هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۵۹ پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳

لیلی لونا پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۶ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲:۲۸ سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 13
آفلاین
نام: لیلی لونا پاتر

شخصیت: لجباز ، اهل کل کلِ! ، به این سادگیا از حرف خودش نمیگذره ، اگه دلخور شه سعی میکنه نشون نده و فاصله میگیره ، شدیدا مغروره طوریکه که براش سنگین تموم میشه اگه شخصیتش خرد شه ، احساساتیه ولی بروز نمیده ، زورش زیاده چون باید به عنوان دخترِ هری پاترِ مشهور جلوی بعضی هم گروهیاش وایسه! ، از هر چیز مرموزی خوشش میاد به شدت و خیال پردازه.

جنسیت: دختر

سن: 15

ظاهر: موهای بلند و قرمز ، چشمای قهوه ای ، چشماش برق شیطنت دارن و اگه بهشون دقت کنی عمیقن! ، معمولا موهاشو با یه کشِ سبز دُم اسبی میبنده ، قدش نسبتا کوتاهه

خون: پاتر!

پاترونوس: شیر

چوب دستی: چوب سرو که وسطش موی اسب تک شاخه

گروه: اسلایترین

جارو: جاروهای آلبوس بهش میرسن! :|

حیوون خونگی: اژدها دوس داره ولی خب نگهداریش سخته! :D

پیشینه : دختر هری و جینی پاتر ، بچه گیشو تو زمین کوویدیچ گذرونده و عاشق این بازیه ، همیشه جاروی جیمز یا آلبوسُ کش میره ، یه مدت یه دوست خیالی مشنگ داشت ، با همه ی دور و بریاش جور میشد و راحت بود.

تأیید شد.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۵ ۹:۵۱:۳۴
دلیل ویرایش: تأیید


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۴۱ پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳

ویکتوریا ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۷ سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۰:۳۷ دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵
از ت نمیگذرم!! هیچ وقت!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 59
آفلاین
نام: ویکتوار ویزلی

شخصیت: مهربون, مغرور و یه دنده, به خاطر رگ پریزادیش معمولا کسی نمی تونه بهش نه بگه, لجباز , کاریو که باید انجام بده انجام می ده , عاشق خیال پردازی , وقتی تصمیمی می گیره ازش مطمئنه, دیر صمیمی میشه ولی دوستاش براش مهم تر از زندگی ان, اسیب پذیر, یه ارامش ذاتی داره که خیلی کم به خشم منجر میشه ولی خشمش چیزی نیس که کسی دوس داشته باشه ببینه!

حنسیت: دختر

سن: 16

ویژگی های ظاهری: بلوند, ظریف و ریزه میزه, چشماش عسلی ان ولی خب اگه خشم پریزادیش رو بشه یا وقتایی که احساساتش زبونه بکشه چشماش ابی میشن, نگاه گیرا, تونگاه اول به خاطر نوع ایستادن یا حالت نگاهش خجالتی به نظر میاد.

خون: ویزلیه دیگه!

پاترونوس: دلفین

گروه: گریفیندور

چوبدستی: از چوب بلوط با ریسه ی قلب اژدها

جارو: ویکی و جارو؟؟ ویکی فقط تفننی کویدیچ بازی میکنه! اونم معمولا از تدی جارو قرض می گیره!

حیوان خونگی: یه جغد کوچیک بند انگشتی به اسم پوتی !

پیشینه: ویکی (دختر بیل ویزلی و فلور دلاکور) از بچگی به خاطر این که تنها بلوند بین دخترای ویزلیا بود یه کم احساس دور بودن از جمعو داشت ولی با این حال عزیز مادربزرگش بود. تا قبل از این که تدی بره مدرسه, یعنی یه سال قبل از رفتن ویکی, تدی و ویکی دوستای خوبی بودن اما ازون موقع به بعد رابطشون تبدیل به کل کل شد و این موضوع با رفتن ویکی به مدرسه بیشتر شد. تا این که سال پنجم با هم صمیمی شدن اما این موضوع تا وقتی که جیمز مچشونو تو ایستگاه کیگنزکراس گرفت مسکوت موند. جدا ازین موضوعات ویکی به عنوان فردی که میشه روش حساب کرد بین بچه ها معروفه و بچه ها واسه حل مشکلاتشون معمولا با ویکی دردودل میکنن.

تأیید شد.
به ایفای نقش خوش اومدی.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۵ ۹:۴۹:۰۱
دلیل ویرایش: تأیید


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۵۹ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳

ایگنوتیوس پورال


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۵ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۳
از ته قلبم بهت میگم : دوست دارم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 52
آفلاین
نام:ایگنوتیوس پورال

گروه:هافلپاف

جنسیت:مرد

سن :15

خون:اصیل زاده

پاترونس:تک شاخ

نوع چوب جادو: موی تک شاخ،ریسه قلب اژدها،چوب بلوط،پای ققنوس ،مناسب برای دویل.35سانتی متر

نوع چوب جارو :تک شاخ آتشین

حیوان خانگی :عقاب طلایی

ویژگی ظاهری واخلاقی:قد : متوسط ، مو : مشکی کوتاه.رنگ چشم:آبی
صبر زیاد ، با آرامش و ضد خشونت و بخشایشگر ، آروم و خوب ، خوش اخلاق

داستان زندگی :

هوا تاریک و مه بود... من به همراه برادرانم کدمیوس و آنتیوس در راه رفتن به شهر دیگر بودیم که روبرومون رودی عمیق سبز شد . از آنجایی که هر کدام از ما، در جادوگری مهارت های حرفه ای داشتیم، تصمیم گرفتیم شد که پلی را بر بالای این رود عمیق بسازیم که در نهایت بتوانیم از آن عبور کنیم. همه چیز خوب پیش می رفت و ما توانستیم پلی را بنا کنیم، اما زمانی که می خواستیم از آن عبور کنیم ناگهان مرگ در جلوی چشمانمان حاضر شد و راه ما را بست. خیلی شوکه شده بودیم و فکر میک ردیم که مرگ با ما چه کار دارد .
همه چیز خیلی سریع پیش می رفت، به این باور رسیده بودیم که دیگر زمان وداع ما با دنیای جادوگران به پایان رسیده است اما در کمال ناباوری دیدیم که مرگ نه تنها قصد گرفتن جان ما را ندارد، بلکه ما را برای اینکه توانسته بودیم او را فریب دهیم تحسین می کند و از ما می خواهد که هر کدام در برابرش آرزویی کنیم تا او برای ما برآورده کند. بردار ارشدم آنتیوس ، ابر چوب دستی را از مرگ خواست ، چوب دستی که در جان مانند او نباشد و قوی ترین باشد . مرگ سریعا خواسته او را براورده کرد و او برگشت و رفت سراغ انتقام از دشمنانش.
برادر دومم از مرگ سنگی را خواست که مردگان را زنده کند . مرگ خواسته او را نیز بر آورده کرد و او رفت و دختری را که دوست داشت را زنده کرد و ... .
و من ایگنوتیوس از مرگ شنلی ناپدید کننده خواستم تا بتوانم از دست مرگ مخفی شوم و مرگ از شنل خودش برید و به من داد و به راهم ادامه دادم و برای همیشه از دست مرگ پنهان شدم .

تأیید شد.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۵ ۹:۴۵:۲۵

I close my eyes, only for a moment and the moment's gone
All my dreams pass before my eyes in curiosity
Just a drop of water in an endless sea
All we do crumbles to the ground, though we refuse to see
Don't hang on, nothing lasts forever but the earth and sky
It slips away and all your money won't another minute buy
Dust in the wind
All we are is dust in the wind
Everything is dust in the wind



تصویر کوچک شده



تصویر کوچک شده






پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۲۸ سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۳

ایگنوتیوس پورال


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۵ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۳
از ته قلبم بهت میگم : دوست دارم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 52
آفلاین
نام:ایگنوتیوس پورال

گروه:هافلپاف

جنسیت:مرد

سن :15

خون:اصیل زاده

پاترونس:تک شاخ

نوع چوب جادو: موی تک شاخ،ریسه قلب اژدها،چوب بلوط،پای ققنوس ،مناسب برای دویل.35سانتی متر

نوع چوب جارو :تک شاخ آتشین

حیوان خانگی :عقاب طلایی

ویژگی ظاهری واخلاقی:قد : متوسط ، مو : مشکی کوتاه.رنگ چشم:آبی
صبر زیاد ، با آرامش و ضد خشونت و بخشایشگر ، آروم و خوب
داستان زندگی :
هوا تاریک و مه بود... من به همراه برادرانم کدمیوس و آنتیوس در راه رفتن به شهر دیگر بودیم که روبرومون رودی عمیق سبز شد . از آنجایی که هر کدام از ما، در جادوگری مهارت های حرفه ای داشتیم، تصمیم گرفتیم شد که پلی را بر بالای این رود عمیق بسازیم که در نهایت بتوانیم از آن عبور کنیم. همه چیز خوب پیش می رفت و ما توانستیم پلی را بنا کنیم، اما زمانی که می خواستیم از آن عبور کنیم ناگهان مرگ در جلوی چشمانمان حاضر شد و راه ما را بست. خیلی شوکه شده بودیم و فکر میک ردیم که مرگ با ما چه کار دارد .
همه چیز خیلی سریع پیش می رفت، به این باور رسیده بودیم که دیگر زمان وداع ما با دنیای جادوگران به پایان رسیده است اما در کمال ناباوری دیدیم که مرگ نه تنها قصد گرفتن جان ما را ندارد، بلکه ما را برای اینکه توانسته بودیم او را فریب دهیم تحسین می کند و از ما می خواهد که هر کدام در برابرش آرزویی کنیم تا او برای ما برآورده کند. بردار ارشدم آنتیوس ، ابر چوب دستی را از مرگ خواست ، چوب دستی که در جان مانند او نباشد و قوی ترین باشد . مرگ سریعا خواسته او را براورده کرد و او برگشت و رفت سراغ انتقام از دشمنانش.
برادر دومم از مرگ سنگی را خواست که مردگان را زنده کند . مرگ خواسته او را نیز بر آورده کرد و او رفت و دختری را که دوست داشت را زنده کرد و ... .
و من ایگنوتیوس از مرگ شنلی ناپدید کننده خواستم تا بتوانم از دست مرگ مخفی شوم و مرگ از شنل خودش برید و به من داد و به راهم ادامه دادم و برای همیشه از دست مرگ پنهان شدم .

دوست عزیز شما اول باید در تاپیک کلاه گروهبندی پست بزنی تا گروهبندی بشی.
موفق باشی.
تأیید نشد.


ویرایش شده توسط kasra.potter.magic در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۳ ۲۲:۳۶:۵۳
ویرایش شده توسط kasra.potter.magic در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۳ ۲۲:۳۸:۴۵
دلیل ویرایش: قبلیش نوشته ها رنگی و زشت بود واسه همین گفتم مثل بقیه کنم بهتره
ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۳ ۲۳:۲۵:۱۰
دلیل ویرایش: پاسخ

I close my eyes, only for a moment and the moment's gone
All my dreams pass before my eyes in curiosity
Just a drop of water in an endless sea
All we do crumbles to the ground, though we refuse to see
Don't hang on, nothing lasts forever but the earth and sky
It slips away and all your money won't another minute buy
Dust in the wind
All we are is dust in the wind
Everything is dust in the wind



تصویر کوچک شده



تصویر کوچک شده






پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۲۸ دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳

آنتونی گلدشتاینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۴ چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۳ شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 27
آفلاین
نام:آنتونی
نام خانوادگی:گلدشتاین
جنسیت:مرد
سال تولد:1980
سن:34
مو:طلایی و بور
رنگ چشم:آبی
خون:خالص
چوب دستی:چوب بلوط و دو شاخ موی دم تک شاخ
جارو:نیمبوس 1600
خانواده:گلدشتاین
گروه:ریونکلاو
عضو ارتش:آلبوس دامبلدور
آنتونی هم سن و سال هری پاتر است بهترین دوستان او مایکل گوشه و ترنس بوت هستند او یکی از ارشد ها و ناظران راونکلاو است که اولین بار در قسمت هری پاتر و محفل ققنوس ظاهر شد یعنی زمانی که هری پاتر درحال سوار شدن به قطار بودن که مالفوی و دوستانش برای به دام انداختن هری پاتر کمین کرده بودن که او هری پاتر را نجات داد و به هری خبر داد.

تأیید شد.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۲ ۱۵:۵۴:۲۷
دلیل ویرایش: تأیید

آنتونی گلدشتاین ریونکلاوی


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳

آنتونی گلدشتاینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۴ چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۳ شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 27
آفلاین
چون اطلاعات کافی از جادوگران باقیمانده ریونکلاو هیچ جا نبود من از خودم نوشتم
نام:هری
نام خانوادگی:گلدشتاین
گروه:ریونکلاو
رنگ مو:قهوه ای روشن
رنگ چشم:آبی
جارو:نیمبوس 2000
سن:18سال
چوبدستی:یه چوب بلوط با مو اسب تکشاخ و قلب اژدها بخاطر دو مغزه بودنش یه نوع ابر چوبدستیه به خاطر همین لرد هم دنبالشه
ویژگی اخلاقی:مهربان احساساتی و باهوش
هری با پدرش و مادرش یعنی جک گلدشتاین و هرمیون گلدشتاین زندگی میکرد که که یه روزی که هاگوارتز بود آلبوس دامبلدور کنارش کشید و خبر مرگ مادرش به دست لرد سیاه زمانی که پدرش خرید بوده رو بهش داد هری داد میزد و گریه میکرد آلبوس وقتی افسردگی هری رو دید پدرش جک گلدشتاین رو تو هاگوارتز مشغول کرد.
هری دوست نزدیک و طرفدار باوفای هری پاتر است اون همیشه کنار هری بوده و دوبار نزدیک بوده کشته شه ولی با چوب دستیش لرد رو زد و از اون روز به بعد لرد با اون دشمنه اون یکی از باهوشای ریونکلاو است

دوست عزیز این شخصیتی که شما برداشتید در داستان هری پاتر نبوده. اگه میخواید شخصیت ساختگی بردارید، باید اولاً یه معرفی شخصیت کامل و جامع بنویسید و بعد از اون 2 ماه به صورت مشروط وارد ایفا بشید و شخصیت خودتون رو به بقیه بشناسونید.

راه دیگه اینه که می تونید از لیست شخصیت های ایفای نقش یه شخصیت انتخاب کنید و یه معرفی انجام بدید.

تأیید نشد.
موفق باشید.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۲ ۱۰:۲۵:۰۴

آنتونی گلدشتاین ریونکلاوی


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۰۶ شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳

نویل لانگ باتم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۶ دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۵۳ دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۳
از همه جوگیر ترم !!! اینو میدونم !!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 83
آفلاین
نام : نویل لانگ باتم
گروه : گریفیندور
خون : اصیل
نوع چوب جادو :از جنس درخت مو با مغز ریسه ی قلب اژدها 22 سانتی متر مناسب برای افسون
نوع چوب جارو : آذرخش( که توی انبار خاک میخوره )
رنگ مو و چشم : هردو قهوه ای تیره ( موهاش روشن تره )
خصوصیات : فردی بلند قد ، دست و پا چلفتی که فقط در درس گیاهشناسی نمره میگیره ، مهربان با قدرت سخنرانی بالا
شغل : استاد گیاهشناسی هاگوارتز
فرزند آلیس و فرانک لانگ باتم
همسر : هانا آبوت
حیوان خانگی : وزغ
داستان زندگی : پدر و مادرم به علت فشار زیاد طلسم شکنجه گر در سنت مانگو بستری هستند و من به این دلیل با مادر بزرگم زندگی میکنم .
سال اول ، دوم ، سوم و چهارم را بی دردسر گذراندم ولی در سال پنجم عضو گروه آد شدم هرچند پیشرفت چندانی نداشتم ولی با اجرای افسون خلع سلاح همه را متعجب کردم و با استعداد کمی که داشتم همراه با هری به وزارت خانه رفتم و گوی پیشگویی را شکستم .
سال ششم هم بی دردسر بود . در سال هفتم ناگینی مار ولدمورت را با شمشیر گودریک گریفیندور کشتم و حالا بعد از 19 سال استاد گیاهشناسی هستم .

تأیید شد.
خوش اومدی.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۰ ۲۳:۲۶:۰۷

شاید وجودم به خیلی ها ارامش نده . . .
ولی همین که حضورم حرص خیلی هارو در میاره . . .
بهم انگیزه خیلی بالایی میده . . .


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۵۳ شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳

ملیندا بوبین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۳ شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۰۹ دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 54
آفلاین
نام:ملیندابویین

گروه:هافل پاف

جنسیت:زن

خون:اصیل

پاترونس:ببر

نوع چوب جادو:چوب درخت بلوط،باریسه قلب اژدها،مناسب برای دوعل.32سانتی متر

نوع چوب جارو:گلوله آتشین

ویژگی ظاهری واخلاقی:قدمتوسط، موهای مشکی بلند.رنگ چشم:سیاه.
سریع عصبانی میشه سریع ناراحت میشه بعدبه زودی هم خوب میشه

داستان زندگی:ملیندااول دختربسیار شادابی بودوهمیشه لبخندمیزد.یه برادر داشت که اونوخیلی دوست داشت وبه همراه پدرومادرش توجنگ مرد.ملیندا ازاون به بعدهمیشه مشکی پوشیدو عاشق جادوی سیاه بود.خیلی کم لبخند میزدودوست داشت یه مرگ خوار باشهو انتقامش روازکسایی که مادرپدرشو کشتن بگیره.حالااون تولندن خونه ی مارسیا بویین پیش خالش زندگی میکنه که خالشم عاشق جادوی سیاهه.

این خیلی بهتر شد.
خوش اومدی.
تأیید شد.



ویرایش شده توسط کتی* در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۰ ۱۵:۱۲:۵۴
ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۰ ۲۳:۲۶:۴۲


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۴۴ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳

محفل ققنوس

یوآن آبرکرومبی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۸ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
امروز ۱۰:۵۶:۴۴
از اکسیژن به دی‌اکسید کربن!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 436
آفلاین
نام: يوآن آبركومبى
جنسيت: مذكر
سن: 17
گروه: گريفيندور
نژاد: اصيل زاده
پاترونوس: روباه
چوبدستي: 27 اينچ - چوب درخت آلبالو و ريسه قلب اژدها

خصوصيات ظاهري: چهره اي گرد و كك مكي، موهاي نارنجي مايل به قهوه اي، بيني عقابي و چشماني آبي!

خصوصيات اخلاقي: يوآن آبركومبى يكي از دانش آموزان گريفيندور ميباشد. او زماني كه هري سال پنجمي بود وارد هاگوارتز شد. با اينكه باهوش است اما به درس علاقه ي چنداني ندارد و باهوشي اش را صرف كارهاي ديگري ميكند. بسيار شوخ طبع است. كارهايش را اغلب بصورت فردي انجام ميدهد اما اين بدان معنا نيست كه از بودن با ديگران پرهيز ميكند. از فضولي خوشش مي آيد و معمولا در كارهاي ديگران دخالت ميكند. اما برخلاف اينها از جاه طلبي بسيار متنفر ميباشد. چشم ديدن اسلايتريني ها را ندارد. به سختي تسليم ميشود. وقتي كاري را با موفقيت به اتمام ميرساند، بشكني ميزند و اين يعني: تمام!

علاقه مندي ها: عاشق پيانو، روباه، رنگ نارنجي و از همه مهمتر حل كردن معماهاي پيچيده!

مهارت ها: او پيانيست بي نظيري است. همچنين در نقاشي مهارت فوق العاده اي دارد!
-------
شناسه ى قبلى

تأیید شد.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۹ ۱۱:۰۷:۰۶

If you smell what THE RASOO is cooking!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۹:۳۲ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳

ملیندا بوبین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۳ شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۰۹ دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 54
آفلاین
نام:ملیندا بویین

جنسیت:دختر

خون:اصیل


گروه.هافل پاف


ویژگی ظاهری:موهای طلایی وچشم های قهوه ای


ویژگی اخلاقی:خیلی کم عصبانی میشه ولی عصبانی بشه کسی رونمیشناسه.عاشق جادوی سیاه


خانواده:پدرومادرش دراثرزلزله مردن وفقط یه خاله داره که خیلی مهربونه وپیش اون زندگی میکنه


چوب :ازچوب درخت فندق مغزریسه اژدهامناسب برای دویل اندازه 30سانتی متر


نوع چوب جارو:گلوله آتشین

دوست عزیز خیلی توضیحات کمی دادی.
بیشتر شخصیت خودت رو توصیف کن.
تأیید نشد.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۹ ۹:۴۸:۵۴
دلیل ویرایش: پاسخ







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.