باشد که الف دال پیروز باشدویلهلمنا چندین و چندبار تکرار کرد. هیچ وقت چنین اتفاقی نیفتاده بود، یعنی کسی تو بود؟ آیا کسی به الف دال خیانت کرده بود؟
درحالی که به راه افتاد تا دوباره سعی کند سپتیما گفت: بزار من هم یه امتحانی بکنم
ویلهلمنا کنار رفت و راه را برای سپتیما باز کرد. سپتیما سعی کرد:
یه جایی رو نیاز دارم برای یه جلسه مخفی
یه جایی رو نیاز دارم برای یه جلسه الف دال!!ویل نیز به همین ترتیب و با کلمات متفاوت سعی کرد اتاق را راضی کند اما انجام نمی شد. اتاق با آن ها لج کرده بود و در خود را حاضر نمی کرد.
در این حین زنوفیلیوس رسید:
-چی شده، چرا نمیرید تو؟
- در باز نمیشه. هرکاری میکنیم ظاهر نمیشه.
- همتون امتحان کردید؟
- آره
- خب چی خواستید؟
-
معلومه دیگه بوقی، یه جایی برای جلسه مخفی
- خب پس.... اممم بهترین راه اینه که یه چیز دیگه بخوایم. برید کنار
زنوف شروع به قدم زدن کرد
یه جایی رو نیاز دارم برای یه جلسه مخفیهیچ...
زنوف دوباره شروع کرد:
جایی برای دیدن تلویزیون ماگلی بهم بدهدری ظاهر شد
ملت:
ویلهلمنا دستش رو روی دستگیره گذاشت و قصد ورود کرد
- هوووی کجا میری من که درخواست محلی برای جلسه نکردم
- پس درخواست چی کردی؟
- هان چی؟
- گفتم درخواست چی کردی؟ طفره نرو بگو ببینم
- خصوصیه به شما چه اصلا.
- زنوف تو که قضیه رو پیچوندی و ما هم نفهمیدیم این قضیه درخواست چی بود، اما من فکرتو خوندم. بگم؟ بگم؟
- اه، نخیر نگو. بوقی من میگم این اتاق همه چی رو احتمالا به همه ی ما نشون میده به جز جایی برای جلسه الف دال. احتمالا یه جوری یه کسی این در رو از بین برده یا طوری قفل کرده که خودش فقط بتونه وارد بشه.
- خب یه راست بگو طرف شده رازدار اتاق شده راز دیگه اه.
- اصلا تو چی میگی ؟
ویلهلمنا: چی گفتی؟
- هیچی بیخیالش اصلا. خب بنظرم ما باید تمام اعضای الف دال رو صدا کنیم و سعی کنیم چیز بکنیم!!!!
- چیز بکنیم؟
- آره دیگه، معماست!!! خب بوقی من چمیدونم باید چیکار بکنیم باید لابد تفکر کنیم دیگه. آره باید سعی کنیم تفکر کنیم
لحظاتی بعد جلوی درب اتاق ضروریاتتمام اعضای الف دال با همهمه ای فوق العاده پر سر و صدا مشغول سعی در تفکر بودن و زنوف و ویلهلمنا هم سعی می کردن بهشون حالی کنن که یکم متفرق بشن که لو نرن البته بعد از چند دقیقه وقتی نزدیک بود زیر دست و پا له بشن بیخیال شدن و به جمع متفکر پیوستن
در جایی مجهول،دو فرد مجهول- اون اتاق لعنتی رو راز کردی؟
- بله قربان. و خودمم راز دارش هستم
- باشه، پس همین الان راز رو دربرابرم افشا کن
- من افشا میکنم اتاق مخفی جلسات الف دال در درون اتاق ضروریات را برای .....
ویرایش شده توسط زنوفيليوس لاوگود در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۲۳ ۱۵:۵۱:۲۸
ویرایش شده توسط زنوفيليوس لاوگود در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۲۳ ۱۵:۵۴:۴۳