مادام مرموزانه وارد دفتر فرهنگ وهنر شد و به اطراف خود نگاهی انداخت. انجا خالی از موجود زنده بود و دلیلش واضح ومبرهن بود،هوای داخل دفتر چنان سرد بود که هیچ کی انجا زنده نمی موند.
-اه لعنتی .چرا شومینه اینجا خاموشه؟ باید حتما یه اعتراض نامه بنویسم که شومینه اینجارو روشن کنن.لاقل یکی میاد اینجا از همین اول فرار نکنه.
پس ازاتمام غرزدن نگاهی به فرم انداخت واینگونه پاسخ داد:
1)اسم،پیشهمادام هوچ-جارو سوار
2)قصد از اقدام برای استخدام(چه شعری شد!)دیدم هافلیون ودوستان اومدن منم گفتم بیام فضولی.
3)توانایی شما بیشتر در حوزه طنز نویسی ست یا جدی نویسی؟بستگی داره
4)اسم اداری خود را انتخاب کنید.مادام هوچ
5)آیا برای استخدام شدن به عنوان خبرنگار اختصاصی تمایل دارید؟خبرنگاریو دوست ندارم
6)آخرین فعالیت شما در ایفای نقش به چند روز پیش بر میگردد؟نیدونم
7)قوانین سازمان توسط وزیر تنظیم شد.به آن ها پایبند خواهید بود؟در حد توان بله .
تذکر 1:فرم استخدام را آبی کنید.
ما فقط زرد میکنیم رنگ دیگه ای نمیکنیم.
تذکر 2:بند زیر را در انتهای فرم به رنگ آبی پر رنگ تر قرار دهید:
سوگند به مورگانا و مرلین کبیر!سوگند به قژقژ کفپوش های شیون آوارگان!سوگند به نوشیدنی های کره ای مادام رزمرتا!سوگند به ریش تا کمر دامبلدور!سوگند به بینی عمل کرده ولدمورت!من، (نام خود را بنویسید) تمام توان خود را در راه کمک به بانوی بزرگ و باهوش،بانو راونکلا به کار می گیرم تا اهداف بزرگ ایشان را،جامه عمل بپوشانم.