هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۱۳:۵۴ سه شنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۸
#80

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
کلاس در همهمه فرو رفته بود. بچه ها دم در جمع شده بودند. دورتا دور کلاس عکس های مختلف از دانش آموزان در حال تقلب و سپس همان دانش آموزان با دست و پای کبود و خونین و مالین وجود داشت. کل نیمکت های کلاس نیمه بزرگ تقلبات سیاه به دیوار چسبانده شده بود و امکان نشستن نبود. سه جاروی شهاب وسط کلاس قرار داشت.

-یعنی میخواد چی کار کنه؟
-حتما میخواد پرواز یادمون بده..
-شایدم میخواد بترسونتمون!

ناگهان صفوف دانش آموزان به لرزش در آمد و حرکت کرد. گابریل دلاکور، از میان دانش آموزان خودش را به سمت جلوی میکشاند. سپس وسط کلاس ایستادو گفت:

-بشینید دیگه!
آبر دستش رو بلند کرد و گفت: ببخشید دقیقا" کجا؟

گابریل نگاهی به دورتادور کلاس کرد. سپس از غیب کوسن ها و پشتی هایی به تعداد دانش آموزان تهیه کرد. دانش آموزان با اکراه روی زمین نشستند. گابریل کیفش را روی زمین پرتاب کرد و به سمت جارو ها رفت.

- اولا" که شما بیخود میکنید موقع ورود من واسم شعر نمیخونید! دوما" سلام ! سوما" خانوم آبرفورث دامبلدور، میشه اینقدر حرف نزنی سر کلاس من؟
آبر: من مَردم.
گابر : چهارما" این جلسه میخوام در مورد تقلب در کوییدیچ بگم. اولا" سعی کردم در جلسه ی اول بحث رو زیاد باز نکنم براتون. اما امروز باز میکنم. تقلب انواع بسیار بسیار گسترده داره. اما به طور کلی ما دو نوع تقلب داریم! تقلبات معمولی یا سفید و تقلبات سیاه و شیطانی. مثلا" یکی از تقلبات معمولی استفاده از قلم های همه کاره و مخصوص تقلب هست که خودش جواب رو توی امتحانات براتون می نویسه. اما، استفاده از معجون هایی مثل "معجون مرکب پیچیده" یا ورد های ایمپریو (طلسم فرمان) از تقلبات سیاه هستند. و من اینجا هستم تا تقلبات سیاه رو به شما آموزش بدم. البته که این کار برای دانش آموزان کودنی مثل شما ... (نگاه گابریل روی بادراد فیکس میشه! ) بسیار مشکل هست. من انتظار دارم فعلا" ورد های تقلبی رو که در مورد کوییدیچ بهتون یاد میدم بتونید به کار ببرید. بیشتراز اینکه شبیه تقلب باشه؛ شبیه کلک زدنه! اگه ترم دیگه هم تقلبات داشتیم استاد بعدی اتون بهتون تقلب رو یاد میده. اِهم؟



گابریل نفس عمیقی کشید و به دانش آموزان ذوق زده نگاه کرد. سپس دستش را روی هوا تکانی داد. دستش روی بتی ثابت شد. و با آن یکی دست، پیوز را فراخواند. بتی و پیوز به سمت جارو رفتند.


-خب، اول توضیح کوتاهی میدم. توی مسابقات کوییدیچ از تقلبات بسیاری میشه استفاده کرد: خریدن داور، عوض کردن سرخگون، آوردن دوتا اسنیچ توی بازی و خیلی موارد دیگه! اما از تقلبات سیاه دیگه؛ تبدیل کردن هست. از استاد تغییر شکلتون ایگی(!) درخواست کرده بودم بهتون ورد رو یاد بده. امیدوارم وزارت سرش رو زیادی گرم نکرده باشه. در ضمن، من دارم دوتا تقلب میکنم چون توی کوییدیچ فقط در شرایط خاص میتونید چوبدستی داشته باشید.

من از شما میخوام جارو های دوستانتون رو به شکل های مختلف تغییر بدید. مثلا جاروشو یک قورباغه کنید. محکم جارورو بگیرید و فکر کنید جستجوگر های یک تیم هستید. توی یک مسیر دایره ای بچرخید.. حالا!


بتی و پیوز هردو از زمین فاصله گرفتند ودر مسیر دایره ای که گابریل گفته بود حرکت کردند.
-چنجیوس بشقابیوس!

ورد سرمه ای رنگ به سمت جاروی پیوز حرکت کرد و جارو به یک بشقاب تبدیل شد. پیوز روی هوا شناور ماند و بشقاب بعد از برخورد با دیوار خرد شد و به زمین ریخت.

ملت:
گابریل: البته این یک نوع خیلی بد از تقلبات سیاه هست. چون امکان مرگ طرف وجود داره ولی ما تا الان شاهد تقلبات این چنینی بسیاری در کوییدیچ بودیم. حالا جاروشو بشقاب نکنید ولی هر چیز دیگه رو میتونید بشقاب کنید، مثلا چماغ های مدافع هارو!

گابریل از بتی و پیوز تشکر کرد و به هرگروه پنج امتیاز اضافه کرد. (زیر زیرکی پنج تا هم اضافه به ریون داد! )

- تکلیفتون رو یادداشت کنید:

1. میتونید با استفاده از ورد های مختلف توی یک بازی کوییدیچ مدرسه ای استفاده کنید و به شدت بعد از اون گیر بیفتید.(20 امتیاز)

* در مورد این تکلیف سوژه اتون میتونه به کوییدیچ هم ربطی نداشته باشه چون بعضی ها با پست ِ کوییدیچ نوشتن مشکل دارند. اما حتما" یک تقلب با ورد (طلسم) باید باشه!



2.یک تقلب ِ سیاه (نه در حد خیلی خطرناک) در یک مسابقه ی کوییدیچ انجام بدید. لازم نیست قهرمان داستان شما باشید.(کپی رایت بای مورگانا!) (20 امتیاز)

یکی از این تکلیفها رو به اختیاز خودتون انجام میدید، فقط یکی اش رو.


3. توی پست تدریس چند تقلب پیدا کنید. (تعداد ِ بیشتر امتیاز بیشتر. ) 5 امتیاز.


4.آیا تماشاگران هم میتوانند در یک مسابقه ی کوییدیچ تقلب کنند؟ اگربله، مثال بزنید. (5 امتیاز)


گابریل با لبخند به دانش آموزان نگاه کرد و گفت:
-خب! حالا که فکر میکنید تقلب خیلی آسونه.. من سوار جارو میشم و شما جاروی من رو به هر چیزی که تونستید تبدیل کنید. فقط هم 5 تا ضربه فرصت دارید!!

و سوار جارو شد..


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۶ ۱۴:۰۰:۲۶

[b]دیگه ب


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۲:۴۱ سه شنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۸
#79

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
تکلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید.


سالازار اسلایترین در اتاق تاریکش نشسته بود ... تمام فکرش مشغول ایده ای بود که به همراه سه جادوگر قدرتمند و بزرگ انگلستان به ذهنشان رسیده بود ... بنا کردن یک مدرسه جادوگری ...

سالازار به شدت گیج بود. او گودریک ، راونا و هلگا را خوب میشناخت و میدانست آنها با ماگل ها خوش رفتاری میکنند. کاری که برای او ننگ بود. از ماگل ها متنفر بود. بخصوص آن ماگل هایی که قدرت های جادویی اصیل زادگان را دزدیده بودند ...

سالازار فرصت زیادی برای تصمیم گیری نداشت. شاید فقط تا چند دقیقه دیگر ، سر و کله گریفندور ، ریونکلاو و هافلپاف پیدا میشد و آخرین صحبت ها برای ساختن مدرسه صورت میگرفت ...

سالازار با خود اندیشید » اگر با اونا همکاری نکنم ، اسمم توی تاریخ ثبت نمیشه و از امتیاز اداره مدرسه هم محروم میشم ! در ضمن مشنگ زاده های کثیف همه دنیای جادوگری رو میگیرن ...

ارزشش را داشت ...

صدای در ، فرصت بیشتر فکر کردن را به سالازار نداد . وقتی در را باز کرد دو زن زیبا پشت در قابل رویت بودند. یکی با چشمان تیز و قد بلند و صورتی بسیار زیبا ، دیگری با زیبایی کمتر ، کمی چاق اما با هاله ای از مهربانی در اطرافش ...

لحظاتی بعد مرد سرخپوشی هم با وقار و عظمت وارد شد ...

گودریک صحبت را اینگونه آغاز کرد : « همه میدونیم که امروز آخرین جلسه است . ما یک مدرسه تاسیس میکنیم با چهار گروه و هرکدوم گروه خودمون رو با معیار های خودمون اداره میکنیم ! برای بچه های جامعه جادوگری آموزش های حساب شده و دور از جادو های خطرناک یا سیاه قرار میدیم. و تبعیضی هم بین ماگل ها و اصیل زاده ها قائل نمیشیم ... هر کس موافقه دستش رو بالا ببره ! »

اول از همه هلگا هافلپاف دستش رو بالا برد. راونا فکر کرد ، و پس از اندکی تکان دادن نیم تاج نقره ای رنگش موافقت کرد.

سالازار اخم کرده بود. بدست آوردن اختیاراتی در هاگوارتز ارزش دروغ گفتن داشت. پس او نیز دستش را بلند کرد ...

گودریک ، کمی مکث کرد ، با اخم و تردید رو به سالازار کرد و گفت : « سالازار تو واقعا موافقی ؟ »

شکوه چهره و اقتدار صدایش تن هر کسی ، حتی سالازار اسلایترین بزرگ را میلرزاند ...

سالازار این تقلب را ، برای بدست آوردن قدرت ، بر خودش روا میدانست. پس لبخندی زد و گفت : « ارزش امتحان کردنش رو داره ... »

و این اولین تقلب تاریخ جادوگری بود ...



تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید.

1. موشک جادویی : اینا یک موشک هایی هستند که به صورت جادویی به سمت کسی که میخوایم بهش تقلب بدیم پرواز میکنن. خاصیتشون هم اینه که در راه نامرئی میشن و توسط مراقب ها دیده نمیشن !

2.تقلب با ریش : این به درد دانش آموزانی مثل بادراد ریشو یا دامبل و اینا میخوره !! اونها به تعداد سوالی که میخوان تار ریش میکنن و نشون همدیگه میدن ! بعد طرف مقابل به تعداد گزینه ریش میکنه ! یعنی مثلا بادراد 7 تا تار ریشش رو میکنه و نشون دامبل میده . دامبل هم چون جواب سوال 7 گزینه 3 هست ، سه تا تار ریشش رو میکنه و نشون میده

3. سرود یار دبیستانی : این روش به شدت مرسوم شده در هاگوارتز ... ملت همزمان سرود رو میخونن و بعد در بین سرود با هم دیگه سوال جواب رو رد و بدل میکنن :

_ یار دبستانی من ، سوال سه چی میشه بگو ؟

_ چوب الف بر تن ما ، اون میشه گزینه ی دو !



4. معجون تقویت قوای بینایی : این معجون رو قبل از امتحان بخورید ! تضمینی ! شما میتونید حتی کوچکترین مو های دماغ مراقب جلسه که آخر سالن ایستاده رو هم ببینید ... از روی هر برگه ای که دوست داشتین نگاه کنید !

5 . روی منم حساب کنید : منم پیوزم دیگه ! خیلی هم گولاخم :grin: ... میتونم توی دیوار ها قایم بشم ، شما سوال رو ازم بپرسین و منم همونطور مخفیانه از بین دیوار ها جواب رو از برگه دیگران ببینم و بهتون بگم ! البته بگم که در ازای هر کلمه سه تا گلوله جوهری دست مزد میگیرم


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۱۷:۵۱ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۸
#78

کورمک مک‌لاگنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۲ یکشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۰۱ سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۸۸
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 28
آفلاین
کلاس آموزش تقلبات سیاهکلاس آموزش تقلبات سیاه
یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید.


خیلی وقت پیشا

مدرسه ی عالیه ی ملایان

-تقی: ممدی!

-ممد:هان!

-تقی:ممدی می گما! امروز یه لطفی بکن این سوالا رو به بوگو.

-ممد:یعنی چه؟

-تقی: بوقی من کنارت میشینم تو هم یه کم این کاغذ پوستیتو کج کون طرف ما ok؟

-ممد: باشه

سر امتحان

-تقی:ممدی سوال 1

-ممد:نیمیدم تا بسوزی

-تقی: اگه ندی زوبیده خاتونو با یه طلسم میفرستم پیش باباشا!

-ممد:هر غلطی می خوای بکن. من ت.سط مراجع عالی قدر دینی ارشاد و دست از رفیق بازی برداشته ام.

-ملا:اوی از مرلین بی خبرا چی کار می کنید؟

-تقی:پروفسور ! داشتم سر یه امر خیر با هم مشورت می کردیم.

-ملا:چون امر خیره ایرادی ندارد ادامه دهید.

-تقی:ممدی!هیچی نی میفهمه سوالا بوگو!

-ممد:نی میشه گناه داره

-تقی:ایشالا بری تو مرلینگاه گیر بیفتی.

تقی ناگهان متوجه یکی از خواهران زیبا روی کلاس میشود که به سرعت برق و باد در ال نوشتن است.

-تقی:آبجی این سوال 1 جوابشو به ما میدین؟

-ملوس:تقی جون! چجوری جوابو بدم. نمیبینی ملا مثل برج ذهر مار داره راه میره.

تقی طی یک عملیات انتحاری در حالی که چوبدستی در دستش است با ورد اکسیو ورقه ی انور و آبجی خود را تصاحب کرده و از روی آن بر ورقه ی خود کپ زده و آنرا به آبجی پس می دهد.
-تقی:

-ملوس: حالا اسم این کار باحالت چیه؟

-تقی:عرضم حضور انور و آبجی خودم هر چی شوما بگید.

ملوس از خجالت سرخ می شود

ولی با پرویی میگوید:تقیلب

-تقی:ها! ای که الان وگفتی یعنه چه؟

-ملوس:یعنی لب تقی

-تقی: ممنن از نظر شما من هم موافقم

با توجه به گذر زمان این نام به تقلب تغییر کرد(چه بیخود!)
اینگونه اولین تقلب صورت گرفت
=====================================
5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!


1-استفاده از روش زورگیری(نحوه ی انجام):با استفاده از چوبدستی خود به سمت شاگرد خرخون میروید و به او می گویید که
گریبک فامیل و آشنای شماست و در صورت تقلب ندادن به شما گریبک کل خوانواده ی آنها را به گرگینه تبدیل خواهد کرد.
2-استفاده از روش کلاس خصوصی(نحوه ی انجام):با استفاده از جیب بابا و تنها با خرج کردن 15 گالیون می توانید 2 هفته زود تر از امتحان نمره ی 20 خود را تضمین کنید چون که یا معلم بدون تصحیح ورقه ی شما به شما 20 میدهد و یا سوالات را در اختیار شما می گذاردو یا سر امتحان به شما جواب ها را میگوید.
3-استفاده از روش پاچه خواری(نحوه ی انجام):با خرید یک عدد دسته گل برای معلم خود و تقدیم آن در روز موعود به او و گفتن جمله ی :پروفسور چقدر شما در کار خود وارد هستید او را خر کنید تا در سر امتحان کاری به کار شما نداشته باشد.
4 -استفاده از روش خرلوزاسیوم(نحوه ی انجام):اگر دختر هستید با یک اشاره یا چشمک به خرخون کلاس دل او را بدو معجون عشق بدست آوردی تا او تقلب که چه عرض کنم به شما چیز های دیگه هم بده. ولی اگر پسر هستید با یک کلمه I love you خرخون را خر کرده و در سر جلسه از او بهره معنوی برده.(منظور تقلب است)
5-استفاده از شاگر د پست سری(نحوه ی انجام):با هماهنگی قبلی از شاگرد پشت خود بخواهید که جوا ها را با صدای واضح برای شما بخواند.
=====================================


ویرایش شده توسط کورمک مک لاگن در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۵ ۱۸:۱۶:۲۰

>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۱۳:۴۴ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۸
#77

رابستن لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۳۶ جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۱۱ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 179
آفلاین
یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید.

شونصد سال پیش چلغوز آباد واقع در نزدیکی بلغوز آباد شرق هری پاتر آباد .


- اووم ... من هیچی نخوندم خب !

-باو ! یعنی چی دلت هوای کتک از دست گودریگ رو کرده ؟ پس برای چی اومدی امتحان .

- نه باو ! من اگه تو کمکم کنی می تونم این ترم رو پاس کنم .

- چه مدلی ؟

- ببین داوش من چندتا بادکنک آورده که تو باید جواب سوالت رو بریزی توش و بعد یه خورده بری پایین بادش کنی و بیای بالا و تو هوا بترکونیش !

- هووم ؟ یعنی چه مدلی ؟

- یعنی بوقی تو بادکنک باد کن رو سر من بترکونش ! اگرم نشد چندتا لوله خودکار رو خالی کن و توشون جواب ها رو بذار و پرت کن تو هوا ! اگرم نتونستی موشک بنداز . اینو به بقیه هم یاد بده که کلاس موشک بارون شه و گودریک نفهمه .

- باوشه . اینو به بقیه هم یاد داد .

- بچه ها ببینید همون طور که مشاهده می کنین این کلاس خیلی نورش کمه و این رنگ صورتی مزخرف روی دیوارهای بیضی شکل اینجا رو به یک محل مناسب برای تقلبات تبدیل کرده . شما میشه پرده ها رو بندازی که بهتر بشه ؟ در ضمن کسانی هم که رفتن بیرون کاغذ ها رو از لای پنجره هایی که پردوه هاشون کنار رفته اس ، بندازین داخل .



سر امتحان

گودریک عینکشو میزاره چشش و میگه : این موشک و اینا چیه ان ملت ؟ بووقی ها .

- اینا از این نامه ها جیغ جیغو هستن . بهشون دست بزنید جیغ میزنن آبرو می برن . شما کارتونو انجام بدین .

بوووووومبافو !( صدای ترکیدن بادکنک )

- این دیگه چی بود ؟

- هلگا هافلپاف و روونا ریونکلا و سالازار بچه هاشونو آوردن اینجا بازی بادکنکشون اومد تو .

- آها !

یکی از بچه ها برگه شو داد و بیرون رفت . مسلما خرخون کلاس بود . از لای پنجره سوالات رو می فرستاد داخل که یکی از بچه ها گفت : گوردیک من باید برم دسشویی !

- باشه بعد امتحان .

- نه باید برم .

آروم از در خارج شد و دوستش در کلاس پرده رو کشید و سوالات رو کامل کرد .

امتحان با تبادل اطلاعات و شر اینفرمیشن به اتمام رسید !

5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!

روش اول : اگه همکلاسیتون قلقلکی هستش موقع امتحان پشتش بشینید و هر با انگشت های پاتون قلقلکش بدید ! اون هی اینور اونور میشه و شما مطالب رو کپی پیست می کنید .

دوم : سر لاک غلطگیرتون رو که محتوی برگه های جوابه روی لاکتون می ذارید و کناریتون که داره التماس می کنه که لاک می خواد خیلی خیرخواهانه لاک رو بهش می دید .

سوم : سوت بزنید و هورا بکشید و در همین اثنا کمی با بچه های کلاستون بالا پایین بپرید و اون موقع برگه تون رو بدید دوستتون که کلی درس خونده و برگه اش رو که قبلا نوشته رو بگیرید .

چهارم : یک طلسم اختراع کنید به نام تقلب مقدسیوس خیرخواهانه سیوس ! اونو به معلمتون بزنید . حتی اگه بفهمه تقلب می کنید توی ذهنش میره که کارتون خیرخواهانه اس .

پنجم : اگه پسرید که می تونید به معلم دخترتون شماره بدید و کلی ناز بخرید و کادو بدید و اگه دخترید و معلمتون مذکره ، مژه هاتو کاملا با ریمل آرایش کنید و جلوش سرتونو خم کنید و زیر چشمی براش پلک بزنید و لبخند گلگون تحویلش بدید و با چشاتون با اعصابش بازی کنید .

_____________________

گابریل من پستمو ویرایش کردم .


ویرایش شده توسط رابستن لسترنج در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۵ ۱۹:۲۸:۴۷

گیلبرتو تصویری عالی از رفتار ما می دهد . به گفته ی او ، آدم ها مثل هندی ها بر روی زمین راه می روند . با یک سبد در جلو ، و یک سبد در پشت . در Ø


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۱۰:۵۵ یکشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۸
#76

پروفسور پومانا اسپراوت old56


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۷ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۵:۴۳ جمعه ۲۳ دی ۱۳۹۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 103
آفلاین
تکلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید. از هر گونه ابتکار استقبال میشه، ولی مثلا" دیگه نه اینکه باموبایل باشه!!! و در دنیای جادویی هم باشه. طنز و جدی و قاطی و هرچی هم که دوست دارید! اسم شخص رو هم بگید!!

حسن گاگوله داشت با دوستاش در مدرسه حرف می زد که یکی از معلم ها وارد مدرسه شد

حسن گاگوله به معلم گفت:آقا امتحان سخته آقا

معلم:نه حسن گاگول مونگول ...

حسن گاگوله:

بعد حسن گاگوله رفت پیش دوستاش که داشتن کتاب می خواندند که ییهو حسن گاگوله به اونا گفت:بیب!دیگه این کارا قدیمی شده بیبا!

بعد دوستاش با تعجب به او نگاه کردند

حسن گاگوله رفت و کناری نشست و با خود گفت:حالا که من درس نخوندم چی کار کنم

ییهو علی مونگوله اومد و گفت می تونم از تو سوال بپرسم تا یاد بگیری

حسن گاگوله به علی مونگوله گفت:من همه چی بلدم نیازی به پرسیدن ندارم

علی مونگوله گفت:چرا داری دروغ نگو من ذهنتو خوندم

حسن گاگوله:میریم سر جلسه می بینیم کی بالا تر میشه شرط 1 گالیون

علی مونگوله:باشه

سر جلسه ی امتحان

همه اضطراب امتحان داشتند ولی حسن گاگوله انگار نه انگار که امتحان داشت و وقتی ورقه ها رو دادند و حسن گاگوله دید که سوالات براش آشناست و لای کمربندشو باز کرد و ورقه ای درآورد و برای اولین بار تقلب در تاریخ جادوگری نوشته شد و حسن گاگوله از این به بعد 1 گالیون کاسب شد

تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!

روش اول: ورقه ای را لای کمربند خود بزارید و در این روش هیچ کس نمی فهمه که شما تقلب کرده اید

*نکته:اگر کمر بند ندارید شلوار گشاد بپوشید که لازمه تقلب را از شرتتان در بیاورید

روش دوم: تهدید معلم. یه خنجری چیزی در زیر دستتان ببندید و پیراهنتان را رویش بکشید تا کسی نفهمد ومعلم در تمام جلسه ی امتحان به شماکمک خواهد کرد

روش سوم: از ران پا تا وسط ساق پا تقلب بنویسید و سر امتحان دیدید که کسی بالای سرتان نیست شلوارتان را بالا بدهید و تقلب را ببینید

*نکته:باید شلوارتان گشاد باشد بهترین انتخاب انتخاب شلوار کردی است

روش چهارم: در زیر جوراب هایتان تقلب بنویسید و سر امتحان جوراب هایتان را بالا بزنید التبه اگر جوراب داشته باشید

روش پنجم: در آخر های سال پاچه خواری معلم را بکنید منم همین جوری بودم که معلمم 6 نمره ارفاق کرد

روش ششم: با روی آوردن به پول که مخصوص بچه پول داراست سوالی 1 گالیون


ویرایش شده توسط پروفسور اسپراوت در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۴ ۱۱:۱۷:۵۳
ویرایش شده توسط پروفسور اسپراوت در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۴ ۲۰:۱۷:۲۱

دیدگاه هر کس نشان


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۹:۵۶ یکشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۸
#75

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
تکلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید. از هر گونه ابتکار استقبال میشه، ولی مثلا" دیگه نه اینکه باموبایل باشه!!! و در دنیای جادویی هم باشه. طنز و جدی و قاطی و هرچی هم که دوست دارید! اسم شخص رو هم بگید!!

گودريك با حالتی عاشقانه، به روونا زل زده بود. سالازار بر ريش خاكستری و پروفسوريش دست می كشيد. هلگا با بيخيالی تمام كتاب آموزش آشپزی اش را مطالعه می كرد. پس از مدتی صدای خشنِ گودريك سكوت را شكست:
-امروز امتحانِ تغيير شكل دارن. از ترم ديگه به جای اينكه خودمون بهشون درس بديم معلم استخدام ميكنيم. مردم از بس درس دادم، چهارتا از درسا رو من ميدم.

روونا پوزخندی زد و تاج طلايي اش را بر سرش صاف كرد. به گودريك نگريست كه زيرچشمی سعی در تماشای او داشت. نگاهی تمسخر آميز به او كرد و گفت:
-چهار تا! تو به اين چهارتا مينازی؟ منو بگو كه بايد هفت تا درس رو بدم.

گودريك سرش را تكانی داد. نگاهش را از روونا بريد. نگاهی پر از نفرت به سالازار انداخت كه در افكارِ خودش غرق شده بود. به عكس بزرگی نگاه كرد كه در بالای شومينه خودش را در كنار روونا نشان می داد، لبخندی زد...

دانش آموزان زير لب با هم پچ پچ می كردند. نيكلاس در حالی كه قرمز به نظر می رسيد قلمش را تكان می داد. صدای بلند گودريك فضا را پر كرد:
-وقتتون از الان شروع شده، امتحان عملی اين درس هم عصر امروز برگزار ميشه. با دانش آموزی كه تقلب كنه به شدت برخورد ميكنيم. از ترم بعد هم جادوهای نوينی رو بر قلم ها و ورقه هار شما انجام ميديم تا ديگه تقلب امكان پذير نباشه، همون طور كه ميدونين تا حالا هيچكی به خودش جرعت تقلب كردن رو نداده.

نيكلاس لرزيد. هيچ چيز نخوانده بود. تمام وقتش را برای ساختن معجونش صرف كرده بود. دوستانش او را عجيب می خواندند. به ورقه اش زل زد. حال نگاه كردن به سوالات را نداشت چرا كه مطمئن بود جواب هيچكدام را نمی داند. با قلمش نام و نام خانوادگی اش را بر بالای ورقه نوشت: نيكلاس فلامل.

سوال اول را بلد نبود. در مورد آن بود كه چه طور می توان يك طوطی را به فنجان تبديل كرد سوال دوم وحشتناكتر بود.

نگاه تاسف باری به ورقه اش انداخت. سفيدِ سفيد بود. يك راه برايش نمانده بود و آن چيزی نبود جز تقلب. ( )

سرش را بالا برد. ديدن خطِ ريزِ بغل دستيش آسان به نظر نمی رسيد. به سمت كفشش خم شد. آنرا درآورد و تويش تكه كوچكی كاغذ گذاشت كه بر رويش نوشته بود: جواب سوال اول چيه؟

كفش را به سمت دختر بغليش پرتاب كرد اما از آنجا كه هميشه در هدف گيری ضعيف بود، كفش بالا از بغل گوش دختر رد شد و درست بر مركز بينیِ گودريك فرود آمد . گودريك با عصبانيت كفش را به ميانِ دانش آموزان انداخت و با عصبانيت پرسيد:
-كی اينو پرت كرد؟

نيكلاس در حالی كه صورتش به رنگ ردای خوش دوخت دختر بغليش در آمده بود، به آرامی دستش را بالا برد. گودريك با عصبانيت به سمتش رفت و با صدای خشنش گفت:
-فلامل، ميدونم چی كارت كنم. دنبالم بيا.

دست نحيف ديگری از گوشه سالن بالا رفت. گودريك نگاهش را بر صاحب دست معطوف كرد و پرسيد:
-چی شده؟

ببخشيد اون كفشی كه شما پرت كردين اومد پيشِ ما، اون تو نوشته بود جواب سوال اول چيه؟

گودريك دوباره نيكلاس را برانداز كرد و گوشش را با تمام توانش كشيد و با عصبانيت غريد:
-می دونم باهات چی كار كنم، تقلب اونم سرِ يكی از مهمترين امتحانای مدرسه.

و اين بود ماجرای موخوف اولين تقلب!


تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!


روش اول: با دوست خرزنِ خود قرار بگذاريد كه سرِ جلسه امتحان از او به مقدار لازم كمك بگيريد. در صورت وجود يك مراقب در جلسه امتحان، وی را صدا كرده و ادعا كنيد كه به دستشويی نياز داريد. در زمانی كه مراقب همراه شما به دستشويی می آيد دوست خرزن شما موظف است تا پاسخ ها را برای شما يادداشت كند. در صورت وجود بيش از يك مراقب در جلسه امتحان، فردی كه برای نظارت بر اعمالِ ما همراهتان آمده را بيهوش كنيد و بر حافظه اش تغييراتی را انجام دهيد تا به ياد نياورد شما اين افسون را بر او اجرا نموده ايد. پس از انجام اين عمل به سالن امتحانت برويد و اعلام كنيد كه مراقبی كه همراهتان آمده به طرز مرموزی بيهوش شده است. وقتی مراقبان با شتاب و نگرانی از سالن خارج شدند می توانيد با خيالی آسوده به انجام عمليات خود بپردازيد. در صورتی كه مراقبی در سالن باقی ماند بايد او را با روش ذكر شده در مورد مراقبِ اول سر به نيست كنيد.

روش دوم: با كمی تاخير از روی قصد وارد سالن امتحان شويد و به مراقبان اعلام كنيد كه مدير با آنها كار دارد و در صورت عدم حضور در نزد مدير از حقوق آنها كم می شود. وقتی مراقبان سراسيمه صحنه امتحان را ترك كردند می توانيد با خيالی آسوده به تقلب بپردازيد. تنها مشكل اين روش تنبهات احتمالی بعدی خواهد بود. برای آنكه از اين تنبيهات رهايی بجوييد نيازمند معجون مركب پيچيده هستيد كه خود را جای شخصِ ديگری جا زده باشيد. برای اين كار بهتر است از نوجوانانی كه در هاگوارتز تحصيل نمی كنند بهره بجوئيد.

روش سوم: اين روش معمولا برای دانش آموزان پولدار قابل اجراست. چند روز مانده به امتحان، به نزدِ معلم مربوطه يا يكی از مراقبان كه متن سوالات را در اختيار دارند برويد و با دادن پول به آنها سوالات را از آنها دريافت نمائيد. اين مشكلات معمولا بالای بيست گاليون هزينه می برند. ميزان درخواست پولی كه شخص موردِ نظر از شما می خواهد بستگی به شرافت وی دارد .

روش چهارم: در اين روش شما بايد كاغذ خودتان را با كاغذ دوست خرخون خود عوض نمائيد تا پاسخ ها را درسه سوت برای شما بنويسد ورقه را به شما بازگرداند و ورقه اش را از شما بگيرد تا جواب ها را برای خودش نيز در سه سوت بنويسد

روش پنجم:
برای پياده سازی اين روش شما بايد در علم چفت شدگی دارای مهارت باشيد. اين روش زمانی استفاده می شود كه فاصله شما با دوست خر خونتون در سالن امتحانات زياد باشد. در اين روش شما ذهنِ دوست خود را می خوانيد و پاسخ ها را به آسانی بدست می آوريد. به عنوان مثال، شما در جلسه امتحان نشسته ايد. به دوست خرخونتون می نگريد و به او چشمك مر زنيد. او نيز به شما چشمك می زند و ذهن خود را برای برداشتهای درسی برايتان باز می كند. شما نيز به راحتی برداشتهايتان را انجام می دهيد.

و در پايان حديثی را از مرلين كبير برايتان نقل می كنم: بی شك هر جادوگر، در هر شرايطی نياز به كمك فكری دارد. هميشه به هر شخصی كه نياز به كمك فكری دارد كمك كنيد. هميشه با هم بينديشيد و هميشه مشورت كنيد. بی شك جايگاه مشورت كنندگان در ميان بهترين نعمت هاست. ( كلا مفهوم همه ی اينا اينه كه سرِ جلسه امتحان تقلب كنين كه كارِ پسنديديه. )



Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۱۳:۳۷ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۸
#74

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۵ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰
از آواتارم خوشم میاد !!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 350
آفلاین
کلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید. از هر گونه ابتکار استقبال میشه، ولی مثلا" دیگه نه اینکه باموبایل باشه!!! و در دنیای جادویی هم باشه. طنز و جدی و قاطی و هرچی هم که دوست دارید! اسم شخص رو هم بگید!!


هوفتاد سال پیش،مدرسه ی علوم و فنون جادوگری نقی آباد سفلی!

زییییییینگ!

صدای زنگ مدرسه ی نقی آباد،مانند بوق درون گوش تقی منگول ضربه می زد.وی تمام قسمت های بدنش به لرزش در آمده بودند و چشم هایش مانند تخم مرغ از حدقه در آمده بودند....

چند مین بعد:

همه ی دانش آموزان سر جلسه ی امتحان نشسته وبدند.صدای قرچ قرچ دندان های دانش آموزان به صراحت شنیده می شد.تقی منگول بی حرکت سر جای خود نشسته بود و به سخنرانی های حوصله سر بر قات آقا (مدیر مدرسه) گوش می داد.

یکی دو دقیقه ی بعد،مراقب ورقه ها را پخش کرد و امتحان شروع شد.علاوه بر صدای قرچ قرچ،ترق ترق و اه اه نیز شنیده می شد!تقی منگول که شب گذشته در سفره خانه ی سنتی پدرش به سر می برد،با وحشت به سوالات خیره شد و اشکش در آمد.

-نه....

قات آقا که کنار وی ایستاده بود،با تعجب به قیافه ی ماتم زده و گریان تقی منگول نگاه کرده و دو تا پس گردنی در گوش وی خواباند!تقی منگول سر خود را بلند کرد و به دانش آموزانی که با تعجب به قیافه ی درب و داغان وی نگاه می کردند نگریست و با گریه ای ساختگی ادامه داد...

-آقا منو ببخشید...دیشب نتونستم درسمو بخونم.مجبور بودم واسه مادر فقیرم حمالی کنم.بعدش هم باید می رفتم خونه ی مردم رو تمیز می کردم...شما رو به خدا منو ببخشید!

اشک همچنان از چشمان قات آقا جاری شد و طولی نکشید که سرتاسر راهرو را آب فرا گرفت.وی بعد از دقایقی اشک ها خود را پاک کرده و به قیافه ی محضون تقی منگول نگاه کرد.

-پسر جان،مگه تو کار هم می کنی؟

-آره آقا...از وقتی که پدرم عمرشو داد به شما من باید شکم مادر پیرمو سیر کنم!

قات آقا:

دانش آموزان:

-اگه جواب سوالا رو بگین خیلی ممنون می شم!

قات آقا برای لحظه ای فکر کرد.سپس با مهربانی کاغذی را از جیب خود بیرون آورد...

دانش آموزان با دیدن کاغذ،چشمانشان گرد شد و صورتشان به رنگ گلابی تغییر کرد.قات آقا چند قطره اشک ریخت و کاغذ را در دست تقی منگول گذاشت.

-متشکرم آقا! :bat:

....


تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!

روش اول: دو هفته قبل از امتحان،صدای خود را ضبط کنید و در روز امتحان،با خودتان ضبطی که از آن استفاده کردید را همراه یک بلندگوی قوی و کنترل دار به مدرسه ببرید.(البته توصیه می شود که زمان حرکت از خانه کمی زود تر از وقت معمول باشد.)سپس بلندگو را در جای مناسبی جاسازی کرده،به طوری که دست هیچ معلمی به آن نرسد، و کنترل آن را داخل جیب خود بگذارید.سپس با خیال راحت وارد جلسه ی امتحان شوید.بعد از گذشت پنج دقیقه،کنترل هر دو دستگاه را فشار داده و با دقت به آن گوش کنید و به ریش معلم خود بخندید!

روش دوم: به اندازه ی دو فنجان معجون تغییر شکل درست کنید و یکی از آنها را به دوست خرزن خود بدهید و دیگری را خودتان بخورید.چند دقیقه قبل از امتحان،به دستشویی رفته و معجون را سر بکشید و وارد جلسه ی امتحان شده و سر جای دوست خود بنشینید و سوالاتی را که بلدید را جواب دهید.اگر احساس کردید معجون اثر خود را دارد از دست می دهد،به دوست خود که قبلا با وی هماهنگ کردید علامت دهید تا از خود صدایی در بیاورد و توجه مراقب به او جلب شود.خود نیز طی یک مرحله ی استراتژیکی جای خود را با دوست خرزن خود عوض کنید.

روش سوم:
این روش،روشی بسیار ساده و کارساز برای امتحانات سنگین است و تنها به یک چوبدستی و یک قدح اندیشه احتیاج دارد. شما بعد از اینکه وارد سالن شدید،به راحتی از سر جای خود بلند شده و ورقه ی دوستتان را ببینید.اگر مراقب شمار را دید،با یک استیوپفای وی را بیهوش کرده و با قدح اندیشه ای که با خود می برید،خاطره ی امروز را از سر وی بیرون کنید.اگر مراقب های دیگر نیز متوجه شدند،با آنها نیز همین کار را بکنید!

روش چهارم: با خود شنل نامرئیتان را به مدرسه ببرید و بدون آنکه کسی متوجه بشوند،وارد جلسه ی امتحان شوید و ورقه ی دوست خرزن خود را ببینید و جواب ها را یاد داشت کنید و به خاطر بسپارید.سپس از جلسه ی امتحان بیرون رفته و شنل خود را یک گوشه بگذارید و بدو بدو به سمت سالن امتحان حرکت کنید.مراقب ها هم که فکر می کردند شما تا آن لحظه غایب بودید،شما را به صندلیتان هدایت می کنند.آنگاه با آسودگی خاطر جواب ها را بنویسید!

روش پنجم: در این روش،شما باید اسم دوست دختر مراقب را بدانید و اطلاعاتی درباره ی مراقب جمع آوری کنید.وقتی وارد جلسه ی امتحان شدید،به آرامی مراقب را صدا کنید و به او بگویید زمانی که در دفتر نبود،دوست دخترش زنگ زد و گفت تا یک ربع دیگر در همان جای همیشگی (البته باید اسم مکان را بدانید!) قرار ملاقات گذاشته.آن وقت،او به ساعت خود نگاه کرده و بدو بدو از سالن خارج می شود و شما هم می توانید به راحتی به کار خود برسید!


ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۷ ۱۸:۵۹:۲۰
ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۷ ۱۹:۱۰:۱۸

[b][color=000066]Catch me in my Mer


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۱۷:۱۶ شنبه ۶ تیر ۱۳۸۸
#73

ليسا  تورپين


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۷ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۵۴ پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۹
از زير بارون...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
کلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید. از هر گونه ابتکار استقبال میشه، ولی مثلا" دیگه نه اینکه باموبایل باشه!!! و در دنیای جادویی هم باشه. طنز و جدی و قاطی و هرچی هم که دوست دارید! اسم شخص رو هم بگید!!

هزاران سال پيش در مدرسه ي عالي جادوگري قلي ممد!

هيچي بلد نبود!هيچي!

فلش بك


-بچه برو درستو بخون.
-نوموخوام.
-بچه مي گم برو...
-نو مو خوام!
-بَـــــــــچچچه!چخه!مي گم برو درستو بخون!
-(و بچه عصباني مي شود!)

شپلخ!(مادر شپلخ مي شود!)
و ديگر هيچ!

پايان فلش بك

-هوممم !بچه هاي عزيز گل گلاب!من الان بايد متاسفانه گلاب بروتون!احتياج شديدي به مرلينگاه دارم!

همه ي بچه هاي موجود در كلاس با شگفتي همديگر را نگاه كردند.
مراقب با بي خيالي ادامه داد:
- و هيچ مراقب ديگه اي نميتونه بياد اينجا!خوش باشيد دوستان!

سپس با چوبدستيش نوشته اي روي تخته ي كلاس ظاهر كرد:
- فرزندم!همواره به ياد داشته باش كه مرلين در همه جا و هميشه نظاره گر توست!

سپس با اطمينان از كلاس خارج گشت!

اما چون چيزي به نام تقلب تا آن زمان وجود نداشت، هيچ گونه دانش آموزي اين كار را نكرد.يعني اين عمل مخوف حتي به مخ مباركشان خطور نمي كرد!

اما در اين ميان...اسكوربا كچل(!)دانش آموز شيطان كلاس، اين تصميم خفن را گرفت و به خودش جرات داد تا نگاهي روي برگه ي نفر جلويي بيندازد.

سرش را نزديك آورد.نزديك تر...نزديك تر...بله!بالاخره توانست چيزي توي برگه ي جلويي ببيند!

-هوي اسكوربا! چي كار مي كني؟

اسكوربا مثل فنربه هوا پريد.سپس با حالت مشكوكي پرسيد:
-چه كسي بود صدا زد اسكوربا؟

صداي نرم و لطيفي را از پشت سرش شنيد:
-منم!ملكشاد!!!

اسكوربا برگشت و عقب را نگاهي كرد.
-اوه ماي گاد!ملك شاد!

دخترك جوان نخودي خنديد و گفت:
-هم اكنون برايم شعر سرودي!

اسكوربا كه در صدايش عشق را مي شد احساس نمود(!)،گفت:
- براي تو شعر هم مي سراييم!

اما كه دفعه دخترك جدي شد!با ابروهاي در هم كشيده اش گفت:
-هي! با جكسوس كه هيچي بلد نيس چيز مي كني، ولي با من نمي كني؟
-ها؟
-همون ديه!
-آها...بله...
-خوب نمي خواي براي اين كار خفنت اسم انتخاب كني؟

اسكوربا كمي فكر كرد و گفت:
- هوممم تقلب چطوره؟

دخترك او را تحسين كرد.
-عاليه!

اسكوربا كاملا برعكس،يعني پشت به تخته ي كلاس و مقابل ملكشاد نشست.
-خوب بيا تقلب كنيم!

ملكشاد كه دچار فراموشي بود! يكي از ابروان كماني اش را بالا انداخت و گفت:
-اهم!اسكوربا جان!اين تقلبي كه گفتي ،چي بيده؟
-باو همين الان گفتم كه!
-بازم بگو خو!
اسكوربا با صبر و حوصله ي فراواني(!) دوباره تقلب را برايش توضيح داد.

ملكشاد هم پس از فهميدن معني،در حالي كه از شادي در پوست خود نمي گنجيد(!) گفت:
-باوشه!بيا اين جارو نگاه كن هر چي مي خواي بنويس.

اسكوربا با ذوق و شوق فراواني گفت:
- مغسيوس!
-

و بدين ترتيب اولين تقلب در كلاس دوم" خل ممد "مدرسه ي جادوگري قلي ممد توسط دو تن از افراد شيطونز كلاس ،يعني"ملكشاد و اسكوربا"شكل گرفت!

تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!


روش اول:ساده و راحت و پركاربرد ترين روشي كه بقيه هم گفتن=» خوندن ذهن!

روش دوم:يه سوسك مياريم تو كلاس،و وقتي كه مي خوايم برگه رواز معلم بگيريم بايد به طور خفني اين رو بندازيم تو لباسش!
وسط كلاس هر وقت كه يه صداي جيغ و اينا شنيديم،سريع برگمونو با يكي عوض مي كنيم،يا نوشته هايي كه نامرئي رو ميز نوشتيم رو چيز مي كنيم!(فعل ديگه اي به نظرم نرسيد آخه!)معلم هم اصلا متوجه نميشه!باور كنين راس مي گم !

روش سوم:تا معلم يه سرفه اي چيزي كرد مي پرين هوا ،به طور غير ضايعي مي گين:
-استاد!من يه آب پرتقال دارم!مي خواين بهتون بدم؟بدجوري سرفه مي كنين آخه!

معلم هم مي گه :
-نخير لازم نكرده!خودم دارم

و شما ضايع مي شيد!

اما بذارين از راه انرژي مثبت بريم!

-استاد!من يه آب پرتقال دارم!مي خواين بهتون بدم؟بدجوري سرفه مي كنين آخه!
استاد با لحن مهربوني لبخند مي زنه و مي گه:

-البته!واي چه دانش آموزايي دارم!همه به فكر منن!
بعد شما با حالت خودشيريني و اينا ()جلو مي رين و آب ميوه تون رو كه سرشار از معجون راستيه!تقديم استاد مي كنين!

استاد هم مي خوره و...!با بچه ها هر سوالي كه مي خواين ازش مي پرسين!

روش چهارم: در اين روش بهتون يك نوع كاغذ تقلب رو معرفي مي كنم.اول شما از يه مغازه اي كه توش وسايل عجيب غريب و شوخي و اينا مي فروشن ،يه نوع كاغذ خون تقلبي مي گيرين.
بعد اول توش تقلباتون رو مي نويسين و ميذارين تو ماده ي مخصوصش كه تو جعبه ش هست!
اين ورقه خيلي كوچيك مي شه و شما بايد سر جلسه اين ورق رو كه اندازه ي سر سوزن شده بذارين تو دماغتون!
پس از نيم ساعت اين ورق يه ماده اي توليد مي كنه كه باعث مي شه بدجور از دماغتون خون بياد!معلم هم براي اين كه برين دستشويي و اينا شما رو مي گرده و مي بينه تقلبي چيزي ندارين مي ذاره كه برين.توي دستشويي،تمام اين خونا دوباره به كاغذ تبديل مي شن!(عجيباً غريبا!)بعد شما راحت نوشته هاتونو مي خونين و سر جلسه به راحتي به سوالات پاسخ مي دين!

روش پنجم: يه روش خيلي خوب و منطقي براي قبل از امتحان كه نيازي به جادو و جمبل(اهم درسته ديه؟)هم نداره:
سرتون رو اين قدر مي زنين به ديوار تا بشكنه و خون و اينا!! بعد امتحان نمي دين و يه روز ديگه مي دين!البته براي روز بعدي بايد درس رو خيلي خوب بخونين تا نيازي به كارهايي مثل اين نداشته باشين!


[b][color=0066FF] " تا دنیا دنیاست آبی مال ماست / ما قهرمانیم ج


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۲۲:۲۰ جمعه ۵ تیر ۱۳۸۸
#72

تره ور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۸ سه شنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۳:۲۲ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۹۱
از حموم مختلط وزارت !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 178
آفلاین
تکلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید.

اولین تقلب تاریخ برمی گرده به شونصد ها سال پیش ، زمانی که گودریک ، سالازار ، هلگا و راونا هاگوارتز رو تاسیس کردن .
بعد از این که هاگوارتز تاسیس شد ، بین اون 4 نفر اختلافاتی پیش اومد که بالاخره مدیر کی باشه ؟ کی حرف آخر رو بزنه ؟ آخرش با پیشنهاد مرلین کبیر ، این 4 نفر نشستن تا یه امتحان راجع به مهارت های جادوگری و اینا بدن تا هر کی که بیشترین نمره رو گرفت بشه مدیر هاگوارتز ، اون امتحان اولین امتحان در دنیای جادوگری هم بود .
میتوان سالازار را به عنوان اسوه تقلب نام برد و همچنین کسی که روش های بسیار گولاخی به قشر تقلب کاران عرضه کرد .

-- سر امتحان --
4 بنیانگذار نشستن و شدیدا دارن روی ورقه هایی که جلوشونه فکر میکنن و مرلین هم مراقب این امتحانه .
سالازار که میدونه راونا بچه خرخونیه سعی میکنه مطالبی رو ازش بگیره .

سالازار تو فکرش : بهتره با راونا مذاکره کنم تا ببینم جوابا رو چند بهم میفروشی ، بهتره یکم با خوشرویی باهاش صحبت کنم شاید راضی بشه !
سالازار رو به راونا آهسته میگه : راونا جون چند ؟
راونا : برو آقا ! مگه خودت ناموس نداری ؟ مگه خارمادر نداری ؟ یعنی چی میگی چند ؟ من اون چیزی رو که در نظرته بهت نمیفروشم ! هر چیزی که فروشی نیست !

و بعد سرشون انداخت پایین و شروع به نوشتن کرد .

سالازار تو فکرش : مثل این که منظورم رو بد فهمید !

سالازار قلم پرشو میندازه زیر میز راونا و بعد هم به بهانه ورداشتن قلم پر به سمت میز راونا میره و مطالب مورد نظر رو دودر میکنه و به این ترتیب اولین تقلب تاریخ صورت می گیره !



تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید.
1- روش عشوه گری که بیشتر مخصوص ساحره هاست ، به این صورت که قبل از امتحان ، فرد ساحره با شکلک به سمت جادوگر خرخون کلاسشون میاد و به این صورت باعث میشه که فرد خرخون تمام جواب ها رو از سیر تا پیاز بهش بگه !
2- شب قبل از امتحان شکم خود را شکاف داده وکتاب درسی را در معده جاسازی کرده و بعد شکاف را بدوزید ، سر امتحان با کلی قسم و آیه مراقب را راضی کرده که اجازه دستشویی رفتن بدهد ، بعد به داخل دستشویی رفته و فشار داده و زور زده به صورتی که کتاب درسی جا داده شده در معده از حفره خروجی بیرون بیاید ، و بعد جواب سوال ها را از کتاب بدست آورید .
3- نوشتن مطالب کتاب درسی روی دست و پا به وسیله مرکب نامرئی .
4- خریدن جواب ها از خرخون کلاس ، در صورتی که با مخالفت وی مواجه شدید می توانید تهدید کنید که اگر جواب ها را به شما ندهد مادرش را می کشید !!!
5- استفاده از قلم پر با مموری 2 گیگ ! اهم ... منظور این که استفاده از قلم پرهای حافظه دار ، به صورتی که شب قبل از امتحان مطالب را به قلم پر گفته و سر جلسه قلم پر سوال ها را با حافظه ای که دارد تطبیق داده و جواب درست را وارد ورقه می کند .


تصویر کوچک شده


Re: کلاس آموزش تقلبات سیاه
پیام زده شده در: ۱۶:۵۱ جمعه ۵ تیر ۱۳۸۸
#71

بادراد ریشوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۸ سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۲:۲۸ چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۸
از شیرموز فروشی اصغر آقا!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 242
آفلاین
1.شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ را بنویسید

مکتب خونه حاج آقا اسماعیل!

حاج آقا با یک تپه ریش و ترکه ای نازک بدست برگه های امتحان رو جلوی بچه هایی که چهارزانو روی زمین نشستن پخش می کنه و شروع میکنه.
- شروع نمایید! اوراق شما را در سی دقیقه دیگر جمع می نمایم! سوال اولتان در مورد تاریخ جادوگری و این که اولین بار چه کسی قنداق مرلین عظمی را تعویض نمود.

بتمول خان (که در این داستان نقش شخصیت فرعی رو بر عهده داره) : حاجی توانم که روم بر دستی بر آب؟!
حاجی : وخسب بریم! همراه تو آیم که مبادا دست از پا خطا نمایی!

با رفتن حاجی و بتمول خان میرزا کپول خان ( شخصیت اصلی ) نفس راحتی میکشه.
- آه راحت شدیم از دست پیر خرفت! خوب شد که بر این بتمول خان مشتی خاکشیر خوراندیم فعلا مسهل در مرلینگاه خواهد بود! کفگیر همان کاغذ را رد کنید! ( کفگیر = یکی از مکتبیون )

بلافاصله بعد از رسیدن کاغذ میرزا شروع به رو نویسی از روی کاغذ می کنه.
- آه که چه مطالب آموزنده ای از قنداق مقدس مرلین عظمی!

در همین موقع صدای آب پاشی آفتابه شنیده شده و کاغذ درون دست میرزا مچاله شده و همزمان با پرت شدن کاغذ از مکتب خونه اولین تقلب تاریخ رقم می خورد!!

2. 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید.

1.استفاده از طلسم توهمیوس.
به این صورت که با اجرای این طلسم دبیر و یا مراقب پرده ای مجازی از تصویر دانش آموزان بر جلوی چشمانش نقش می بندند و همه را طوری می بیند که انگار کسی تقلب نمی کند و این موقع هست که دانش آموزان با خیال راحت تقلب خواهند کرد.

2.استفاده از طلسم تمرگیوس!
این طلسم با قرار دادن معلم در حال و هوای گنگی و مستی باعث میشه تا معلم از دور و برش به صورت کامل غافل بوده و مدام چرت بزند که با این اوصاف دانش آموزان به راحتی می تونند به کار های خودشون برسند.

3.استفاده از معجون گاگولیوس!
شما میتونید این معجون بیرنگ و بی مزه و بی بو رو درون یک نوشیدنی کره ای ریخته و بدهید تا معلم نوش جان کند. در این صورت هستش که معلم بعد از استعمال این معجون به هر سوالی که شما بپرسید جواب می دهد و دیگر نیازی به تقلب با روش های آنچنانی نخواهد بود.

4. استفاده از خواندن ذهن!
شما میتونید با خوندن ذهن خرخون کلاس بدون هیچ گونه عوارضی یک نمره عالی بگیرید!!

5. استفاده از قلم همه کاره!
فقط کافیه این قلم رو در دستتون بگیرید تا اون خودش جواب سوالات رو براتون بنویسه!


[b][color=FF0000][url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?topic_id=883&post_id=219649#







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.