هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۰۵ چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۰

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۹ جمعه ۱۶ دی ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۲۸ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۶
از امدن و رفتن من سودی کو!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 674
آفلاین
1. چه تعداد صور فلکی وجود دارد ؟ صور فلکی دور قطبی شمالی را نام ببرید و به اختصار مقداری راجع به آن ها توضیح دهید . (8 نمره(
[استاد همون صور های مشنگی دیگه؟ ]خوب درست تعدادشون معلوم نیست چون خیلی زیادن
راستش استاد به دل های پاسور های ما میاد که مال شمال باشن مال شما رو نمیدونم
توضیح: خوب ما توی این صور ها شانس نداریم وهمیشه بازیکن مقابل من توی هفت در چهار این صور های شمالی رو میزنه.
"اسب و سوار " به کدام دو ستاره اطلاق می شود و در کدام صورت فلکی اند ؟ ( 7 نمره)
معمولا این صورت بیشتر در مغز دختر هایی است که ستاره های بختشون (همون دو ستاره) اون دم دما هستن وهمیشه اسب و سوار یا همون شاهزادهی سوار براسب سفید در ذهنشون است.
اسب وسوار همیشه در صورت فلکی مغز دختر ها قبل از ازدواج است .

3. به انتخاب خودتان ، راجع به یکی از صور فلکی توضیح دهید . افسانه مربوط به آن صورت فلکی نیز بنویسید . 15 نمره)
صور دو بی بی و دو سرباز:
یک روز دو بی بی دل توی جنگل بودن که گم میشن و توی جنگل دو سربار گیشنیز رو میبینن که به اون ها کمک میکنن توی راه بی بی ها یک دل و صد دل عاشق سرباز ها شدن و وقتی که به قص رسیدن این موضوع رو به سرباز ها گفتن وسرباز ها هم از خدا خواسته باهاشون عروسی کردن.
استاد یه چیزی بهم میگه اصلا امتیاز بهم نمی دین


ویرایش شده توسط چوچانگ در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۲ ۲۲:۱۳:۵۵

فراست بیش از هرچیزی، بزرگترین گنج انسان است که وقتی بر سر نهاده شود، هوش و خرد می آورد ...

Only Raven


هیچ چیز غیر ممکن نیست


جادوگران ، ریون ، ارباب=♥♥♥

تصویر کوچک شده



Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۰:۴۲ چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۰

آندرومدا بلک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۸ دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۹:۰۰ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸
از ماست که بر ماست...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 252
آفلاین
بسم المرلین



جلسه اول :


شب نسبتا سردی بود . تمامی دانش آموزان ، لباس گرم پوشیده و با چشم هایی پف کرده ، منتظر استاد ایستاده بودند . پس از گذشت چند دقیقه ، استاد با دستانی پر از راه رسید .
پس از گذاشتن وسایلش بر روی میزی که از قبل آن جا بود ، رو به بچه ها کرد و گفت :
- خب ، سلام . همون طور که احتمالا می دونید اسم من آندرومدا بلکِ و این ترم با درس نجوم و ستاره شناسی در خدمت شما خواهم بود .
اگر به اسم من توجه کرده باشید ، متوجه خواهید شد که نام یکی از صور فلکیه به نام امراه مسلسله (زن در زنجیر) . فکر می کنم متوجه شده باشید که بحث این جلسه صورت های فلکیه .

تمامی دانش آموزان آهی از ته دل کشیدند .

- پروفسور تو رو به مرلین !!
- خواهش میکنم پروفسور !!
- خواهش میکنم این جلسه درس ندید پروفسور !!!!

آندرومدا : از اون جایی که ما 4 جلسه درس بیشتر با هم نداریم برای امتحان نمی رسید !! از من گفتن بود . دیگه تصمیم با خودتونه .

با ادامه اصرار دانش آموزان ، آندرومدا از دادن درس منصرف شد و گفت :
پس تکالیفی که میگم رو برای جلسه بعد انجام بدید . این سوال ها فقط برای اینِ که ببینم سطح کلاستون چقدره .


1. چه تعداد صور فلکی وجود دارد ؟ صور فلکی دور قطبی شمالی را نام ببرید و به اختصار مقداری راجع به آن ها توضیح دهید . (8 نمره )

2."اسب و سوار " به کدام دو ستاره اطلاق می شود و در کدام صورت فلکی اند ؟ ( 7 نمره)

3.
به انتخاب خودتان ، راجع به یکی از صور فلکی توضیح دهید . افسانه مربوط به آن صورت فلکی نیز بنویسید . ( 15 نمره)


Only Raven

هر کسی به اصل خود باز می‌گردد...


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۰:۰۳ پنجشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۰

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
کلاس نجوم و ستاره شناسي با تدریس پروفسور آندرومدا بلک از چهارشنبه 12 بهمن هر هفته


ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۶ ۲۰:۱۳:۱۴
ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۶ ۲۱:۱۱:۰۸

هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۱ دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۹

آگوستوس پایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۱ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۰۴ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 375
آفلاین
جلسه دوم



دانش آموزان همه سر كلاس نشسته بودند و دو به دو، سه به سه با هم پچ پچ می كردند. چميز به تد لوپين رو كرد و گفت:
- شنيدی می گن استاد نجوم رفته مرخصی اضطراری- اجباری!

- اره شنيدم... ولی چيزای ديگه ايم شنيدم!

- مثلا چی؟!

- اينكه تقريبا تمام استادای اين ترممون مرگخوارن!!!


- يعنی می گی پروفسور سينيسترا... پخ پخ شده ديگه... ها!!!


- آره ديگه، از وقتی كه استرجس پادمور مدير شده ظاهرا عبور و مرور مرگخوارا هم آزاد شده!

دنـــــــــــــــــــــــــــــگ... گـــــيش( افكت باز شدن در به طرزی‌ وحشتناك و شكسته شدن دو تلسكوپ)


- اهــــــــــــــــــــــــم... ساكـــــــــــــــــــت!!!
استاد جديد پيچيده در ردایی سياه و آتشين، رو به كلاس ايستاده بود و بچه ها كه از شوك باز شدن در به هم چسبيده بودند، بيشتر به هم فشرده شدند.

يكی از راونكلاو ها سر در گوش كنار دستيش كرد و گفت:
- بهتره كمی خودمون رو جلو استاد شيرين كنيم شايد آخر ترم بدردمون خورد.
و با اين حرف شاخه گلی را با جادو درست كرد و به سمت استاد رفت.

- استاد ورود شما رو خوش آمد می گيم... اِم ..بفرماييد اين شاخه گل تقديم شما!

استاد به سوی شاگرد برگشت و برای چند ثانيه به او و به گل نگاه كرد.
- اسمت و مال كدوم گروهی؟

- راونكلاو و اسمم...

- ده امتياز از راونكلاو كم ميشه! چطور جرات می كنی به من مرگ... اهم... استادت رشوه بدی! برو بشين تا بيشتر كم نكردم!


- خب، مستقيم می رم سر اصل مطلب، اسم من آگوستوس پایِ و معلم جديد شما در اين درس هستم. از اونجایی كه مدرسه با كمبود بودجه مواجه شده، بنابراين تصميم بر اين گرفته شده تا بچه های چند مقطع رو در يك كلاس قرار بدهند... كه اين مسئله شامل كلاس نجوم هم شده!
بسيار خوب، كلاس اوليا بياين اين سمت بشينين و بچه های سال چهارمی هم اينجا... زود باشين تا صبح كه وقت نداريم!
مبحثی رو كه امشب می خواهم درس بدم در مورد سيارات منظومه شمسی است. از اين مبحث هميشه سوالات زيادی در امتحان سمج مطرح ميشه. پس كلاس اوليا خوب گوش بدن تا ياد بگيرند و همچنين يه ياداوری برای كلاس چهارمی ها هم بشه.

منظومه شمسی ما در حدود چند میلیارد سال پیش ، از ابری حاوی گاز و غبار بین ستاره‌ای ، شروع به به وجود امدن نمود. با متراكم شدن اين ذرات و انقباض اون در اثر جاذبه، يك کره متراکم از گاز در مرکز ابر بوجود آمد. همين جاذبه باعث دوران هر چه سریعتر ابر شد. هنگام دوران، مواد موجود در ابر، پهن شده و حلقه ای به وجود آمد که نواحی متراکم مرکزی را در بر گرفتند و بدین ترتیب ، ستاره خورشید شكل گرفت و اعضای کوچکتر منظومه شمسی ( سیارات ، سیارکها و ستاره دنباله دار ) هم بدنبال ان شكل گرفتند.


نه سياره اي كه دور خورشيد مي گردند عبارتند از:



عطارد(تير)، زهره(ناهيد)، زمين، مريخ، مشتري(هرمز يا اورمزد)، زحل(كيوان)، اورانوس، نپتون و پلوتون.البته يك كمربند سياركی (سياره هايي با ابعاد كوچك كه از سنگ و فلز ساخته شده اند) نيز وجود دارند كه بين مريخ و مشتري مي گردند.

ما سيارات را منظومه شمسی را به دو گروه تقسيم می كنيم تا راحتر به بررسی انها بپردازيم.1- سياره هاي داخلي (سياره هايي كه نزديك به خورشيد به دورآن مي گردند) 2- سياره هاي خارجي (سياره هايي كه بدور از خورشيد هستند).

-سياره هاي داخلي عبارتند از: عطارد، زهره، زمين و مريخ. سياره هاي داخلي بيشتر از سنگ وآهن تشكيل شده اند.

- سياره هاي خارجي عبارتند از: مشتري، كيوان يا زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون.
اين سياره ها به جز پلوتون جهان هاي بسيار بزرگي هستند كه با لايه هاي خارجي ضخيم و گازي محاصره شده اند. تقريباً همه جرمشان از هيدروژن و هليوم است. تركيبات آنها بيشتر به خورشيد شبيه است تا به زمين. اگر به زير لايه هاي خارجي گازي و ضخيم آنها دست پيدا كنيم، مي بينيم كه آنها در واقع سياره هاي غول آسايي هستند كه سطح خاكي ندارند. فشارناشي ازجو ضخيمي كه آنها را احاطه كرده، سطح زير جو آنها را به مايع تبديل كرده. هر چند كه ممكن است هسته آنها از سنگ باشد. حلقه هاي تشكيل شده از گرد و غبار، سنگ وتكه هاي يخ نيز دور همه سياره هاي غول آسا را محاصره كرده. حلقه هاي زحل از همه معروف تر است. اما حلقه هاي باريك تري هم مشتري، اورانوس و نپتون را احاطه كرده اند. سياره هاي خارجي تعداد زيادي هم ماه دارند.


- خب، برای اين جلسه تا همينجا كافيه. جلسه بعد به توصيف سياره مشتری می پردازيم. پس از اين حرف پروفسور پای چوبش را تكان داد و تكاليف روی تخته سياه معلق در هوا حك شدند. برای تكليف جلسه آيندتونم به اين سوالات جواب بديد.

- ببخشيد استاد!

- هووم.

- امشب چيزی رصد نمی كنيم؟

- نه، هوا ابريه، چی می خوای رصد كنی!

- ا..اما استاد هوا كه صافه صافه...!!!

- كروشيو... وقتی می گم ابريه، ابريه و وقتی هم می گم صافه، شماهم تاييد كنيد صافه! كسی ديگه سوالی نداره

:no:

و اينگونه جلسه دوم نجوم به پايان رسيد.

-------------------


[b]تكاليف:


1- نام چهار قمر از اقمار مشتری را بنويسيد و توصيف مختصری در حدود چهار سطر، از يكی از اقمار رصد شده و يا خود سياره مشتری، بدهيد؟ ( 10 امتياز)
* فقط توصيف، رل نويسی نكنيد!

2- نيمه شب است و شما خواب آلود مشغول رصد سياره زهره(تير) هستيد. چشمانتان خسته است، برای لحظه ای خواب شما را در بر می گيرد. در ان حالت احساس می كنيد كه در سياره زهره هستيد. مشاهدات خود را در قالب يك رل بنويسيد. ( 20 امتياز)
[b/]

توجه: ( روده درازی نكنيد ها! كه ازتون امتياز كم می كنم!)
توجه 2: امتياز رل با توجه به رعايت اصول اوليه نگارش و غلط املایی و خود سوژه( فضا سازی) داده می شود.


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۲۸ ۱۳:۵۲:۴۸

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۹:۵۳ دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۹

پروفسور سینیستراold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۳۵ پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۹:۴۶ شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 55
آفلاین
امتيازات جلسه اول نجوم و ستاره شناسی



گريفيندور: 8

جميز سيريوس پاتر: 30



هافلپاف: 0

بدون شرح!



راونكلاو:30

آنتونی گلدشتاين: 30
مرلين: 30
ارگ كثيف: 30
مری فريز باود: 30



اسليترين:23

آگوستوس پای: 30
نارسيسا مالفوی: 30
مليندا بوبين: 30


ویرایش شده توسط پروفسور سینیسترا در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۲۸ ۱۰:۰۲:۱۶



-------------------------------

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۹:۳۹ دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۹

پروفسور سینیستراold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۳۵ پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۹:۴۶ شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 55
آفلاین
پاسخ سوال تصويری با توجه به دو شكل زير شماره سه بود.

قبل از اعلام امتيازات اين نكات لازم بود كه عنوان كنم.

* شكل ارسالی از سوی ارگ كثيف مربوط به خوشه M2 يا M3 است.( اين دو خوشه بسيار به هم شيبه هستند.) و ربطی به شكل سوال دو نداشت. البته اين سوال برای جبران گرفتن نمره كم بود، كه خب... شما امتياز كامل رو گرفته بوديد.

مری فريز باود در پانويس خودتون سوالی مطرح كرديد كه جوابش رو همينجا می دم:

سوال شما بجاست، و اين دقيقا همان موضوعی بود كه قصد داشتم در جلسات بعد به ان بپردازم كه متاسفانه بدليل كمبود وقت و كار در دنيای ماگلی قادر به ادامه كلاس نيستم. بنابراين از اين جهت متاسفم. اما بطور خلاصه و مختصر

طبق محاسبات و نظريه های فيزيكدان ها، شما با گذر زمانی ( فرضا سير در زمان گذشته)، باعث پديد امدن يك ضربان در فضا زمان می شويد. ميشه گفت، چيزی شبيه زدن ضربه به سطح اب! اين نوسانات نه تنها در بعد ما، بلكه در بعد پادماده ی ما نيز قابل درك است. حال در اينجا اين سوال مطرح می شود ايا اين كذر زمانی همزمان رخ می دهد يا نه؟ اين سواليست كه دانشمندان همچنان بدنبال ان هستند.


ویرایش شده توسط پروفسور سینیسترا در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۲۸ ۱۰:۰۴:۱۸



-------------------------------

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۱:۰۴ چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۹

مری فریز باود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۴ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۲۹ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵
از زیر عذاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1014
آفلاین
سوال امتیازی:

این سوال رو جدا میفرستم که توی رول مزاحمت ایجاد نکنه.

خوشه پروین معروف به هفت خواهر که تیمهای لیگ ایتالیا نیز به پیوند تصمیم بدین لقب گرفتند.



تصویر کوچک شده


خداحافظی در اوج یا خروج فوج فوج... مسئله این است!


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۰:۳۳ چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۹

مری فریز باود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۴ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۲۹ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵
از زیر عذاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1014
آفلاین
1- با توجه به تصوير زير با نوشتن شماره مشخص شده در زير هر شكل بگوييد كدام شماره مربوط به صورت فلكی ثور (گاو نر) است؟( 5 امتياز)

سوم

شما از روی عصبانيت قرار دوئلی با يكی ديگر از بچه ها (كه از قضا حرفه ای‌ در دوئل است) می گذاريد. اما شما تجربه و اطلاعات كافی در مورد دوئل نداريد. بنابراين برای تمرين و اماده كردن خودتان با يكی از دوستانتان به قسمت خلوتی از ساحل درياچه می رويد كه ناگهان چشمتان به زمان برگردانی می افتد. شما و دوستتان از روی كنجكاوی زمان برگردان را بكار می اندازيد تا شايد بتوانيد اين دوئل را كنسل كنيد. ولی به جای رفتن به 2 ساعت قبل، سر از زمانی در حدود 50 سال* پيش در می آوريد...
با اين اطلاعات ماجرایی در اين زمينه بنويسيد.(25 امتياز)


ساعتها به تندی و دقایق با حرکتی وصف ناپذیر در حال گذشتن بود. اکنون هیچ کس باور نمیکرد که تا دقایقی دیگر بایستی دوئلی بین مری و لرد ولدومورت صورت بگیرد، حتی توهم آن نیز سخت و طاقت فرسا بود.
مری در گوشه ای از ساحل در برابر دریاچه‌ی خروشان ایستاده و حرکت موجودات آبی را مینگریست، هر لحظه که به قرار نزدیکتر میشد خود را برای مرگی آرامتر و بی دغدغه تر آماده میکرد تا حداقل بتواند ذهن خود را از شکنجه هایی که ممکن بود برایش اتفاق بیفتد رهایی بخشد اما این امکان نداشت.

سینیسترا: مری... مری... یه خبر خوش!
مری: چه خبر خوشی؟ هری پاتر تونست لرد رو بکشه؟
سینیسترا: نه باب یه چیز... چیه... این... آهان...
مری: بوقی کنار ساحلیا، فکر کنم اشتباه گرفتی اینجا رو
سینیسترا: ای بابا، خب نمیزاری حرفم رو بزنم که، انگار نه انگار که با لرد باید دوئل کنه فقط داره من رودست میندازه، یه زمان برگردون پیدا کردم.

مری در جا خشک شده بود، هیچ خبری بهتر از این نمیشد، میتوانست جان خود را نجات دهد و یا حتی میتوانست به کودکی های لرد سیاه رفته و او را خودش به قتل برساند قبل از آنکه بتواند سیاهی را در این جهان تثبیت کند.پس به سرعت به طرف سینیسترا رفته و زمان برگدان را از وی گرفت، بند آن را دور گردن خود و او انداخت، اکنون زمان آن بود که عقربه ها را جا به جا کنند، مری دستش را به طرف عقربه گرداند، یک دور... دو دور...


بــــــــــــــــــــــــــــــــــنگ!، ببببببببببنگ!


این صدای طلمسهای دراکو مالفوی بود که از دور روانه آنها میشد گویا او پی به ماجرا برده بود و میخواست جلوی مری و دوستش را بگیرد، مری زمان را برگردانده بود و منتظر گذشت زمان بود که ناگهان یکی از طلسمهایی که به طرفشان می‌آمد به زمان برگدان خود عقربه آن بارها و بارها میچرخید و میچرخید، دستگاه قاطی کرده بود ، دیگر هیچ اثری از دراکو و همراهانش نبود ولی مری نمیتوانست آن را متوقف کند...

لحظاتی بعد عقربه های دستگاه نیز سرعت خود را آهسته و حرکت اطراف مری و سینیسترا کند و کندتر میشد، زمان آن رسیده بود که به اتفاقی که در پیش رویشان بود تن دهند. دستگاه از کار ایستاد و مری اطراف را تماشا کرد، جمعیت بسیاری دور تا دور در یاچه جمع شده بودند و در حال تفریح و سرگری خود بودند ، به طوری که هیچ یک حضور دو غرببه را در کنارشان احساس نکرد.

مری اطراف را خوب بررسی کرد، ناگهان چشمش به تصویری که مینگریست خشک شد، او دامبلدور بود، جوان تر و قبراق تر ، تن مری بر خود لرزید، موقعیت و زمان رادریافته بود...

آنها حداقل به 50 سال قبل آمده بودند...


مری: وای بد بخت شدیم ، الان حتماً لرد سیاه یه نوزاده که هنوز دامبلدور نیاوردتش اینجا!
سینیسترا: مری مثل اینکه یادت رفته، این زمان برگدونه، زمان جلوبر که نیست، ما چطوری برگردیم؟ نگو که باید50 سال اینجا زندگی کنیم!

مری هاج و واج مانده بود، اصلاً به این موضوع فکر هم نکرده بود، ذهنش هنوز گیج و مبهوت بود که ناگهان حضور فردی را به همراه آرامش در کنار خود احساس کرد ، بله !او دامبلدور بود که فقط به قصد آن دو نفر به این قسمت از هاگوارتز آمده بود.

دامبلدور: خب بچه ها من فکر کنم شوکه باشین...
مری: پروفسور... ما...
دامبلدور: هیچ احتیاجی به توضیح نیست، من فکر کنم کسی که از این دستگاه استفاده میکرد باید تنبیه بشه، به اتاق من برین، کسی آنجا هست که میتونه کمکتون کنه...

مری و سینیسترا هنوز نتوانسته بودند صحبتهای او را هضم کنند، یعنی او از کارهای آنها با خبر بود، چه چیز باعث شده بود که بتاند حضور آنها را حس کند. سوالهای بیشماری در ذهن آنها شکل گرفته بود اما آنچه که بیش از پیش اهمیت داشت برگشتن به زمان حال بود که دامبلدور آنها را کمک میکرد، پس بدون درنگ و به سرعت به طرف دفتر مدیر حرکت کردند.

دامبلدور: راستی بچه ها، برای دوئلتون بیاین پیش خود من!

-----------------------------------------


پ.ن : راستی استاد زمان برگدون باید فقط زمانی برگرده عقب که بشه آن زمان رو طی کرد ، چون خودش نمیتونه زمان رو جلو ببره، پس زمان مثل 50 سال اصلاً برای این دستگاه کارایی نداره در حالت واقعی...


خداحافظی در اوج یا خروج فوج فوج... مسئله این است!


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۹:۲۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
تدریس از هفته ی دوم توسط استاد آگوستوس پای

موفق باشید.


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۴ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹

ارگ کثیفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۰ یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۲:۰۶ سه شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۱
از این به بعد...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 105
آفلاین
1- با توجه به تصوير زير با نوشتن شماره مشخص شده در زير هر شكل بگوييد كدام شماره مربوط به صورت فلكی ثور (گاو نر) است؟( 5 امتياز)

گزینه 3 !!!


2- تصويری از خوشه پروين را يا پيدا كنيد و يا بر روی همين شكل مشخص كنيد و ارسال نماييد. [پاسخ به اين سوال دل بخواهی است و امتياز ان جنبه تشويقی دارد] (4 امتياز)


تصویر کوچک شده



_________________________________________________

ارگ غرق در تفکر از پله های مارپیچ پایین میامد ، در فکر تکلیف اخر درس نجوم و ستاره شناسی ، دنباله راهی بود تا این بند از تکلیفش رو هم به خوبی انجام بده ؛ در همین افکار پلید بود که ناگهان یک پسر کلاس هفتمی در حالی که با عجله داشت میگذشت به او بر خورد کرد و هر دو نقش بر زمین شدند.

ارگ : مردک الاغ ، تو مگر چش نداری!؟
پسر کلاس هفتمی : من معزت می خوام اقا ، هواسم نبود عجله داشتم!
ارگ : نه نمی بخشمت ، اصلا امکان نداره ، چون من جن بودم به من تنه زدی تا بیفتم بهم بخندی فکردی شترم!؟
پسر : نه من هیـــــــــــ ... !
ارگ : تو غلط می کنی به من می گی شتر ، مگه من چیم از تو کمتره فقط قدم کوتاه تره تو داری حقوق منو پایمال مکنی ، قاطرم هفت جدئه ابادته شغال!
پسر : من عذر ... !
ارگ از روی زمین میپه و با کله میزنه تو صورت پسر : خب ، دیگه نمی تونم این رفتارتو تحمل کنم امشب باید دوئل کنیم !
پسر : اخه چرا !؟
ارگ : چون باید توی این رول دوئل باشه !
پسر :

تالار ریونکلاو

ارگ با خیال راحت روی مبل لم داده ولی در کنارش بادراد با استرس همچش بالا پایین میپره و به ارگ سیخ میزنه!

بادراد : پسر پاشو یکم تمرین کن چیزی به دوئلت نمونده پسره میزنه شپلختت میکنه !
ارگ : غمت نباشه داداش ، من با یک زمان برگردان میرم به چند ساعت قبل دوئلو کنسلش می کنم!
بادراد : کو زمان برگدانت!؟
ارگ : میاد خودش ، عجله نکن !
بادراد : از کجا !؟ ده دقیقه دیگه دوئلت شروع میشه!
ارگ : توی این رول باید یه زمان برگردان من پیدا کنم !

ناگهان یک پسر کلاس اولی از در تالار وارد میشه به سمت ارگ میاد و یک زمان برگردان به ارگ میده و سریع میره!

ارگ :
بادراد :

ارگ زمان برگردان رو میندازه گردنش و شروع میکنه به چرخوندش ، بعد از شیش دور چرخوندن بلاخره دست نگه میداره و رو به بادراد میگه:

- راسی هر دور یک ساعته !؟ یا نیم ساعت!؟
- حدوداً هر دور ده میلیون سال !

60 میلیون سال قبل


ارگ از لا به لای کپه شاخ و برگ ها بلند میشه و برگ ها رو از دهنش تف می کنه.

- مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا !!!

هودراد دور تا دورش رو نگاه می کنه ولی هیچ کسی رو نمی بینه به جز چهار تا ستون سبز رنگ مقابلش!

- مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا !!!

ارگ دوباره نگاهی به دور و برش میندازه ولی ناگهان می فهمه صدا از کجاست به چهار تا ستون خیره میشه و سرش رو می بره بالا ، بالا ، بالاتر ،کوپس، از پشت می افته و بلاخره موفق به دیدن چهره دایناسور میشه!

- عه ... شما بودی ما ما می کردی!؟ چه جالب نمیدونستم دایناسورا صدای گاو در میاوردن ، خب دیگه... خداوندان مارا قرین رحمت خیش قرار بده ، الهی امین !


arAm EsSa







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.