*نام: كورمك مك لاگن
*سال و محل تولد: 23 جولاي 1989 در لندن، البته با اين فرض كه "هري پاتر" در 1990 به دنيا اومده باشه.
*گروه: گريفيندور
*چوب جادو: چوب درخت راج و ريسه ي دل اژدها. 6 اينچ. مقاوم و نرم. مناسب براي تغيير شكل.
*خصوصيات ظاهري: چارشونه ام و هيكل درشتي دارم، به گفته ي "رونالد ويزلي" شبيه غول غارنشين! موي سرم را هم مي بافم.
*پ.ن: طرفدار دو آتيشه ي كوييديچ ام و در دروازه باني مهارت دارم. وقتي سال ششم هاگوارتز بودم توي بيمارستان هاگوارتز بستري شدم چون شرط بسته بودم نيم كيلو تخم داكسي بخورم كه باعث شد نتونم در امتحان وروديِ تيم كوييديچ گريفيندور شركت كنم. هري از من خوشش نمي اومد و ميخواست ورد سكتوم سمپرا را روي من امتحان كنه. عضو باشگاه اسلاگ هم هستم؛ وقتي رابطه ي بين "هرميون گرنجر" و رون خراب شده بود، به دعوت هرميون به مهماني كريسمسي اسلاگهورنِ پير رفتيم ولي وسط جشن، هرميون من را قال گذاشت. به شكارِ دم باريك ها علاقه دارم. در نورفولك، همراه با عمو "تايبريوس" ام و وزيرِ فقيدِ سحر و جادو "رافس اسكريمجر" و "برتي هيگز" به شكارِ دم باريك ها رفتيم، تابلويي از من و عمويم در خانه اش زده شده كه "هوراس اسلاگهورن" پروفسور درس معجون هاي جادويي، اون رو باشكوه مي دونه...
قوانین ایفای نقش رو بخون:http://www.jadoogaran.org/modules/new ... ic.php?topic_id=5&forum=7
در كنار درياچه ي نقره ايي قدم ميزنم
و با بغضي که مدتهاست گلويم را ميفشارد، رو به امواج خروشانش مي ايستم
و در افق،
طرح غم انگيز نگاهش را ميبينم،
كه هنوز هم اثر جادويي اش را به قلب رنجورم نشانه ميرود..
كه هنوز نتوانستم مرگ نا به هنگام و تلخش را باور كنم..
كه هنوز بند بند اين تن نا استوار به نيروي خاطره ي لبخند اوست كه پابرجاست..
با يأس يقه ي ردايم را چنگ ميزنم و در برابر وزش تند نسيم،
وجودِ ويرانم را از هر چه برودت و نيستي حفظ ميكنم..
از سمت جنگل ممنوعه، طوفاني به راهست
و حجم نامشخصي از برگ و شاخه ي درختان مختلف را به اين سو ميآورد..
اخم ميكنم تا مژگانم دربرابر اين طوفان،
از چشمان اشكبارم محافظت كند..
شايد يك طوفان همه ي آن خاطره ي تلخ را از وجودم بزدايد..