هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۳ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۸

آلتیدا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۷ یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۰:۱۱ جمعه ۲۶ تیر ۱۳۸۸
از یه گوشه دنج
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 91
آفلاین
1- به نظر شما ماورای پوسته کروی کیهان چه چیزی قرار داره ؟ (باز پاسخ) (5 امتیاز)

اون ورا چیز خاصی واسه دیدن وجود نداره . یا خلا هست یا چهار پنج تا گازه که اونا هم دیده نمیشن و اصولا تاثیر خاصی واسه ما ندارن .


2- یک رول بنویسید و سفر خودتون به خورشید (یا یک ستاره دیگه) رو شرح بدین ! از توضیحات متن هم استفاده کنید. اگر هم طولانی باشه امتیاز کم میشه ! اندازه اش متعادل باشه ! (25 امتیاز)


-فکر نمی کنی داریم دور خودمون می چرخیم؟!
-نه، چطور؟
-آخه به گمونم این دهمین باره که داریم مشتری رو دور می زنیم !
لورا نقشه اش را در آورد و برای چندمین بار به آن خیره شد :
-نه دیگه.. ببین ، بعد از اینکه از مدار مشتری بیرون اومدیم رفتیم به سمت راست . به صورت فلکی جبار که رسیدیم نود درجه به راست پیچیدیم ، برخلاف جهت عقربه های ساعت شعرای یمانی رو دور زدیم ، الان هم داریم به مدار مشتری نزدیک میشیم ! درسته دیگه ... نیست ؟
سپتیما با عصبانیت نقشه را از دست لورا قاپید و گفت :
-این جوری که تو گفتی دقیقا یعنی داریم دور خودمون می چرخیم بوقی! برو بشین بغل دست کینگزلی کمکش کن ؛خودم راهمون رو پیدا می کنم !

مری که بین پوستر های تبلیغاتی اش گیر افتاده بود فریاد زد :
-پیوز ! پیوز!
پیوز موبایل به دست وارد اتاق کنترل سفینه شد :
- صد بار گفتم منو پروفسور صدا کن ! ... نه با تو نبودم خورشید جونم. ... نه... راستی میگی؟ خوب بعدش چی شد؟...
مری خودش را از شر پوستر ها خلاص کرد ،با حرکت چوبدستی موبایل را از دست پیوز در آورد و گفت:
- پروفسور ! دکتر ! مهندس ! دو ساعته داری با این دختره حرف می زنی ! به جای این کارا برو کمک سپتیما کن ببین تو کدوم کهکشان گم شدیم !
- ببین ها ! پنج ساعت ولتون کردم ، نمی تونین تنهایی تا کرکس نشسته ( اسم ستاره ست !) برین و برگردین ؟ بنداز اون نقشه رو ببینم سپتی!
مری زیر لبی غر زد :
-بذار به ریتا بگم که دو ساعت قربون صدقه کی می رفتی....

نیم ساعت بعد

پیوز که تمام حواسش به نقشه بود دور سفینه قدم می زد و کینگزلی و لورا را راهنمایی می کرد . در همین ما بین پایش به کپه پوستر های مری افتاد و با سر از پنجره به بیرون سقوط کرد .... نه ، شوخی کردم استاد ! با سر به زمین خورد و فریاد زد :
-مــــــــــــــری ! این پوستر ها رو چرا دنبال خودت آوردی؟! باور کن روستاره جادوگر زندگی نمی کنه ! باشه هم حق رای ندارن !

همان موقع زاخار جیغ کر کننده ای کشید :
- بچه ها بیاین این کرکسه رو ببینین ! چقدر زشته !
پیوز با عجله بلند شد و به سمت پنجره رفت و کنار زاخی و آسپ ایستاد :
-کرکس چیه بی فرهنگ ! این ستاره ی کرکس نشسته ست که خیلی هم از خورشید گنده تره !
-نههههههههههه!
-کی بود گفت نهههههههههه؟
-فرار کنیــــــــــــن!
- کی بود گفت فرار کنیـــــــــــن؟
-بی خیال ،آسپ. مزه ی قضیه رفت . این بوی دود از کجاست؟
پیوز با ژست متفکرانه ای گفت :
- به گمونم سفینه آتیش گرفته .
لورا گفت :
- خوب بابا ! فکر کردم داریم سقوط می کنیم !
در همین لحظه سفینه با صدای بلندی به سیاره ای در همان نزدیکی برخورد کرد و به عدم پیوست.

به احترام هافلی های مرحوم یک دقیقه سکوت اختیار می کنیم.


ویرایش شده توسط آلتیدا در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۴ ۱۴:۰۲:۳۱

نمی گویم فراموشم نکن هرگز
ولی


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۰۱ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۸

لی لی پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۰ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۳۴ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
1- به نظر شما ماورای پوسته کروی کیهان چه چیزی قرار داره ؟

ماده ى تاريك لايتكسبك. طبق نظريه ى فيزيك هافلپافى كه با به چالش كشيدن فيزيك مرلينى همراه بود، ماوراى كيهان مادى از ماده ى تاريك ساخته شده. اين مساله كه ماده ى تاريك چگونه در كنار ماده ى معمولى به هستى ادامه مى دهد به دغدغه ى جدى دامبلدور تا آخرين لحظه ى مرگش تبديل شد و شايع است كه اسنيپ درست در لحظه ى مرگ دامبلدور به خواهش او ( سوروس، خواهش مى كنم) كه مى خواست جواب اين سوال را بداند از طريق ذهنى پاسخ داد و دامبلدور به آرزوى ديرينه اش رسيد.


2- یک رول بنویسید و سفر خودتون به خورشید (یا یک ستاره دیگر) رو شرح بدین ! از توضیحات متن هم استفاده کنید. اگر هم طولانی باشه امتیاز کم میشه ! اندازه اش متعادل باشه !

هر گز آن روز با شكوه از يادش نمى رود. او از بچگى عضو اتحاديه ى فضايى جادوگران شده بود و منتظر چنين روزى بود. در دفترش مشغول كار بود كه كينگزلى، سرپرست اتحاديه وارد شد و گفت:
- لى لى! بالاخره روز موعود رسيد. من تو و آسپو مامور سفر به خورشيد كردم.
دما بالا می‌رفت. 130، 135، 140. سپس سه روز بعد، زمانی که جیوه‌ی لرزان دماسنج به دمای 148 درجه رسید، آسپ اعلام کرد در حال نزدیک شدن به کمربند بحرانی هستند. جایی که اشعه‌های خورشید بيشترين نيرو را دارند. آن دو در حالی که افکار تبداری در ذهن داشتند و ثانیه‌ها را می‌شمردند، صبرمى كردند. تنها چيزى كه از ميان پنجره ها ديده مى شد ستاره هايى بودند كه با توجه به سرعت بالاى سفينه يكى پس از ديگرى محو مى شدند. اول ستاره هاى تيره و بعد آن هايى كه روشن بودند: پولاريس، رگولوس، آركتوروس، سيريوس.
لى لى كه دهانش از شگفتى باز مانده بود گفت: داريم مى رسيم.
و لحظاتى بعد آن ها كنار خورشيد بودند.
آسپ از خوشالى نعره زد: باورت مى شه؟ ما بايد اولين كسايى باشيم كه تا اينجا به خورشيد نزديك شديم.
لى لى گفت: پسر! عين يه طلسم كار كرد! اگه میتونستن میدون رو برای تمام اندازه‌های تابش اشعه تنظیم کنن، ما کاملاً محو می‌شدیم! این میتونست یه اسلحه جنگی براى ولدمورت باشه. جاى شكرش باقيه كه اون هرگز علاقه اى به ستاره شناسى نشون نداد.
آسپ گفت: پس در اون صورت ما كوركورانه پرواز مى كرديم!
لى لى به پهناى صورتش خنديد و گفت: تو نمى خواد نگران اين چيزا باشى! ناسلامتى در كنار خلبان درجه اول اتحاديه اى!
آسپ كه از خود پسندى لى لى دلخور شده بود گفت: ببين چى مى گه! تنها كارى كه تو مى كنى اينه كه سفينه رو ببرى تو مدارى كه من نقشش رو مى كشم. تو مكانيكى، مغز كار منم!
« اینجوریه؟ هر جوجه خلبان تازه کاری میتونه نقشه یه مدار رو بکشه. این کار هر كسى نيست كه سفينه رو تو مدار هدايت كنه.»
«خوب، این نظر توئه. ولی کی بیشتر پول میگیره؟ هدایت کننده یا نقشه کش؟»
لى لى به زور آب دهانش را قورت داد و گفت:
زودتر بايد كار نمونه بردارى رو شروع كنيم. هر جا كه لازم بود بگو نگه دارم.
آسپ پيروزمندانه از اتاق هدايت خارج شد.


و آن دو در عرض 20 دقيقه دور خورشيد طواف كردند. در حالى كه نمونه ها را در صندوق مخصوص مى گذاشتند براى آخرين بار به آنجا نگاه كردند. لى لى سفينه را روى اتومات گذاشت و دوربينش را در آورد تا چند عكس يادگارى بگيرد.


Snape to Harry:
Telling you is the only ch


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۹:۴۱ پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۸

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
1- به نظر شما ماورای پوسته کروی کیهان چه چیزی قرار داره ؟ (باز پاسخ) (5 امتیاز)

طبقِ اطلاعات من كه از منبعی دقيق ريشه گرفته اند، تا كنون هيچ كس موفق به شناسايی آنچه در ماورای كيهان وجود دارد نشده است. تا كنون هر نظری كه در آن مورد داده شده فرضيه هايی بوده اند كه ثابت كردن درستيشان آسان به نظر نمی رسد.

اما در سوال نظر ما موضوع جواب بوده. به نظر من در ماورای پوسته كروی كيهان گازهايی با چگالی زياد ( برخلاف تصور اكثر منجمان كه اعتقادشان مبنی بر كم بودن چگالی آن گازهاست.) وجود دارد. اين نظر من است و ديدگاه هر شخص نشانه اعتقادات اوست، پس به ديدگاه ديگران احترام بگذاريم . من احساس ميكنم كه ستاره شناسان در اشتباه و رويا به سر می برند و در ماورای پوسته كروی كيهان اگر چيزی باشد گازهايی با چگالی زياد وجود دارند و نظم كيهان نيز به طرز شگفت آوری حتی با همين گازها پايدار مانده است.

من فرضيه ديگری نيز دارم كه در آن پافشاری ام بر آنست كه در ماورای اين پوسته چيزی وجود ندارد. نيستی، نابودی، تيرگی و بی هوايی. خلا و فقط خلا. همين!

و اما آخرين فرضيه ام كه علاقه به مطرح كردن آن دارم. در ماورای پوسته كروی كيهان موجوداتی با پوست سياه، عينكهای دودی، سری بی مو و تاس كه بر رويشان دو شاخ بزرگ قرار گرفته، با چهار دست و شش پا زندگی ميكنند.


2- یک رول بنویسید و سفر خودتون به خورشید (یا یک ستاره دیگه) رو شرح بدین ! از توضیحات متن هم استفاده کنید. اگر هم طولانی باشه امتیاز کم میشه ! اندازه اش متعادل باشه ! (25 امتیاز)


كينگزلی، نگاهی موشكافانه به زاخارياس انداخت كه در نزديكی اش جسم بزرگ، عجيب و عظيمی را برانداز می كرد. پس از مدتی سكوت، صدای شادمانِ زاخارياس بلند شد:
-خوب، كينگزلی، به اين ميگن سفينه كه دست رنج خودم بوده. می خوايم بريم خورشيد رو ببينيم، همونطور كه خودت ديروز گفته بودی.

كينگزلی نگاهش را از زاخارياس به سفينه و از سفينه به زاخارياس انداخت و با حالتی متعجب پرسيد:
-زاخارياس، فكر نكنم اين سفينه بتونه ما رو به خورشيد برسونه. دمای اونجا رو كه ميدونی؟ بعد چه طوری ميخوايم رو خورشيد فرود بايم؟ خورشيد از گاز ساخته شده...

زاخارياس دست راستش را بالا برد تا جلوی صحبتهای كينگزلی را بگيرد. نگاهی تحسين كننده به سفينه اش انداخت و به آرامی گفت:
-كينگزلی، هنوز از قابليت های سفينم خبر نداری. در مقابل گرما مقاومه. در ضمن ما قصد نداريم كه روی خورشيد فرود بيايم بلكه از اطراف بررسيش ميكنيم.

سی دقيقه بعد:

-حال كردی كينگزلی؟ نيم ساعته به خورشيد رسيديم.

كينگزلی نگاهش را بر چشمان زاخارياس متمركز كرد كه از شادی موج ميزدند. در جلوی ديدگاهشان، ستاره ای غول پيكر، پر نور و از جنسِ گاز نمايان بود. كينگزلی با تعجب از زاخارياس پرسيد:
-ببين، الان من نه گرمايی رو احساس ميكنم نه چشمم ميسوزه با اين كه دارم خورشيد رو نگاه ميكنم! چرا اينطوريه؟

زاخارياس با حالتی تمسخر آميز لبخند زد و بدون آنكه نگاهش را از روی ستاره غول پيكر بردارد گفت:
-شيشه های سفينم طوری طراحی شدن كه به چشم آسيبی وارد نشه. در مورد گرمای خورشيد هم سفينم كاملا مقاومه.

كينگزلی با حالتی تحسين آميز به تماشای گوشه و كناره های سفينه پرداخت تا آنكه دوباره صدای زاخارياس توجهش را به او جلب كرد:
-اينقدر ديدن اين صحنه واسم ارزش داره كه حاضرم جونم رو واسش بدم.

كينگزلی به زاخارياس زل زد كه گويی كاری جز تماشای خورشيد نداشت. ابروهايش را بالا انداخت و زمزمه وار به طوری كه صدايش به گوش زاخارياس نرسد گفت:
-ولی من علاقه ای به مردن ندارم.

مدتی بعد:

كينگزلی با قدم هايی بلند خودش را به زاخارياس رساند و در كنارش نشست. چشمش به لكه های سياهی افتاد كه بر بدنه ی گازی خورشيد خود نمائی می كردند. با حالتی پرسشگرانه رويش را به طرف زاخارياس برگرداند و گفت:
-اون لكه ها چي هستن؟

بعد با ديدن چهره متعجب زاخارياس به سرعت اضافه كرد:
-ميدونی كه، من هيچوقت نجومم خوب نبوده.

زاخارياس دگمه ای را فشار داد و سفينه در فضا متوقف ماند. برای بار ديگر خورشيد را نگاه كرد اما پس از مدتی نگاهش را از خورشيد برداشت و به كينگزلی نگريست. با حاتی خود نمايانه پاسخ داد:
-اونا جاهايی تو خورشيدن كه نسبت به قسمتهای ديگه ی خورشيد سردترن و به همين دليل هم تيرن. منجمان اصطلاحا به اين لكه ها، لكه های خورشيد ميگن. اين لكه ها رو هم هميشه نمی شه ديد يعنی به عبارتی هميشگی نيستن. از چند روز تا چند تا هفته قابل رويتن. اين كه ما الان تونستيم ببنيمشون يه شانسه بزرگ بوده.

كينگزلی به زاخارياس چشم دوخت كه دوباره نگاهش را روی خورشيد متمركز كرده بود. كينگزلی پس از كمی دقت متوجه شد كه خورشيد به دور خودش ميچرخد. دوباره پريد:
-خورشيدم دورخودش ميچرخه، زاخارياس؟

-آره، چرخش خورشيد به دورِ خودش حدودِ چهار هفته طول ميكشه.

كينگزلی با رضايت سرش را تكان داد. از كنار زاخارياس بلند شد و ترجيح داد به سمت كتاب رمانش برود و آنرا مطالعه كند. به جايی رسيده بود كه پسر كوچكی به خورشيد رفته بود و در گرمای شديد آن در حال مرگ بود.


ویرایش شده توسط كينگزلی شكلبوت در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۱ ۹:۵۱:۳۸


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۶:۴۱ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۸۸

برتا جورکینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۷ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ جمعه ۵ تیر ۱۳۹۴
از قبرستون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 145
آفلاین
1)

اول فکر کردم هیچی نیست. یعنی یه چیزی مثل نیستس، نابودی و اینا. شاید هم فقط خلا باشه. ولی خب مگه در اثر انفجار بزرگ کلی گاز تولید نشد؟ خب این گازها کجا رفتن؟ داخل کیهان که نیستن چون خلا هست. شاید ماوراء کیهان پر از گازه!

__________________________

2)

-جیگیلی، همه چیزو برداشتی؟
-بله بانوی من. همه ی وسایلو گذاشتم توی سفینه.
برتا در حالی که لباس فضانردی اش را می پوشید، به جن خانگی کوچک نگاه کرد و گفت:
-خوبه. مخزن اکسیژن پره؟ من حوصله ندارم همش حباب اکسیژن درست کنم. چرا لباستو نمی پوشی؟
جیگیلی با چشمانی پر از اشک به برتا نگاه کرد و گفت:
-اکسیژن داریم. بانوی من شما می خواین منو اخراج کنید؟
-نه یادم نبود نباید به تو لباس بدم. بیا سوار شیم.

چند دقیقه بعد

برتا و جیگیلی وارد سفینه شدند. 2 صندلی روبروی چندین صفحه کلید قرار داشت. مخزن های اکسیژن روی دیوارهای آن به چشم می خورد. چندین در هم آنجا بود که احتمالاً به اتاق های فرعی راه داشت.

برتا روی یکی از صندلی ها نشست و کمبربندهای متعدد متصل به آن را بست. سپس به صفحه کلید ها نگاه کرد و گفت:
-چقدر کلید و دستگیره اینجاست. اصلاً وقت نکردم راهنمای استفادشو بخونم. البته اصلاً مهم نیست. به مرلین توکل می کنم و اون دکمه قرمزه رو می زنم.
برتا دکمه ی قرمز رنگ را فشار داد. سفینه غرشی کرد و چراغ هایش روشن شد. سپس مانیتوری در بالای صفحه کلیدها روشن شد و با کلمات قرمز رنگی روی آن نوشته شد: برای حرکت دسته ی کنار دستتان را به سمت خودتان بکشید!
برتا هم همین کار را کرد و سفینه با صدای بلندی از زمین برخاست.

چند روز بعد

-اوی...این دیگه چه نوریه؟ جیگ عینک آفتابیمو بده.
جیگیلی فوراً عینک آفتابی برتا را به دستش داد.
-آها! حالا خوب شد. وای...خدای من! یعنی درست میبینم؟ این خورشیده؟ می بینم چرا گرمم شده. جیگ کولرارو بزن. بالاخره رسیدیم.
برتا سرعت سفینه را کم کرد و آرام، آرام، روی سطح خورشید قدم گذاشت.

چند دقیقه بعد

-وای اینجا چقدر قشنگه! فقط یه کم گرمه که اونم با طلسم هوا خنک کن درستش کردم. فک کنم ماگلا نمی تونن بیان اینجا. احتمالاً از گرما می پزن.جیگ، بیا. باید به سفر اکتشافی مون ادامه بدیم.

برتا و جیگ از سفینه خارج شدندو بعد از زدن دزد گیر آن، به سفر خود ادامه دادن. خورشید، روشن و درخشان بود. گرمای زیادی داشت که البته با توجه به جادوی برتا، لذت بخش بود. از گاز تشکیل شده بود و به همین دلیل برتا، جادویی را اجرا کرده بود که با آن بتوانند روی هوا راه بروند.
-جیگ، یه ذره از این گازهارو بریز تو این ظرف و درشونو ببند تا وقتی رسیدیم زمین روشون آزمایش کنیم.
جیگیلی ظرف مخصوص ضد حریق را در هوا گرفت تا خود به خود از گاز پر شود و سپس در آن را بست.

چند ساعت بعد

-جیگ تفریح دیگه بسه! باید برگردیم به سفینه. هرچی جمع کردی رو بردار تا بریم. در ضمن اون پرچمو به من بده تا یه جوری رو هوا نگهش دارم تا همه بدونن، ما اولین کسایی هستیم که به فضا رفتیم.



Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۲:۳۷ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۸

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
1- به نظر شما ماورای پوسته کروی کیهان چه چیزی قرار داره ؟ (باز پاسخ) (5 امتیاز)


خب به نظر من هیچی اونجا نیست. ماورای اون مرگه! هرچی که برای ما به معنی وجود هست و می تونیم بگیم همچین چیزی وجود داره در داخل کیهانه!
ماورای اون نیستیه!


2- یک رول بنویسید و سفر خودتون به خورشید (یا یک ستاره دیگه) رو شرح بدین ! از توضیحات متن هم استفاده کنید. اگر هم طولانی باشه امتیاز کم میشه ! اندازه اش متعادل باشه ! (25 امتیاز)


یک فضای آرام و سکوتی پر رمز و راز. تنها چیزهایی که می شد دید سنگ های شناور و یا قطعه هایی از شهاب های نابود شده ست.
از دوردست ها هم می شد ستاره های نورانی رو دید که فضا رو روشن کرده بودند.

شاید اگر کمی بیشتر دقت می کردیم می توانستیم سیاره هایی که در فاصله به نسبت دوری از ما قرار داشتند رو ببینیم.

زمین نیز اکنون بسیار کوچک شده بود.

در شگفتی های این فضای تخیل برانگیز غرق شده بودیم که ناگهان حرارت و جاذبه شدیدی توجه ما را به سمت خود کشاند.

آبرفورث با تعجب :
_ اونجا رو!
من همانطور که به خورشید خیره شده بودم گفتم :
_ اون خورشیده! یه کره آتشین اما خیلی زیبا!
رابستن نیز اضافه کرد :
_و چقدر بزرگ و باشکوه!

زیاد نزدیک شده بودیم و جاذبه خورشید سعی می کرد مارو در خودش بکشد. در این حال مجبور شدیم از چوب دستی هامون برای ایجاد مانع استفاده کنیم.

پرفسور که در این سفر همراه ما بود گفت :
_ برای اینکه از این کشش جلوگیری کنید همه با هم تکرار کنید " نموسنوس " ... خوبه ! عالیه!

دور خورشید می گشتیم. سیاهی هایی که بروی سطح خورشید توجه ما را جلب می کرد به هیچ وجه از زیبایی آن نمی کاست.

سرگرم تماشا بودیم که ناگهان یک گلوله آتشی با سرعت به طرف ما پرت شد!
آیا خورشید به مقابله با جسم بیگانه عمل کرده بود؟
گلوله را دفع کردیم و پس از مدت نه چندان طولانی د رحالی که هزاران سوال در ذهن ما ایجاد شده بود به زمین بازگشتیم.


ویرایش شده توسط سارا اوانز در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۸ ۱۳:۳۲:۴۰


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۰:۲۰ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۸۸

رابستن لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۳۶ جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۱۱ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 179
آفلاین
1- به نظر شما ماورای پوسته کروی کیهان چه چیزی قرار داره ؟ (باز پاسخ) (5 امتیاز)

همین طور که داریم پیش می ریم و اجزای کیهان از همدیگه دور میشن ، از اثر انبساط اجزا مقدار زیادی از اون ها که درصد زیادیشون رو ستارگان تشکیل میدن منفجر و سوپر نوا می شن در نتیجه گازهای تشکیل دهنده ی این ستارگان و سایر اجرام که حجم زیادی دارن و در نتیجه چگالی اون ها کمتره از محدوده ای مشخص خارج میشن در نتیجه می تونیم متوجه شیم که خارج از کیهان چیز خاصی به جز گازهای سبک نیست .



2- یک رول بنویسید و سفر خودتون به خورشید (یا یک ستاره دیگه) رو شرح بدین ! از توضیحات متن هم استفاده کنید. اگر هم طولانی باشه امتیاز کم میشه ! اندازه اش متعادل باشه ! (25 امتیاز)

- بجنب پسر ، سفر قندهار که نمی ریم همون کوله ات بسه فقط کافیه یه خورده آب و غذا (!) بریزی توش و راه بیفتی تا منو عصبی نکردی . فقط یک مسافرت کوچولو به یکی از ستارگان کهکشان آندرومداست .

- کوچولو رابستن ؟ کوچولو ؟ خب حالا با چی می ریم ؟

- با درشکه ! ببخشید ها نا سلامتی ما جادوگریم ! البته از بابت تو اطمینان ندارم .

به راه افتادند . سفر سختی نبود . ورود به کهکشان آندرومدا آسان نبود اما جالب بود . آندرومدا از راه شیری بهتر و شگفت انگیز تر و جوان تر نبود .

- رابستن فکر کنم 10-12 کیلومتری شد .

- ببین عزیزم اینا رو جایی نگیا ! ما حدا اقل چندین میلیون سال نوری ، مسافت طی کردیم . در ضمن این یک ستاره ی نوزاد و جوان نیست می تونی به راحتی از رنگ قرمزش تشخصی بدی . حالا بیا دیگه .

- کی گفته ما باید بیایم اینجا ؟

- یه خورده جیگر باش دیگه . جون رابستن پاشو ...پیوز گفتش .

- پام به زمین برسه ، پیوز رو از روی زمین محو می کنم عزیزم .

در همین اثنا ، ستاره ی پیر منفجر شده و به جرم آسمانی جدیدی تبدیل شد که انتظار میره یک ستاره ی آبی زیبا باشه . البته رابستن معتقد بودش که نفرین پیوز گریبان خودش و هولو (دوستش ) رو گرفت اما به دلیل مرگ این دو در این سانحه ی پر برکت ، از نوشتن خاطرات بعد از سفر معذورم !

_______________________________________________

خیلی کلاس جالبیه ...


ویرایش شده توسط رابستن لسترنج در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۴ ۰:۲۲:۴۹

گیلبرتو تصویری عالی از رفتار ما می دهد . به گفته ی او ، آدم ها مثل هندی ها بر روی زمین راه می روند . با یک سبد در جلو ، و یک سبد در پشت . در Ø


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۴:۴۳ چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۸۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
هو121



1- به نظر شما ماورای پوسته کروی کیهان چه چیزی قرار داره ؟ (باز پاسخ) (5 امتیاز)



ماورای پوسته کیهان تشکیل شده از گاز های معلق با چگالی کم.این گاز ها به این خاطر ایجاد شدن تا در اثر انفجار های پیاپی در سراسر کیهان،انبساط های ناگهانی عظیم صورت نگیرد.چگالی کم اینگونه گاز هاب اعث سکونت و سنگینی آنان شده و مانند غشایی محکم،مانع از تغییرات ناگهانی در ابعاد کیهان میگردد



2- یک رول بنویسید و سفر خودتون به خورشید (یا یک ستاره دیگه) رو شرح بدین ! از توضیحات متن هم استفاده کنید. اگر هم طولانی باشه امتیاز کم میشه ! اندازه اش متعادل باشه ! (25 امتیاز)


- جیمزی،هوووی پاشو بینیم باو.
- آبر،آفتابگیرارو برداشتی؟
- آره استر جونیور.
در این بین،جیمز که همچنان در خواب به سر میبرد،غلتی زد و گفت : عمـــــــــــــــــــو،قبله نما هم بیارین،شاید لازممون شد.
استرجس دستی به چانه اش کشید و گفت : عجب،خواب داره میبینه؟بیاریم به نظرت؟
- آره بابا،چه عیبی داره،دل بچه شاد میشه.


در همین لحظه در با شدت بسیاری باز شد و دامبلدور با لباس اسپرت و کلاه ورساچه اومد تو.
- بکس تریپم چطوره؟
آبر : تریپت منو کشته،تریپت منو کشته ،تریپـت...
آلبوس : باب من شنیدم دستشویی و اینا نداره ها،استرجس چند تا بطری آب بیار حتما!
استرجس نگاه نافذی به آلبوس کرد و گفت : اوکی اوکی،خوب دیگه راه می افتیم،تخمینی به نظرم شونصد سال نوری فاصله داریم،آپارات که بکنیم میتونیم 4ساعته برسیم.
خلاصه،جیمز و آلبوس و آبر و استرجس،چمدونارو بستن و راهی سفر به خورشید شدن.



3ساعت و 55 صدم ثانیه بعد،سر کوچه خورشید اینا


استرجس فریاد زنان گفت : بچه ها،داریم میرسیم
پـــــــــنج...چـــــــهار...ســـــــــه...دو...یک!
چند لحظه گذشت.
- استر؟
- بله جانم؟
چرا اینجا اینجوریه؟
- چجوریه مگه؟
- هیچی من زمین خورشید و میبینم اما تو هوام.
- اع؟ویژدانا؟من فکر کردم فقط خودم اینطوریم گفتم نگم شما روحیه تون تضعیف نشه
در این لحظه،جیمز با تریپ ژانگولری خفنی دست و پا زنان در هوا غوطه ورانه خودشو به ملت رسوند و گفت : بله،الان عرض میکنم خدمتتون.
ملت :


- کیهان به دلیل غشایی که در اطرافش داره و اون غشا از گاز های معلق با چگالی کم تشکیل شده،هر جسمی رو در اطرافش معلق میکنه...

فوقع ما وقع...

خلاصه،دیگه ملت وقتی دیدن نمیشه و اینا،همونجا زیر اندازشونو انداختن و مشغول آفتاب گرفتن شدن.



************************************************
باشه دیگه روح مرده بوقی،مری رو با "پاشو برو بیرون" میندازی بیرون ولی به من میگی "گمشو"؟
از همین اول ترم تبعیض؟ای خدا


من نمیدونم چرا بعضی جاهی پست فاصله بین کلمات از یک فاصله بیشتر شده،ویرایش هم کردم نشد،عیب فنیه بابت ظاهر پست تقصیر کار من نیستم


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۳ ۱۴:۴۶:۳۴

seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۲:۰۷ چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۸۸

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
تدریس جلسه اول نجوم و ستاره شناسی

دانش آموزان که بعد از دو ترم دوباره سر کلاس «نجوم و ستاره شناسی» می آمدند بسیار دوق زده بودند و دو تا دوتا یا سه تا سه تا در مورد کلاس نجوم بحث میکردند و از پله های برج ستاره شناسی بالا میرفتند.

وقتی همه وارد برج ستاره شناسی شدند آمادگی دیدن هرکسی را داشتند جز ...

- پیوز ؟ !

با دیدن پیوز همه زیر کیف ها و میز ها و تلسکوپ ها پناه گرفتند
اما پیوز اینبار بر خلاف همیشه با آرامش جلو آمد و گفت : « این ترم من معلم نجوم شما هستم ! »
ملت :

دانش آموزان که هنوز میترسیدند پیوز یکی از تلسکوپ را بر سرشان بکوبد آرام آرام جلو آمدند و در مرکز برج روبروی پیوز جمع شدند ! پیوز خیلی عادی و دوستانه شروع کرد : « متاسفانه شما ترم قبل این درس رو نداشتید و خیلی عقب هستین ! اما کسایی که دو ترم قبل یعنی تابستون قبلی توی هاگوارتز بودن یادشونه که پروفسور آلفرد بلک سحابی ها ، تشکیل ستارگان و پیشگویی و بعضی مباحث دیگه نجوم جادویی رو براتون مطرح کرد ! »

بعضی دانش آموزان سرشان را به نشانه تایید تکان دادند و بعضی تازه واردتر ها مات و مبهوت به استادشان خیره شدند ! پیوز لبخندی زد و ادامه داد : « خیلی خوب ! اول یک نگاه کلی رو مطرح میکنم ! شما توی هاگوارتز هستید و هاگوارتز یک بخش خیلی خیلی کوچیک از انگلستان و انگلستان توی قاره اروپا درسته ؟ »

زمزمه تایید برخاست ...

- « قاره اروپا خودش بخش نبستا کوچیکی از کره زمینه ! کره زمان هم در منظومه شمسی به سختی دیده میشه و خیلی کوچیک به نظر میرسه ! »

دانش آموزان نگاه های تعجب زده ای مطرح کردند و بعضی حتی فکر کردند که شاید استادشون پاک عقلش رو از دست داده

پیوز ادامه داد : « خوده منظومه شمسی توی یکی از بازو های کهکشان راه شیریه و اصلا توی این کهکشان دیده نمیشه !این کهکشان هم یکی از چند کهکشان گروه محلی و این گروه کهکشان ها هم یک بخش خیلی کوچیک از شاخه محلیه و این شاخه خودش در کل جهان هستی با هیچ برابره ! کل جهان هستی که چیز عظیمیه به نام کیهان ! گاهی با خودم فکر میکنم شاید ما اصلا وجود نداشته باشیم اونقدر که کوچیکیم ! » و نگاه تلخی به دانش آموزان انداخت ...

پیوز به سمت وایت بُرد کلاس رفت و نوشت : کیهان

- کسی میدونه کیهان چیه ؟

صدایی دخترانه از وسط جمعیت بلند شد : « ای جوووون کیهان خیلی خوشتیپه ، پسر خوبیه باباش هم پولداره دیروز با هم رفته بودیم کافه مادام پادیفوت »

ملت :
پیوز : ... برو بیرون مری باود ... دیگه هم کلاس من نیا !

در میان همهمه دانش آموزان پیوز گفت : « داشتم میگفتم ! کیهان به کل اون چیزی میگن که جهان ما رو تشکیل داده ! دقت کنید اون چیزی که جهان ما رو تشکیل داده ! تمام کهکشان ها و شاخه های کهکشانی در یک کره عظیمی که ابعادش قابل تصور نیست قرار دارند که ما به اون کره میگیم کیهان ! این کره همون کره ایه که بعد از انفجار بزرگ همینطور داره منبسط میشه ! مثل یک بادکنک که بادش کنن ! هیچکس هنوز درست نمیدونه خارج کره چیه ! بعضیا میگن خلا کامله ! بعضی اعتقاد دارن کره های دیگه ای به همین شکل وجود داره که کیهان های دیگر رو تشکیل میده ! بعضی هم میگن این کره درون یک چاه بزرگ فضاییه که این چاه خودش ته یک چاه دیگه است و همینطور این چاه ها ادامه پیدا میکنه تا بی نهایت ... »

پیوز در حالی که بین دانش آموزان حرکت میکرد پرسید : « حالا کسی میتونه یک تعریف کلی از کیهان برای من بگه ؟ »

هرمیون گرنجر گفت : « تمام اون چیزی که جهان ما رو تشکیل داده که به صورت یک کره غول پیکر همواره در حال منبسط شدنه ! »

پیوز گفت : « مرسی هرمیون ! تقریبا درسته بود ! 20 تا برای گریف ! تعریف کیهان رو هیچوقت یادتون نره چون این ترم خیلی باهاش کار داریم ! »

- حالا کسی میدونه ستاره چیه ؟

- « قربون چشمای بادومیش بشم قربون اون دندونای سفیدش بشم که وقتی میخنده برق میزنه ستاره یه دختر جونیور و مامانیه که امیدوارم پیشنهاد دوستی من رو قبول کنه ! »

ملت :
پیوز : آبرفورث گُم شو از کلاس من بیرون !

با صدای بسته شدن در کلاس پیوز ادامه داد : « ستاره یک جسم داغ تشکیل شده از گازه که انرژیش رو خودش تامین میکنه ! دو اتم هیدروژن در مرکز ستاره در فرآینده همجوشی هسته ای به یک هلیوم تبدیل میشن و تفاوت جرم هیدروژن ها با هلیوم انرژی عظیمی رو پدید میاره که باعث شعله ور شدن و درخشیدن ستاره میشه ! مثل خورشید ! خورشید هم یک ستاره است مثل همه ستاره های آسمون و تنها فرقش اینه که به ما از همه ستاره ها نزدیک تره ! ستاره ها گاز های خیلی متراکم هستند درواقع که از درون میسوزند و بسته به جرمشون عمرشون متفاوته ! اما در نهایت همه ستاره ها یه روزی میمیرند و نابود میشن ! »

سپس نگاهی به ساعتش کرد و گفت : « میدونم این جلسه خیلی خسته کننده بود ! اما برای اینکه درس جلسات بعد رو متوجه بشین باید این تعریف ها رو یاد میگرفتین ! »

سپس در حالی که صدای زنگ شنیده میشد و پیوز داشت با موبایلش صحبت میکرداز کلاس بیرون رفت : « الو ؟ خورشید جون عزیزم ! قهری جیگر ؟ »

سپس تکلیف دانش آموزان خود به خود روی تخته نوشته شد :

1- به نظر شما ماورای پوسته کروی کیهان چه چیزی قرار داره ؟ (باز پاسخ) (5 امتیاز)

2- یک رول بنویسید و سفر خودتون به خورشید (یا یک ستاره دیگه) رو شرح بدین ! از توضیحات متن هم استفاده کنید. اگر هم طولانی باشه امتیاز کم میشه ! اندازه اش متعادل باشه ! (25 امتیاز)


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۳ ۱۲:۱۰:۵۲

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۲۳ دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
کلاس نجوم و ستاره شناسی در ترم هشتم تابستانی توسط پروفسور پیوز تدریس خواهد شد !


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: امتحان نجوم
پیام زده شده در: ۷:۳۸ یکشنبه ۷ مهر ۱۳۸۷

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
پاسخ نامه ی نجوم

1. سیر تکاملی یک ستاره ی پرجرم را بنویسید ؟ ( 4 امتیاز ) (تدریس اول )

پاسخ : مرحله ی غول سرخی >> انفجار ابرنواختری >> ستاره ی نوترونی یا سیاهچاله

2. راصدی (رصدگری ) خوشه ای ستاره ای را رصد کرده که چهار ستاره دارد این خوشه از کدام نوع از دو نوع خوشه ی ستاره ای هست ؟همینطور راصد در خوشه ای دیگر ستاره های قرمزی می بیند این خوشه از کدام دسته از خوشه ها هست ؟ ( 4 امتیاز ) (تدریس دوم )

پاسخ : خوشه ستاره ای باز – خوشه ستاره ای کروی

3. رصد مرکز کدام نوع خوشه ی ستاره ای ، باز یا کروی ، آسانتر است ؟ (2 امتیاز ) (تدریس دوم )

پاسخ : خوشه ستاره ای باز

4. دلیل درخشش سحابی جبار چیست ؟ همینطور کدام نوع سحابی ستاره های سردتری را در خود دارد ؟( 4 امتیاز)( تدریس سوم )

پاسخ : در سحابی جبار ، یک یا چندین ستاره ی بسیار سوزان جا دارند . این ستاره های بسیار داغ موجب تحریک گاز ها و درخشش سحابی جبار می شوند .

5. پنجاه سال نوری یعنی چه ؟ و قطر کهکشان ما چقدر است ؟ ( 3 امتیاز )( تدریس پنجم )

پاسخ : یعنی فاصله ای که نور برای طی کردن آن پنجاه سال وقت می خواهد - صد هزار سال نوری قطر دارد

6. کهکشان ما از کدام دسته کهکشان هاست و چند ستاره دارد ؟ ( 2 امتیاز )( تدریس پنجم )

پاسخ : کهکشان های مارپیچی - کهکشان ما حدود 200 میلیارد ستاره دارد .

7. بعد از خواندن تدریس جلسه ی ششم ، بگین که تلسکوپ چه کاری برای ما می کنه ؟( 3 امتیاز ) (تدریس ششم)

پاسخ : اول نسبت به چشم ما نور بیشتری را جمع می کنند . دوم جزئیاتی را که نمی توان با چشم تفکیک کرد ، تفکیک می کنند و سوم جسم رو بزرگتر نشان می دهند .

8. دو نوع تلسکوپ اصلی را نام ببید ؟ ( 2 امتیاز ) (تدریس ششم )

پاسخ : تلسکوپ های بازتابی و تلسکوپ های شکستی .

9. چرا نظریه ی برخورد بیشتر سازگار تر است تا سایر نظریه ها ؟ ( 2 امتیاز ) (تدریس هفتم )

پاسخ : در صد آهن موجود در ماه نسبت به مقدار این عنصر در زمین به نحو چشمگیری کمتر است . در ضمن ترکیب کلی ماه بیشتر به گوشته ی زمین شبیه !با این گفته ها و قبول این واقعیت که ترکیب کلی ماه شبیه گوشته ی زمینه نظریه چهار تقریبا سازگار به نظر می رسد

10. پس از خواندن تدریس جلسه هفتم هر چه از نظریه ی شکافت و هر چه از نظریه همزادی فهمیده می شود بنویسید . سعی کنید خودتان هم توضیح دهید . ( 4 امتیاز ) (تدریس هفتم )

پاسخ : نظریه شکافت می گه : ماه در نتیجه ی چرخش زمین از آن * گسیخته * و گودی عظیمی ، که احتمالا اقیانوس آرام باشد به جا مانده است .اما اگر زمین با این سرعت می چرخید همه ی آن گسیخته می شد . گسیخته به این معنا که آن را از خود پرتاب و جدا می کند .

نظریه همزادی می گه : می دونیم که کرات از سحابی ها و ابر ها به وجود میان پس چون زمین و ماه نزدیک هم هستن بایستی از یک سحابی به وجود می آمده باشند و به دلیل نزدیکی در یک مدار حرکتی قرار گرفته اند ولی نمی شه آن را جدی گرفت چون که مواد ساختاری مریخ مثل زمین نیست .


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.