جایگزین شه لطفــــــــا!
****
نام: یوآن "د فاکس" آبرکرومبی! [هرکی سرکش نذاره، ظلم کرده در حق این بچه و در نتیجه، تستراله!]
القاب: چکش نارنجی، روبهک فریبا، دوغ واکر، اسپیدی، نارنجک، نارنگی، پرتقال، لیمو، لیمو شیرین، خریداریم!
نژاد: سگ سانـ.. عه.. چیزه.. مشنگ زاده! مشنگ زاده!
سن: تازه از مرز هیژده سالگی گذشته! بچه س هنوز!
گروه: یه ساعت فسفر و CPU و GPU و مادربورد و حتی گیم پد! سرش سوزوند این کلاه گروهبندی بدبختمون تا بالاخره فهمید که..
گریفیندوریته!چوبدستی: داره! مدل بالا و رو بورس هم هس! اما نیاز نداره بهش و نمیارتش با خودش! طرف تا نگاش با نگاه "ظاهرا" معصومانه این بچه تلاقی میکنه، اصن بیخیال دوئل میشه! و این بچه هم از فرصت استفاده میکنه و با فنون کششی خاص خودش، طرف رو به غلط کردن میندازه!
ظاهریـــــــــاش:من میگم، شما هم رو کاغذ بکشین، ترجیحا با مداد رنگی دوازده تایی! .. امم.. تقریبا نحیف و لاغر اندامه، یه دم کوچولوی روباه داره به دلایل ژنتیکی و پالمرژورانتیکی، همیشه تی-شرت با مارک "آبرکرومبی و فیچ" و شلوار جین میپوشه، قدش حول و حوش ۱۷۰ ایناس، صورتش عین توپ تنیس دقیقا گرده، سفید پوسته اما نژاد پرست نیس، موهای نارنجی آتشین متمایل به قهوه ایش همیشه فشن زده متعادل و غیر سوسولیانه س، دماغش انگار عمل کرده س اما بچه سوسول نیست و قطعا عمل نکرده، چشای آبیش یه حالت جکی چانی دارن و ضمنا لنز نذاشته، پشت لبش سبز نشده و غلط کرده هم بخواد بشه، ابروهاش در اغلب مواقع یه حالت "الان حالتو میگیرم" دارن، فکش هم به دلیل کمبود ننه وراج بودنش، حالت مطلوب و استانداردی رو داره! همینا دیگه! خب دیگه! یالا! ببینم نقاشیا رو!
اخلاقیــــــــــاش:پسر بچه ای که علیرغم مظلومانه بودن قیافش، خیلیم شوخ و بدجنس و جاه طلب میزنه لامصب! و به طرز وحشتناکی مغرور و خودخواه تشریف داره! اصن اند غروره این بوقیکه!
طول و عرض و ارتفاع، و در کل ابعاد جثه ش، جوریه که در دسته فوق فرز ها قرار میگیره و با این ویژگیش، میتونه حسابی شما رو حین تعقیب کردنش کلافه و شگفت زده کنه! کلا آدم هفت خطیه توی این شرایط!
کلاه گروهبندی سر تعیین گروهش، ماراتن فکری طولانی ای رو طی کرد، چون این بچه تمامی ویژگیهای چهارتا گروه رو تقریبا بصورت مخلوط داره، و در آخر هم وقتی کلاه بخاطر مغرور بودن بیش از حدش، میخواست بفرستتش اسلیترین، یوآن هم دست به کار شد و با استفاده از علم بالای تکنولوژیکی و دیجیتالیش، هک کرد مغز این کلاه رو که باعث شد مستقیما شوت شه به میز گریفیندور!
در اکثر مواقع ریلکس و بی خطره و حتی وقتی که عصبانی میشه، به راحتی قابل کنترله! البته پیشنهاد میشه درست و صحیح کنترل شه، چون در غیر اینصورت، دو دنده به فنا رفته خواهید داشت به لطف ضربات کشنده و جودویی آرنجش!
به هیچ وجه آدم اجتماعی ای نیس و در اغلب مواقع، کاراش رو بصورت انفرادی انجام میده! مگه اینکه یه رفیق مچ و فیت گیرش بیاد که در اینصورت، شدیدا اون روی همیشه پنهان اجتماعی بودنش، پدیدار میشه!
سالهای سال، یه شلغم پلاستیکی با عنوان "شلغم شانس" داشته که البته جدیدا با بالا رفتن سطح فکری و اعتقادیش، از این خرافات روی برگردونده و اون شلغم رو با یه پرتاب سه امتیازی، انداخته توی سطل آشغال!
علاقه شدیدی به موسیقی داره و زندگیش به "دو ره می فا سو لا سی" وابسته س و یه ساز دهنی هم همیشه با خودش همراه داره!
ساخته و پرداخته شده برای انجام حرکات خطرناک و خطیر و خطور! از جمله اسکیت سواری در اتوبانهای سریع السیر، روی پشت بوم ها و بالای ساختمونها! کلا ژانگولرمن تشریف داره!
توضیحات کوتاه:یوآن آبرکرومبی، یه نوجوون شرور مشنگ زاده و مقیم شهر منچستره که در سن ۱۳ سالگی، اعضای خونواده ش رو کلهم اجمعین و اجمعات، به دلیل مصرف فجیع دخانیات از دست داد خوشبختانه، و در سن ۱۷ سالگی هم با نمرات متوسط از هاگوارتز فارغ التحصیل شد! البته اون معتقده که اشخاصی که با نمرات عالی فارغ التحصیل میشن، فقط توی درس و کتاب و مدرسه موفق هستن و توی موانع و چالش های حقیقی زندگی، یه روز یه جا، کم میارن!
با اینکه کلا بی جبهه س، اما به دلیل علاقه شدیدش به دوغ پاستوریزه عالیس، اخیرا به محفل ققنوس و سرچشمه روشنایی و سفیدی پیوسته تا در کنار بقیه محفلیون، یه حال اساسی بده به جبهه سیاهی و جراثیمش، و مشت محکمی بکوبه به زیر فک این جبهه! این سایه ناخوشی و گمراهی! این تاریکی! این آمریکای جادویی ظالم!
انجام شد روبهک مکار!