یک مورد ایراد نگارشی در متن را با ذکر دلیل غلط بودن بنویسید. ( 4 نمره )
مرلین بلند شد و ایستاد
- بله، درست حدس زدید! اولین جادوگری که وجود داشت و اولین انسانی که پا بر روی زمین گذاشت، من بودم.
بعد از ایستاد، ما نیازمند یکی از علامت های نگارشی هستیم چرا که جمله تمام شده است. برای مثال:
ایستاد:
ایستاد.
و یا حتی ایستاد؛
در یک پاراگراف ( حداکثر 5 سطر) اولین بارش باران را توصیف کنید. ( 5 نمره)
در یک رول کوتاه ( حداکثر 8 سطر) اولین مکالمه صورت گرفته توسط بشر را بنویسید. ( 8 نمره)
مرلین تا چه زمانی زنده خواهد بود؟ (4 نمره)
اول مرغ بوجود آمد یا تخم مرغ؟ ( 4 نمره)
یک نامه رسمی - اداری به بارگاه ملکوتی بنویسید و در آن تقاضا کنید تا دسترسی جادویی شما افزایش یابد. ( در داخل کد نقل قول قرار دهید.) ( 3 نمره)
بسمه مرلین کبیر!
با سلام!
همانگونه که میدانیم، دنیا در خدمت دانش و هوش فراست است. هیچ توانایی دیگر بدون توانایی فکر کردن و فراست به کار بشریت نمی آید. بنابراین اینجانب، روونا ریونکلا، موسس گروهِ باهوشان و با فراستان هاگوارتز درخواست ارتقای قدرت و دسترسی های جادویی خویشتن را دارم تا بتوانم بشریت را در پیشرفت روز افزون یاری کنم!
با تشکر.
روونا ریونکلا.
دهم جولای سال دوهزار و پانزده میلادی.
چه مباحثی را برای جلسات آینده پیشنهاد می کنید؟ (2 نمره)
پیامبر ِ کهن. اشاره ای به تخته سیاه کرد و مجسمه هایی با چهره های متفاوت بر روی آن نقش بست. در زیر هر کدام اسمی نوشته شده بود که نشان دهنده ی هویت آن مجسمه بود.
مرلینا ای که وجود پروجودم ز وجود پر وجودت به وجود آمده است...ای که جادو از توست و تو از جادو...مرا یاری ده تا بتوانم طلسم های بیشتر ی را فرا گیرم و ماگل ها را ریشه کن کنم و از بندگان حقیقی و درستکارت باشم...به امید سیاهی هرچه بیشتر!
دوست دار شما،بلک کت
وارد کلاس شد، دانش آموزان همگی با نگاه های حاکی از تعجب او را دنبال می کردند. هیچکدام تا به حال پیامبری را از نزدیک ندیده بود،
به نام هرکسی که جهان دستشه
با سلام.چطوری بارگاه؟ خانواده خوبن؟ حوریا خوبن؟ اون جونور کوچولو که امروز آفریده شد خوبه؟ خب خداروشکر. میدونم نباید با بارگاه اینطوری حرف بزنم ولی عاقا چه وعضشه؟ یه لوموس نمیشه اجرا کرد! این دسترسی مارو بدین بریم هزار تا کار داریم.ای بارگاه قدر قدرت! ای صاحب الشوکتا! ای صاحب الجهانا! ای فلان الفلانا! من از شما عاجزانه و درمانده، درخواست دارم دسترسی جادویی مرا افزایش دهید، باشد که باری از دوش خلق شما بردارم.
عاجز و درمانده شما!
عاجز و درمانده پاتر! :|
به نام مرلین
با سلام خدمت اپراتور بارگاه ملکوتی! لطفا پیام اینجانب را به دست مبارک مرلین کبیر رسانده و طی آن،از ایشان درخواست افزایش دسترسی بنده به پنل مدیریت جادویی را بکنید! لطفا امکان بلاک و ویرایش پست پس از گذشت 24 ساعت نیز در آن لحاظ شده باشد.با تشکر
روبیوس هاگرید
مرلین بلند شد و ایستاد
- بله، درست حدس زدید! اولین جادوگری که وجود داشت و اولین انسانی که پا بر روی زمین گذاشت، من بودم. در ابتدای آفرینش این جهان، جادو در تک تک ذرات این عالم تجلی داشت. همه چیز با نیروی جادو در حرکت بود و با همان نیرو، از حرکت باز می ایستاد. اولین شهاب سنگی که به زمین خورد، به دلیل از دست دادن نیروی جادویی اش بود و اولین فوران آتشفشان، به این دلیل بود که آن کوه، نیروی جادویی نهفته در خودش را پیدا کرده و دنبال راهی برای ابراز آن می گشت.
بارگاه ملکوتیا!
درود!
بارگاها، نمیدانی چقدر آتش چیز خوبی است. البته میدانی، خودت آفریدی خب. لکن تا به حال فندک سنگی به دست گرفته ای؟ نگرفته ای دیگر. تا به حال توسط صد و پنجاه و سه نفر مشنگ در معیت سگ ها و گربه هایشان آتش گرفته ای؟ نگرفته ای دیگر. تا به حال از عشق در یک نگاه گر گرفته ای؟ نگرفته ای دیگر! سی همین است که میگویم نمیدانی چقدر آتش چیز خوبی است. هر چند خودت آفریدی خب.
ملکوتیا! من آتش دوست دارم. شعله و نور نارنجی اش چشم هایم را ستاره ای می کند. من دوست دارم هی بتوانم آتش بگیرم. من می میرم برای اینکه بتوانم با یک بشکن شعله اجاق گاز را روشن کنم. من جانم را می دهم که خودم اجاق گاز باشم اصلا! لکن محدودیت های تعبیه شده در این نسخه از من کفاف این کارها را نمی دهد...منتها الیه قدرت جادویی ام آن است که از نوک چوبدستی ام استفاده کنم؛ تازه آن هم هی می سوزد و بوی چوبدستی سوخته و ریسه اژدهای پخته همه جا را بر می دارد.
گادا! راهی دارد که بتوانی مرا به آتش مجهز کنی؟ مثلا اگر با خشم به چیزی نگاه کنم آتش زنم بر جانش، یا اگر هیجان بر من مستولی شود شعله ور شوم؟ یا لااقل بتوانم با بشکن چراغی بیفروزم؟ یا دیگر ته تهش اجاقی باشم گرما بخش زندگی ها؟
زیاده عرضی نیست، باز روی پیشنهادم تاملی کن. سپاس و قربانی به درگاهت.
مرلین بلند شد و ایستاد
سلام بر مرلین قدر قدرت، تک پیامبر یگانهی جادوگران و ساحرگان و فشفشگان و ارواح و حیوانات جادویی!
مرلینا! در این بیحالی ما را حالی ده! گویند که برترین سعادت رسیدن به شماست آن هم در حالی که هم شما از ما راضی هستید و هم ما از شما! شما خود جادو هستید. از آنجایی که من الان نمیتوانم به شما برسم، میخواهم با افزایش قدرتجادوییم بیشتر به سعادت خویش نزدیک شوم زیرا که شما خودِ جادو هستید و نزدیکی به جادو یعنی نزدیکی به شما و بارگاه ملکوتیتان!
پیشاپیش از لطف و مرحمت شما بابت پذیرش درخواست این بندهی حقیر سپاسگزارم.
1- یک مورد ایراد نگارشی در متن را با ذکر دلیل غلط بودن بنویسید. ( فقط یک مورد، اگر بیشتر از یک مورد اشاره کنید، امتیاز سوال را به کلی از دست خواهید داد.) (ایراد نگارشی میتواند شامل رعایت نکردن فاصله و یا صحیح نبودن علامت نگارشی، نا هماهنگی افعال، غیر یکسان نویسی کلمات و ... باشد.) (جواب درست موجود است!) ( 4 نمره)
مرلین به صندلی اش بازگشت. ورقه هایی را از غیب، ظاهر کرد و بین دانش آموزان تقسیم کرد.
2- در یک پاراگراف ( حداکثر 5 سطر) اولین بارش باران را توصیف کنید. ( 5 نمره)
3- در یک رول کوتاه ( حداکثر 8 سطر) اولین مکالمه صورت گرفته توسط بشر را بنویسید. ( 8 نمره)
4- مرلین تا چه زمانی زنده خواهد بود؟ (4 نمره)
5- اول مرغ بوجود آمد یا تخم مرغ؟ ( 4 نمره)
6- یک نامه رسمی - اداری به بارگاه ملکوتی بنویسید و در آن تقاضا کنید تا دسترسی جادویی شما افزایش یابد. ( در داخل کد نقل قول قرار دهید.) ( 3 نمره)
به نام تسمه تایم
با سلام و درود خدمت حضور مقدس و وجود شریف جناب مرلین ستان اسپاون (مرلین تخم شیطان)
اینجانب، مایکل کرنر، از اعضای تالار ریونکلا می باشم. مواردی هست که باید به سمع حضورتان برسانم، منتها به دلیل بیماری گسستگی موضعی سلول های تحتانی توانایی حضور نداشته و نامه می فرستم. از قضا نام تالار ما به نام "راونکلا" ثبت شده، اما اینجانب به دلیل درست کردن اوضاع خواستار تغییر نام تالار به "ریونکلا" را دارم که تلفظ صحیح این نام است. مورد بعدی این است که اینجانب توانایی جادویی برای در آغوش کشیدن و همینطور، ظاهر کردن شکلات را ندارم و این قضایا باعث بلایا و مصیبت هایی شده اند که بنده را عذاب می دهند. بزگواری فرموده، دسترسی جادویی ما را بیشتر کنید.
نمک در نمکدان شوری ندارد
دل من طاقت دوری ندارد
مایکل کرنر
امضا:
7- چه مباحثی را برای جلسات آینده پیشنهاد می کنید؟ (2 نمره)
پیامبر ِ کهن. اشاره ای به تخته سیاه کرد و مجسمه هایی با چهره های متفاوت بر روی آن نقش بست.
بهــ نام آنکه مرلین و مورگانا را خلق کرد...
بارگاه ملکوتی،نمیدانم با چه جرئتی نامه نوشتم تا درخواستم را بگویم.
اینجانب،این ساحره ی ناچیز درگاه، از شما تقاضا دارد که اگر او را لایق میدانید، میزان قدرت جادویی من را افزایش دهید.
ما پیمان می بندیم که آن را در راستای رسیدن به اهداف گرانبها صرف کنیم.با تشکر
سوزان بونز
پیامبر ِ کهن. اشاره ای به تخته سیاه کرد و مجسمه هایی با چهره های متفاوت بر روی آن نقش بست.
بسمه المرلین
1394/4/11تقاضای افزایش قدرت جادویی
بارگاه ملکوتی محترم
با عرض سلام و احترام
اینجانب رونالد ویزلی فرزند ارتور ویزلی و اخرین فرزند پسر خاندان ویزلی از شما درخواست میکنم در صورت امکان بر قدرت جادویی بنده بیفزایید تا بتوانم در مقابل دشمنان ایستاده و حقوق مردم مظلوم را بگیرم.
باتشکر
رونالد ویزلی
مرلین بعد از مدت ها به هاگوارتز بازگشته بود، آخرین باری که در این حوالی بود، هنوز 4 بنیان گذار در حال آجر بالا انداختن و ملات درست کردن بودند.
بانام و ياد مرلین
سلام
اى مرلین، اى بلندمرتبه، اى که پيچش ريش هايت عالمى را حيران کرده، اى آيه هايت چون شعر و خودت شاعر، اى صاحب قلعه ى سياه!
من فلورانسو، سال ها در قلعه ى سياهت پرسه زده ام، تمام ديوارهايش را شناخته و خوانده ام. حتى نام من در ضمیمه هاى آن قلعه ى کبيرت موجود است اى پرنس! پس به بزرگى و جلال و جبروت ريشت، مقام ما را افزون کن. باشد که اين دختر همواره در قلعه ى سياه بماند.
واصف زيبايى ريشت
فلورانسو