لینی که از خشم سرخ شده بود با تمام سرعت از پله های گرد بالا رفت تا به در قهوه ای رنگ اتاق لرد رسید و بعد دست هایش را بالا برد و با تمام قدرت به در ضربه زد.
تق تق تقلرد که تا حالا ندیده بود کسی اینطوری به در ضربه بزند با صبانیت گفت:
- کیه؟
- لرد منم،لینی.
- بیا تو.
لینی در را باز کرد و با صورتی که از عصبانیت داشت منفجر میشد به سمت لرد رفت و جلوی او تعضیم کوتاهی کرد.پس از آن که لرد به لینی اجازه داد که سر پا بایستد ، لینی رو به لرد کرد و گفت:
- ارباب این آگوستوس خیلی پر رو است و از مقامش برای راحتی خودش استفاده میکند.
- مگه چیکار کرده؟
- همین جور به ما دستور میده که این کار را بکنیم ایم کار را نکنیم.لرد من حتی حاضرم کروشیو های شما را تحمل کنم ولی از آگوستوس دستور نگیرم!!
لرد:
لرد همین طور که دستش را زیر چانه اش گذاشته بود به فکر فرو رفت و پس از چند دقیقه رو به فلور کرد و گفت:
- تو دوئلت خوبه؟
- به پای شما که نمیرسه اما بد نیست.
- یعنی میتونی آگوستوس را ساکت کنی؟
- بله سرورم.
- خب پس من ترتیبی مدیم تا تو و آگوستوس با هم دوئل کنید.هر کس که برد به مدت یک هفته جایگزین من میشود.
لرد رو به لینی کرد و گفت:
- برو و به آگوستوس بگو بیاد این جا.
- چشم سرورم.
لینی به طرف در رفت که از اتاق خارج شود اما ناگهان ایستاد و رو به فلور کرد که الان داشت خودش را برای دوئل آماده میکرد و گفت:
- تو را به ریش مرلین این آگوستوس را ساکت کن.
فلور رو به لینی کرد و گفت:
- تمام تلاشم را میکنم.
لینی که خیالش راحت شده بود از پله های مار پیچ پایین رفت.وقتی به آگوستوس نزدیک شد آگوستوس با نیشخندی گفت:
- تصمیم خودت را گرفتی؟
لینی که داشت از کوره در میرفت رویش را از آگوستوس برگرداند و گفت:
- لرد کار مهمی با تو دارند.
آگوستوس که متعجب شده بود به طرف اتاق لرد رفت تا با چیزی که نمیدانست چیست رو به رو شود.