هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۳:۵۵ جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵

آرتیکوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۸ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
از کاخ سفید پادشاهان در کوه های سفید سرزمین رویاها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
براي بار ديگر بازي با سوت داور مسابقه آغاز شد.هدويگ مانند تيري به سمت دروازه تيم فمن براي گل ديگري حركت كرد،او در اين ميان با يك چرخش توانست ديانا رو پشت سر بذارد ولي بعد از آن نتوانست از چنگ مينكي كه درست پشت سر ديانا حركت ميكرد فرار كنه و توپ به دست تيم فمن افتاد.
وينكي بلافاصله بعد از بدست آوردن توپ آن را به ديانا كه همچنان به طرف جلو حركت ميكرد پاس داد.ديانا بعد از گرفتن كوافل،با اوج گرفتن توانست هر دو مهاجمان باقيمانده و بلاجري كه به سمتش ميامد را جا بگذارد.تنها مانع ديانا فقط نيك،دروازبان تيم گريف يونايتد بود.ديانا توپ را محكم به طرف دروازه ها پرتاب ميكنه،نيك به طرف مسير توپ براي گرفتن آن شيرجه ميرود،توپ به جاي عبور از سوراخ دروازه ها به تيرك آن خورده و به طرف ديوي برميگردد.ديوي هم كه گويي اين كار از قبل برنامه ريزي شده بود توپ را گرفته و بلافاصله به طرف مخالف نيك به آن طرف شيرجه رفته بود،توپ را ميفرستد كه به راحتي وارد دروازه ميشود.
طرفداران باقيمانده فمن براي تيمشان هورا كشيدند و آنها را تشويق كردند.هدويگ در حالي كه رويش را به طرف بازيكنان گريف يونايتد كرد و گفت:
-اشكالي نداره!ما فعلا خيلي جلوتر از آنها هستيم...اونا هرگز به ما نميتونند برسند!
و بعد دوباره توجه اش را به سوت شروع دوباره مسابقه كرد.چند دقيقه بعد،همه بازيكنان تيم گريف يونايتد متوجه پيش بيني غلط هدويگ در آن لحظه شده اند.تيم فمن گويي كه جان تازه اي پيدا كرده باشد،بدون آنكه به كسي از تيم گريف اجازه عكس العمل خاصي بدهد پشت سر هم گل ميزد!فمن تا به حدي حرفه اي بازي ميكرد كه نتيجه تيم را از حالت اسفناكي كه داشت به مساوي و سپس با امتيازي بالاتر از گريف يونايتد رساند.
طرفداران گريف يونايتد از ديدن آن گله ها ميخكوب شده بودند و حتي قادر به هو كردن فمن نبودند.در عوض طرفداران فمن با خوشحالي تمام شروع به تشويق هرچه بيشتر تيمشان كردند.
آيدي با رضايت رويش را به اعضاي تيم كرد و گفت:
-آفرين بچه ها!الان حسابي گيج شدن!نميدونستن كه از قصد ما بد بازي ميكرديم!آفرين!عالي بود!
در همان لحظه صداي گزارشگر به گوش ميرسيد كه ميگفت:
-گريف يونايتد 210 و فمن 300!واقعا اين برنامه ريزي تيم فمن باعث گمراهي همه ما شد!گريف خيلي عقب داره ميافته!فقط در اينجا گوي زرينه كه تعيين گر برنده مسابقه خواهد بود.
سارا با شنيدن اين جمله با دقت بيشتري دنبال گوي زرين به عنوان نجاتگر تيم ميگشت.


ویرایش شده توسط آرتیکوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۳۰ ۰:۱۱:۳۰

آرتيكوس الياس فرناندو الكساندرو دامبلدور

ملقب به سلامگنتئور(فنانشدني در همه دورانها)

[b][color=009900]آرتيكوس ..


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۱:۴۲ جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵

Anie


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۱ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۵۹ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵
از لندن-کوچه برجهای فلکی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 19
آفلاین
توپ در دستان جسیکا بود او با سرعت داشت به طرف دروازه فمن میرفت.اضطراب و سکوتی هولناک سالن را فراگرفت و در برابر دیدگان تماشاچیها هیچیک از مدافعان فمن تکان نمیخوردند .گوئی طلسمی جاروهایشان را به ابرها دوخته بود.در کمال ناباوری جسیکا بدون هیچ برخوردی با بلوجر با آنی تک به تک شد و.......
نفسها با فریاد شادی رها شد.صدای گزارشگر فضای سالن را پر کرد:

-"خدای من!آنی مرلین یک شاهکاره...هیچکس نمیتونست چنین توپی رو مهار کنه.در اینجا جا داره که بگم :ایول...حقا که آنی دروازه بان لایقیه"

آنی با یک دست توپ را گرفته بود و با دست دیگر سعی میکرد شره خونی را که از دهانش جاری شده بود،پاک کند.فریاد های غرور امیز طرفداران فمن گریفها را بیشتر ناامید میکرد.سالن یکپارچه شعار "فمن همیشه پیروزه" را تکرار میکرد که دوباره بازی با هجوم خانم رایس به دروازه گریف اغاز شد.
صدای گزارشگر طرفداران را وادار به سکوت کرد:

-"حالا خانم رایس به تنهایی همه رو پشت سر میذاره...اوه نه...بلوجر الیور وود مانعش میشه.توپ وسط دستای لوییس خودنمایی میکنه،اهان خیلی ماهرانه بود،سامانتا بلوجر رو بسمت صورت اون نشونه میره و عجب نشونه گیری خوبی!متاسفانه کار لوییس به درمانگاه میکشه. ببینم اون چیه؟اوکی!اسنیچ با سرعت از زیر دستان آیدی در حال فراره و سارا اوانز هم اون دوتا رو دنبال میکنه."

برای لحظه ای گروه گریف یونایتد به سمت دیگر سالن که آیدی و سارا در کشاکش دستیابی به اسنیچ بودند جلب میشوند و این لحظه مصادف میشود با گل ماهرانه خانم رایس....
مجری با هیجان داد میزند:

-"گل...50-0 به نفع گروه فمن!تیم فمن از هر موقعیتی به خوبی استفاده میکنه."

صورت خانم رایس گل می اندازد و برای طرفداران تیم فمن که مشتاقانه نامش را فریاد میزدند دست تکان میدهد.مجری بار دیگر همه را وارد بازی میکند:

-"حالا توپ توی دستا (که چه عرض کنم،توی بالهای) هدویگه. پاس میده به جسیکا .حالا جسیکا داره با سرعت بطرف دروازه فمن میره.بلوجرهای مینکی و سامانتا هم کاری به جایی نمیبره.بله...حالا اون با آنی تک به تک میشه.یک آن توپ دستای آنی رو لمس میکنه.اوه چه خبر شد؟آنی توپ به دست وارد زمین میشه و چنان توپ رو بلند میفرسته که:گگگگگگگللللل"

در همین حین یکی از داوران در سوت جادویی خود میدمد.صداها در هم مخلوط میشود.داور با صدای بلند،طوریکه تمام حضار قادر به شنیدنش باشند فریاد زد:

-"این گل قبول نیست.در قوانین بازی ثبت نشده که دروازه بان بتونه گل بزنه."

-"چون ثبت نشده پس تا قانونی در این رابطه بوجود بیاد گل باید قبول بشه.حتی فیفا هم گل دروازه بانها رو قبول میکنه"

این صدای آیدی بود که مصممانه بر روی حرف خود پافشاری میکرد.داور برای اینکه بیشتر از این بازی به تعویق نیفتد با لحنی جدی گفت:

-"در این رابطه در حین بازی تصمیم گیری میشه.بازی رو ادامه بدید."

آیدی به دنبال این حرف اعضای تیم فمن را به ارامش دعوت کرد .لبخند رضایت برلبان او همه را امیدوار میکرد. تیم فمن بدون این گل هم 50 امتیاز از تیم رقیب جلو بود.
با سوت داور دوباره بازی ادامه پیدا کرد. هدویگ با چشمهای سرخ شده از خشم بازی را شروع کرد.توپ بین جسیکا و هدویگ جابجا میشد که بار دیگر سامانتا از طرف دیگر زمین با چوبدستیش یک سیلی به بلوجر زد و آن را بسمت جسیکا هدایت کرد.توپ از دستان جسیکا رها شد و سری دیوی با یک حرکت آن را در بین این کشاکش قاپید.در همین حین دیانا هم به او ملحق شد و با تشویقهای پیاپی طرفداران هردو بسوی دروازه حریف شیرجه رفتند:پیش بسوی پیروزی!.........


ویرایش شده توسط مورگانا در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۳۰ ۰:۰۶:۳۱

تصویر کوچک شده[i][size=small][color


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۰:۳۳ جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵

الیور وودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۶ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۴۳ دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۶
از پادلمیر یونایتد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 146
آفلاین
در همین هنگام هر سه مهاجم تیم گریف یونایتد با فاصله ی بسیار کمی از یک دیگر پرواز می کردند لوییس از هدویگ و جسیکا که در کنارش پرواز می کردند کمی جلو تر بود و یک راست به سمت فمنی ها می رفت . وقتی به نظر می رسید هدویگ قصد دارد با سرخ گون اوج بگیرد دیانا مهاجم تیم فمن را جا گذاشت و سرخ گون رو به لوییس پاس داد . . در همین هنگام گزارش گر فریاد زد : حقه ی ((پورسکوف )) .
در همین هنگام یکی از مدافعین تیم فمن با چماق کوچکش به یک باز دارنده محکم ضربه زد و ان را به مسیر لوییس انداخت ، اما لوییس جای خالی داد ولی سرخ گون از دستش افتاد اما در همین هنگام هدویگ که در زیر لوییس پرواز می کرد سرخ گون را گرفت و به سمت در وازه ی تیم فمن شروع به پرواز کرد ، در همین هنگام یکی از بازیکنان تیم فمن به سرعت به سمت هدویگ امد اما او به سرعت اوج گرفت و سرخ گون را به جسیکا پاس داد اما در همین هنگام سامانتا یک باز دارنده تند و تیز به سمت جسیکا پر تاب کرد ، باز دارنده به شدت با جسیکا برخورد کرد .
گزارش گر فریاد زد : بازی کنان تیم فمن به زیبایی تمام توپ را ازان خودشان کردند و ...
گزارش گر : تیم فمن سرخ گون رو در اختیار میگیره و به سمت در وازه ی گریف یونایتد به حرکت در میاد ، مهاجمان تیم فمن با سرعت با یک دیگر پاس کاری می کنن ، سرخ گون در دست دیانا ست .
یک شوت زیبا از دیانا ولی نیک اونو مهار میکنه ، عجب بازی کنیه این نیک ، دروازه بان کاملا قابل اعتمادی چون به راحتی نمی گذاره در وازش باز بشه .
نیک پس از چند ثانیه توپ رو به هدویگ پاس میده ، هدویگ دیانا رو جامیزاره و ...
هدویگ نزدیک دروازه میرسه ولی دیانا که دور زده بود دوباره جلوش سبز میشه ، در همین هنگام لوییس به سرعت خودش رو به دروازه ی تیم فمن میرسونه ، هدویگ به لوییس پاس میده و ...
گزارش گر : بله لوییس سرخ گون رو به سمت دروازه شوت میکنه و ...گل ...گل برای تیم گریف یونایتد .
در همین هنگام صدای فریاد تماشا گران به گوش میرسید که با صدای بلند فریاد می زدند ... گریف ... یونایتد ...


ویرایش شده توسط الیور وود در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۹ ۲۰:۳۵:۲۹


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۱:۴۵ جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵

دیانا مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۵ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۰۹ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۴
از خونمون( قصر مالفوی ها)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 196
آفلاین
ايدي و هدويگ هريک جهت دفاع از تيم خود فرياد ميزدند . يکي از داوران از هردوي انهادخواست تا ارام باشند و حرف هاي خود را به داور بگويند .
ايدي که خيلي عصباني بود شروع کرد به اعتراض :
آقاي داور شما خودتون ديديد که حرکات کوافل خيلي عجيب بود و اصلا عادي نبود ! کوافل مگه دست و پا داره که خودش هي بره و بياد !
هدويگ با لحني مسخره آميز : حالا مگه بلوجر ها دست و پا دارن که خودشون ميرن و ميان ؟!
ايدي نگاهي تهديد اميز به هدويگ انداخت و خواست حرفي بزنه که داور گفت : خوب من و همکارانم داريم اين موضوع رو بررسي ميکنيم تا چند دقيقه ديگه معلوم ميشه موضوع از چه قراره .
ايدي : من مطمئنم که کار خودشونه .... اونا کوافل رو جادو کردن
داور با خونسردي جواب داد: خانم مالفوي اينقدر عصبان نشيد بالاخره معلوم ميشه
و بعد نگاهي به هدويگ که انگار حرفي براي گفتن نداشت انداخت و با لحني بي تفاوت گفت: واي به حالتون اگه کار شما باشه اونوقت ....
و بعد از اونجا دور شد و رفت که ببينه ماجرا از چه قراره
گزارشگر : بله ... مثله اينکه دعوا بين کاپيتان هاي دو تيم به پايان رسيد اميدواريم هر چه زود تر بازي به روال عاديش برگرده ....
مثله اينکه داور داره به طرف اونا مياد بله اگه به حرکات دست داور توجه کنيد فکر کنم منظورش رو ميفهميد ! اون داره به هدويگ اخطار ميده يعني کار اونا بوده ...اونا ميخواستن تقلب کنن ولي به هدفشون نرسيدن ! چه کار ناجوانمردانه اي
ايدي با لبخند رضايت بخشي به طرف اعضاي تيمش رفت و چيزي به اون ها گفت که باعث شد همگي با جاروهاشون يه دور افتخار زدن و تماشاچي ها شروع کردن به هورا کشيدن
گزارشگر : اوه خداي من ! به ما اعلام کردن که داور نتيجه رو 40 به صفر به نفع تيم فمن اعلام کرده يعني سه گل به سود تيم فمن و يه گل هم که خودشون زده بودن در مجموع ميشه 40 امتياز !
ورزشگاه دوباره به هم ريختو طرفداران تيم فمن که بيشتر از نيمي از ورزشگاه رو به خود اختصاص داده بودن با شور و شوق دوباره به تشويق تيمشون پرداختند : پيپيپ هوووووووووورا پيپيپ هووووووووووووورا
اين صداها اعصاب بچه هاي گريف رو به هم ريخته بود و با خودشون فکر ميکردن اين چه کاري بود که کرديم ولي افسوس و صد افسون که پشيماني سودي ندارد و الان اين تيم فمنه که داره بازي رو ميبره
ديانا و سامانتا به طرف بازيکنان تيم گريف يونايتد رفت که دور هم جمع شده بودن و داشت غصه ميخوردن
ديانا با حرکتی موذیانه و لبخندی به سامانتا گفت: سامی جون وردی که باعث میشد اتیش خاموش بشه چی بود آخه چند تا دماغ داره اینجا میسوزه بوی دماغ سوخته بلند شده
نیک با عصبانیت :
ولم کن الیور ...ولم کن تا برم حالشونو جا بیارم
الیور : تو که خدایی ول هستی من که نگرفتمت
نیک ضایع شده بود و همین باعث خنده های قاه قاه فمنی ها شد
ایدی تمام بازیکنین تیمش رو جمع کرد و با حالتی جدی به وان تذکر میداد :
ببینین این بهترین فرصته ... الان به خاطر کار اشتباه اونا و زیرکی ما که سریع این تقلب رو فهمیدیم ما 30 امتیاز کسب کردیم و یه گل هم که دیانا زد ما 40 امتیاز از اونا جلو هستیم . پس سعی کنید این اختلاف امتیاز رو نگه دارید
و ازاونا دور شد و داد زد : با اینکه پیروزیم ولی پیش به سوی پیروزی
همه اعضا به سر پستاشون برگشت و تقریبا دو ساعتی میشد که بازی ادامه داشت و اعضا کمی خسته شده بودند و فکر اینکه اگه اسنیچ گرفته نشه ممکنه بازی روزها هم طول بکشه دیوونه شون میکرد ولی هم چنان به بازی ادامه میدادن
یک حمله از طرف مهاجمین گریف به طرف دوروازه های فمن صورت گرفته ولی قبل از اینکه اونا بخوان توپ رو شوت کنن یا پاس بدن سامانتا با سرعت به طرف مهاجم گریف میره و اونا دستپاچه میکنه وباعث میشه کوافل از دستش بیافته و دیاناو پایین تر از اونا وایساده بود کوافل رو گرفت و به سامانتا چشمکی زد
گزارشگر : دیانا همچنان داره ادامه میده و کوافل رو در دست داره ...
انگار از هیچ بلوحری که به طرفش میاد نمیترسه و با جا خالی دادن اونا از سر راهش بر میداره .... کوافل رو پاس میده به مینکی
مینکی هم با سرعت داره پیش الیور وود جلو شو میگیره و اون کوافل رو به عقب پاس میده کوافل در دستان سری دیوی .... سری کوافل رو به هوا میندازه و با حرکاتی عجیب با جاروش اون رو به مت دروازه میفرسته !
دیانا در نزدیکی دروازه ایستاده بود و منتظر چنین پاسی بود .
کوافل رو گرفت و بدون اینکه از جاش تکون بخوره اونو وارد دروازه گریف کرد
ورزشگاه دوباره به هم ریخت و همه دیانا تک مهاجم گل زن این مسابقات ور تشویق میکردن : دیانا ..... دیانا ....... دیانا
دیانا که این تشویق ها واسش عادی شده بود هیچ عکس العملی نشون نداد و دوباره به جای اصلیش رفت .
گزارشگر که داشت از ذوق میمیرد با فریاد گفت : بله گل زیبا و تماشایی دیانا مالفوی مهاجم جوان تیم فمن رو دیدید و البته با همکاری مینکی دونالد و سری دیوی به ثمر رسید
حالا مهاجمین تیم گریف که دیگه نمیتونستن این وضع رو تحمل کنن داشتن با سرعت به طرف دروازه فمن میاومدن و انگار هیچی تمیتونست جلو اون ها رو بگیره حتی بلوجری که سامانتا فرستاد
توپ در دستان جسیکا بود اون با سرعت داشت به طرف دروازه فمن میرفت ....


تصویر کوچک شده
مهاجم یک تیم همیشه پیروز فمن


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۴:۳۶ جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵

آرتیکوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۸ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
از کاخ سفید پادشاهان در کوه های سفید سرزمین رویاها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
سوت مسابقه براي هزارمين بار در طول مسابقه زده شد.ايندفعه بازيكنان تيم فمن توپ را دست گرفته و با پاس به يكديگر سعي در جلو بردن كوافل ميكردند.
ديانا كوافل را به سري ديوي پاس داد و ديوي نيز كه پرواز لوويس را به سمتش را ميديد،توپ را به سمت عقب به طرف رايس فرستاد ولي در ميانه هاي راه هدويگ در حالي كه در از ارتفاع بالاتر پرواز ميكرد،ناگهان به طور عمودي به زمين سقوط كرد و زمين آن را گرفت.
صداي گزارشگر در آن لحظه به گوش ميرسيد كه ميگفت:
-عجب حركتي!تا حالا اين حركت را در هيچ مسابقه اي نديده بودم ... عجب بازي اي!
هدويگ در حالي كه توپ را در بغلش گرفته بود دوباره اوج گرفت و با سرعت به سمت دروازه تيم فمن حركت كرد و توپ از دستش به دليل برخورد بلاجر سامانتا به پايين سقوط كرد ولي جسيكا كه در ارتفاع پايينتر از او حركت ميكرد بلافاصله توپ را در بغل گرفت و به سمت جلو حركت كرد.مينكي با دراز كردن دستش به طرف جسيكا سعي در گرفتن توپ كرد ولي بلاجر اليور موفقيت او را در گرفتن توپ جلوگيري كرد.
در نزديكي دروازه جسيكا توپ را به لوييس كه در كنارش حركت ميكرد داد و بلافاصله لوييس نيز توپ را به جسيكا پاس داد و جسيكا بدون وقفه اي توپ را سمت دروازه تيم فمن فرستاد.آني،دروازبان تيم فمن كه از پاسي كه جسيكا به لوييس داده بود به طرف لوييس خيز برداشته بود و نتوانست در مقابل پاس برگشت و پرتاب نتوانست واكنش سريعي بكند و ضربه به آساني از حلقه وسط گذشت.
طرفداران تيم گريف يونايتد كه هنوز مانده بودند بار ديگر با فرياد شادمانه شروع به تشويق تيم كردند:
-گريف ... گريف ... از شجاعانه! گريف ... گريف ... از قهرمانانه!
سارا كه گل ديگري كه براي تيم بدست آمده بود خوشحال شده بود با حركات مارپيچي در دور دروازه ها شروع به چرخيدن كرد ولي بعد دوباره با نگاه هوشيارانه شروع به جستجوي گوي زرين كرد.


ویرایش شده توسط آرتیکوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۹ ۴:۳۹:۱۱
ویرایش شده توسط آرتیکوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۹ ۱۸:۵۸:۲۷

آرتيكوس الياس فرناندو الكساندرو دامبلدور

ملقب به سلامگنتئور(فنانشدني در همه دورانها)

[b][color=009900]آرتيكوس ..


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۶:۵۱ پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
دوباره بازي از سر آغاز شد. اين بار توپ در دستان جسيكا بود كه با سرعت ،فاصله تا دروازه حريف را مي پيمود. چشم ها همه به او خيره شده بود. اين دومين گل بازي بود. مدافعين را رد كرد و در نزديكي دروازه توپ را پرتاب كرد. اما به طرف دروازه نه! بلكه به طرف لوييس كه با سرعت به سويش مي آمد. توپ در دستان لوييس با يك حركت سريع از گوشه راست وارد دروازه ميشود.
صداي بسيار كمي از اطراف براي تشويق شنيده شد. توپ دوباره در وسط بازي ديده مي شد. اما اين بار در آغوش مينكي كه سعي مي كرد از اليور رد شود.اما اين بلوجر آرتيكوس بود كه به او برخورد مي كند و در نتيجه توپ از دستش رها شده و در سمت ديگر به هدويگ واگذار ميشود!
به سوي دروازه در حركت مي باشد. همه منتظر هستند كه تيم فمن با او مقابله كنه اما هدويگ هم چنان به جلو مي رود. و سپس سرخگون با يك حركت ساده و نمايشي وارد دروازه ميشه! اما هم چنان فضا را سكوت فرا گرفته است و همان تعداد اندك كه براي تشويق گريف آمده اند به سرعت به سكوت ملحق مي شوند.
يك بار ديگر توپ در دستان ديانا قرار مي گيرد. به دروازه نيك نزديك و نزديك تر مي شود. و با فرياد " ما مي بريم" توپ را از ميان دستانش رها مي كند و بعد از چند ثانيه كوتاه با فرياد تماشاچيان مشخص مي شود كه توپ وارد دروازه شده است.
در همين هنگام گزارشگر در بلند گو اين چنين اعلام مي كند:
_هم چنان تيم گريف 30 بر 10 از فمن جلوهه !
و فرياد تماشاچيان خاموش مي شود . بازي ادامه پيدا مي كند و هدويگ با دستور عمل هاي به جاي خود باعث افزايش سريع امتيازات تيم خود مي شود.
ششمين گل براي تيم گريف زده مي شود. اكنون طرف داران تيم گريف به چندين برابر افزايش يافته است. آن ها با زدن هفتمين گل از جا بلند مي شوند و يك صدا فرياد مي زنند:
_گريف هوررررررررررا... .گريف هوررررررررررررا... .گريف هوررررررررررررا!
و اين چنين ورزشگاه از صداي آنان به لرزه در ميايد. اين بار سامانتا بدون توجه به فرياد هاي آيدي پست خودش را ترك گفته و به سمت دروازه حركت مي كند! با شتاب و سرعت فراوان و در كمال حيرت آخرين نفر را هم جا گذاشته و توپ را با يك حركت چرخشي وارد دروازه مي كند!
يكي از طرف داران تيم فمن از جا بلند مي شود و فرياد مي زند:
_اي بي سي بچه ها مرسي!!!
اما كناريش او را در جاي خود مي نشاند و مي گويد:
_بشين بابا... ..يه گل كه چيزي رو عوض نكرده! مشخصه كه برد با گريفه!
مردي كه بالاي سر او نشسته بود مي گويد:
_ما رو فكر مي كرديم اومديم يه تيم قهرمان رو تشويق كنيم! اما مثله اينكه اشتباه مي كرديم !!!
اكنون يك سوي ورزشگاه از سكنه خالي شده بود. كساني كه در نيمه راه در انتظار اواسط بازي نشسته بودند تا تيم برنده را تشويق كنند به جمع هواداران تيم گريف يونايتد پيوستند!
سارا هم چنان در جست و جوي گوي زرين ميدان را دور مي زد. قسمتي از هوش و هواسش را نيز به آيدي معطوف كرده بود كه مبادا او گيرنده ي اسنيچ باشد .
در اين ميان آيدي به همراه اينكه بايد به دنبال گوي مي گشت با صداي بلند به بازيكنانش تذكر مي داد. صورتش به حدي بر افروخته بود كه مانند كسي مي مانست كه او را كوره سرخ كرده باشند.
_اين چه وضعه بازي كردنه!! مگه ماست خوردين ؟
سامانتا و ديانا به اين حالت به او نگاه مي كردند!
آيدي با ديدن آن ها ادامه داد:
_خيله خوب باشه! پس آرزوي رفتن به جام جهاني رو به خودتون به گور ببريد!
و به سرعت از آنان دور شد. آن دو نيز اكنون قيافه هاي جدي به خود گرفتند و در دل اين موضوع را مورد تجزيه و تحليل قرار مي دادند. غافل از اينكه اكنون براي خرد كردن مسئله دير شده و دوباره يك حمله آغاز شده است!


ویرایش شده توسط سارا اوانز(White Lady) در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۹ ۱۰:۵۴:۳۰


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۶:۲۱ پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

ایدی مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۱ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ سه شنبه ۵ تیر ۱۳۸۶
از قصر باشکوه مالفوی...!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
دوستان گریف یونایتد،از اصطلاحات عامی استفاده نکنید،مودبانه اگرتوانایی دارید،آن را رو کنید!
اعضای شخیص فمن،پیش بسوی پیروزی،پیروزی از آن ماست!
--------------------------------

گزارشگر:

-"در گوشی به من میگن که باید برای حل مشکلی بازی

متوقف بشه .با خروج کوافل توسط انی گروه فمن فرصت

این را پیدا میکنند که به دفتر مسئول لیگ برای حل یکسری سوئ تفاهمات مراجعه کنند ...
اوه .....مثل اینکه تغییراتی در پست بازیکنان فمن ایجاد شده( ظاهرا گروه فمن همه چیز رو حالی مسئول لیگ کردند! ) بله اسامی و پست اعضای تیم فمن عبارتند از :ایدی مالفوی کاپیتان و جستجوگر تیم ،دیانا مالفوی مهاجم ، سری دیوی مهاجم ، خانم رایس مهاجم ، مینکی و سامانتا ولدمورت مدافعان تیم و انی (مورگانا ) مشهور ( همپایه الیور کان ) دروازه بان. فکر میکنم بتونیم به بازی ادامه بدیم .گروه فمن با تشویق سرسام اور همه حضار چه فمن چه گریف وارد زمین شدند."

چند لحظه بیشتر از شروع مجدد بازی نگذشته بود که ایدی متوجه حرکات غیر ایدی کوافل به سمت دروازه فمن شد در چند ثانیه ده مرتبه پیاپی توپ با سرعت بالا به سمت انی پرتاب شد در حالی که بازیکنان گریف در سوی دیگر زمین به تلاش انی برای دفع این ضربات نگاه میکردند .
ورزشگاه یک پارچه تشویق مهارت جهانی انی شد .

ولی فریاد ایدی همه را به خود اورد :

- " تقلب این تقلبه داور این تقلبه "

ورزشگاه را سکوت فرا گرفت .
در این میان کسی فریاد زد :

-"تقلب ،تقلب ، تقلب"

ثانیه ای بعد از فریاد اعتراض امیز طرفداران تیم فمن ستونهای ورزشگاه میلرزید .
بازی متوقف شد داوران برای بررسی موضوع به میان بازیکنان امدند .ایدی و هدویک هریک جهت دفاع از تیم خود فریا د میزدند . یکی از داوران از هردوی انهادخواست تا ارام باشند و...........


با احترام
A.M


ویرایش شده توسط ایدی مالفوی در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۸ ۱۶:۲۷:۰۸

"صبحدم مرغ چمن با گل نو خاسته گفت...ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت"


[b][color=006600]"گل بخندید که از ر


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۱:۳۳ پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

نیک بی سرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۰ یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۳۸ دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴
از كوهستان اشباح
گروه:
کاربران عضو
پیام: 565
آفلاین
اين دومين ضربه‌اي بود كه به ديانا وارد مي‌شد. ديانا با تلاشي بسيار توانست تعادلش را بر روي جارو حفظ كند. سرخگون دست لوييس بود. با سرعت به سمت دوازه فمن حركت ميكرد كه بلوجري از سمت چپ با او برخورد كرد، كه باعث شد تعادلش را از دست بدهد، اما در كمال ناباوري با يك دست از جارويش آويزان شد و از خطر سقوط فرار كرد. حالا اين بازيكنان تيم فمن بودند كه سرخگون را در اختيار داشتند. مينكي در حالي كه سرخگونو در دست چپش داره با دست راستش ضربه‌اي به صورت هدويگ زد. اما داور اين صحنه رو نديد. مينكي پس از جا گذاشتن هدويگ از بلوجري كه آرتيكوس فرستاده بود جاخالي ميده و سرخگون رو پاس ميده به ديانا.ديانا فقط جسيكا رو پيش رو داره. جسيكا با شجاعت تمام به سمت ديانا حمله ور شد. اما همينكه به ديانا رسيد، مهاجم تيم فمن با يك حركت زيكزاكي و فريبنده اونو جا ميزاره.!حالا اين ديانا است و دروازه‌بان تيم گريف، يعني نيك. با سرعت تمام به سمت نيك يورش ميبره. نيك هم بدون معطلي به سمت ديانا حركت ميكنه. چند متري بيشتر با هم فاصله ندارن. ناگهان ديانا تغيير مسير داد و به سمت چپ دروازه پيچيد. نيك كه از اين تغيير مسير ناگهاني شوكه شده بود، به دنبال ديانا، او هم به سمت چپ ميره.اما كمي دير به ديانا رسيد. ديانا از موقعيت پيش اومده نهايت استفاده رو برد و با يك شوت محكم سرخگون رو به سمت دروازه گريف فرستاد. از دست كسي، ديگه كاري بر نمي‌اومد.نيك تو اين نبرد تن به تن شكست خورده بود.سرخگون با سرعت به سمت دروازه تيم گريف در حركت بود.صداي تشويق طرفداران تيم فمن به گوش ميرسيد كه قبل از به گل رسيدن تيمشون به شادي ميپرداختند.هدويگ از ته دل فرياد زد: نــــــــــــــــــــــــــــــــــه!
اما ناگهان ورزشگاه در سكوتي از بهت فرو رفت. ضربه ديانا با بدشانسي به كناره حلقه سمت چپ برخورد كرد و به زمين مسابقه برگشت. نيك به سرعت پيش رفت و سرخگون رو براي جسي فرستاد.ورزشگاه دوباره مانند زماني كه تيم گريف به گل رسيده بود منفجر شد.:banana:
**( به قول عادل فردوسي‌پور، تيم گريف يونايتد دوباره به بازي بر‌ميگرده.! )** "چه ربطي داشت به عادل"
نيك نفس عميقي كشيد. خطر از بيخ گوش او و تيمش گذشته بود . بايد بيشتر مراقب اينجور حركات ديانا ميبود. الحق كه ديانا مهاجم قابل و زرنگيه.( مي‌ارزه براش 20 ميليون پوند بپردازيم. طرفدارهاي تيم گريف مطمئن باشن كه ديانا رو براي فصل بعد به تيم مياريم )


ویرایش شده توسط نیک بی سر در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۸ ۱۳:۴۳:۴۶
ویرایش شده توسط نیک بی سر در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۸ ۱۳:۵۲:۲۶

[size=large][color=000066]من ديگه تو امضام هيچي نميزارم. هيچي هم نميگم.
به يه نوع ج�


Re: لیگ برتر کشورهای کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۵:۰۸ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

سامانتا ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۹ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۵:۰۸ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
از ما که گذشت!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 248
آفلاین
و با شتاب به سمت پستاشون اوج گيري كردن!!!
گزارشكر باري با هيجان شروع به توصيف كرد:
با سلام به شما دوستان علاقه مند به بازي كوييديج !خب همون طور كه همگي مي دونيد امروز مي خوایم براتون مسابقه بين دو تيم فمن و گريف يونايتد رو گزارش كنم كه البته متاسفانه به دليل ترافيك ناشي از اومدن سيل عظيم طرفداران تيم فمن با چند دقيقه تاخير به اين جا رسيدم.اسامي بازيكنان رو كه بيلبورد ورزشگاه مشاهده نموديد!بهتره بريم سر گزارش!
در وسط ميدان هدويك كاپيتان تيم گريف رو ميبينيم كه با سرعت هر چه تمام داره به سمت دروازه تيم فمن میره شايد اين اولين گل بازي باشه ....طرفداران تيم گريف با فرياد اين تيم رو تشويق مي كنن . فكر مي كنم خودش بخواد گلش كنه اما نه اون پاس مي ده به لوييس ....حالا بازي از سمت چپ ادامه پيدا مي كنه جلوش خانوم رايس قرار داره ‍لوييس يه نگاه به سمت ديگه مي ندازه بله جسيكا اون طرفه كوافل رو شوت مي كنه براي اون اما نه نمي رسه به جسيكا ديانا يه شيرجه مي زنه تو هوا يه حركت نمايشي و حالا كوافل تو دستاي اونه ...يه چشمك مي زنه به دراكو برادرش كه امروز البته وزير براي ديدن اين بازي به ورزشگاه اومده ...ديانا شتاب مي گيره اون كاملا روي جاروش خم شده آرتيكوس رو جا مي زاره جلوش فقط اوليور ووده .توپ رو مي فرسته براي مينكي ديگر مهاجم تيم فمن به اين ترتيب اوليور وود رو جا مي زارن حالا فقط دروازه بان جلوي مينكيه نيك بي سر ‍خداي من يه روح !وينكي ميره كه توپ رو گل كنه و افتخار اولين گل بازي رو براي خودش ثبت كنه ...اون تو 20 پایيه دروازه ست ...تمام نفس ها در سينه حبس شده ...طرفداران تيم فمن از سر جاهاشون بلند شدند ...اما نه يه بلوجر مي خوره به وينكي ....توپ تو هوا معلقه ...نيك بي سر به هوا مي پره تا توب رو بگيره ......حالا ....ديانا يه چرخ تو هوا مي زنه ...توپ به سر انگشتان نيك برخورد ميکنه و وارد حلقه ی سمت چپ میشه ! بله در اوج ناباوری طرفداران تیم گریف این کوافله که با ضربه جاروی دیانا وارد حلقه میشه
گل .. .گل .. .ديانا با ضربه دم جاروش کوافل رو وارده دروازه كرده...چه مي كنه اين ديانا ‍‍‍‍‍‍....
ورزشگاه به هوا مي ره ...اولين گل بازي توسط تيم فمن به اين صورت شكل مي گيره ...پروژكتور هاي ورزشگاه روي ديانا مالفوي قرار دارن .... هزاران روبان صورتي رنگ بر سر بازيكنان تيم فمن فرو مي ريزه...صداي فرياد طرفداران اين تيم ورزشگاه رو به لرزه در اورده‍....

فمن....... .......فمن....... ..........فمن
دیانا نگاهی به ایدی میندازه و ایدی با لبخن و نگاه رضایت امیزش به اون روحیه میده هر چن که فمنی ها از روحیه ی بالایی برخوردارند .
ولی ایدی با حرکات دستش به دیانا میگه که همین یه گل نمیتونه کاری کنه و باید ادامه بدین !
دیانا با حالتی که انگار میخواد ایدی رو مسخره کنه سرشو پایین میاره و داد میزنه : چشم قربان !
چند دقيقه بعد از گل تماشاييه ديانا مالفوي بازي بار ديگه از دروازه تيم گريف آغاز مي شه .....در سمت ديگر زمين ايدي مالفوي و سارا اوانز دو جستجوگر رو ملاحظه مي كنيد كه هم چنان مصمم به دنبال اسنيچ مي كردن.!
هنوز مشخص نيست كه اين توپ اسرار اميز كجاست
در اين سمت كوافل در دستان جسيكا به سمت زمين فمن پيش مي ره ...هدويگ با حركات انگشت و فرياد هاي بلند بر سر بازيكنان محل قرار گيريشون تو زمين رو به اونها نشون مي ده....

-ارتيكوس تو بكش عقب
اوليور تو همون جا وايسا
لويیس همراه من بيا‍....

جسيكا هم چنان داره پيش مي ره ...سري ديوي رو جا مي زاره !
حالا توپ رو مي فرسته براي هدويگ!
يه بلوجر با سرعت هر چه تمام داره به طرف هدويگ مي ره........
گزارشگر: اوه ! نه خدای من بلوجر به هدویگ برخورد میکنه و هدویگ بر اثر برخورد بلوجر به جاروش داره دور خودش میچرخه !
اوه خدا رو شکر که به جاروش برخورد کرد .
صدای سوت داور رو میشنویم بله داور به سمت کاپیتان تیم فمن میاد و از اون میخواد که به اعضای تیمش اخطار بده که اینقدر این بلوجر ها رو محکم نزنن !
من از اینجا متوجه نمیشم که ایدی داره به داور چی میگه
داور از اونجا دور میشه و به سمت هدویگ میره و بهش میگه که ....
اوه ببخشید بازم متوجه نمیشم دارن چی میگن !
بله هدویگ میره و با یه جاروی دیگه به بازی ادامه میده
ایدی نگاهی تحسین آمیز به خانم رایس که این ضربه رو زده بود میکنه و بازی ادامه پیدا میکنه در حالی که توپ در دستان مهاجمین گریف یونایتده ...




ویرایش شده توسط سامانتا ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۸ ۱۴:۰۹:۵۸

از دفتر خاطراتم :

از او می ترسم... گاه تصور می کنم با هیبتی عظیم در مقابل من ایستاده و م


مسابقه بین گریف و فمن
پیام زده شده در: ۱۸:۱۷ سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۵

الیور وودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۶ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۴۳ دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۶
از پادلمیر یونایتد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 146
آفلاین
پست مسابقه :

دیانا غیر از نیک هیچ کس را در مقابل خود نمی دید ، بر سرعت خود افزود و به سمت دروازه ی گریف یونایتد شتافت ، تازه بر سرعت خود افزوده بود که جسم سردی را پشت سرش حس کرد سرش را برگردادند جسم سرد با صوتش برخورد کرد و او را از روی جارویش به زمین انداخت ، بله الیور وود با ضربه زدن به یک بلاجر از یک گل حتمی جلوگیری کرد .
همه ی بازیکنان دو تیم به جز جستجو گرانشان به دور دیانا حلقه زده بودند و با نگرانی به او نگاه می کردند . پس از چند ثانیه پزشکان تیم فمن وارد میدان شدند و دیانا را به بیرون از زمین هدایت کردند .
درهمین هنگام آیدی از جستجو کردن گوی زرین دست برداشت و به سمت داور مسابقه آمد و تقاضای وقت استراحت کرد .
بازیکنان دو تیم از یک دیگر جدا شدند و هر کدام به سمتی رفتند ، بازیکنان گریف یونایتد به گوشه ای از زمین و تیم فمن به سمت دیانا شتافتند . تمام بازیکنان تیم فمن به دور دیانا حلقه زدند و با ناراحتی به او نگاه کردند ، سکوت سنگینی بین اعضای تیم فمن وجود داشت اما این سکوت مدت زیادی دوام نیاورد .
آیدی : دیانا میتونی بازی کنی ؟
دیانا : آره میتونم .
با گفتن این جمله اعضای تیم فمن فریاد بلندی را سر دادند .

--------------پس از چند دقیقه --------------

داور مسابقه سرخ گون را به هوا پرتاب کرد . و مهاجمان هم به سمت سرخ گون پرواز کردند .
هدویگ سرخ گون را از جلوی صورت باند پیچی شده ی دیانا قاپید و به لوییس پاس داد ، لوییس هم به سمت دروازه ی آنی حرکت کرد اما بلاجر تند وتیزی از روبه رو به سمت او امد ، لوییس با سرعت اوج گرفت و سرخ گون را به هدویگ که در سمت راست او حرکت می کرد پاس داد ولی یکی از مهاجمان تیم فمن سرخ گون را در هوا قاپید و دیانا پاس داد .

دیانا : چرا همهتون به من پاس مید ین ، مثلا من مسدومم !!!
آرتیکوس : اگه سرخ گونو نمی خوای پس بگیر . آرتیکوس این را گفت و بلاجر را به سمت دیانا پرتاب کرد .
دیانا : جون هر کی دوست داری نزن .
بوووووووووووووووووووووووم .
...


ویرایش شده توسط الیور وود در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۷ ۱۵:۰۷:۳۷







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.