باش تا اموراتت بگذره
خب ديگه بياين جشنو شروع كنيم. من برم پشت ميكروفون بخونم. فيتال تمبك و نيهنبونه رو حاضر كن. ولدمورت پشو برقص.
اماده؟
ولدمورت: هوي مردك سه تيغه! خجالت نميكشي به من ميگي برقصم؟
من: اولا سه تيغه نه شيش تيغه!! دوما خب نميخواي نرقص. ولي از كفت ميره. اقا هركي ميخواد برقصه تعارف نكنه.
اي كاش مودي هم بود و اينجا ميرقصيد
همه به ياد مودي كه به يه ماموريت طولاني رفته و برگشتش نامعلومه گيلاسا تو هوا.
همه: مد اي مودي!
من: خب شروع ميكنيم. اقا از كي بخونم براتون؟
شادمهر خوبه؟ ادم فروش !دست تو رو شده برام قصه هاتو بلد شدم...( خوناشام يه لحظه نزديك بود جو بگيرتش )
من ادمه خوبي بودم به خاطر تو بد شدم.