سلام
ميبينم كه رولينگ حسابي مخ شما رو به كار گرفته!!!!
در جواب narcissa black بايد بگم :بله This is me :R.A.B ...يعني كه تو كتاب7 مشخص ميشه: ريگولس R.A.Bبوده ...
مرگ ريگولس(نا پديد شدنش از نظر خانواده) در سال 1979 اتفاق ميفته ولي ولدمورت در اكتبر 1981 به خونه ي پاترها حمله مي كنه.
اين ها رو داشته باشين....
با توجه به نامه R.A.B ،ميشه كاملا مطمئن بود كه ريگولس از پيشگويي اطلاع داشته...و من الان به پيشگويي دسترسي ندارم ولي فكر كنم كه اسنيپ اين قسمت رو شنيده بود:
((با وجود يكي ديگري زنده نخواهد بود...يكي بايد ديگري رو بكشه))ولي اين قسمت رو نشنيده:(( لرد سياه خودش اون رو انتخاب(مارك) ميكنه))
خب؟
پس ريگولس ميتونسته پيشگويي ناقص رو از اسنيپ يا مرگخوارهاي ديگه (حالا به طور تصادفي) شنيده باشه.
تا اينجا فكر نكنم مشكلي پيش بياد!
{تازه بهتر هم هست كه بگيم ريگولس پيشگويي رو ناقص ميدونسته.
چون ريگولس تو نامه ميگه:((...تا در رويارويي با همتايت ،دوباره فاني شده باشي))
ونميگه:((... تا در رويارويي دوباره با همتايت،فاني شده باشي)) دقت كنيد!!!!!!!پس نميدونسته كه لردسياه همتايش رو نشون ميكنه!}
ولي اگه فرض رو بذاريم كه ريگولس كل پيشگويي رو ميدونسته...بايد از محفلي ها چيزي شنيده باشه(البته بعد از توبه اش)مثلا از داداشش سيريوس كه اطلاع داشته...!
باز هم ميگم: نظرم اينه كه ريگولس نصف پيشگويي رو ميدونسته و براي پيشرفت داستان مشكل ايجاد نميكنه!
اصلا اون زمون لرد سياه همتايش رو نشون نكرده بود كه!
در جواب آلبوس سوروس
نقل قول:
هری اون موقع هم که تو جنگل بود 3 تا قدیس رو داشت ولی چرا همون موقع جادوی ولدمورت به طرف خودش برنگشت؟به این دلیل که اون موقع چوب الدر نمیدونست که هری صاحب اصلیشه.و هری اون موقع به صورت کاربردی فقط 2 تا قدیس رو داشت.
چوب الدر نميدوست؟؟يعني چي؟؟حتما زماني كه هري براي ولدمورت توضيح ميده ،تازه چوب الدر ميفهمه؟؟؟مگه گوش و عقل داره...!!به حق چيزهاي نديده و نشنيده!
اون زمان هري جادو نكرد تا جادوي ولدمورت به طرف خودش برگرده...در آخر هري اكسپليار موس زد خورد به آواداكداورا برگشت...(مثل سال 4...ولي وصل نشدن)
ودر نهايت محمد علي جيمز پاتر:
نقل قول:
اصلا چرا دامبلدور یک چیز بی ارزشو به هری داد که شاید با استفاده از اون ولدمورت رو بکشه؟ اونم چی یک snich
البته تو اون سنگ فراخواني مردگان بود يكي از يادگارهاي مرگ و با ارزش ميشد ولي حقيقتا من مفهوم اين يادگاري رو نفهميدم كه اين سنگ چطور ميتونه مرگ رو شكست بده؟؟؟!!!!!!من كه ميگم اصلا به درد هري نخورد (نه اينكه شنل به دردش خورد؟؟!!)