1- توضیحات بیشتر و کامل تری درباره ورد های ولدابوسو و دامب لوسو بنویسید.(15 نمره )ورد اول همونطور که گفتی آواداکداورا رو خنثی میکنه مثل بقیه بچز من هم متوجه قسمت بوسش شدم
ولی اگه از بوسش که بگذریم این آواداکداورا قدرت زیادی داره و سخت میشه خنثی اش کرد و قطعا استفاده از این ورد نیاز به قدرت زیادی داره و هر کس نمیتونه اون رو بزنه و فقط جادوگران قوی میتونن از این ورد به طور کامل استفاده کنن.
وقتی کسی به شما آواداکداورا رو زد شما باید ذهن او را قبل از زدن این ورد بخونید یا این ورد را پیشبینی کنید،اگر نتونستین دفاع کنید از خودتون که میمیرید وگرنه بوی سوختگی یارو بلند میشه و میزنید زیر خنده
در مورد ورد دوم که اسمش دامب لوسو هستش که ورد ها رو خنثی میکنه و یارو رو زمین میزنه اگه بتونین درست و در زمان مناسب ای ورد را بزنید ورد خنثی میشه و وقتی یارو زمین میخوره و احتراق صورت میگیره (
)میتونین تا دم مرگ بهش بخندین و مسخرش کنید.
و یه راه دیگه رو هم میتونید امتحان کنید این راه این است که اگه خورد زمین یا با چوبدستیتون لهش کنید یا یه عقده تو خودتون ایجاد کنید و با مشت و لگد بزنینش
2-یک رول بنویسید که از ورد ولدابوسو و یا دامبل لوسو استفاده کرده اید.(15 نمره)در شبی تاریک در لا به لای کوچه های تاریک که نور ماه از لا به لای درختان به زمین میتابید و صدای وز وز باد به گوش میرسید مردی با شنل سیاه و بلند قدم زنان داشت به کافه ای در سر راه میرفت که کسی جلوی پرید و با صدای بلند جیغ کشید
-ببر پدر سوخته! ما را میترسانی پدر سوخته!بدهم پدر...مرد با قیافه ای که ترس در چشمانش دیده میشد داد زد :غلط کردم بسه بسه شوخی بود بی جنبه
اوری که از عصبانیت گفت: هوی من 4 بار سکته ناقص کردما!! اگه یه بار دیگه منو بترسونی سکته کاملرو کردم
-اسمم ون هلمونته
اوری که دیگر با این حرف او ترکیده بود گفت:آها پست تو بودی که گند زدی تو زیست اگه نمونه ی گند زدناتو میخوای برو تو کتاب اول راهنمایی یه نگاه بنداز میفهمی
-
-حالا بیا من راهو گم کردم بیا منو تا یه جایی ببر
ون که بدش نمیومد که با او برود و از او دزدی کند و پدر پدر سوخته اش رو در بیاورد درخواست او در قبول کرد و با این حال با هم رفتند.
نیم ساعت بعداوری با تعجب از ون پرسید اینجا که بن بسته چرا منو اینجا آوردی؟
ون با کینه ی تمام گفت حالا نشانت میدهم پدر پدر سوخته کیه!
در این حال هر دو چوب دستی هایشان رو در میارن و در این حال اوری ورد دامب لوسو رو میخونه و نمیذاره ون کارش را به خوبی اینجام دهد و در آن زمان ون روی زمین میافتد و اوری خشم آلود نگاهش میکند و بعد از بیست ثانیه بدون حرف زدن از آنجا میرود ولی در نیمه های راه سایه ای را بر روی دیوار میبیند که از نور چراغ نفتی بیرون آمده به بر میگردد و نور سبزی را میبیند!ولی او با سرعتی بسیار سریع ورد ولدهبوسو رو میزنه و ورد ون خنثی میشه در این هنگام نور سبزی از چوبدستی اوری بیرون میادی و سینه ی ون هلمونت را میشکافد و بعد از زمین خوردن ون همونت اوری قلبش را میگرد و کج روی زمین میخوابد و در نیمه ی شب کسی به کمکش نمی آید و فردای آن روز جسد او را در رو به روی ساختمان 141 پیدا میکنند که توی دستش نوشته بود :( نامه برای ساختمان 141)
بعد از اینکه آن نامه را باز کردند درون آن یک کادو و یک دسته گل و یک نوشته بود که درون آن نوشته بود :(مادرم... سلام!)....
3-وضعیت کلاس :(ارزش یابی)آقا شما که بهترین معلم توی دنیا هستید و در این شکی نیست
ولی بدون شوخی اگه یه ذره طنز رو بیشتر کنید خیلی حال میده