هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۴:۴۶ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
راونكلاو: 29 امتياز

لينی وارنر: 34 امتياز
آندورميدا بلك: 25 امتياز
زنوفيليوس لاوگود: 30 امتياز
لونا لاوگود: 29 امتياز

خيلی خوب بود. پاز تكليف زنوف به شخصه خيلی خوشم اومد، چون يه سوژه برای ارائه داشت و به همين خاطر حيفم اومد سی نگيره... همين طوری صرفا" چيزی كه خواسته بودم نبود، سوژه‌ی قشنگی رو توی تكليف اول گذاشته بود. ايول!

فقط يه چيزی، توی پست رول عدد نمی‌نويسيم. اعداد رو به شكل حروفی می‌نويسيم.

لينی و لونا هم گرچه پست‌شون ميتونست جای كار بيشتری داشته باشه، طبق معمول قشنگ نوشتن...

آندروميدا هم كارش خيلی خوب بود، تكليف اولش خوب بود، ولی ميتونست جای كار بيشتری داشته باشه.

هافلپاف: 31 امتياز

رز ويزلی: 35 امتياز
سدريك ديگوری: 31 امتياز
هوگو ويزلی: 28 امتياز
گلرت گريندل والد: 29 امتياز

پست رز خنده دار بود و نتيجتا" يه طنز موفق! جدا" چسبيد.

پست گلرت هم خوب و قشنگ بود و طنز‌های باحالی داشت. پست سدريك هم با توجه به سابقه‌اش خيلی قشنگ بود. تكليف هوگو هم خوب بود، اما ميتونست جای كار بيشتری داشته باشه.

گريفيندور: 29 امتياز

جرج ويزلی: 31 امتياز
گودريك گريفيندور: 32 امتياز
لی جردن: 22 امتياز
سيريوس بلك: 30 امتياز
هری پاتر: 30 امتياز

ايول به همه‌تون! تكاليف هری و سيريوس خيلی خوب بودن، طنزشون خنده‌دار بود و قواعد اصولی هم راعايت شده بودن. فقط هری جون، چشم درد گرفتم از بس علامت تعجب ديدم.

جرج و گودريك هم خيلی قشنگ نوشتن... فقط جرج، علامت ديالوگ اينه: « - »، نه اين: « _ ». خط تيره‌ی بدون شيفت.

لی هم قشنگ نوشته بود، ولی چهره‌ و ظاهر پستش خوب نبود. فضاسازی و نكات نگارشی هم رعايت نشده بودن و به خاطر اشكالاتش توی رول يه سری امتياز از دست داد.

اسليترين: 0 امتياز

آفرين به اسلی با اين حضور پرشور!


ویرایش شده توسط كينگزلی شكلبوت در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۸ ۴:۴۹:۳۹


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۲:۱۳ جمعه ۱۷ تیر ۱۳۹۰

گلرت گریندل  والد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۰ یکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۲:۴۵ سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۵
از تو خوشم میاد.
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 298
آفلاین
1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

- خب دانش آموزان عزیز، شروع می کنیم. گلرت، اولین نفر تویی. آماده باش.

ملت توی زمین کوییدیچ جمع شده بودند. آفتاب تابستانی توی کله ی دانش آموزان می خورد و شر شر ازشان عرق می ریخت.

گلرت داشت با خودش فکر می کرد: اَه... لعنتی... دریغ از یه نسیم ملایم که این زلف های شهلای منو پریشون کنه ملت یه کم برام غش و ضعف کنن.

- گلرت جون. پس بپر رو جاروت دیگه. ملت منتظرن.

آقای گریندل والد سوار جارو شد و جلوی دروازه رفت. جلوی حلقه ی وسطی ایستاد و منتظر ماند.

کینگزلی گفت: خب من از مهاجم های تیم هافلپاف دعوت کردم که بیان و به من کمک کنن که به شما گل بزنم.

ملت:

روفوس اسکریمجیور و ویکتور کرام در میان تشویق و هلهله ی دانش آموزان وارد زمین شدند و به وسط زمین رفتند.

کینگزلی کوافل رو به طرف روفوس انداخت و در سوتش دمید.
روفوس توپ رو به ویکتور پاس داد. ویکتور با پشت جاروش کوافل رو برای کینگزلی انداخت. کینگزلی اوج گرفت و به فاصله ی 35 متری زمین رسید. یه شیرجه با سرعتی سرسام آور زد و توپ رو به سمت دروازه ی سمت چپی زد.

گلرت:

توپ به راحتی وارد دروازه شد.

کینگزلی با حوصله گفت: ببین عزیزم الان تو باید حداقل یه حرکتی بکنی. حتی اگه نتونستی مسیر توپ رو تشخیص بدی شانسی به طرف یکی از دروازه ها برو.

در حمله ی بعدی گلرت رفت و پشت میله ی دروازه وسطی قایم شد. در حمله ی سوم با یه جیغ بنفش از روی جاروش افتاد. و کینگزلی که دید بچه داره خودشو جر میده با اردنگی از زمین انداختش بیرون.


2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

چون اشتباهات دروازبان خیلی حیاتیه و کوچکترین اشتباهش مساویه با گل خوردن تماشاچی های تیم حریف بیشتر تمرکزشون روی دروازبان تیمه و شعار ها بر علیه اونه.
برای همین دروازبان باید دایورتش قوی باشه.


3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

نام: جیان لویجی
نام خانوادگی: بیفون
لقب: جی جی، بیفی، جی بی، بی جی، فیجی.
قد: 2 متر و 12 سانتی متر
وزن: 220 کیلوگرم
رنگ چشم: آبی
رنگ مو: مشکی پر کلاغی
سن: 18 سال
ملیت: ایتالیایی
تیم باشگاهی: ییونتوس ایتالیا
توضیحات: در 3 سپتامبر 93 در خانواده ای ورزشکار متولد شد. در هاگوارتز یکی از بدترین شاگرد ها بود و نمره های پایینش همه را شگفت زده می کرد. وقتی می خواست ترک تحصیل کند یکی از دوستانش او را به تیم کوییدیچ برد و چنان بازی کرد که دو سال بعد راهی تیم ملی ایتالیا شد.


میون یه مشت مرگخوار/ زیر علامتی شوم
توی خ�


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۷:۳۲ سه شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۰

هری جیمز پاتر old09


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۷ یکشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۸:۵۶ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
از بردن نام ولدمورت لذت میبرم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 113
آفلاین
پیش نوشت: من تو هیچ کدوم از گروه ها نیستم و این پست تفریحیه، کینگزلی جان امتیاز این پستو اختصاصی برا خودم بزن

1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

- خوب! نوبت هری پاتره مشهوره! هری میخوام ببینم خون بابات تو رگ هاته یا نه! برو ببینم چی کار میکنی!

هری به هوا پرواز کرد و شروع کرد با سرعت تمام به صورت مارپیچ در زمین پرواز کردن!
- اوهـــــــــــــــــوی چی کار میکنی؟ بیا واستا جلوی دروازه ببینم!
- هری بخ سرعت سمت دروازه ها برگشت و جلوی آن ها قرار گرفت و سپس یک اسنیچ بالا آورد آن را به سمت کینگزلی پرتاب کرد
- استاد قبول شدم؟
- نه خیر! تست دروازه بانیه و تو باید سرخگون رو بگیری نه اسنیچ رو! بگیر ببینم چه میکنی!
- چشم استاد!
کینگزلی سوار چوبدستیش شد و روبروی حلقه ها قرار گرفت، سرخگون را عقب برد و با تمام قدرت آن را پرتاب کرد. سرخگون به سرعت به سمت حلقه ی راست میرفت در حالی که هری خیلی ریلکس جلوی حلقه ی چپ پرواز میکرد!
- اوهــــــــــــــــوی اوشکول توپو بیگیرش! با توام کله زخمی!
توپ از حلقه عبور کرد و شروع به سقوط کرد اما هری ناگهان شروع به رواز کرد و حظه ی آخر توپ را در یک سانتی متری زمین گرفت!
- کیف کردین استاد؟ اصلا فکرشم میکردین؟هیشکی میتونسیت این توپو بگیره؟
- خفه شو و برو سوال بعدی کله زخمی احمق!



2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )
زیرا در استادیوم تماشاچی هایی هستند که از لیدر ها خط میگیرند و لیدر ها هم از یک جایی که پشت یک سری پرده ی مشکوک است خط میگیرند! حالا ما با پرده های مردم کاری نداریم چون به ما مربوط نیست ولی ممکنه این خط هایی که اینا از هم دیگه میگیرن حاوی مقداری شیر سماور باشه یا گزوز تریلی و هدف این خط ها هم ناکجا آبادی از دروازه بان باشه که خوب مقاومت در برابر این ها روح قوی و استوار و هیکلی مانند سیب زمینی، بی رگ را میطلبد



3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

نام: عباس هیکل
القاب: عباس سیبیل، عباس قادری
وزن: 144 کیلوگرم
قد 2 متر و 20 سانت
نام پدر: آرنولد شوارتزینگر
نام مادر: آنجلینا جولی
سال تولد: 1333
سال وفات: مادر نزاییده عباس آقا رو تو گور بکنه!
خلاصه زندگی: عباس آقا از کودکی جلوی هر در یا دروازه ای که وامیستادن هیشکی رد نمیشد! تا این که یک روز یک تور استعدادیابی وارد محله ی بچگیاشون (میدان جوادیه) میشه و ایشون رو رو هوا میزنه!
عباس آقا در طول دوران بازیگریشون پنج تا گل خوردن که هر پنج تاشم خودشون به خودشون زدن تا روی حریفا کم شه!
عباس آقا پس از درخشش در تیم باشگاهیشون به تیم ملی و امید هم دعوت میشن ولی به خاطر این که تیم ملی سفر به فرنگ زیاد میرفته عیال عباس آقا مخالفت میکنه و عباس آقا هم رو حرف خانوم نه نمیگه!
پس از یک عمر دروازه بانی بالاخره عباس آقا در سال 73 از شغل دروازه بانی به شغل مربیگری ارتقاء درجه پیدا میکنن و میشن مربی تیمشون و از اون روز تا حالا روی سکوی مربی گری نشستن و تیمشون هم هر سال قهرمان شده.
لازم به ذکره عباس آقا فقط از درخت گردو به عنوان جارو استفاده میکردن چون جاروهای دیگه رو قبول ندشاتن و زپرتی میدونستنشون!


ولدمورت یک قاتل سریالی کله پوک بیش نیست!


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۹:۰۳ دوشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۰

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

سیریوس، با نشاط و اعتماد به نفسی قوی کنار زمین ایستاده بود تا نوبتش شود. بعد از مدت 10 دقیقه لی جردن سوار بر جارو از کنار دروازه ها پایین آمد.
- سیریوس نوبت توئه.

سیریوس سوار بر جاروی خودش شد و به سرعت بالا رفت. ابتدا یک دور به افتخار بچه های گریف بدون دست (همون دست ولی ) دور زمین را پیمود و سپس نزد پروفسور رفت.
کینگزلی:
- بچه دفعه آخرت باشه جلوی استادت حرکات نمایشی اجرا می کنی ها!

سیریوس:
- پروفسور من فقط می خواستم به بقیه روحیه بدم!

- خیله خب دیگه! برو جلوی دروازه ها وایسا. پنج پنالتی زده میشه. چهار تاشو بگیری قبولی.

سیریوس به سمت حلقه های دروازه حرکت کرد و مقابل حلقه وسطی قرار گرفت. کینگزلی اولین پنالتی را اوت زد دومین ضربه او کبوتری را که در فاصله ده متری از بالای میله وسطی در حال عبور بود سرنگون کرد سومین ضربه را به سمت حلقه سمت چپی (چپ خودش) پرتاب کرد. سیریوس با سرعت به سمت حلقه رفت و با یک حرکت، با دم جارو سرخگون رو برگشت داد.
در چهارمین ضربه پروفسور شکلبوت توپ را با چرخش بیرون دست به سمت حلقه سمت راستی (راست سیریوس) پرتاب کرد. ابتدا سیریوس فکر کرد که توپ با این قوسی که برداشته عمرا" وارد دروازه شود ولی ناگهان توپ در هوا تغییر مسیر داد (مثل ضربه ایستگاهی کارلوس به فرانسه ) و در نهات حیرت سیریوس وارد دروازه شد.
آخرین و پنجمین ضربه. پروفسور این بار سرخگون را به چرخش داخل دست به سمت حلقه وسط پرتاب کرد. سیریوس که جلوی حلقه سمت چپ ایستاده بود و می دانست اگر این ضربه را نگیرد رد می شود، با سرعت به سمت حلقه حرکت کرد... اما سرعت سرخگون بیشتر از او بود. در این لحظه سیریوس جارو را رها کرد و با یک شیرجه بلند سرخگون را در هوا در نوردید... در همین حین با دست آزادش سوت زد و جارویش به سمت او آمد و او با یک حرکت مایکل جکسونی سوار بر جارو شد!

این بار دهان مبارک پروفسور باز مانده بود و به طور مداوم کف تولید می کرد!

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

زیرا اگر دروازه بانی از لحاظ روحی و روانی در سطح پایینی باشد، ممکن است با دیدن جمعیت زیاد و شعار های ضد و نقیض تماشاگران، همان ابتدای کار خود را ببازد؛ و یا ممکن است با تشویق آن ها مغرور شده و از شدت هیجان به بازی گند بزند.

3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

خانواده

نام کامل: رونالد بیلیوس ویزلی

تاریخ تولد: 1 مارس 1980

تبار: خون خالص

مادر: مالی پریوت ویزلی

پدر: آرتور ویزلی، رییس اداره سواستفاده از اشیا مشنگی، وزارت سحر و جادو.

هم نژادها: بیل، چارلی، پرسی، فرد، جرج و جینی.

کودکی: بزرگ شده توسط والدینی بامحبت و مراقب.

محل زندگی کودکی: پناهگاه.

شکل ظاهری

رنگ چشم: آبی

رنگ مو: قرمز آتشین

قد بلند

هاگوارتز

سال اول: 1991

گروه: گریفیندور

کوییدیچ: دروازه بان کوییدیچ گریفیندور

جارو: یک جاروی قدیمی شوتینگ استار تا اواخر 1995، سپس یک پاک جاروی 11 در سال 1995

مشخصات عمومی رون ویزلی (مختصر)

رونالد بیلیوس ویزلی ششمین پسر مالی و آرتور است. او در حال حاضر در هاگوارتز به سر می برد که در آنجا بهترین دوست هری پاتر است. رون یک دورنمای عمومی مثبت از زندگی دارد ولی با احساس زندگی کردن مثل پنج برادر دیگرش که در هاگوارتز نمره هایشان را به طرق مختلف گرفتند مبارزه می کند.

همچنین رون به دلیل فقر ناامید است. او وقتی که با ردای دومش که روی آن یراق دوزی داشت روبرو شد یا وقتی که صاحب جغد دیوانه ای شد که روی غذای بقیه جغدها خرابکاری می کرد، با تعجب فریاد زد: «چرا هر چیزی که من صاحبش می شوم آشغال است؟»


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۳ ۹:۰۹:۴۷

تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۲:۴۶ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۰

لی جردن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۳ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۰۸ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶
از سوسک سیاه به خاله خرسه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )
-جردن
جردن
جردن!
-بچه ها جردن غایبه؟
ملت:نه قربان .قهر کرده گفته کسی به حرفم گوش نمی ده.
کینگزلی:حالا حرف حسابش چیه؟
ملت :حرفش که حرف حساب نیست
لی:خیلی هم هست. اصلا تقصیرمنه که هی می خوام به نفع

گریف گزارشگری کنم. بابا چند دفعه بگم! نمیخوام دروازهبان بشم!

در دلش با نفرت گفت:اصلا همش تقصیر این کینگزلی کله کچله!

دیده من کلی مو دارم و خوشتیپانه بافتمشون حسودیش میشه!!!

البته ماجرا چیز دیگری بود.اون از درواز بانی بدش نمی امد حتی

خوشش هم می امد.وقتی بچه بود برادرش با سرخگون زده بود تو

کلش و از ان موقع طرف سرخگون نرفت که نرفت.

کینگزلی:اگه شرکه نکنی 30 امتیاز ازت کم می می کنم.

جردن:نه بابا حالا چرا دعوا شرکت میکنم .

و در حلقه وسط جای گرفت.

کینگزلیدستش را به سمت راست کشید معلوم بود می خواهد در

حلقه سوم بیاندازد.اما از ترس توپ از جایش تکان نخورد.

توپ چرخید و در دستان لی فرود امد.

-خوب از پس ضربه چرخشی بر امدی!!

ترس لی ریخته بود و توپ های بعدی را گرفت.

خدا را چه دیدی یک وقت دیدی دروازه بان هم شد

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )
تا بتوتند با همه ی سروصدایی تماشاگران و حتی بازیکن و یا شرایط بد جدول باز هم تمرکز داشته باشد وخود را جمع کند
3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

نام رونالد
نام خانوادگی ویزلی
سن38
فرزندانهوگو و رز
همسرهرمانی گرنجر
نام پدر ارتور
گروه گریف
چگونه دروازه بان شد؟ با یک تقلب کوچولو توسط هرمین گه البته لیاقتش را داشت
نام برادران: جرج - فرد - بیل - چارلی - پرسی
نام خواهر: جینی


ویرایش شده توسط لی جردن در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۲ ۱۳:۰۵:۳۸

Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۲:۰۴ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۰:۴۵:۴۹ پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

لونا با فراخوانده شدن نامش از جمع دوستانش خارج شد و جارویش را به سمت پروفسور شکلبولت هدایت کرد.

- دوشیزه لاوگود، پنج بار برای شما سرخگون رو پرتاب میکنم، شما بعنوان دروازه بان تیم راونکلاو باید بتونین همه رو بگیرین.

لونا که کاپیتان تیم گروهش بود و نقش دروازه بانی را بر عهده داشت، با غرور و بدون هیچ ترسی به سمت سه دروازه رفت و جلوی آن ایستاد. کمی مشت هایش را مالش داد و آماده ی گرفتن سرخگون ها یکی پس از دیگری شد.

کینگزلی سرخگون را دو بار کمی بالا پرتاب کرد و با دستانش قاپید و آن را یکراست به سمت حلقه ی وسط پرتاب کرد.

لونا که چشمانش را کاملا گشاد کرده بود تا از کوچک ترین حرکتی غافل نماند، بدون کوچک ترین زحمتی به خودش، جایش جلوی حلقه ی وسط را تغییر نداد و سرخگون را به راحتی گرفت.

کینگزلی گلویش را صاف کرد و گفت: مثل اینکه یک دروازه بان کامل هستین. پس دیگه ماهرانه سرخگونو میفرستم.

باز هم هیچ ترسی در چشمان لونا نمایان نشد. لینی آهسته در گوش ماریه تا گفت: چه اعتماد به نفسی!

ماریه تا با غرور گفت: مثلا من بادیگاردشما!

لینی ابرویش را بالا انداخت و گفت: الان این چه ربطی داشت؟

اما ماریه تا جوابی نداد و لینی هم منتظر پاسخ نماند چون لونا دومین سرخگون را نیز با مهارت گرفته بود.

کینگزلی همانند استادی مهربان و خوب گفت: عالیه! فک کنم بچه های گروه ما مقابل شما کار سختی رو داشته باشن.

لونا لبخندی زد و آماده ی دریافت سومین سرخگون شد. سرخگون از دستان کینگزلی جدا شد و با سرعت به سمت لونا آمد. لونا سریع تشخیص داد و به سمتی که سرخگون میرفت شیرجه رفت ...

- آخ ...

سرخگون با اختلاف چند سانتی متر از کنار دستان لونا گذشت و وارد حلقه ی سوم شد. اما لونا به شیئی که به سمتش پرتاب شده بود توجه داشت.

کینگزلی با عصبانیت دانش آموزان را از نظر گذراند و گفت: کدومتون اونو پرتاب کرد؟

لونا در حالیکه سرش را محکم با دستانش گرفته بود گفت: میتونم ادامه ندم؟

کینگزلی اشاره ای به دوستان لونا کرد و گفت: ببرینش. عالی بود لونا.

صدای یکی از بچه ها شنیده شد که گفت: اون سه تارم شانسی گرفت.

اما با چشم غره ی شدید کینگزلی مواجه شد.

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

اگه یک دروازه بان از لحاظ روحی قوی نباشه با هر شعاری که از طرف تماشاچیان حریف بهش میگن، روحیه شو از دست میده و به دلیل از دست دادن تمرکز و حواسش نمیتونه بدرستی از دروازه محافظت کنه و سرخگون هارو بگیره.

3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

نام: رونالد
نام خانوادگی: ویزلی
نام پدر: آرتور ویزلی
نام مادر: مالی ویزلی
نام برادران: جرج - فرد - بیل - چارلی - پرسی
نام خواهر: جینی
نام همسر: هرمیون گرنجر
نام فرزندان: هوگو - رز
سن: 37
قد: 175
خصوصیات: دارای موی قرمز رنگ و از خانواده ای اصیل
توضیحات: با یک تقلب کوچک دروازه بان تیم کوییدیچ گریفندور شد. البته او واقعا توانایی دروازه بان شدن را داشت و تنها به دلیل هول شدن ممکن بود بعنوان دروازه بان انتخاب نشود که به لطف هرمیون امکان پذیر شد.


Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰

آلبوس سوروس پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۸ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
از لرد سیاه اطاعت میکنم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 388
آفلاین
1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

- زنوفیلیوس لاوگود، برو جلوی حلقه ها وایسا!

زنوفیلیوس با دستور کیگزلی شکلبوت، معلم درس کوییدیچ، به جلوی حلقه های گل میرود.

- خب من 3 تا پرتاب میکنم واست اولیش متوسط، دومیش یکم سریع و آخریشو خیلی محکم. آماده ای؟

زنوفیلیوس با لبخند پاسخ داد : بله، استاد کچ...یعنی شکلبوت!

و به آرامی نگاهی به گردنبندی کرد که به دور گردنش آویخته بود. ان را دیروز لونا به خاطر خوب درس خواندنش به او داده بود! اما او دیده بود که چه چیزی روی آن ریخته بود. خون فلورگامبو! با خوش شانسی این خون امکان نداشت سرخگون در دستانش فرود نیاید.

- پرتاب اول... 3 ... 2 ... 1

سرخگون به سرعت به سمت حلقه ی سوم می رفت اما زنوفیلیوس با خیال راحت جلوی حلقه ی وسطی ایستاده بود و دستانش را برای سرخگون باز کرده بود.

با عبور سرخگون از حلقه ی سوم زنوفیلیوس با تعجب به آن نگاه کرد اما بعد با دیدن درخشش گردنبند خیالش راحت شد. احتمالا لونا طلسم محدود کننده اجرا کرده بود تا خیلی شک برانگیز نباشد. او را خوب تربیت کرده بود.

سکوی تماشاچیان

لونا درحالی که با تعجب به پدرش نگاه می کرد، به شدت فکرش مشغول بود. پدرش خواب نبود اما انگار بنظرش درخشش گردنبند طبیعی بود که با برخورد طلسم لوموس لونا به سمت او برنگشته بود. بار دیگر طلسم لوموسش را به سمت گردنبند فرستاد.

در همان حین

- زنوفیلیوس بلدی جاروتو حرکت بدی دیگه نه؟ الان پرتاب دوم رو انجام میدم.

- باشه استاد!

و به آرامی زمزمه کرد دلیمیتر. با خوشحالی به درخشش گردنبند نگاه کرد و سپس به سرخگون خیره شد. احتمالا باید کمی حرکت میکرد تا خیلی چرخش سرخگون به چشم نیاید.

در آن طرف لونا از بی اثر ماندن علامت دومش بسیار متعجب بود. یعنی چه اتفاقی برای پدرش افتاده بود؟

- پرتاب دوم ... 3... 2...1

زنوفیلیوس با دیدن پرتاب سرخگون به سرعت به سمت حلقه ی اول رفت اما در کمال تعجب سرخگون در میانه ی راه چرخید و به سمت سرخگون سوم رفت.

- ببخشید قرار نبود چرخشی باشه. ولی یه دروازه بان باید بتونه هر شوتی رو بگیره. امیدوارم پرتاب سوم رو موفق بشی.

- پرتاب سوم ... 3...2...1

زنوفیلیوس در حلقه ی میانی و بی حرکت ایستاد. اما با دیدن درخشش کوچکی در روبرویش با خوشحالی به سمت آن رفت : آخ جون، یه گامرابولو!

اما ناگهان با به خاطر آوردن کلاس، به سمت حلقه ی میانی برگشت و با ناراحتی به سرخگون نگاه کرد که از حلقه عبور کرده بود.

لحظاتی بعد

- بابا تو چرا اینطوری بازی کردی؟ ما که کلی تمرین کردیم.

- تقصیر توئه که بلد نیستی خون فلورگامبو رو درست بریزی رو گردنبندم. تقصیر توئه که به من اعتماد نداشتی. تقصیر توئه که خواستی تقلب کنی.

- چی میگی بابا؟ خون فلورگامبو چیه دیگه. من فقط داشتم یکم عطر میزدم بهش. آخه راستش این گردنبند رو دو سه سال پیش به من داده بودن گذاشته بودم تو جیب یکی از اون لباسام که باهاش اتاقمو تمیز میکردم. واسه همین خیلی بو میداد.

- ا؟ پس این بوی عرق من نبود؟ لونا جان میای پیش بابایی؟

لونا با دیدن قیافه ی زنوفیلیوس که لحظه به لحظه قرمز تر می شد چند قدم به عقب برداشت و سپس با بیشترین سرعت پا به فرار گذاشت.

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

چون در غیراینصورت براثر صحبت های تماشاچیان یا گل خوردن روحیه ی خود را از دست داده و موجب دریافت گل های بیشتر می شود درحالی که با قوی بودن روحیه میتواند از گل ابتدایی گذشته و شعارهای تماشاچیان را نادیده بگیرد و مانع از دریافت گل های بیشتر بشود.
همچنین براثر باخت در یک بازی احساس ضعف نمیکند و با اعتماد به نفس وارد بازی بعدی می شود و به برد آن امید خواهد داشت.
3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

نام : رون
نام خانوادگی : ویزلی
نام پدر : آرتور
نام مادر : مالی
نام همسر : هرمیون گرنجر
خون : خون اصیل، چرا که آرتور و مالی هر دو جادوگر بوده اند
چگونه دروازه بان شد : او توانست به کمک هرمیون، که باعث تکان ناگهانی یک رقیب دیگر شد، در تست دروازه بانی تیم گریفیندور پیروز شود اما به علت شعار های گروه های دیگر روحیه خود را در اولین بازی از دست داد. هری برای باز گرداندن روحیه اش، وانمود کرد که مقداری معجون خوش شانسی در نوشیدنی او ریخته است و رون با دیدن این صحنه، با خوشحالی و اعتماد به نفس وارد بازی شد و بازی خوبی از خود نشان داد!



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۳۹ دوشنبه ۶ تیر ۱۳۹۰

آندرومدا بلک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۸ دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۹:۰۰ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸
از ماست که بر ماست...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 252
آفلاین
تكاليف عمومی:

1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

_نفر بعدی ، آندرومیدا بلک.
آندرومیدا سریعا سوار جارو شد که این باعث تعجب خودش نیز شد چون از اون طرف جارو افتاد !!
ملت:
درون افکار کینگزلی شکلبوت : این لوپین هم با این سلیقه ش !! مادر خانومش اینه وای به حال خانومش !!

بیرون افکار پروفسور شکلبوت :
_ اصلا هول نشو آندرومیدا !! دو تا نفس عمیق بکش بعد سوار جارو شو !!
آندرومیدا نیز همین کار را کرد و سوار جارو شد و جلوی دروازه قرار گرفت .

درون افکار پروفسور:
این طور که معلومه باید زیر پاش تشک پهن کنیم که یه وقت با سر نیاد پایین !! فکر کنم با اولین سرخگون کارش به درمونگاه بکشه !!
بیرون افکار پروفسور :

پروفسور شکلبوت اولین سرخگون رو به طرف دروازه انداخت و در اوج نا باوری ملت و خود آندرومیدا اون تونست اولین سرخگون رو بگیره !!
_آفرین آندرومیدا !! کارت خوب بود !!
_ممنون پروفسور !!
پروفسور دومین سرخگون رو پرت کرد ولی آندرومیدا که هنوز در اوج ناباوری بود و حواسش نبود که توپ رو بگیره خورد تو صورتش و با سر از رو جارو افتاد !!
ملت :
پروفسور دز پاسخ به ملت :
دوباره ملت :
درون افکار پروفسور:
از اولش گفتم باید تشک پهن کنیم ولی کسی گوش نداد !!!

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )


چون اگه نباشه مثل رون ویزلی میشه !! که با هر شعاری از طرف اسلیترینی ها مثل ویزلی سرور ماست دست و پاش رو گم می کنه !!! و هری بنده خدا مجبور میشه گولش بزنه !!!!


3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

رون ویزلی

نام کامل : رونالد ویزلی
نام پدر : آرتور ویزلی
نام مادر : مالی ویزلی
سمت : دروازه بان
گروه : گریفندور
سن : حدودا 22 سال (سال های 85 - 86 شمسی هاگ رو تموم کرده )
رنگ مو : قرمز
وضعیت خانواده در کوییدیچ : خانوادتا کویدیچ بازی می کردند


ویرایش شده توسط آندرومیدا بلک در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۷ ۱۵:۵۳:۲۷
ویرایش شده توسط آندرومیدا بلک در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۷ ۱۵:۵۴:۰۶


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۶:۲۰ دوشنبه ۶ تیر ۱۳۹۰

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین

1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )


همه با جارو های خود از در و پنجره کلاس خارج شدند و برای دادن تست دروازه بانی در صف ایستادند.

گودریک به خاطر اینکه مظلوم و دست و پا چلفطی بود نتونسته بود در صف مکانی بهتر از آخر صف پیدا کند.

مدت ها گذشت تا اینکه نوبت به یک نفر مانده به گودریک شد اما ناگهان یه نفر اومد و جلوی گودریک ایستاد. گودریک ناراحت شد و گفت: « آقا ببخشید ها ... شما تو نوبت من ایستادین!! »

پسری که جلوی گودریک ایستاده بود ، رویش را برگردانند و گفت: « خوشم اومده حرفی داری؟؟ »

گودریک: « نه خواهش می کنم »

نفر جلوی گودریک نیز تست داد و نوبت به گودریک رسید اما معلم درس نگاهی به او کرد و گفت: « پسره احمق فکر کردی می تونی دو بار تست بدی؟؟ »

گودریک شکه شد و گفت: « نه آقا معلم من تست ندادم! »

کینگزلی در حالی که کمرش را درمی آورد تا فرصت را از دست ندهد و یه کتک حسابی به گودریک بزند و حال کند ، گفت: « پسره احمق ... 30 نفر تو کلاس من بودن و الان من از 30 نفر تست گرفتم ... چطور ممکنه از تو تست نگرفته باشم؟؟ »

گودریک: « استاد یه نفر اومد جلوی من ایستاد و دو بار تست داد ... اگه کمی دقت کنید می بینید که به من نمره ندادید! »

کینگزلی نگاهی به کف دستش کرد و نمره هایی که داده بود را مرور کرد و گفت: « راست می گی ... خب آماده باش » و کمرش را در جای خودش قرار داد و از افتادن شلوارش جلوگیری کرد.

گودریک سوار جاروی خود شد و در دروازه ایستاد. کینگزلی توپ را گرفت و با تمام قدرتش ضربه ای به زد. توپ درست به طرف صورت گودریک حرکت کرد. گودریک از ترس رویش () را برگردانند و توپ به نوک شمشیر جادیش برخورد کرد و ترکید.

کینگزلی با دیدن این صحنه فوق کوییدیچی گفت: « آفرین ... چه حرکت خوبی »

گودریک: « »


2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

چون در بازی کوییدیچ در مکان ثابت می ایسته و مثل بقیه بازیکنان این ور اون ور نمی ره و در نتیجه بیش تر متوجه شعار های تماشاگران می شه و ممکنه اون شعار ها روش تاثیر منفی بزاره ، بنابراین باید مقاومت روحی خوبی داشته باشه تا این شعار ها در او تاثیر نزاره!


3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )


بیوگرافی الیور وود


او در سال 1991 در کوچه پس کوچه های هاگزمید به دنیا آمد و فردی الاف و بی پدر مادر بود و صبح ها در کافه ها نوکری می کرد و شب ها هم حمام زنان را تمیز می کرد. او پول های خود را جمع می کرد تا بتواند به هاگوارتز برود و استعداد خودش را بروز دهد.

زمانی که 11 سالش شد به هاگوارتز رفت. دامبلدور با دیدن وضع ناجور او ، تصمیم گرفت او را مفت و مجانی به هاگوارتز بیاورد تا او تحصیل کند.

در دوران تحصیل خود به عضویت تیم کوییدیچ گریفندور در آمد و توانست بهترین دروازبان دوران گریفندور شود و بعد از اتمام تحصیل ، یک قرارداد از تیم آرسنال () دریافت کرد و به عنوان دروازبان آن تیم درآمد و در سال 2007 نیز بهترین دروازبان سال انتخاب شد.



4. آيا شرايط فيزيكی و بدنی يك دروازه بان می‌تونه بهش كمك كنه؟ توضيح بديد. ( 5 نمره )


شرایط فیزیکی باید در حد متوسط باشه چون اگه فرد چاق باشه به سختی می تونه خودش رو تکون بده و از دروازه دیگه به دروازه دیگه بره اما هیکلش می تونه کل دروازه رو بگیره و نزاره توپ وارد دروازه بشه.

و اگر فرد لاغر باشه می تونه سریع کار کنه اما چون قدرت بدنی نداره ، اگر یک توپ بهش برخورد کنه ، سال دیگه از مصدومیت رها می شه

بنابراین باید در حد متوسط باشه


تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۰:۵۳ دوشنبه ۶ تیر ۱۳۹۰

هوگو ويزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۳ چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۰:۳۶ یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۲
از لینی بپرسید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 362
آفلاین
1.هوگو با وقار كامل به سمت دروازه رفت ولبخندي پيروزمندانه بر لب داشت و از داخل درحال ويبره زدن بود
كينگزلي كه در دلش از استيل و نحوه ي گرفتن جارو و... داشت از هوگو ايراد مي گرفت داد زد: زنوفيل سرخنگون رو بده.
و زنو كه دوست داشت هرچه سريع تر هوگو مورد تمسخر قرار گيرد با حالتي چكمه ليسانه گفت: بفرماييد معلم گرامي!
و با ضربه اي سريع سرخنگون رو به طرف معلم گرامي اش پرتاب كرد.
‏ ‏ كينگزلي با حركتي سريع با عقب جارو به سرخنگون ضربه زد.و سرخنگون با حركتي مارپيچ به داخل حلقه ي سمت راست فرستاد ولي هوگو هنوز محو تشوق ها بود . او يك ضربه از دو ضربه را از دست داده بود. داشت خود را براي ضربه ي بعد آماده ميكرد كه دوباره معملش كه پوست سرش مانند لامپي سياه برق ميزد بدون هشداري با سرش به سرخنگون ضربه زد ولي اين ضربه به سمت حلقه ها نرفت بلكه مستقيم به كله ي زنوفيليوس خورد.
2.اگر بخواهيم سلامتي انسان را به دو دسته تقسيم كنيم طبق گفته ي زنو دسته ي اول و دسته ي دومولي طبق فرموده ي اين جانب( روحي و جسمي است) و مي دانيم يك دروازه بان خوب بايد سالم باشد پس بايد هردو دسته كامل باشد
و در اين لحضه كام شما بايد كارخانه ي كف سازي راه بياندازد
3.نام:رونالد
نام.خ:ويزلي
رنگ مو:قرمز متمايل به نارنجي
تيم:گريفيندور
سن : 19 سال حدودا
و...
4‏*‏:بله خيلي كمك مي كنه البته بعضي شرايط فيزيكي دوجانبه است براي مثال چاقي : شخص چاق مي تواند با ماندن جلوي يك حلقه مانع رد شدن توپ شود ولي شخص نمي تواند براي رفتن به ساير حلقه ها خيلي سريع باشد


همه برابر اند ولی ارباب برابر تره

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.