هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۰:۲۴ دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
بررسی پست شماره 286 کافه تفریحات سیاه،دلورس آمبریج:


دلورس عزیز


نقل قول:
لرد : ارباب هم از خوشحالی مرگخوارش خوشحاله ! فقط برای این که ارباب به محیط های شاد عادت نداره و ممکنه خوشحالی رو دلش بزنه ، کروشیو بلاتریکس ! کروشیو ایوان ! آفرین ! من به همتون افتخار میکنم . مخصوصا خود تو آنتونین . کروشیو آنتونین !

این سوم شخص حرف زدن لرد به نظر من خیلی جالبه.یکی از مشخصه ها و خصوصیات منحصر بفرد لرد سیاهه که کمتر پیش میاد کسی تو پستاش رعایت کنه.شما این کارو کردین.این دقتتون خیلی خوبه.
با استفاده زیاد از نفرینهای ممنوعه زیاد موافق نیستم چون معتقدم اینجوری ابهت و ارزششون از بین میره.ولی اینجا موقعیت خاصی بود و لرد هیجانزده شده بود.برای همین اشکالی نداشت.



نقل قول:
در همین لحظه بلاتریکس گفت : آخ ! ارباب ممنون از کروشیو تون . به نظرم دیگه بریم کیک آنتونی جون رو بیاریم !

در مقابل کروشیو بلا میگه آخ ممنون؟!...این کمی رایج شده تو ایفای نقش.ولی اصلا جالب و درست نیست.درد و عذاب طلسم کروشیو غیر قابل تحمله.بهتره این حالتش حفظ بشه.
ضمنا لحن حرف زدن بلای پستتون هم به شخصیتش نمیاد.مخصوصا عبارت "آنتونی جون"...بلاتریکس خشونت و عشق رو با هم داره.ولی هر دو رو در حد افراط!خیلی راحت میتونه طنز آمیز حرف بزنه و رفتار کنه ولی اینکه اینجوری شخصی مثل آنتونین رو "جون" خطاب کنه کمی غیر عادیه.



نقل قول:
که بلاتریکس در حالی که تولدت مبارک میخواند وارد شد .

اون توضیحی که گفتم دیالوگ به شخصیت بلا نمیاد شامل اینجا نمیشه.این قسمت به نظر من خیلی هم بامزه شده.بلا شخصیت پر سوژه ایه ولی باید خیلی دقت کنین که چطوری ازش استفاده میکنین.



نقل قول:
جیمز که ترسیده بود من و من کنان جواب داد :
- ببببخشید ، خاله بلا ! تتتقصیر من نبود ! عمو دامبل گفت که بیام افسون انفجاری روی کیک دایی آنتونی کار بذارم !

اینجا هم کارتون عالی بود.جیمز یه بچس...ار بچگیش خیلی خوب استفاده کردین.مخصوصا اعترافش...خیلی معصومانه بود.


نقل قول:
سپس برگشت و به جیمز گفت : خاله جون ، تو خودتو ناراحت نکن . آفرین بچه ی خوب ! حالا برو پیش عمو دامبل و بهش بگو کاری که میخواسته رو کردی ! منم اینجا یه کار خصوصی با کیک تدی جون دارم . . . !

سوژه رو خیلی خوب پیش بردین.چیزی که تو ذهن من بود دقیقا همین بود.البته اگه جهت دیگه ای بهش داده میشدم مهم نبود ولی به نظر منم این بهترین انتخاب بود.


شکلکاتون بجا و به اندازه بود.اشکالای پستای قبلیتونو اصلاح میکنین.همین نشون میده نقدا رو میخونین و بهشون توجه میکنین.


موفق باشید.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۲/۱۳ ۰:۳۰:۰۳



Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۳:۳۸ یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

دلورس آمبریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۸ سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۰۰ دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۹
از وزارت سحر و جادو !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 33
آفلاین
ارباب ، هزاران درود ! لطفا نقد کنین !

پست 286 ، کافه تفریحات سیاه

بازم درود !


زندگی از بودن آغاز میشود و تا شدن ادامه می یابد . . .[i][b][size=large][font=Arial]پ


Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۰:۰۱ دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
بررسی پست شماره 34 فرهنگستان ریدل،دلورس آمبریج:

دلورس عزیز


نقل قول:
- آ آ آ آ . . . آپچی ! باب مردیم انقدر اینجا گرد و خاک هست !
- انقدر سرفه نکن . یه خرده خس و خاشاکه دیگه ! اگه اعتراض داری خودت گردگیری کن .
لودو عطسه ی دیگری کرد و به روفوس چشم غره رفت .

پستتونو با دو تا دیالوگ شروع کردین که گوینده هاشونم مشخص نیستن.ایده خیلی خوبی برای جذب خوانندس.خواننده با خوندن دیالوگا ناخودآگاه کنجکاو میشه و بقیه پستو میخونه.اینکه تو خط بعدیش دو طرف رو مشخص کردین هم کار درست و بجایی بود.قسمت اول پستتون کلا تاثیری تو ماجرا نداشت ولی برای آشنایی خواننده با جو و حال و هوای فعلی فرهنگستان و روفوس لازم بود.


نقل قول:
هرچند ارباب و بلاتریکس کارای غیر فرهنگی میکردن




پست شما به دلیل داشتن فاصله های لازم و علامتگذاری کافی و مناسب مثل همیشه خیلی خوانا و مرتبه ولی یکی دو تا شکل بیشتر میتونست به انتقال حس و حال شخصیتها به خواننده کمک کنه.مثلا تو همون دیالوگای اول پست.


پستتونو بی خودی شلوغش نکردین.یه راست رفتین سراغ سوژه و خیلی شفاف و روشن اونو توضیح دادین.ایده مسابقه رو که دیدم به نظرم خیلی تکراری اومد.ولی بقیه شو که خوندم متوجه شدم این مسابقه با قبلیا فرق میکنه.سوژه خوب و جدیدی دادین.


نقل قول:
- خودشه ! من به افغانستان میرم و در بین کودکان جادوگر بدبخت افغانی فرهنگ رو رواج میدم !

اینکه تعیین کردین نفر بعدی کجا باید بره و چیکار باید بکنه نکته مثبتیه.چون اگه معین نمیکردین ممکن بود کسی حوصله یا حتی شجاعت جهت دادن به سوژه شما رو پیدا نمیکرد.با این همه استفاده از کشور افغانستان(یا هر کشور دیگه ای) در اینجا به نظر من مناسب نبود.میتونستین از یه کشور خیالی استفاده کنین.یه اسم تخیلی روش میذاشتین و ملتو میفرستادین اونجا.


برخلاف خیلی از نویسنده ها اصراری برای وارد کردن خودتون به ماجرا ندارین.اینم نکته خیلی مثبته و مهارت شما رو نشون میده.


از طنزی که معمولا تو پستای شما وجود داره خبری نبود ولی این کاملا قابل چشم پوشیه. چون این پست سوژه دهنده بود و مهمترین وظیفش تعیین سوژه و توضیح درباره اون بود که وظیفشو هم به خوبی انجام داده.


خوب بود.


موفق باشید.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۲/۶ ۲۰:۰۴:۳۷
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۲/۱۳ ۰:۲۷:۳۱



Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۱۷ شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹

دلورس آمبریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۸ سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۰۰ دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۹
از وزارت سحر و جادو !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 33
آفلاین
ارباب ، درود !

زحمت نشه یه وقت ، نقد کنین لطفا !

پست شماره 34 .

ممنون .


زندگی از بودن آغاز میشود و تا شدن ادامه می یابد . . .[i][b][size=large][font=Arial]پ


Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲:۵۷ شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
بررسی پست شماره 33 فرهنگستان ریدل،ایگور کارکاروف:


ایگور عزیز:


نقل قول:
خلاصه سوژه:

شما که قرار بود سوژه رو تموم کنی...خلاصه برای چی بود دیگه؟!!


وزارت صحر و جادو-بخش نامه- برایان دامبلدر- ایکریم جیور-و بهآمبریج- هقت
ببینین تو همین چند خط خلاصه چند تا اشتباه تایپی دارین.این اشتباها خواننده و خسته و کلافه میکنن.یکی دو تا باشه اشکالی نداره.ولی بعد از نوشتن پست و قبل از ارسالش یه بار پستتونو بخونین.اشتباهاتشو اصلاح کنین.حیفه که پست به خاطر اشتباه تایپی خونده نشه.


نوشتن خلاصه هم کار ساده ای نیست.باید خیلی دقت کنین.اتفاقایی رو که تو روند ماجرا تاثیری نداره حذف کنین.جمله هاتون کاملا رسا باشه.با عجله ننویسین.خواننده با خوندن همون چند خط خلاصه شما باید کل ماجرا رو که شاید بیست پست باشه بفهمه.
مثلا:
نقل قول:
و فرهنگنامه رو میبره و طبق نامه باید فرهنگستان بسته شود.

کدوم نامه؟خواننده اینجا ممکنه پستای قبلی رو نخونده باشه.توضیحتون باید کاملتر باشه.همینطور اینجا:
نقل قول:
سرو کله ی مکی پیدا میشود

مکی کیه؟...خواننده اینو نمیدونه.ضمنا مخفف مک گونگال مگی میشه. نه مکی.خواننده پست شما اینجا فکر میکنه مکی شخصیت جدیدیه که اون ازش اطلاع نداره.شاید سعی کنه بفهمه مکی کیه.ولی به احتمال خیلی قویتر از ادامه دادن پستتون منصرف میشه!



نقل قول:
ناگهان روفوس فکری به سرش میزند و میگوید:
-خب بچه ها از طناب بریم پایین . چطوره ؟

کدوم طناب؟کدوم پایین؟شاید منظورتون این بوده که با طناب از پنجره فرار کنن.جمله رو کاملتر و واضحتر بگین.منظورتون اصلا مشخص نیست.



نقل قول:
تازه باید نامه ای رو که تغییر دادیم به این دفتر مکی ببریم

کدوم دفتر مگی؟مگه دفتر روبروشونه که بهش اشاره میکنن؟اگه میگفتین به دفتر این مگی ببریم باز قابل قبولتر بود.چون حداقل مگی اونجا بود.



نقل قول:
وزیر مکی بلند میشود و ناگهان چشم مرگخواران به او میوفتد:

چشم او به مرگخواران میفتد....مرگخوارا که داشتن میدیدنش!



نقل قول:
وزیر مکی بلند میشود و ناگهان چشم مرگخواران به او میوفتد:
-بلاتریکس . روفوس . لودو . روونا

وقتی نمینویسیم دیالوگ از کی بوده بطور خودکار منتسب میشه به آخرین شخصی که کاری رو انجام داده.مثلا:
ایگور با عصبانیت دالاهوف را کنار زد و بطرف ایوان رفت.
-چطور میتونی همچین حرفی بزنی؟
اینجا مشخصه که گوینده ایگوره و نه دالاهوف یا ایوان.
تو نقل قول بالا هم آخرین کارو مرگخوارا انجام دادن و دیالوگ مال اونا شده.درحالیکه این تصور اشتباهه و منظور شما مک گونگال بوده.اینکه تو اون موقعیت تک تک اسم ببره هم زیاد جالب نیست.


از نقطه و علامتگذاری بازم خبری نیست.خوندن نوشته های شما خیلی سخته.تو پست قبلیم گفته بودم حتما حتما آخر جمله هاتون نقطه بذارین.کار سختی که نیست.ضمنا اینم گفته بودم که لطفا بعد از خوندن نقد کمی تمرین کنین.سعی کنین اشکالاتتونو رفع کنین و فورا یه درخواست دیگه ندین.ولی بلافاصله بعدش پست زدین و درخواست نقد کردین.الان دوباره حرفمو تکرار میکنم.بعد از خوندن این نقد حداقل پنج پست بزنین(ایفای نقش).سعی کنین اشکالاتتونو تکرار نکنین.پست ششم رو اگه خواستین نقد کنم حتما و با کمال میل این کارو میکنم ولی قبلش نه!


نقل قول:
ایگور کارکاروف در را باز کرد و گفت:
-بچه های مرگخوار بیاین جلو این معجون هارو بخورین تا دوباره چهره هاتون تغییر کنه ولی نمیدونم این مکی اینجا چه میکنه ؟

خودتونو به بدترین و عجیبترین روش ممکن وارد ماجرا کردین و سوژه رو به غیر منطقی ترین شکل ممکن تموم کردین.ورود ناگهانی و بی دلیل ایگور به وزارت اونم در حالیکه معجون به همراه داشت!!!همین چهار نفر با وجود تغییر قیافه چندین پست(!)طول کشید تا تونستن وارد دفتر برایان بشن.شما تو یه خط ایگورو بدون تغییر قیافه و با معجونا آوردی؟!!!



نقل قول:
ناگهان طلسمی از چوبدستی ایگور خارج شد و مرگخواران فرهنگنامه را در دفتر مکی گذاشتند و مغز مکی را نیز شستشو دادن و اخبار را نیز به لرد کبیر دادند

سوژه نابود شد کلا!این سوژه هنوز جای کار داشت.خوبه گاهی سوژه ها رو بیخودی کش ندیم و تمومشون کنیم.ولی وقتی بشه تموم کرد.این سوژه درست به جای هیجان انگیز و جالبش رسیده بود.به هیچ عنوان وقت تموم شدنش نبود.


یکی از ضعیفترین پستایی بود که تا حالا از شما خونده بودم.کمی بیشتر پست بخونین.تاکیدم بیشتر رو خوندنه تا زدن.اونم نه هر پستی.پستای خوبو بخونین.تا حدودی باید بدونین پست کی میتونه خوب باشه.پستای جیمز رو بخونین مثلا.بهترین نویسنده ایفای نقش انتخاب شد.بعد پست بزنین.سعی کنین اشتباهاتونو تکرار نکنین.


موفق باشید.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۲/۴ ۳:۰۴:۲۱



Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۹:۳۱ چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۹

ایگور کارکاروف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۱ پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۲:۲۱ شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۹
از تالار خصوصی اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 84
آفلاین
ای لرد کبیر این پستو نقد کن

فرهنگستان ریدل.
سوژشم تموم شد عزیز.کی این سوژه رو داده بود؟


*We Love Slyterin*


* We Love Order Phoenix*


I am Igor Karkaroff

[url=ht


Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
بررسی پست شماره 32 فرهنگستان ریدل،برایان دامبلدور:


برایان عزیز

قبل از نقد یه توصیه کوچیک دارم.درخواست نقد شما چند ساعت بعد از اینکه من پست قبلیتونو نقد کردم زده شده.میدونیم که امکان نداره که شما تو اون چند ساعت تونسته باشین اشکالاتی رو که گفتم رفع کنین یا به توصیه هام عمل کرده باشین.برای همین بهتره به جای درخواستهای سریع و پشت سر هم بعد از خوندن یه نقد، به نکته هایی که در اون بهش اشاره شده توجه کنین.پست بخونین و پست بزنین.تمرین کنین که اشکالاتتون رفع بشه.هدف شما از درخواست نقد اینه که اشکالات و کم و کسریای پستتونو میخوایین بدونین و رفع کنین.پس قبل از درخواست بعدیتون برای نقد کمی بیشتر تمرین کنین.


شروعتون خوب بود.آخر پست قبلی اتفاق مهمی(در جهت سوژه)افتاد.شما هم بدون عوض کردن مسیر ماجرا رو شرح دادین.


نقل قول:
ناگهان طلسمی از چوب دستی لودو خارج شد و مک گوناگل نقش بر زمین شد.
روونا دادی سر لودو زد و گفت:
-مگه دیوونه شدی !! چیکار کردی ؟! لودو با عصبانیت تمام گفت:
-منظورت چیه ؟ میخواستی جواب مک رو چی بدی ؟
اصلا جوابی داشتی ؟

جمله ها و دیالوگاتون خیلی نامنظمه.جایی که باید فاصله باشه نیست و جایی که نباید باشه هست!مثلا دیالوگ آخر لودو.


ظاهر پستاتون بشدت شبیه همدیگه هستن.علتش دیالوگهای خیلی کوتاه و گاها یک کلمه ای شماست.این دیالوگها اگه بیش از حد لازم باشن و دائما تکرار بشن میتونن خسته کننده باشن.


نقل قول:
ناگهان روونا داد خفنزی زد و گفت :

نقل قول:
در حالی که همه میگشتند روونا داد خفنـــزی زد و گفت:

یه عبارت مخصوصا اگه طنز باشه، در صورت تکرار معنی و اون حالت طنز آمیزشو از دست میده.به این مورد دقت کنین.


اشکالات جمله بندیتون خیلی خیلی کمتر شده.امیدوارم این وضعیت همیشه به همین صورت بمونه.گرچه این دفعه هم اشکالات تایپی جاشونو گرفتن ولی مهم نیست.اشتباه تایپی تا وقتی که بیش از حد نباشه قابل چشم پوشیه.


نقل قول:
در حالی که همه میگشتند روونا داد خفنـــزی زد و گفت:
-یافتم!!
همه ی مرگخواران : چیو ؟
-نامه فرهنگستان ریدل و دیوان ریدل هاروو

سوژه رو به حالت قبل از ورود وزیر برگردوندین.به نظر من اشکالی نداره.مخصوصا با توجه به اینکه نکته غیر منطقی تو این تکرار دیده نمیشد.


نقل قول:
ولی وقتی که نامه را پیدا کردند به چهره های عادی شان برگشتند و دیگر نمیتوانستند از اتاق بیرون روند

اول که اینو خوندم متوجه نشدم چرا نمیتونستن از اتاق برن بیرون؟با خودم فکر کردم یعنی در اتاق قفل شده؟مینروا به هوش اومده و جلوشونو گرفته؟یا چی؟ فکر میکنم خواننده هم به سختی متوجه منظورتون بشه.بعد از اینکه دو سه بار جمله رو خوندم فهمیدم منظورتون این بوده که اثر معجون از بین رفته.خیلی سریع و عجولانه از روش رد شدین. ضمنا نقطه آخر جمله کو؟؟؟بهتره این عادت نقطه نذاشتنو ترک کنین!


سوژه رو خوب ادامه دادین.مثل همیشه خلاصه و کوتاه نوشتین.همین که جمله یا عبارت عجیب غریبی تو پستتون وجود نداشت خیلی نکته خوب و مهمی بود.ولی وقتی میشه اسمشو گذاشت پیشرفت که تو پستای بعدیتونم این نکته رعایت بشه.


نقل قول:
مای لرد ای ام ردی

فور وات؟!


نسبتا خوب بود.

موفق باشید.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۱/۳۰ ۲۱:۵۷:۰۶



Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۰۸ شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۹

علی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۳ پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۳:۲۴ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲
از خانه ای متروکه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 148
آفلاین
سلام لرد کبیر.
این پست منو نقد کنید.
فرهنگستان ریدل
باتشکر .
مای لرد ای ام ردی



Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۳:۰۲ شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
بررسی پست شماره 30 فرهنگستان خانه ریدل، برایان دامبلدور:


برایان عزیز


نقل قول:
بلا نگاهی به لودو انداخت،لودو دستی به سبیلش کشید و نگاهی به روونا کرد.روونا هم نگاهی به در اتاق برایان کرد و همان طور که دعا میکرد روفوس سر و صدای شک برانگیزی راه نندازد به مرد گفت:ببین پسرم تو برو دنبال کارت.وقتی پیداش شد میایم خبرت میکنیم.
قبل از اینکه مرد حرفی بزند صدای بنگ بلندی از داخل اتاق به گوش رسید!
مرد با تعجب گفت:چی بود؟صدا از اتاق برایان بود!
سه مرگخوار:

اینو قبلا هم گفته بودم...مثلا تو همین آخرین نقدی که کردم.شما پاراگراف آخر پست قبلی رو(که کم هم نیست) اول پست خودتون کپی کردین،درحالیکه خواننده درست قبل از پست شما اون پست رو خونده و مسلما خوندن دوباره اون پاراگراف براش خسته کننده خواهد بود.شاید خواستین ارتباط با موضوع قطع نشه ولی بهتره از جایی که پست قبلی تموم شده ادامه بدین.ضمن اینکه زیر اون پاراگراف خط کشیدین و یه جورایی مثل خلاصه سوژه به نظر میرسه که همینم میتونه خواننده رو گیج کنه.


نقل قول:
بعد از اینکه آن مرد شنل بردوش صدا را شنید و وارد اتاق شد و گفت:

اینجا قسمت مهم و هیجان انگیزی بود.خیلی سریع پیش بردین.و عبارت"بعد از اینکه"باعث شده همون یه ذره هیجانی که باقی مونده بود هم از بین بره.چون این به خواننده القا میشه که این اتفاق افتاده و تموم شده و اهمیتی نداره و ما الان داریم به بعدش میپردازیم.استفاده از فعل گذشته اشکالی نداره.مثلا اگه میگفتین:
مرد شنل پوش بعد از شنیدن صدا وارد اتاق شد.
این جمله هیجانشو حفظ کرده.چون ما نمیدونیم الان چی میشه.


نقل قول:
روفوس که در شکل برایان در آمده بود و ترسی در بدن آن وارد شد بود گفت:

ترس چیز قابل لمس یا دیده شدنی یا مادی نیست که بشه گفت وارد بدن کسی شد...بهتره بگین وارد قلبش شد...یا قلبشو فرا گرفت.یا حداقل وارد وجودش شد.چون کلمه بدن برای ترس بیش از حد مادیه.


نقل قول:
-هی بدبخت !! یه اهم چیزی باید بکنی که بفهمیم اومدی در ذمن(ظمن یا زمن) سه نفر بیرون وایستادن منتظر تو ببین چیکارت دارن.

وقتی جمله هاتون بیش از حد محاوره ای میشه و اولین عبارت و جمله ای رو که به ذهنتون رسیده بنویسین درک درستش کمی سخت میشه.مخصوصا وقتی علامتهای لازمو نداره.در طول این دیالوگ(دومی) هیچ علامتی وجود نداره.حتی نقطه!برای همین خواننده جمله رو یه سره تا آخر میخونه و در نتیجه جمله خنده دار و بی معنی میشه.آخر بقیه دیالوگاتونم نقطه نذاشتین.این نکته کوچیک ولی مهمیه.حتما دقت کنین.
ضمن درسته.


نقل قول:
روونا با دادی خفنز گفت:
-یافتم !!!!

کار خوبی کردین که موضوع رو زیاد نپیچوندین.روونا به موقع نامه رو پیدا کرد.


اندازه پستتون خوبه.نه اونقدر کمه که هیچ اتفاقی توش نیفتاده باشه و نه اونقدر طولانی که آدم بی خیال خوندنش بشه..مخصوصا اگه اون پاراگراف اضافی اولش حذف بشه.این یه نکته مثبته.دیالوگاتون زیاده ولی گهگاهی بینشون جمله بی فایده و زاید به چشم میخوره، گرچه زیاد نیستن.

هنوزم مهمترین اشکال شما جمله های نامانوس و اشتباهتونه.و تنها راه حل رفع این مشکل اینه که پستهای نویسنده های خوب و شناخته شده سایتو بخونین.اینجوری میفهمین کی و تا چه حدی میتونین جمله رو محاوره ای کنین.با علامتهای مهم و اساسی و اصلی و کاربردشون آشنا میشین.کسی اینجا انتظار زیادی ازتون نداره.شما برای دل خودتون مینویسین.ولی دیگه نقطه و ویرگول و علامت تعجب و چیزایی مثل این برای درک نوشته تون لازمه.


اون "پایان" آخر پستتونم بهتر بود نمینوشتین.ممکنه بقیه فکر کنن سوژه تموم شده اونجا.کلا آخر پستتون لازم نیست چیزی بنویسین.چیزایی مثل"ادامه بدین" ...پستو همون جایی که میخوایین تموم کنین و بقیه شو بذارین به عهده نفر بعدی.


موفق باشید.




Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۴۷ جمعه ۲۷ فروردین ۱۳۸۹

علی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۳ پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۳:۲۴ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲
از خانه ای متروکه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 148
آفلاین
باسلام خدمت شما لرد کبیر و بی مو :دی
میخواستم اگه میشه این پست رو برام نقد کنید.
باتشکر.
فرهنگستان خانه ی رایدل








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.