مودی یه نیگا به برق چشمای مینروا میکنه و یه نیگا به جیب خودش
مینروا:اا الستور عزیزم؛چیزی شده؟!
الستور:نه؛داشتم فکر میکردم که شاید چیزای بهتر از این هم گیر بیاریم؟نظرت چیه عزیزم؟
مرلین:
بگو پول ندارم و ...
مودی یه دونه ورد می فرسته طرف مرلین،مرلین از دهنش انواع و اقسام جونورا میریزه بیرون.
مودی:یه بار دیگه الکی دهنتو وا کنی ...(بوق بوق بوق)
دارکی وارد میشه:اا اینجا چه خبره؟!
دارکی میاد و کنار مودی وای میسته.مودی در یک چشم به هم زدن کیف دارکی رو کف میره!(ناظر بخش:آقا،بد آموزی داره؛یعنی چی)(مودی:اعتراضی داری؟؟
مرلین رو ببین!)
خون آشام:پس چی شد؟
مودی پول ها رو میشمره.1 2 3 4 5(سدریک:123456789)
مودی:اه؛سدریک تو با من نشمر!من قاطی میکنم.
هرمایون:ببخشید پروفسور بدید من حساب می کنم.بعد از جیبش یه ماشن حساب در میاره و شروع میکنه به حساب کردن..
مینروا:دوشیزه گرنجر؟
پس شما همیشه از وسایل مشنگی استفاده میکنید که نمراتتون بالا میشه؟!
هرمایون:نه پروفسور؛مممننن...
مینروا:باید سریعا توضیح بدید در اتاق مطالعه!
مودی:مینروا عزیزم؛حالا بزار ببینم چقدر پول داریم؟!
مودی:ااا میشه 1500 گالیون!
سدریک:خبر خبر؛به بانک گرینگاتز حمله شده؛خبر خبر؛دزدی از بانک
دارکی:اا خوب دوستان من برم؛عیده مهمون قراره واسم بیاد!
مودی:آره آره دارکی؛برو؛منم بعدا بهت ملحق میشم!
مودی به خون آشام:خوب گفتی 500؛بیا اینم 500
مودی و مینروا و مرلین میرن سر صدف تا بازش کنن....