيز نگاه استلا را ميبينم، كه هنوز هم اثر جادويي اش را به قلب رنجورم نشانه ميرود؛ كه هنوز نتوانستم مرگ نا به هنگام و تلخش را باور كنم؛ كه هنوز بند بند اين تن نا استوار به نيروي خاطره ي لبخند اوست كه پابرجاست...

با يأس يقه ي ردايم را چنگ ميزنم و در برابر وزش تند نسيم، وجود ضعيف و ويرانم را از هر چه برودت و نيستي حفظ ميكنم.

از سمت جنگل ممنوعه، طوفاني به راهست و حجم نامشخصي از برگ و شاخه ي درختان مختلف را به اين سو ميآورد. اخم ميكنم تا مژگانم دربرابر اين طوفان، از چشمان اشكبارم محافظت كند. شايد يك طوفان همه ي آن خاطره ي تلخ را از وجودم بزدايد...

برگي سبز* محكم به دستي كه با آن يقه ي ردا را گرفتم برخورد ميكند، سوز سردي از سمت مشرقي رودخانه به صورتم ميخورد و آسمان تيره و ابري دور سرم ميچرخد... ناتوان بر روي شنهاي كنار درياچه مي افتم و غباري از نور، حجم عظيمي از صداي استلا تماما مرا در برمي گيرد؛ ناباورانه به خش خش لباس سرخ مخملش كه كنار پيكرم موج ميخورد نگاه مي كنم؛ كنارم زانو ميزند و طرّه ي گيسويش بر صورتم ميلغزد؛ مهرباني و آرامش در چشمانش موج ميزند...


* برگ سبز: استعاره از گياه تاچليوس پلمبيوم؛ از آوردن اين نام به علت كاستن از ارزش ادبي متن خودداري كردم.



[color=0000ff]2. دو گیاه و دو جانور که می توانند ذهن افراد را تسخیر کنند نام ببرید و نوع حالتی که در شما به وجود می آورند را بنویسید. (8 نمره(

دو گياه:

* شبدر چار پر ايرلندي: اين گياه قدرت منحصر بفردي دارد و ميتواند وقتي در مجاروت فردي قرار ميگيرد، تمام ذهن او را از حس خوشبختي و شانس انباشته كند. در افسانه هاي و داستانهاي قديمي ايرلند، به عنوان گياه شانس از آن ياد مي شود. البته گياه شبدر معمولا در حالتهاي سه پر و يا پنج يافت مي شود. ولي نوع چار پر آن كه تاثير شگرفي براي تلقين حس شانس در ذهن افراد دارد، فقط در ايرلند پيدا مي شود. ( اقتباس از كتاب ادامه ي رمان بربادرفته!!!)

* فاراسي مرداب: اين گياه كه اغلب در كنار مردابهاي جنگل آمازون يافت ميشود، نيروي تسخيري عجيبي دارد؛ گفتني است كه هر شخصي به محض اينكه در محدوده ي اين گياه قرار بگيرد، به علت عطر عجيبي كه از خود منتشر ميكند، به حال مرگ افتاده و تمام نيروي زيستن خود را از دست مي دهد. تنها راه خلاصي از اين وضعيت، پوشاندن صورت با لايه ي نازكي از محتويات همان مردابي است كه اين گياه در كنارش مي رويد.

دو جانور:

* پروانه: اين جانور، اثر تسخيري فوق العاده ايي بر نويسنده داشته و نويسنده به محض ديدن هر نوع از اين جانور زيبا و شگفت انگيز، از خود بيخود شده و ساعتها به تماشاي بال و پر زدن سحرانگيز اين جانور مي ايستد.

* آفتابپرست: نيروي تسخيري اين جانور به حدي زياد است، كه به محض برخورد يا در مجاورت قرار گرفتن با هر موجود زنده ايي، نيروي رنگدانه ايي آن جاندار را به تسخير خود درآورده و با آن هماهنگ ميشود.


در كنار درياچه ي نقره ايي قدم ميزنم
و با بغضي که مدتهاست گلويم را ميفشارد، رو به امواج خروشانش مي ايستم
و در افق،
طرح غم انگيز نگاهش را ميبينم،
كه هنوز هم اثر جادويي اش را به قلب رنجورم نشانه ميرود..
كه هنوز نتوانستم مرگ نا به هنگام و تلخش را باور كنم..
كه هنوز بند بند اين تن نا استوار به نيروي خاطره ي لبخند اوست كه پابرجاست..
با يأس يقه ي ردايم را چنگ ميزنم و در برابر وزش تند نسيم،
وجودِ ويرانم را از هر چه برودت و نيستي حفظ ميكنم..
از سمت جنگل ممنوعه، طوفاني به راهست
و حجم نامشخصي از برگ و شاخه ي درختان مختلف را به اين سو ميآورد..
اخم ميكنم تا مژگانم دربرابر اين طوفان،
از چشمان اشكبارم محافظت كند..
شايد يك طوفان همه ي آن خاطره ي تلخ را از وجودم بزدايد..


Re: خواندن ذهن و چفت شدگی
پیام زده شده در: ۱۳:۱۵ پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸

ماركوس فلينتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۲۳ پنجشنبه ۶ فروردین ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۵ جمعه ۱۶ آبان ۱۳۹۳
از ايفاي نقش حالم بهم ميخوره
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 316
آفلاین
1-مقاله ای درباره چفت شدگی گاندولینی بنویسین.در این مقاله درباره تاریخچه این روش توضیح بدین.تاریخچه به وجود اومدن روش و معرفی مبتکر این شیوه.(15 امتیاز)

در کل این روش یعنی چفت شدگی گاندولینی بوسیله مرلین اختراع شده، میگویند که این روش چفت شدگی انرژی جادویی زیادی طلب میکند که باعث میشود هر کسی نتواند آن را اجرا کند.میگویند که مرلین زمانی که با مورگانا در حال دوئل بود این روش را کشف نمود، جریان دوئل این بود که مورگانا و مرلین مدت 6 ساعت بود که در حال دوئل بودند و مورگانا به سبب قدرت ذهنی زیادش تمام این مدت را یک قدم جلوتر از مرلین بود زیرا به ذهن او دسترسی داشت، مرلین با هوشیاری زیاد ذهن خود را از افکار تخلیه کرد و پس از آن اقدام به بستن ذهن خود نمود، اما چون میدانست که مورگانا از سد ذهنی او عبور خواهد کرد افکاری غلط در ذهن خود ایجاد کرد و مورگانا را به اشتباه انداخت، بدین ترتیب مرلین توانست بر مورگانا غلبه کند، اما به مدت نیم ساعت به یاد نمی آورد که چیست و کیست و در نهایت بوسیله طلسمی که کوییرل به او پرتاب کرد به جهان جادوگران باز گشت.مرلین به افتخار یک دانشمند ماگل گمنام که با او دوست بود نام از روش را چفت شدگی گاندولینی نهاد.
تا قسمت بعد خدا نگهدار

2-هر کدوم از مراحل این روش رو به اختصار در یک یا دو خط توضیح بدین.(15 امتیاز)

اولین شرط انجام چفت شدگی گاندولینی این است که فرد احساساتی مانند نفرت و عشق(اوغ) نداشته باشد و از لحاظ ذهنی دچار مشکل نباشد (مغزش طلسم نشده باشد و یا دیوانه نباشد، البته روح نیز نباید باشد)
در ابتدا فرد باید به سفیدی فکر کند(در مورد جادوگران سیاه، به سیاهی)
سپس باید بر روی این موضوع که کسی حق ورود به ذهنش را ندارد تمرکز کند، هرچه تمرکز بیشتر باشد بلوک های ذهنی نیز بیشتر است، سپس بعد از اینکه تمامی این کار ها رو به درستی انجام داد باید افکار غلط را وارد ذهنش کرده و ناگهان بلوک های دفاعی ذهنش را نابود کند، بدین ترتیب حریف را شکست میدهد، اما لازم به ذکر است که فرد تنها مدت 5 دقیقه پس از این کار از نظر ذهنی سالم است و پس از این مدت گیج شده و دچار فراموشی میشود که رکورد این فراموشی دو ماه و هفت روز میباشد.لازم به ذکر است که یلوک های ذهنی جادوگران سیاه از جادوگران سفید قدرتمند تر میباشد.


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.