هووورررا!
همانا ما از پس هفت خان ايفاي نقش گذشتم تا به اينجا رسيديم!
خوب, عرض شود که:
من فوکس هستم!
البته يک بار شخصيت خودمو معرفي کردم که فکر ميکنم توي صفحه ي 5 همين تاپيک باشه!
البته اون زمان نيازي با نوشتن نمايش نامه و از اين جور چيزا نبود و هرکي که شخصيتشو معرفي مي كرد علاوه بر ايفاي نقش و اسم گروه يه عالمه عنوان ديگه هم بهش ميدادن!
خوب اين عناوين يکسالي پشت اسم ما بود, که الان نيست!
البته منم تازه فهميدم که نيست!
خوب حق داشتن اين كارو بکنن, چون من انجمن ها رو به ايفاي نقش ترجيح مي دادم و بيشتر هم نظر ها رو ميخوندم و کمتر نظر مي دادم.
خوب حالا هم بعد از سه سال تجربه کسب کردن تو جادوگران, تصميم گرفتم که بيشتر بايد نقش داشته باشم.
درضمن اين اواخر هم انجمن ها بدجوري خلوت شده!
گرچه شکسته شدن اين قضيه ي افشاسازي , اونم الان که کلاسها شروع شده,
سياست بسيار به جايي بود!
خوب فکر ميکنم شخصيتم معرفي شد.
حالا براي اين که بگم در ايفاي نقش فعال ميمونم, يکم به خودم فشار آوردم و اينو گفتم :
علا يا ايهل جادوگراني ........ ترا چندين بگويم اينچوناني!
تو از جادوگران بهتر نيابي.........که از گيراييش ديگر نخوابي
همانا روزي از ايام ماضي ........که بودست تا کنون راه درازي
بپيدا کرده ام جادوگران را .........بکردم من درونش عشق بازي
همان روزي که خنديدند بر من ....... رفيق و دشمنان و همکلاسي
بگفتندم برو ديگر مگو تو .......... حديثي از بر آن فرد کاذي
که آن (هررري پتر )چيزي نباشد ....... بجز اندك حديثي بچه بازي
برنجيدم همانا کان مشنگان ..... نمي فهميدنش چون من به راستي
همي اندر همي حال خرابي ........ بدم کامد بشارت راس راسي
بيافتم من همي جادوگرن را .......همي از عضو هايش گشته راضي
سه ماهي طول کشيد تا من بفهمم ...... که اينجا است, آن جايي که خواستي
در آن دوران بفهميدم که شخصي ....... به تاپيکي زده يک پست کاذي
بخواستم من که اشکالش بگويم .........به عنوان دبير اختصاصي
ولي گفتندم آن دم کي فلاني ........ شناست كو ? يکي بايد بسازي!
منم گفتم که اي جادوگرانم ..........تو هم ديگر مي خواي با ما نسازي!
پس از آن چند روزي فکر کردم ........ بسي گشتم به دنبالش اساسي
پس از فکر زياد آخر بيافتم .......... همي من يک شناسه اختصاصي
از آن دم تا کنون يکدم نكردم ......... من اين جادوگران را ناراضي
اگرچه بيشتر خوانم مطالب ....... ولي گاهي زنم پستي اساسي
و آخر من اين را نيز بگويم ........که اين را دوست دارم راس راسي
((همي اين داستان گفتم که امروز ........بداني قدر و بر هيچش نبازي ))
ولي پدرام برو فکر دگر کن .......... که اين جادوگران هم بود بازي! يه چيزه ديگه! اون بيتي که پرانتز داشت مال آقاي دكتر مهدي حميدي بود يه وقت خودايي نكرده حمل بر سرقت ادبي نشه !
خوب ديگه حرفي ندارم!
درضمن من هميشه گريفيندوري بودم!
شما در بازی با کلمات تایید نشدید و این اشتباه مسئولین تایید بوده که در قسمت دوم شما رو تایید کردند. پس لطفا بعد از تایید دوباره معرفی کنید.
در ضمن شما معرفی کاملی از این شخصیت نداشتید و اینکه این شخصیت گرفته شده ولی به دلایلی بستس بنابراین نمیتونم این شخصیت رو به شما بدیم. لطف کنید از لیست شخصیتها یه شخصیت دیگرو انتخاب و کامل معرفی کنید...شخصیتهای کتاب هفت هنوز انتخاب نشدن از اونها استفاده کنید. اگه شخصیتی رو می پسنید که گرفته شده میتونید از طریق لینک زیر چک کنید و در صورتیکه بیش از یک ماه در ایفای نقش فعالیتی نداشتن اون رو درخواست کنید... البته بعضی شخصیتها به خاطر احترام به کاربرانی که میشناسیم در گروه استثنا قرار میگیرم. ممنون و موفق باشیhttp://www.jadoogaran.org/modules/groups/
آخرين باري که مي دونستم و گفتم کسي جدي نگرفت پس از اين به بعد
[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2168]مودونوم او نوموگوم[/u