rat نوشته:
دختری شونزده ساله هستم عاشق ماجرا جویی و کمی مغرور هستم از شکست متنفرم و حاظرم بمیرم ولی از خودم ضعف نشون ندم از هیچ کس انتظار زیادی ندارم گاهی وقتها خیییلی مهربون و گاهی واقعا وحشتناک میشم
اسلیترین لطفا;-)
جسیکا نوشته:
سلام کلاه جان
خوب من یه خون آشامم ولی چون جزو مسافرام می تونم جادو کنم. خلاصه بگذریم اسمم جسیکاست و حدودا 162 سالمه. بیشتر وقت ها ساکتم و اعتماد به بالایی دارم و بیشتر اوقات هم کرم دارم. توی دنیا برادرام رو بیشتر از همه چی دوست دارم. به خودم خیلی می رسم و توی رژیم غذاییم هم چیزی رو رعایت نمی کنم. بعضی اوقات هم وحشی می شم و نمی تونم جلوی خودمو بگیرم. آهان . . . عاشق رقص و مهمونی و جشنم هستم.
caroline.lestrange نوشته:
سلام!
من یه دختره شونزده ساله ام. خیلی کم پیش میاد که واقعا عصبانی بشم ولی اگه بشم... ترجیح می دم در موردش صحبت نکنم! خونواده چطورن!؟
معمولا در حال شیطنت و خراب کاری و پایین آوردن درودیوار مدرسه ام ولی خیلی کم پیش میاد که گیر بیفتم.
از گریه کردن متنفرم و خیلی خیلی کینه ای می باشم.
با وجود این بعضی از آدم های دوروبرم رو خیلی دوست دارم. درسم خوبه هرچند براش وقت نمی ذارم.
همیشه هوای دوستامو دارم و به اصالت و خانواده خیلی اهمیت می دم. از مشنگ ها متنفرم! ترجیح می دم از گرسنگی بمیرم تا اینکه از یه مشنگ چیزی بخوام!
علایق من هم موسیقی، شنا، مهمونی و شکار هستن!
خودم ترجیح می دم اسلیترین باشم ولی هرچی شما صلاح بدونین!
(عاخه دلتون میاد من نیفتم اسلیترین ؟؟!)
colonel نوشته:
والا اینطور که میگن، وقتی که لرد سیاه زبونم لال چشمم کف پاش سقوط کرد، من که نیم سال بیشتر نداشتم، به حرف اومدم و با صدای کلفتی گفتم:"روز های سیاه تر بازمیگردند!"
پدرم از مرگ خوارهای بزرگ بود و حالا این تمام آرزوی منه، که در خدمت لرد سیاه باشم و در راه او و اینها!
خب کلاه جان، منو اسلیترین میفرستی دیگه؟ نه؟!
هرمیون-جین-گرنجر نوشته:
سلام کلاه جان!!
من اسمم ملیکاست خواهر فرد ویزلیم و همینطور دخترخاله ی دوتا پسر خالم فابین و آرتور هستم.
شخصیتم اینجوریه: درسم متوسطه، سمپادیم، اصلا برام مشنگو اینا فرقی نداره. به دوستام همیشه کمک میکنم. شیطنتو خیلی دوست دارم. اعصابم اصلا خورد نمیشه و کلا لطیف حرف میزنم. کل فامیلام البته به جز فابین تو گریفن اگه لطفا کنی منو بفرستی پیش داداشم ممنون میشم