انواع دوئل هاي مدرن :
1. دوئل چشمي : توي اين نوع دوئل دو نفر رو به روي هم قرار مي گيرن و شروع مي كنن به چشم غره رفتن به همديگه . توي اين دوئل هر كسي كه جذبه ي بيشتري داشته باشه و بتونه بيشتر چشماشو قلنبه كنه و اعصاب طرفشو خورد كنه پيروز مي شه .
2. دوئل اس ام اس يا همون پيام كوتاه : توي اين دوئل دو طرف با فرستادن جمله ها و پيام هايي كه بتونن روي حريف رو كم كنن شروع به دوئل مي كنن . بالاخره يه نفر كم مياره و دست از كل كل بر مي داره و شكست مي خوره . البته موبايل چند تا راه ديگه هم براي دوئل داره ولي من اين مورد رو انتخاب كردم .
3. دوئل سخنراني : اين دوئل بيشتر شامل سياستمدار هاي كشورهاس . مثل احمدي نژاد و بوش . دقت كه بكنيم هر روز يكيشون مي ره سخنراني و حرفاي ديگري رو تكذيب مي كنه و يه مقدار حرف عليه همديگه مي زنن و فرداي اون روز همون آشه و همون كاسه . اين وسط خبرنگارها هستن كه حال مي كنن .
4. دوئل جوك : اين دوئل به اين صورته كه دو تا حريف از شهرها يا نژادهاي مختلف براي همديگه جوك اهالي شهر و نژاد حريفشون رو تعريف مي كنن كه به نظر من زياد پسنديده نيست . يه نوع ديگه هم هست . اونم اينكه براي طرفدارهاي احمدي نژاد جوكهاي احمدي نژادي بگيم . اين يكي بيشتر حال مي ده !
5. دوئل برره اي : اين دوئل يكم خشنه و ممكنه كشته و زخمي داشته باشه . بهتره از اين دوئل زياد استفاده نشه .

خوب بيد؟

ها.

1.اهوا.دوئل مدرن نوع برره اي كه دو نفر با سرعت به طرف هم و روي هم مي افتن و بقيه ي مردم هم همين كار رو مي كنن و وپر وپر شروع ميشه.

2.دوئل كاوبويي .اين نوع دوئل اشخاص تا ده قدم پشت به همديگه مي رن و بعد از ده قدم به هم شليك مي كنن.
نكته:اين نوع دوئل براي افرادي مانند برادر حميد مجاز نمي باشد.

3.دوئل نوع برادر حميدي.اين نوع دوئل چون مقرراتش برخلاف شئونات آسلامي است گفتنش مجاز نمي باشد.

4.دوئل نوكي.اين نوع دوئل مدرن كه اغلب توسط هدويگ صورت مي گيرد اين است كه با نوك بري تو شكم حريف.و حريفو داغون كني.

5.از شماره ي 1 بخونيد.

6.شماره ي 3 رو روش كار كنين

جلسه ی هشتم : دوئل مدرن ( روش های جدید دوئل در قرن 21 )

بچه ها همگی در کلاس منتظره ورود پروفسور بینز هستن و لحظه شماری میکنن بعد از مدتی پروفسور بینز باز از دیوار کلاس وارد میشه و درس رو شروع میکنه
بینز : خوب درس امروز دوئل مدرن . باید بگم امروزه دوئل به صورت رسمی بسیار کم مورد استفاده قرار میگیره و روشهای بسیار جدیدی جایگزین دوئل رسمی شده چون دوئل رسمی به امکانات خاص و صرف زمان نیاز داره و امروزه روشهای جدیدی برای غلبه بر رقیب یا حریف بوجود اومده از جمله دوئل زبانی که دو تا جادوگر یا ساحره به دوئل خفن میپردازن تا کل حریفشون رو بخوابونن این نوع دوئل ها بسیار مورد استفاده قرار میگیره خوب برای تکلیف این هفتتون میخوام که چندین نوع از این دوئل ها رو نام ببرید و توضیح کوتاهی هم در مورد هر کدومشون بدید
به نکات زیر توجه کنین
دقت کنین ممکنه بسیاری از این دوئل ها در بین مشنگ ها هم متداول باشه اونها رو هم میتونید نام ببرید
تعداد دوئل ها لازم نیست بسیار زیاد باشه ولی توضیحتون کامل باشه
طنز رو هم از یاد نبرید
اگر هم خواستید میتونید فقط یک دوئل رو نام ببرید و یک نمایش نامه بر اساس اون نوع دوئل بزنید
تکلیف
یا
انواع دوئل مدرن رو نام ببرید و توضیح دهید
یا
یک نوع دوئل مدرن نام ببرید و یک نمایشنامه بر اساس اون نوع دوئل بزنید

نمرات جلسه ی هفتم کلاس آموزش دوئل

ریونکلاو

وینکی : 25
فینیاس نایجلوس بلک : 26

هافل پاف

دنیس : 25

اسلایترین

بلیز زابینی : 23 توضیح به دلیل اینکه طولانی نوشته بود پنج امتیاز کسر شد
رابسترن لسترنج : 22
آرامیس بارادا : 25

گریفیندور

استرجس پادمور : 28

جمع نمرات

ریونکلاو : 51

هافلپاف : 25

اسلایترین : 70

گریفیندور : 28

+سرنوشت شوم هدویگ رو که در پایان جلسه ی گذشته با همه دوئل کرد بنویسد
1-بچه ها زياد قوانين رو رعايت نمي كردند و بصورت آستاكبارانه اي به سمت هدويگ هجوم بردند.
2-هدويگ كه انتظار نداشت كه همه به يك نفر اون هم براي بار اول باشه خواست به پروفسور اعتراض كنه كه تا خواست بگه ديد همه پراش سوخته.
3-براش ضربه سختي بود و نتونست ديگه ادامه بده.
4-يك دقيقه بعد..
5-حالا هدويگ چپه رو هوا بود.
6-حالا هدويگ باند پيچي بود.
7-حالا از نوكش كف بيرون ميومد.
8-حالا طلسم"خفئيوس"روش اجرا شده بود.
9-بينز اينجوري بود:
10-يكي از بچه ها كه برا حفظ آبرو اسمشو فاش نمي كنم.براي جلب توجه بينز طلسم"آواداكداورا"رو اجرا كرد.
11-"انا للله و انا اله راجعون."
12-حالااون بچه آزكابان است و بينز هرگز خودشو نمي بخشه.
**********************************
با تشكر از درس خوبتون
*دنيس*

+سرنوشت شوم هدویگ رو که در پایان جلسه ی گذشته با همه دوئل کرد بنویسد.

اتاق کوچک بود و تاریک. نور اندکی از زیر در به داخل می آمد و چهره رنگ پریده جغد درب و داغانی را روشن می کرد. یک چشم جغد متورم و نوکش کج بود. مقدار زیادی پر اطراف آن توده سفید ژولیده دیده می شد.
ناگهان در با صدای جیر جیری باز شد و نور اتاق را پر کرد. هدویگ سر درناکش را به زحمت بلند کرد و چند بار پلک زد. دو سایه قد بلند جلوی در ایستاده بودند. یکی از آن ها جلو رفت و با صدای آرام و یک نواختی شروع به حرف زدن کرد: هدویگ، نالیاقتی تو در دوئل برای همه روشن شده. در مدتی که تو در زندان بودی، ما تصمیم گرفتیم که تو دیگه تحصیل نکنی. چند تا کار هست که می تونی انجام بدی. خودت باید سرنوشت شومتو انتخاب کنی:
1) توی یک رستوران بسیار مشت، نقش پرنده کوکوی توی ساعت رو اجرا کنی.
2) موزه دارآباد مشنگ ها جغد سفید نداره. می تونی در اون جا نقش یه مجسمه رو بازی کنی.
3) نورممد یه جغد می خواد که هر روز واسش آواز بخونه. یه وقتی نمی گفتی دوست داری خواننده شی؟
4) خودت رو به سازمان دوئل اهدا کنی تا طلسم ها و ورد های جدید روت انتحان بشن.
5) مربی جغدهای دیگه در زمینه دوئل جغدی بشی.
این از سخاوت ماست که چند تا راه پیش روی تو گذاشتیم. حالا انتخاب دیگه با خودته!
هدویگ با حیرت به مرد مقابلش که خیلی هم جدی بود نگاه کرد و آرام گفت: چه سرنوشت های نوبری!

هدويگ از روي زمين بلند شد و به دور وبرش نگاه كرد و اينجوري شد : چراش رو همه مي دونن . ( پرهاش رو زمين بود . ) . بينز رفت به طرف هدي : مي خواي خودتو ببيني ؟ خيلي خوشكل شدي» بينز يه آينه از جيبش بيرون آورد و گرفتش رو به روي هدي .
هدي : اين كيه ديگه چقدر زشته . بچه هاي كلاس :
هدي : « نههههههههههه....... من اين شكلي نيستم » هدي كه ضربه ي روحي بدي خورده بود خودشو رسوند به يه ديوار و شروع كرد به !!! بعد از اين كار هدي توي آينه ديد كه سرش درست به اندازه ي سر هاگريده !!!
و بينز :

سرنوشت شوم هدویگ رو که در پایان جلسه ی گذشته با همه دوئل کرد بنویسد حداکثر در پنج خط

اول اينكه هدويگ الان هيچ پري نداره و شده هدي كچل
دوم اينكه نوكش به طور فجيعي كج شده و بايد بره عمل كنه
سوم اينكه رنگش از سفيد به سياه تبديك شده!!!
چهارم اينكه نوگش علاوه بر اينكه شكسته و كج شده خاصيت طلا بودنشو از دست داده و بدلي شده
پنجم هم اينكه اين هدي جان در بيمارستان مخصوص جانوران خزندگان و پرندگان و ... بستري هستش چون بعد از كلاس انقدر طلسم بهش خورده بود وقتي مسابقه ي كوييديچ داشت از جارو پرت شد پايين

اميدوارم كامل باشه

سرنوشت شوم هدویگ رو که در پایان جلسه ی گذشته با همه دوئل کرد بنویسد حداکثر در پنج خط.
هدویگ با قیافه ای شبیه بستنی ذوب شده ی بدون پر!(شاید بشه گفت مرغ پرکنده!اصطلاحه درست بود؟) افتاد زمین و بقیه خوشحال از اینکه تونستن توی دوئل از خودشون موفقیت کسب کنن!هدویگ از جا بلند شد و با گیجی گفت: نهههههه! نذارین منو بکشه! بقیه:"کی؟!" هدویگ جیغ کشید و گفت: اینی که اینجا ایستاده وایییییییی یکی این چاقو رو ازش بگیره!" پروفسور بینز: تاثیرات ضربات ضعیف دوئله بچه ها!باعث شده یه دوست خیالی پیدا کنه!بدبخت اون دوست خیالی!" هدویگ:" منو کشت!" و ناگهان افتاد زمین و همه متوجه شدن که اون دوست خیالی طفلی نتونسته تحمل کنه دوست اون باشه و هدی رو کشته!

هدويگ از شدت دوئل تك تك پر هاي سفيد رنگش بر روي زمين ريخت ، شروع به جمع كردن پرها كرد تا ملت به كارهاي بي ناموسي روي نياورند هدويگ پرهايش را با نخ به بدنش وصل كرد ولي طي عمليات( يا مرلين) تك تك پر هايش سوخت و خاكستر شد و هدويگ در حالي كه از ملتي كه به سويش هجوم مي آوردند عقب مي رفت با صداي بلند مي خواند :
پر ها چه غريبانه
رفتند از اين خانه
ملت دونه دونه روش پريدند هدويگ چند تايي از ملت غيور را با طلسم منفجر نمود ولي آن ها به طرز فجاعت باري هدويگ را محاصر كردند ، دست و پايش را چوبي بستند و روي آتش گذاشتند ، كنارش گوجه و فلفل را هم پختند
رابستن و عده ي ديگري از ملت با بادبزني بر روي آتش باد مي زدند
رابستن : اه...نور ممد مگه نگفتم نفت زياد نريز كباب بوي نفت مي گيره
نور ممد : آخه ذغالش تر بود...
رابستن : آواداكداوارا.
هدويگ را با آب شستند و اين كارا جاسم به تنهايي انجام داد آن گاه دوباره هدويگ را بر روي آتش و اين دفعه با ذغالي از جنسي بهتر
چه شامي بود ...به ...به