نقل قول:
در کتاب هری پاتر هیچ چیزی به شانس و اقبال واگذار نشده خود هری چند بار گفته من دنبال ماجرا نمیرم این مارجاس که دنبال من میاد.
تا جایی که من یادمه یه بار گفتم . ثانیا معمولا آدم دونبال شانس نمیره این شانسه که در خونه آدم رو میزنه درست مثل اینکه ماجرا در خونه آدم بیاد هر چند که فکر میکنم جای ماجرا بهتر بود از کلمه دردسر استفاده میکردید چون در کتاب ازکابان من از این واژه استفاده شده. به هر حال من نفهمیدم منظورتون از این جمله چی بوده ولی اگر اون چیزی بوده که من الان گفتم پس حق با من بوده .
1- در این مورد :
آیا اگر هری با هاگرید نبوده بازم این مسئله رو کشف میکرد ؟
آیا اگر دامبلدور نگفته بوده با هری بره این کار رو کنه اصلا هری بویی از ماجرا میبرد ؟
آیا اگر هری با هاگرید ( از بین این همه آدم ) هم صحبت نبود اصلا میفهمید ماجرا چیه ؟
آیا اگر هری با اسنیپ بد نبود هیچ وقت به این موضوع ها شک میکرد ؟
به نظر من این مطالب نشان دهنده یه امتیاز بسیار مهمه که از بین شاید چندین هزار نفر یه نفر چنین فرصتی رو پیدا کنه .
2- به هر حال موضوع اینه که از بین این همه آدم باید قهرمان داستان این امتیاز ویژه رو داشته باشه و از شانس خوبشم همون سالی که اون توی هاگوارتز هست برای دومین بار در این هزار سال در حفره باز بشه و بقیه ماجرا که بیشتر به پوارو شباهت داشت .
3- ضمن اینکه اولا نفهمیدم برای چی متاسفی ثانیانشم یادت باشه تریلانی این پیشگویی رو به طور غیر ارادی انجام داد به همین دلیل متوجه منظورت از به میان اوردن این مطلب نشدم و ثالثا اینکه فکر میکنم اصلا به کل متوجه منظورم نشدی چون من میگم که تریلانی از صبح داشته از همه بچه ها امتحان میگرفته چطور شده سر هری که رسیده یه دفعه ای اینجوری شده ؟
و ضمنا برای من بی نهایت جالبه شما چطوری این مسائل رو با دلیل های کتاب رد میکنید که باز اصلا هیچ ربطی به رد کردن شانس نداره چون در دنیا هیچ شانسی به وجود نمیاد و هر شانسی که ازش صحبت میشه مطمئنا دلیلی هم داره . اونوقت حرف شما رو با دلایل واضح درون کتاب نمیشه رد کرد ؟
اصولا منم میگم این مسئله کاملا مشخصه هری فکر میکرده که در امتحان معجون سازی قبول نمیشه ولی بعد قبول شده مک گونگالم بهش گفته که میتونه شرکت کنه . اونام رفتن توی کلاس اسلاگهورن که کلاس قبلیه اسنیپ بوده و اونم براشون از قفسه ها دو تا کتاب معجون سازی پیدا کرده که یکیشون مربوط به کتابهایی میشده که اسنیپ جا گذاشته . اینم نشون میده که این موضوع چطوری رخ داده ولی من برعکس شما این دلایل رو نمیزنم که بگم نه این موضوع شانسی نبوده چرا بازم میگم شانسی بوده اما این شانس علت داشته . همونجور که شما هم برای سه گزینه بالا میتونید هزارتا علت بیارید ولی هر چقدرم که علت بیاریید نمیتونید مسئله شانس رو رد کنید .
نقل قول:
در این مورد من در تاپیک جداگانه ای اگه وجود داشته باشه بحث میکنم و مطمانا هیچ شانسی در هیچ جای کتاب نبوده
خوب این تعریف شماست . ولی تعریف من از شانس طوریه که این موضوع و موضوعات مشابه رو میگم به شانس طرف بستگی داشته . حالا شما اگر قبول ندارید مواردی که من گفتم شانسی بوده منم نمیتونم شما رو متقاعد کنم که حرف منو قبول کنید . ولی میدونم هر کس بی طرفانه اون قسمتهای کتابو بخونه و به حرفهای منم توجه کنه میتونه خودش قضاوت کنه . به هر حال تشخیص من اینجوری بوده .
نقل قول:
بلیز عزیز در مورد موضوع تاپیک حتی اگه فرض کنیم اسنیپ کتابو جا گذاشته شما به این سوال جواب ندادی که چرا کتابی رو که این همه براش خطر ناکه از هری پس نگرفته وقتی فهمیده دست هریه؟
خوب علتش اینه که من نظر شما رو قبول ندارم و اون کتاب رو یه کتابی نمیدونم که برای صاحبش خطرناک باشه . شما دارید به حرفهای هری و دوستاش استناد میکنید در صورتی که خودتون به زور سعی داشتید به من بقبولونین که همه کتاب از دید هری و تمام اتفاقات از دید اون اتفاق می افته و این چیزا همشون هنر رولینگه ! اگر شما در تاپیک اسنیپ خیانت کار یا چی چی حرف منو با اون دلیل رد کردید که البته هنوزم قبول ندارم حرفتونو اینجا هم نمیتونید چنین موضوعی رو پیش بکشید . چون ناخواسته دوباره خودتون باید حرف خودتونو رد کنید .
باز اونجایی که من نقل قول گذاشتم توصیف کتاب بود ولی اینجایی که شما دارید ازش حرف میزنید نظر مستقیم یه شخص خاص بوده که تنها میتونسته نظر اونو نشون بده نه اطلاعات بیشتر . منم برعکس نظر اون شخص اصلا با ایدشون موافق نیستم .
برای مخالفتمم دلیل دارم . خودتون به محتوای اون کتاب نگاه کنید . یه سری معجون که به طرز عالی گفته شده بود چطوری درست میشن . اینکه خیلی هم خوب بود . یه سری ورد اختراعی که هری از آنها استفاده میکرد و خیلی هم جالب بودند مثل وقتی که زبون به سقف دهن میچسبه و .... اینا هم که اصلا بد نبودند و یه جادوی سیاه که احتمالا بعد از گشتن میشه جادوهای سیاه بیشتری رو هم پیدا کرد .
مسئله ای که شما باید بهش توجه کنید اینه که این موضوع همونجور که در از کتابها بهش اشاره شده بود اسنیپ از همون بچگی در مورد جادوی سیاه خیلی میدونست و حتی وقتی سال اول بوده از نیمی از استاد ها هم بیشتر میدونسته .
همچنین دامبلدور خودش میدونسته که اسنیپ چقدر به جادوی سیاه علاقه مند بوده به طری که حتی نمیذاشت درس دفاع از جادوی سیاه رو درس بده .
با توجه به توضیحات بالا فکر نکنم حداقل از نظر دامبلدور اون کتاب چیزی فراتر از حد انتظارش باشد . و ضمنا به این نکته توجه کن ! کسی نگفته که اسنیپ بچگیش هیچ بدی نداشته . همه میدونند اسنیپ اول مرگخوار بوده و به قول شما دوباره برگشته سمت دامبلدور ! پس چطور دامبلدور میتونه چنین انتظاری داشته باشه که گذشته اسنیپ کاملا پاک باشه ؟ نه .. از نظر من اون کتاب اونجور که هری اینا میگفتن خطرناک نبوده .
این جواب قسمت اول ؛ اما قسمت دوم که میگفتی چرا اسنیپ کتاب رو از هری نگرفته ! فکر میکنم اگر فصل سکتو سمپرا رو با دقت میخوندی میدیدی که اسنیپ میخواست این کار رو بکنه . بعد از اینکه هری طلسم رو بر روی دراکو انجام داد اسنیپ از طریق ذهن خوانی فهمید که کتابش دست هریه به همین دلیل فورا از هری خواست تا کیفشو خالی کنه .
اما کتاب شاهزاده پیش هری نبوده . به همین دلیل اسنیپ از هری خواست که بره تمام کتاباشو بیاره هری هم بلافاصله رفت کتاب شاهزاده رو برداشت و در اتاق ضروریات پنهان کرد و کتاب رون رو گرفت و برگشت . خوب اسنیپم دید کتابش اونجا نیست و در کیف هری یه کتاب معجون سازیه دیگست ! خوب تو انتظار داشتی در مدرسه دامبلدور اونم در صورتی که هری اون کتاب رو از دست اسلاگهورن گرفته هری رو چیکارش کنه ؟ شکنجش کنه بگه باید کتابمو بیاری ؟ تهدیدش کنه ؟ طلسم فرمان روش اجاره کنه ؟
اسنیپ در اون شرایط عاقلانه ترین کار رو کرد . به نظر من اگر اون به زور متوسل میشد همه همون آن میفهمیدند جریان از چه قراره ولی اسنیپ این کار رو نکرد و این کار دو تا سود داشت . اول اینکه فکر میکرد هری هیچ وقت نمیفمهمه اون کتاب مال کیه و دوم اینکه این کار نسبت به اعمال زور که فکر میکنم شما مد نظرتونه آثار کمتر و صد البته مطلوبتری داشت !
در آخر برای اینکه دوگانگی یه وقت در صحبتهام بوجود نیومده باشه بگم که من میگم اون کتاب برای اسنیپ خطرناک نبوده ولی به هر حال اسنیپ دوست نداشته اون کتاب دست دیگران بیفته ! امیدوارم جواب کامل رو داده باشم و بحث در این مورد تموم شده باشه .
نقل قول:
یعنی اسنیپ که هم دامبلدور و هم ولدمورت رو بر اساس تیوری شما گول زده یه دفعه اینقدر نا امید کننده شده که همچین گاف بزرگی میده
نه اسنیپ و دامبلدور با هم طرح ریختن اسنیپ دامبلدور رو بکشه خودشم قاتل نشون بده این کتابم بزاره پیش هری که هری باهاش ولدمورت رو بکشه !
این موضوع از نظر شما سوتیه مهمیه ولی از نظر من تنها یه اشتباه ساده بوده که از قبل طرح ریزی نشده بوده اما هری برحسب تصادف ممکنه مسائلی رو در کتاب پیدا کنه که به دردش بخوره ( من همیشه نظرم این بود )
نقل قول:
وقتی کتابی این همه توش نوشته شده باشه هیچ کس اونو در کمد جا نمیزاره و جاش یه جای مطمانه چه برسه به اینکه براش خطر هم داشته باشه و هویتش رو لو بده
علتش اینه که این کتاب از نظر اون شخص اون اهمیتی رو که شما فکر میکنید نداشته و ضمنا قبلا اونجا کلاس اسنیپ بوده و امکان این موضوع وجود داشته که اسنیپ اون کتاب رو جا بزاره و ضمنا شاید اسنیپ اونقدر وسیله خفن تر از این کتاب ساده داشته که دیگه اون کتاب زیاد فکرشو مشغول نکنه میگم که عقیده من اینه اون کتاب اونقدر ها برای اسنیپ خطرناک نبوده.
نقل قول:
یه مورد دیگه اینه که دو سه نفر نوشتن کتابی که توش پر از جادوی سیاه بوده رو چرا اسنیپ به هری داده؟
هوووم فکر میکنم قسمتی از جواب این سوال در پست قبلیم بوده که متاسفانه شما اون قسمت رو نادیده گرفتید . منم به طور خلاصه میگم . اول اینکه خوب نظر من این نیست که درون کتاب پر از جادوی سیاه بوده ضمن اینکه این حرفتون کاملا مغایر حرف قبلیتونه که گفتید چرا اسنیپ که میدونسته این کتاب براش خطر داره اونو از دست هری گرفته !
به هر حال کاری به مسئله بالا ندارم تنها میتونم بگم که اون چیزی که از ظاهر قضیه مشخصه اینه که اون کتاب در جهت پیشبرد اهداف دامبلدور نمیتونسته باشه به همین دلیل من ضرورتی نمیبینم که این موضوع یه نقشه باشه .
اگر قرار بود هری بخواد چیزی یاد بگیره خوب این قایم موشک بازیا برای چی بوده دیگه ؟ دامبلدور نمیتونسته همینجوری یه کتاب توپ بهش معرفی کنه و بگه همه ورد ها و ... در این کتاب هست .
نظر شما اینه که اینا نقشه دامبلدوره و تا زمانی که شما میخواید این مسائل رو به دامبلدور ربط بدید منم نمیتونم حرفتونو قبول کنم ! :proctor:
پ ن : شکلک آخری شوخی بود
بعد از پ ن : لطفا نقل قول های ناقص نزاریید چون جواب کامل حرفام در قسمتهای پایین تر پستهام هست .