نام:جرج ویزلی
سن:هر قدر تو فکر کنی
اصالت:اصیل
مشخصات ظاهری:عین برادرم
گروه:گریفندور
علاقه:اختراع وسایل شوخی و کشتن هر چند تا مرگ خواری که کنار دستم بود
من در سال 2000000 به دنیا اومدم عضو محفلم هستم و کشته مرده ی اذیت مرگ خوار هام.
چوبدستی:مرگ

قبلا شناسه دیگه ای داشتید؟ اگه نداشتید باید اول در تاپیک بازی با کلمات تایید بشید.

نام: ابرکسس مالفوی
سن:100 سالی میشه(حسابش از دستم د رفته)
اصالت: از من اصیل تر نمی شه(غیر از جناب لرد)
مشخصات ظاهری: با پسرم مو نمی زنم فقط حساب کن یکم(همش 50-60سال)پیر تر شده.
گروه: اسلیترین
علاقه: خون اصیل زادم و اذیت ماگل ها
او از سال 1890 در لندن زاده شد و در اوایل زندگی خود با تربیتی نژاد پرستانه و توجه به خون اصیل زاده شد. او یکی از جادوگران پلید زمانه بود و با این که هیچ گاه مرگ خوار نبود و با ولدمورت هم کاری نمی کرد، می توانست یکی از مرگ خواران او شود. در حال حاضر او سن بسیار بالایی داشته و پیشبینی می شود توسط پسرش به قبل برسد.
از او اطلاعات کامل و درستی در رابطه با پدر، مادر، و مکان تحصیلش نیست اما در زمان خود یک نیمه ولدمورت به حساب می آمد.

تایید شد!

نیوتون(نیوت)ارتمیس فیدو اسکمندر در سال 1897 دیده به جهان گشود.اوعلاقه ای فراوان به جانوران جادویی داشت و مادرش که پرورش دهنده هیپوگریف های پر زرق و برق بوددر این زمینه او را تشویق کرد.اسکمندر پس از فارقالتحصیلی از هاگوارتز به استخدام وزارت سحر و جادو در امد و در سازمان ساماندهی و نظارت بر امور موجودات جادویی مشغول به کار شد.پس از دوسال فعالیت در اداره نقل و امنتقال اجنه که به گفته وی دوران ملال اوری بوده است به بخش جانوران منتقل شد و اطلاعات تحسین بر انگیزش در زمینه حیوانات جادویی به ارتقای مقام او سرعت بخشید.گرچه او به تنهایی بنیانگذار ثبت اسامی گرگینه ها در سال 1947 بوده است خود اظهار دارد افتخار امیز ترین کارشفعالیت در زمینه تحریم پرورش تجربی جانوران که در سال 1965 به تصویب رسی بوده است. و به نحوی مانع بوجود امدن هیولا های وحشی جدیددر بریتانیا شد.فعالیت های اقای اسکمندر در اداره پژوهش و مهار اژدها منجر به سفر های تحقیقاتی بهبسیاری در خارج از کشور شد.او در طول این سفر ها اطلاعات بسیاری جمع اوری کرد که حاصل ان کتاب جانوران شگفت انگیز شد.
گروه:ریونکلا
در ضمن در شخصیت ها شخصیت پورپنتیا اسکمندر رو هم اضافه کنید. که همسر نیوت اسکمندر هست .ذکر شده در کتاب جانوران شگفت انگیز

انجام شد!
برای تغییر گروه باید بلیت بزنید.

نام:ریموس
نام خانوادگی:لوپین
سن:حدود 43 سال
مشخصات:موهای تقریبا بلند و جذاب با چشمان سیاه و قدی تقریبا بلند
گروه:گریفیندور
توضیحات:ریموس لوپین مردی بود که در سال سوم هری معلم دفاع در برابر جادوی سیاه بود و از عضو های فعال محفل ققنوس.ریموس در همان سال یکی از دوستان خوب سیریوس بود.او در آن زمان هری را به دام انداخت اما بعد سیریوس و ریموس از دوستان خیلی صمیمی و کمک یار هری بودند.سیریوس نیز پدر خوانده هری بود.ریموس لوپین در سال پنجم هری نیز در خانه گریموند 12 حضور داشت وبه هری کمک کرد.او در جنگ با مرگخواران همان سال که سیریوس کشته شد حضور داشت
زندگینامه: ریموس در سال 1967 در روستایی نزدیکی شهر لندن به دنیا آمد و زندگی بسیار خوبی داشت تا که اینکه جادوگر شد و بسیار سختی کشید ولی او مردی بسیار مهربان است.ریموس لوپین طبق خانواده اش و ژن هایی که در بدن او بود یک گرگ نما بود که در سال پنجم هری توسط آلبوس دامبلدور درمان یافت.ریموس همیشه دوست خوبی برای محفل بود.او هری را بسیار دوست داشت.


در ضمن پروفسور من همون ایگورم پس نیاز شرکت در بازی با کلمات و خوندن قوانین نیست.برای شما هم با شناسه ی ایگورم بلیت فرستاده بودم.باتشکر

تایید شد!

نام ماروولو

نام خانوادگی گونت

جنس مرد

سن 100سالی میشه

گروه اسلیترین

درجه خون اصیل اصیل

ظاهر خوشتیپ موهای بلند چشم سبز قد بلند

چوبدستی 32سانتر ریسه قلب اژدها چوب گنجشک

سازنده اسم خوبی داشت...ولی یادم نمیاد

جارو پرنده نیمبوس 1880

زبان مارهاوآدما

جد سالازار اسلیترین

فرزند 1دختر (مایه ی شرمندگی(پسرش مایه ی افتخار))1پسر(مایه ی افتخار)

نوه همون یارو اسمش چی بود. ...آهان ولدمورت

علاقه س.اسلیترین با مارها حرف زدن و خود مارها آدمای
خون اصیل گروه اسلیترین کشتن مشنگها

شغل آزاد

تخصص کشتن مشنگا زدن دخترم به زبان مارها حرف زدن

توضیحات پدر بزرگ ولدمورتم.از حرص دخترم دغ کردم و مردم.بلد نیستم بچه تربیت کنم.

تایید شد!

پروفسور میشه اینو جای معرفی شخصیت قبلیم بذارین؟

^^^^

نام: لینی
نام خانوادگی: وارنر
جنسیت: دختر
سن: ششم هاگوارتز
گروه: راونکلاو
چوبدستی: 21 سانتی متر از درخت بلوط - مویرگ قلب اژدها!
شغل: دانش آموز هاگوارتز
علایق: کوییدیچ
ظاهر: موی بلند طلایی رنگ با چشمانی آبی
توضیحات: دوست کتی بل که در کتاب ششم وقتی وسیله ای رو در دست کتی بل دید که سعی در پنهان کردنش داشت ، به خاطر کنجکاویش سعی کرد اونو از دست کتی بل بقاپه که باعث شد دست کتی بل با گردنبند برخورد کنه و نفرین گردنبند کتی بل رو به دردسر بندازه. اما خوشبختانه بعد از مدتی مشکل رفع شد!

انجام شد!

نام: مایکل
نام خانوادگی: کرنر
سن: پنجم هاگوارتز
جنس: مرد
گروه: راونکلاو
علاقمندی ها: کوییدیچ ، جادوگری
چوبدستی:21 سانت وسطشم موی اژدهاس
توضیحات: من پسری هستم که زمانی قرار بود دوست جینی ویزلی باشم اما به دلایلی جینی مرا رها کرد. عضو تیم کوییدیچ راونکلاو نیز هستم.

توضیحات بیشتری توی کتاب نبود

اول باید در بازی با کلمات تایید شوید.

نام آلبوس سوروس
فامیلی پاتر
نام کامل آلبوس سوروس هری پاتر
سن 12
جنس مرد
شغل علاف در محفل
کلاس دوم
مدرسه هاگوارتز
گروه اسلیترین(کلاهه نا مردی کردباید میفتادم توگریفیندور)
نام مادر جینی ویزلی
نام پدر هری پاتر
کوییدیج جستجوگر(عین بابام و بابا بزرگم)
چوبدستی 32سانتی متر پر دم ققنوس چوب درخت ارکیده
جارو پرنده نیمبوس(2015)
ظاهری چشم سبز(عین بابام ومامان بزرگم)قد نسبتا بلند(عین بابام)
مهارت از بین برن بدها(عین بابام)
نزدبیک ترین دوست پسر مالفوی
توضیحات در گروه اسلیترین افتادم و با پسر آقای مالفوی(گور پدرش) دوستشدم. اما در محفل خدمات زیادی انجام داده ام.
ظاهر و اخلاقم به پدرم(هری(مدیر سایت))رفته.

تایید شد!

نام سالازار

فامیلی اسلیترین
جنس مرد
نام کامل سالازار اسلیترین

گروه اسلیترین

کوییدیج جوینده

شغل مدیر مدرسه ی هاگوارتز

علاقه مرگخواری و باسیلیسک و خون اصیل و تالار اسرار و...

سن 1000 سالی میشه

زبان مار و آدم

چوبدستی 23 سانتی متر ریسه اژدهادرخت ارکیده

چوب جارو نیمبوس 999

ظاهر قدبلند خون اصیل موی مشکی خوشتیپ

مهارت حرف زدن با مارها به کار بردن طلسم های نا بخشودنی از بین بردن گندزاده ها اذیت دیگران

توضیحات از بنیان گذاران هاگوارتز است.عقیده داردکه فقط خون اصیل ها توانایی فراگرفتن علم جادو رادارند.اما دیگر بنیان گذاران با او مخالف هستند.او محلی در زیر یکی از دستشویی ها تالار اسرار رادرست میکندودر آن یک باسیلیسک قرارمیدهد تا گندزاده هارابکشد.او موفق
نمی شود واین کار را به نوه ی واقعی خود میسپارد(که همانندخود اومار زبان است)ونوه ی اوکسی نیست جز لرد سیاه.

اگه راست میگی تایید نکن .نوم خفت میکنه


این شخصیت گرفته شده!

نام: گراهام
فامیل: پریچارد
سن: 17
گروه: اسلایترین
مشخصات ظاهری: نسبتا قد بلند،لاغر ، رنگ پریده، رنگ مو قهوه ای تیره، رنگ چشم عسلی.
چوبدستی: پر عقاب و پوست مار سمی پنسیلوانیا
چوب جارو: پگاسوس(اسب بالدار) نقره ای
اخلاق و برخورد: معمولا شوخ، دوستانه، گاهی هم به شدت جدی و گوشه گیر.
علایق: اکسپکتو پاترونوم ،ساخت معجون های پیچیده ، رد شدن از تابلو ها بدون اسم رمز، قدم زدن در جنگل ممنوع، کشیدن کاریکاتور علامت شوم، اژدها سواری، شرکت در مسابقه ی قهرمانی سه جادوگر، آبنبات های همه طعم و قوباغه ای.
مهارت های شخصی: معجون سازی، ذهن خوانی، پرواز روحی، اجرای طلسم های غیر کلامی.
من در یک کلام: پرنس دورگه ی اصیل زاده!
البته پدر و مادر من هر دو از خانواده های اصیل جادوگری هستن و من میان صدها(خاندانمون یکم پرجمعیته!!) جادوگر خوب و بد زیستم و بزرگ شدم. با آرزوی اینکه یک روز معجون ساز ماهری مثل پروفسور اسنیپ بشم اومدم هاگوارتز در واقع من پروفسور اسنیپ رو از قبل میشناختم و چند بار در مهمانخانه پاتیل درزدار و خیابان های هاگزمید ایشون رو ملاقات کردم و ارادت و علاقه خاصی بهشون دارم. همچنین به پروفسور دامبلدور که بی شک بزرگترین جادوگر قرنه، در کل من برخلاف بچه های دیگه ی اسلایترین با گریفیندوری ها زیاد مشکل ندارم اتفاقا گریفیندوری هایی مثل هرمیون گرنجرو دوست دارم، در نهایت اعتقادم بر اینه که "وقتی که توقع دوست داشته شدن ما کمتر و عشق ورزیدن ما بیشتر باشد ، راز عشق بشری بر ما آشکار می گردد"

تایید شد!