هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   5 کاربر مهمان





Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۲۲ پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷

ایلین پرایم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۰ شنبه ۱ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۲:۴۶ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴
از دامنه های آلپ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
نام: مهاراجه ایلین پرایم-ILIEN Prime

گروه:اسلایترین
اصل نسب: پسر مهاراجه ایلین اول
کاردار وزارت در دربار احمد پاشا

شغل:اداره ی املاک پدری و جادوگر دربار احمد پاشا

چوب جادو:افرا؛ به ضخامت 10 سانتی متر با پر مرغ
کاربرد بیشتر فیزیکی
ظاهر: در تصویر مشخص است
(البته من قدم 178 و لاغر؛ این عکس دسمال کش احمد پاشاس که من قرض گرفتم)

بنده سالها جانشین پدر بودم و به موجب فراخوان دامبلدور از هندوستان پاشودم اومدم اینجا که با لرد بجنگیم!
اما چون کشتیمون تو راه غرق شد,
شخصا شنا کنون حرکت کرده تا به وضیفه ی اخلاقی خودم عمل کنم! اما از دل غافل تا رسیدم دیگه جنگ پیروز شده بود
من که خانواده ام رو در کشتی از دست دادم و (راستش اونجا هم کسی منو نمی خواست) مجبور شدم که یه جایی بمونم.
زندگی من سراسر غم و حسرت و تباهیه! می تونم یه چیزی بخورم حالم جا بیاد؟
ممنون :pint:
من در جوانی مملو از شور نشاط بودم! پدرم همه کاره ی جادوگران در کمپانی هند شرقی بود. بعد از مرگ پدر من بزرگترین حامی خود را از دست دادم!
و کم کم ملت دست به شورش زدند! من که صلابت پدر رو نداشتم طی یک کودتا نیمی از قلمرو خودم رو از دست دادم.
و این بود آغاز تباهی من!


من چنين شخصيتي رو نميبينم در ليست. آيا منظورتون همون ايلين پرنس هست؟ فعلا تاييد نشد.


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۷ ۱۱:۵۷:۰۷


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۱۳ سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۷

بانوی خاکستریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱:۲۹ سه شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۷
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 14
آفلاین
نام:بانوی خاکستری
گروه:ریونکلا
اصل نسب:دختر راونا ریونکلا
شغل:شبح برج ریونکلا
چوب جادو:طبق قوانین وزارتخونه ارواح چوب ندارند
ظاهر:قد بلند با ظاهر شفاف-معمولا غم زده-روح

مادرم همیشه بهم سرکوفت می زد که آی کیوم مثل خودش نشده و باعث ننگ فامیلم.وقتی بچه بودم مجبور شد به کلاه گروه بندی رشوه بده که منو توی ریونکلا بندازه.رفت بیدل نقال رو دید و بهش پول داد تا شعر اول سال کلاه رو براش بگه اونم به جاش اجازه داد برم ریونکلا.
از اون به بعد همیشه بهم خصوصی درس می داد یا سوال های امتحان رو برام کش میرفت.
خوب منم به غرورم بر می خورد درسته که آی کیوم کمه ولی کلی استعداد کشف نشده دارم.خلاصه همیشه از مادرم متنفر بودم.
آها یادم رفت بگم که قیافم به مادرم رفته!بارون هم به همین خاطر از همون اول ازم خوشش میومد.البته من اولش زیاد حواسم بهش نبود تا اینکه وقتی تاج مادرم رو دزدیدم, فهمیدم که این خائن رو فرستاده آلبانی دنبالم.
بارون منو توی یک کافه پیدا کرد, خیلی غیرتی شده بود.تبر صاحب کافه رو برداشت و ...

من هنوز مشکل آی کیوم حل نشده ولی دیگه مادرم نیست که سرم غر بزنه و بچه ها هم چون روحم و یکم ترسناک, زیاد ازم سوالهای سخت نمی پرسن.


ناظر محترم این شناسه قبلی منه,لطفا ببندین.


خوب بود دوست من! تاييد شديد.


ویرایش شده توسط the grey lady در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۵ ۱۴:۲۱:۰۷
ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۷ ۱۱:۵۶:۲۳

One often meets his destiny on the road he takes to avoid it


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۵۹ دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۷



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۰۴ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۳:۰۵ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 2
آفلاین
نام : بارناباس کاف

سن : حدود 50 سال

شغل : سردبیر پیام امروز

گروه : اسلیترین

چوبدستی : 29 سانتیمتر از چوب درخت خاس با موی تک شاخ

توضیح کوتاه : بارناباس کاف از حدود 30 سال پیش در روزنامه ی پیام امروز مشغول به کار شد و شوق و علاقه و استعداد فراوانش در این کار باعث شد تا در سومین سال کاریش در این روزنامه ، به مقام سردبیری برسد . غیر از این ها او سخنور خیلی خوبی است و در مجامع کوچک و بزرگ به کمک این استعدادش توانسته خیلی ها را به خود جذب کند . او هنوز هم که هنوزه بهترین سردبیر روزنامه ی پیام امروز است و در آن روزنامه کار می کند .
بارناباس کاف در زمان تحصیل در مدرسه ی علوم و فنون هاگوارتز ، مهاجم این تیم بوده است و به بهترین نحو بازی می کرده است . پس از فارغ التحصیلی از تیم های زیادی به او پیشنهاد شد تا در سمت مهاجم در آن تیم بازی کند ، اما او بدلیل علاقه ی شدیدیش به روزنامه نگاری ، با تلاش فراوان به استخدام پیام امروز در آمد .


خوب بود! تاييد شديد. مشاور شما در ايفاي نقش، ايوان روزيه هستند!


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۷ ۱۱:۵۵:۵۶


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۵۰ دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۷

پروفسور وريديان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۹ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۳۱ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
از دره ی جادو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 15
آفلاین
نام:پرفسور(اسمیت)وریدیان
سن:1956 سال
متولد در:51/4/7
علا قه مندی ها:جنگ,طلسمات,ساخت معجون های پیچیده
مشخصات:قد بلند.دارای وزنی متوسط.موها و ریش و سبیلم سفید است.طول ریش 48 سانتی متر.مردمک و چشم من مادرزادی سفید بوده اما کور نیستم و همیشه یک پیپ چوبی خیلی قدیمی که از اجداد ما به ارث رسیده را پک می زنم.
سرگرمی:تنها سرگرمی من احضار موجودات در دنیای جادوگران سپید است,موجوداتی مثل اجنه ی سپید,ارواح سپید,گرگ های سپید و...
چوب جادو:چوب من,قدمتی تقریبا هم اندازه ی سنم دارد,چون من از 9 سالگی در حال آموختن جادو بوده ام و هر طلسم و وردی که به چوب محتاج باشه رو اجرا کردم...هرچی که به ذهنتون برسه...حتی طلسم های نابخشودنی(بین خودمون بماند)
خب روکش چوب من از پوست درخت گردوی وحشی و محتویات داخل آن از پوست نهنگ 2000 ساله و اشک غول سه سر و زبان سیمرغ پدر...
جاروی پپرنده:چوب من از این نمیدونم نیمبوس های 2000 این سوسول بازی ها نیست,بلکه یک جاروی استسنایی است که توسط هم فکری های 4 جادوگری که دانشگاه هگوارتز رو ساختند,تایید شده و اولین بار خودم یک جاروی دیگه داشتم تا این که آن چهار جادوگربزرگ به دلیل این که من با 2 تا از انها دوست بودم,جارویی را که من ساخته بودم رو با قدرت خودشون تکمیل کردند وبه من برگرداندند...این هم از چوب!!!
نوضیحات:یک رازی هست که من باید بگم!اون هم اینکه در واقع شاید شنیده باشید که اگر قدرتتون کم باشد و از یک جادوی قدرتمند استفاده کنید,ممکن است به شما آسیب برساند و یا حتی شما را به کام مرگ نهد...من هم وقتی 13 ساله بودم قصد کردم تا نیروی خورشید و ماه رو در اختیار بگیرم...به همین دلیل مجبور بودم از طلسم اعظم استفاده کنم...اون موقع کسی نبود تا به من بگوید که این کار را نکنم به همین دلیل باعث مرگ من شد,من برای این کار باید چیزی حدود 49 طلسم و افسون را حفظ می کردم که حدودا چند ماهی به طول می انجامید.
سپس در یک روز کاملا آفتابی دست چپم را به سوی خورشید بلند کردم و اولین,دومین,سومین...طلسم ها را به ترتیب خاوندم .بهد خورشید در دست چپم قرار گرفت و در آن دست راستم را بلند کردم و طلسمات مخصوص را خواندم...ماه هم در دست راستم قرار گرفت!!!درد زیادی را تحمل میکردم ...در مرحله ی آخر باید هر دو دست را روی هم می گذاشتم و به می فشردم.تا قدرت خورشید و ماه با هم آمیخته شود و همراه با طلسم مخصوص به من القاءشود...تا دستانم را روی هم گذاشتم,دیگر بدنم طاقت نیاورد و به مترها آنور تر پرتاب شدم و بدنم تکه تکه شد!!!روح من در اختیار خودم بود,پس با یک طلسم مخصوص خانواده ی وریدیال ها و با فرمان برداری به مدت 10 سال برای اجنه توانستم که به بدنم بازگردم.البته نیمی روح,نیمی انسان...اما این دوگانگی جنبه ی مفیدی هم داشت!!!به من عمره بسیار طولانی می بخشید...حدود چند هزار سال...
خب این هم راز من بود!!!


خيلي عالي بود پرفسور! تاييد شديد!مشاور شما در ايفاي نقش، ايوان روزيه هستند.


ویرایش شده توسط ساحر اعظم در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۴ ۸:۵۳:۳۸
ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۷ ۱۱:۵۵:۲۹

بر سنگ مزارم بنويسيد:
در زندگي بارها بالهايم را گشودم تا همچون پرنده اي


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۳۵ یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۷

عمــــه مارج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲:۲۲ شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵
از زیر شنل لردسیاه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 141
آفلاین
نام: عمه مارج

گروه: اسلايترين (درسته يه شخصيت ماگليه ولي چون به شدت از هري پاتر بدش مياد پس فكر كردم بايد اسلايترين باشه)

چوب جادو: تركه آلبالو با تار دل اژدها (سعي كردم يه چيزي سر هم كنم براش)

توضيحات: خواهر ورنون است و هري را از اول عمرش مجبور كرده بودند كه او را "عمه" صدا كند.
خانه اش در همسايگي كلنل فابستر و در يك باغ بزرگ در دهكده است و در آنجا سگهايي از نژاد بولداگ پرورش ميدهد.
دادلي را خيلي دوست دارد و به راحتي برايش پول خرج ميكند درعوض چشم ديدن هري را ندارد و هميشه او و والدينش را تحقير كرده و به آنها توهين ميكند.
در يكي از شبهاي كريسمس براي دادلي يك آدم آهني كامپيوتر آورد و براي هري يك جعبه بسكويت مخصوص سگها!
قبل از ورود هري به هاگوارتز هري غفلتا پايش را روي پنجه ي ريپر سگ محبوب عمه مارج گذاشت. او نيز به داخل باغ دويد و از يكي از درختها بالا رفت و سگ به دنبالش. عمه مارج تا نيمه شب از آوردن سگ به داخل خانه خودداري كرد.
در تابستان قبل از شروع سال سوم هاگوارتز توسط هري مثل بادكنك باد شد اما توسط مامورين سحر و جادو به حالت اوليه برگشت و حافظه اش اصلاح شد.


بسيار عالي! خوش اومديد عمه مارج!!


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۳ ۱۷:۵۵:۲۰

موندنی شو!


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۴۱ چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۷

اوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۱ جمعه ۴ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۲۵ سه شنبه ۳ آبان ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 161
آفلاین
نام:اوری

گروه:اسلیترین

ویژگی های ظاهری و اخلاقی:شنل بلند و قیافه رنگ پریده

چوب:ریسه ی قلب اژدها

چیز های دیگر:طرفدار لرد سیاه


ببين، درسته كه توي كتاب توضيح زيادي در مورد اين شخصيت داده نشده، اما از تخيلت استفاده كن. مثلا شكل و شمايلش چجوريه، ممكنه اوري يك رد زخم عميق روي صورتش باشه، شايد يك فرد به شدت عصبيه و تاحالا ممكنه ده ها مشنگو كشته باشه!! هوم؟ تخيل يعني اين! منتظر يه معرفي شخصيت قشنگ هستم! تاييد نشد فعلا.


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۳ ۱۷:۲۸:۵۷

شناسه ی قبلیم که بعد از این ساختمش ولی دوباره برگشتم به این

اینه

عمرا اگه فهمیده باشی چی گفتم

چاکر همه بچه های قدیمی (کینگزلی شکلبوت ، پیوز ، رفوس ، زاخاریاس ، دادالوس دیگل و خیلی های دیگه که حال ندارم بنویسم اسمشون رو )



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۱۴ سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۷

نيكلاس  فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۸ چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۲:۰۰ سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 9
آفلاین
خوب من نامم رو اخر میگم و از سن شروع میکنم چون عجیب ترین چیزیه
که من دارم
سن: راستش حسابش از دستم در رفته ولی فکر کنم 680 سالم باشه حالا یه کم اینورتر یا اون ور ترشو ول کن
تاریخ تولد : این یکی اصلا یادم نیست
گروه : گریفیندور
چوب جادو: یه چوب جادوی معمولی از زبان گنجشک و پر ققنوس که فقط 100 سال ازمن کوچکتره چون قبلش یکی دیگه داشتم که گمش کردم
مو: زیاد مو ندارم ولی به جاش یه کلاه پشمی قشنگ میذارم
هیاکل(مجموع تمام هیکل) : قدی کوتاه با شکمی بزرگ که خیلی دوستش دارم
اخلاقات: انسانی کمی تا قسمتی شوخ همرا با تیک های ععصبی که مال سنمه ولی زیاد مهم نیست
علاقه مندی ها : طبیعت جادویی تک شاخ والبته سنگی که خودم می سازم سنگ جادو کوییدچ موقع جوانی هامون مثل حالا نبود ولی از دیدنش لذت می برم
تبهر : ساخت سنگ جادو
سخن یکی مونده به اخر : دوست دارم تا انسان خوبی در دنیا است زنده بمونم

و بالاخره نامم : نیکلاس فلامل یادم میاد دوستام بهم میگفتن نیکی

بسيار عالي... تاييد شد.


ویرایش شده توسط اسممو نبر در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۸ ۲۳:۰۹:۴۰
ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۹ ۱۵:۲۶:۳۲


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۵۳ سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۷

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۵ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰
از آواتارم خوشم میاد !!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 350
آفلاین
نام:زاخاریاس اسمیت

سن:17

جنسیت:مذکر

گروه:هافلپاف

نژاد:اصیل زاده

ویژگی های ظاهری:دارای قدی متوسط ،مو های بلوند و چشمانی آبی

عضو تیم کویدیچ هافلپاف(جستجوگر تیم)

عضوی از الف دال(ارتش دامبلدور)در هری پاتر و محفل ققنوس(به دلیل صحبت هایش با ارنی مک میلان و هانا ابوت)

از صحبت کردن ویا جر و بحث کردن با مالفوی و دوست هاش متنفره

هنگام رویارویی با دشمن به هیچ وجه نمی ترسه

علاقه مندی ها:کویدیچ،خواندن داستان های بیدل،دوئل با دوستان

توضیح اضافی:این شخصیت توسط نیک شریم نقش داده شده.

تاييد شد!


ویرایش شده توسط .:: زاخاریاس اسمیت ::. در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۸ ۱۹:۵۸:۲۵
ویرایش شده توسط .:: زاخاریاس اسمیت ::. در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۸ ۱۹:۵۸:۵۳
ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۹ ۱۵:۲۶:۴۸

[b][color=000066]Catch me in my Mer


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۲۵ سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۷

اوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۱ جمعه ۴ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۲۵ سه شنبه ۳ آبان ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 161
آفلاین
نام:اوري

گروه:اسلیترین

جنسيت: مذکر.



خيلي كوتاهه! تاييد نشد.


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۹ ۱۵:۲۷:۴۹
ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۹ ۱۵:۳۵:۳۲


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۲ سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۷

دیدالوس دیگلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۹ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۵ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲
از جلوی کامپیوترم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 338
آفلاین
نام کامل:ديدالوس ديگل
گروه:گریفندور
عضویت در:محفل ققنوس
چوبدستی:موی دم تک شاخ
چوب جارو:نیمبوس 20002
ظاهر:مردی با کلاه سیلندری و قدی متوسط موی بلند و بلوند،چهره ای نوک تیز
علاقه ها:صحبت کردن با هری پاتر،کمک به دامبلدور،جارو سواری
سپر مدافع:ققنوس
همین

تاييد شد


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۹ ۱۵:۲۳:۴۷



غیر ممکن غیر ممکنه! همینی که گفتم...ناراحتی زنگ بزن 118







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.