[spoiler=نقد پست شماره ی 46 - دنیای وارونه- دورکاس میدوز:]از همون اول پستت شروع میکنیم، اول اینکه سر تیتر هایی مثل " سالها بعد " رو معمولا بولد می کنن تا چهره ی پست رو بهتر کنه، پاراگراف بندیت مناسب نبود، بعد از لااقل سه خط پشت سر هم نوشتن باید دو تا اینتر میزدی.
غلط املایی یا تایپی نداشت. لحن پستت گاهی کتابی و گاهی معمولی میشد که این باعث نامنظم شدن انشای نوشته ات میشه.
داستانت رو خوب اما سریع پیش برده بودی، عکس العمل رون و هرمیون توی بعضی قسمت ها که نباید، به شدت خونسردانه بود. مثلا وقتی خبر کشته شدن آلبوس سورس پاتر رو خوندن، در هر حال اون خواهرزاده ی رونه، نمیشه اینقدر خونسرد برخورد کنن.
گذشته از همه ی اینا، نسبتا داستان جالبی بود ، سوژه ی جدید و بی رحمانه و وارونه ای بود که با موضوع تاپیک مطابقت داشت. مشکل دیگه ای نمی بینم که قابل گفتن باشه، میدونی بزرگترین مشکلت که اول از همه به چش میاد همون پاراگراف بندیه که اگه مناسب ترش کنی بهتره.ولی خوب راه افتادی! الحق که وارونه بود!
[/spoiler]
[spoiler= نقد پست شماره ی 197 - همانند یک سفید اصیل بنویسید- دورکاس میدوز:]مشکل پاراگراف بندی- که بالا هم بهش اشاره کرده بودم- رو داره، اما خوشحالم که لااقل تیتر رو بولد کردی. از همون پاراگراف اولش شروع میکنیم، دقت کن:
نقل قول:
هوا سرد بود.برف شدیدی آمده بود و راه را پوشانده بود .صدای سکوت همه جا را فرا گرفته بود .
چهار بار استفاده از کلمه ی "بود" فقط تو یک خط، یه جورایی ناجوره. صورت مناسبی نداره، دقیقا مثل مورد بعدی که باز هم تکرار داشتی:
نقل قول:
آن ها همانطور در کوره راه پیش می رفتند و حتی یک کلمه هم با یکدیگر صحبت نمی کردند .
آن ها در زیر شنل نامرئی خود را قایم کرده بودند .
میتونستی به جای "آن ها" ی اول اسم ببری، یا کلماتی دیگه به جاش بگی مثل " سه جادوگر" ، "سه نوجوان" یا...
سوژه ی جالبی داشتی، یه جورایی متنوع و جذاب بود. اما فک میکنم این یکی به چند تا شکلک احتیاج داشت. لااقل توی دیالوگ های بچه ها.
در ضمن اینو هم اضافه کنم که توی دره ی گودریگ، تو اون خونه احتمالا نکته های زیادی بوده که میتونستی بهشون اشاره کنی... منظورم فضاسازیه. فضاسازی داشتی اما ضعیف و کم. بیشتر از دیالوگ استفاده کردی.
روی هم رفته پست قشنگی بود.
[/spoiler]
[spoiler=نقد پست شماره ی 6 – در پایان باز میشوم – دورکاس میدوز : ]
تکان دهنده بود! جیغم دراومد! ( بر وصف اشکم دراومد ) ، مشکل پاراااگراف بندی داشت بازم.
دیالوگ ها نسبتا مناسب بود اما به شرطی که دلیل خوبی برای کم بودن فضاسازی هات نباشن. اینم پست جالبی بود. داستان جالبی هم داشت. بازم تیتر رو بولد نکرده بودیا!:دی
تمام نکاتی رو که باید، توی نقد های قبلی گفتم. فقط یه سوال... ایلیاد پسر کدوم یک از بچه های هری بود؟
[/spoiler]
[spoiler=نقد پست شماره ی 124 – مغازه ی ویزلی ها- دورکاس میدوز :]نقد کردن پستتون توی دیاگون، وظیفه ی ناظر اون انجمنه. اما خب چه میشه کرد. مغازه دایی هامه دیه!
گذشته از شوخی، باید بگم میتونس پست بهتری باشه. یعنی اگر بیشتر روش وقت میذاشتی حتما بهتر میشد. البته شایدم من اشتباه میکنم چون حقیقتش از سوژه ای که در حال حاضر تو اون تاپیک جریان داره، چیزی نمیدونم.
خب این درسته که توی پست های طنز، استفاده از حداقل یک شکلک، یه امر ضروریه. اما شما بیش از حد از شکلکا استفاده کردی. حتی گاهی دوبار پشت سر هم دو تا شکلک تکراری زدی، که البته شاید برای تاکید بیشتر بوده اما واقعا احتیاجی به این کار نداشت.
برعکس پست های بالا، این یکی کوتاه بود و پاراگراف بندیش مناسب. :دی
چند نمونه اشتباه تایپی هم داشتی، قبل از فرستادن پست هات هم حتما یه بار پیش نمایشش رو ببین تا مشکل خراب شدن کد های شکلکا رو رفع کنی.
[/spoiler]
به نقد ها توجه کن. نا امید نشو به هیچ وجه، تمرین کن تمرین کن و تمرین کن. بهت قول میدم که روز به روز کارت بهتر و بهتر شه!
موفق باشی!