مادر!ما ریواس نیستیم! ازش متنفریم!
بررسی
پست شماره 548 خاطرات مرگخواران، مروپ گانت:
نقل قول:
-عزیز مامان، وایسا...گلابی مامان کارت داره!
-ما کارش نداریم...رهایمان کنیــد.
به سرعت در حال دویدن بود و زن میانسالی نیز تعقیبش می کرد. گلابی ای در دستان زن به شکل شیطانی می خندید و دندان های تیزش در شب تاریک می درخشیدند.
گاهی وقتا خیلی مهمه که داستان رو چطوری توضیح بدیم. خودم خیلی وقتا پست های مهم رو می نویسم. جابجا می کنم...پس و پیش می کنم. سعی می کنم به بهترین حالتش در بیاد. این وسط یه نکته ای هست که نویسنده به سختی متوجه می شه. این که این پس و پیش نوشتن ها باعث مبهم شدن داستانم می شه یا نه.
منم گاهی در این مورد شک می کنم و به یکی دو نفر می گم پستم رو بخونن و ببینن که متوجه می شن؟ چیزی براشون گنگ نیست؟
این صحنه، حالت خیلی خیلی خفیفی از همین موضوع رو داره. موقع خوندن فکر می کردم بهتر بود اول دیالوگ نوشته می شد و یا اول صحنه رو توضیح می دادی.
جمله اول جالبه. اگه از زبون یه شخصیت عادی گفته می شد جالب تر و عجیب تر می شد. ولی حالا که گوینده مروپه کمی عادی تر شده. هنوزم جالبه...ولی عجیب نیست. اون جا خواننده به این فکر می کنه که منظور از گلابی کیه؟
همین فکر باعث می شه زیاد به جمله توجه نکنه...دنبال جواب سوالش بگرده!
این اتفاق هم جواب سوال اصلی رو بهمون می ده:
بهتر بود اول توضیح داده می شد. یه توضیح کوتاه و سریع. طوری که خواننده خیلی فرصت نمی کرد هضمش کنه... و قبل از هضم اون، به دیالوگ می رسید. این جوری هر دو قسمت، تاثیرشونو می ذاشتن.
با وجود همه اینا، صحنه خیلی خوب بود.
نقل قول:
مروپ با شنیدن جمله گلابی نگاه های پر امیدی به عروسش انداخت.
-نوه فندقی مامان بزرگ.
-تکذیب می کنیم. ما خودمان دیدیم. این گلابی از اول هم هیکلش همین گونه بود.
-باید برا نوه فندقی مامان بزرگ یه اسم خوب پیدا کنم.
-وا...من از اول هیکلم عین خیار گلخونه ای باریک و خوش اندام بود! مگه عاشق همین هیکلم نشدی؟
-یعنی نوه فندقی مامان بزرگ دختره یا پسر؟
-خیر...ما هرگز عاشق نشدیم و نخواهیم شد! آن هم عاشق یک گلابی!
-اگر نوه مامان بزرگ پسر بود اسمشو می ذارم شلیل، اگر دختر بود اسمشو می ذارم هلو!
-دلمو شکوندی! پس خودم می خورمت و انتقام دل شکسته م رو می گیرم.
دیالوگ های بیشتر از دو نفر رو اینجوری پشت سر هم نمی نویسیم...مگه با وجود یکی از این دو شرط:
1- مهم نباشه که کدوم جمله از کیه.
2- به شکلی بتونیم نشون بدیم که گوینده هر جمله کیه.
که برای شما حالت دوم وجود داشت. مشخص بود کدوم حرفو کی زده. فقط آخری رو متوجه نشدم. اصولا باید از طرف گلابی باشه؛ ولی چون گفته خودم می خورمت، کمی گیج می کنه. البته گلابیه دندون داره و وحشیه. این که ادعا کنه کسی رو می خوره خیلی هم عجیب نیست.
این قسمتش خیلی خوب بود. مروپش خیلی خوب بود که اصلا توجهی به حرفای کسی نمی کرد و روی بخشی که فقط برای خودش مهم بود تمرکز کرده بود.
برای نشون دادن احساسات شخصیت ها احتیاج به توصیف های طولانی نداری. این خوبه...تسلطت روی شخصیت ها رو نشون می ده که یه دیالوگ ساده و کوتاه برات کافیه.
نقل قول:
-دهانت بو می دهد...کمی مسواک بزن خب. ضمنا ما را قورت دادی ندادی ها!
شکلک ها اصولا به عهده نویسنده هستن. نویسنده اس که تصمیم می گیره که کدوم احساس این جا وجود داشته باشه. ولی با توجه به جمله های قبلی، احساس می کنم این برای این جا مناسب نبود. حالت خونسرد یا تهدید آمیز بهتر می شد. بقیه شکلک های پست خوب بودن.
نقل قول:
از کابوسش پرید. پیشانی اش خیس از عرق بود.
غافلگیر نشدیم. به نظرم قرار هم نبود بشیم. مشخص بود این یه خوابه...و این مشخص بودن اصلا چیزی رو خراب نمی کرد یا تاثیر صحنه ها و طنز قضیه رو کم نمی کرد.
نقل قول:
-ارباب به نظرم خوابتون می خواد بگه که باید با همه قهر کنید تا یه روز خورده نشین.
این جاش ضعیف بود. خیلی مستقیم بود. تکراری بود. کلمه "قهر" نباید مستقیما و دائما تکرار بشه. می شد جمله دیگه ای گفت که همین معنی رو بده. اشکال کار، همین مستقیم بودنشه.
نقل قول:
-چگونه به این نتیجه رسیدی اگلانتاینمان؟
بهتره لرد توی سوژه ها این جوری با مهر و محبت حرف نزنه. اون "مان" آخر اسم، لرد رو زیادی مهربون جلوه داده.
نقل قول:
ناگهان در خانه ریدل ها باز شد و رودولسیف به داخل آمد. جمعی از ساحره های خانه ریدل ها از جمله مروپ که در حال نارنج پوست کندن بودند با دیدن او دستهایشان را بریدند. البته این بریدگی دست ها نه تنها بخاطر زیبایی ظاهری رودولسیف نبود بلکه برعکس، از زشتی ظاهری شدیدش بود!
-تعبیر خوابتون اینه که به زودی باید منو به جانشینی خودتون منصوب کنید و یه حرمسرای بزرگ هم به نامم کنید ارباب.
سپس نگاهی به سایر مرگخواران انداخت.
-شماها هم برین بخوابین تا هزارمین تکرار سریال های جادوگر تی وی پخش نشده و آخرش متوجه نشدین که مختار با یوزارسیف برادر ناتنی بودن و ستایش روی جفتشون کراش داره و جومونگ قراره بیاد انتقام مختار رو از کاهن های معبد آمون بگیره!
قسمت اول، یعنی ورود رودولف خوب بود. حرفاش نه. بهتر بود حذف می شد.
قسمت خواب پست عالی بود. خیلی خوب بود. بعد از بیدار شدن لرد، معمولی شد...و این باعث می شه تاثیر قسمت اول کم تر بشه. بهتر بود توی همون قسمت بیدار شدن تموم می شد. یا بقیه اش خیلی کوتاه می شد. در این حد که لرد خوابش رو برای مروپ تعریف می کرد و مروپ می گفت به نظر من تعبیرش اینه که بریم دنبال سیسمونی.
شخصیت مروپ خیلی خوب بود. لرد خوب بود. بقیه هم قابل قبول بود.
صحنه ها و شخصیت های بخش اول خیلی خوب بودن.
ایده گلابی عالی بود.
خلاقیت و طنز خوبی داری. جلوشو نگیر. بذار شجاعانه جلو بره و کار خودشو انجام بده. شخصیت ها رو خوب می شناسی. بهشون اجازه بده خودشون وارد موقعیت بشن. یقه شونو نگیر و بیار. گاهی کنترلشون کن! نذار هر چی خواستن بگن. مجبورشون کن خاص باشن. کنترلشونو توی دست خودت نگه دار.
خوابمان را بسیار پسندیدیم.