هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۲:۲۴ جمعه ۴ بهمن ۱۳۸۷
#61

پروفسور گرابلی پلنک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۹ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۴۰ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
از این به بعد آواتار فقط مردونه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 621
آفلاین
جیغولک سلام
خوفی؟
میخواستم بی زحمت ماجراهای دامبل و خانواده پست 253 رو نقد کنی.

ممنون
بای


[color=FF0000][b]پس قدم قدم تا روشنايي از شمعي در تاريكي تا نوري پر ابهت و فراگير!
ميجنگيم تا آخØ


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۹:۵۹ شنبه ۲۸ دی ۱۳۸۷
#60

محفل ققنوس

جیمز سیریوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۵۰ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۷ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 1531
آفلاین
ریموس عزیز، پست خیلی خوبی بود.
سوژه رو به خوبی پیش برده بودید! نکته ها :

نقل قول:
پس این صدای چی بود . البوس در حالی که داشت این جمله رو بیان می کرد با یک دستگاه بسی چند خفن وارد سالن شد .


اینجا باید یه خط تیره قبل از دیالوگ دامبلدور میذاشتی. درسته که در مورد اینکه اون دیالوگ مال دامبلدور بود توضیح داده بودی ولی اینکار باعث میشه هم پستت چهره ی بهتری پیدا کنه هم این حالت ابهام رو از بین ببره:

نقل قول:
- پس این صدای چی بود؟
البوس در حالی که داشت این جمله رو بیان می کرد با یک دستگاه بسی چند خفن وارد سالن شد .


ورود لرد به خونه رو خیلی ناگهانی عنوان کردی، الان زیاد از این روش استفاده نمیشه ولی تونستی خیلی خوب شوکه شدن آلبوس دامبلدور و ولدمورت رو نشون بدی، همینطور ترس تامی کوچولو از آلبوس دامبلدور رو!
این پاراگراف بهم چسبید:

نقل قول:

البوس دستگاه رو درون دستهای استاد کروشاوا جای داد و در حالی که دنبال چوب دستی خود می گشت رو به لرد کرد و گفت :
- تو اینجا چی کار می کنی تام ؟
لرد که از دیدن این همه محفلی و دامبلدور در خانه استاد کروشاوا شوکه شده بود ترجیح داد سریع آپارات کنه و با یک دسته مرگ خوار برگرده .


یه نکته ی منفی دیگه این بود :

نقل قول:
استاد کروشاوا : چرا البوس من خونه خودمو دوست دارم.


یه جورایی جمله عجیبه، کروشاوا کلمه ی "چرا" رو به صورت پرسشی میگه پس گذاشتن یه علامت سوال لازمه و البته یه علامت تعجب برای نشون دادن شوکه شدن کروشاوا از این اتفاق و این حرف:

نقل قول:
استاد کروشاوا: چرا؟ آلبوس من خونه ی خودمو دوست دارم!


پست سفیدی بود فرزند روشنایی!
امتیاز شما : 7 از 10
موفق باشی!



Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۸:۵۶ جمعه ۲۷ دی ۱۳۸۷
#59

ریـمـوس لوپـیـنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۶ چهارشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۰:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶
از قلمروی فراموش شدگان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 395
آفلاین
سلام به بلندای جـــــــــــــــــــــــــــیغ جیمز .
ممنون می شم این پست رو نقد کنید .


در قلمروی ما چیزی جز تاریکی دیده نمی شود !
اینجا قلمروی فراموش شدگان است !


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۶:۳۳ شنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۷
#58

ریـمـوس لوپـیـنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۶ چهارشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۰:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶
از قلمروی فراموش شدگان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 395
آفلاین
سلامی به سفیدی اسب رستم !
ممنون می شم این پست من هم نقد کنید


در قلمروی ما چیزی جز تاریکی دیده نمی شود !
اینجا قلمروی فراموش شدگان است !


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۱:۵۲ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۷
#57

ریـمـوس لوپـیـنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۶ چهارشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۰:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶
از قلمروی فراموش شدگان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 395
آفلاین
سلامی به بلندای ریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش دامبلدور .
لطفا این پست منو نقد کنید .


در قلمروی ما چیزی جز تاریکی دیده نمی شود !
اینجا قلمروی فراموش شدگان است !


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۳:۰۵ جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷
#56

سرکادوگانold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۵ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۵ پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 32
آفلاین
با سلام!

اگر ممکنه این پست همانند یک سفید اصیل بنویسید منرو بررسی کنید.

با تشکر.

به زودی نقد خواهد شد.


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۹/۲۲ ۱۱:۱۱:۳۱

من فکر می کنم هرگز نبوده قلب من این گونه گرم و سرخ:
احساس می کنم در بدترین دقایق این شام مرگزای
[b]چندین هزار چشمه خ


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۱:۵۸ جمعه ۱۷ آبان ۱۳۸۷
#55

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۱ شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۲:۰۵ یکشنبه ۸ دی ۱۳۸۷
از آرامگاه سپید
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 131
آفلاین
پست 239-ماجراهای دامبل و خانواده زده شده توسط پروفسور گرابلی پلنک :

اولین مشکلی که داری و تو اکثر پستات به چشم میخوره مشکلات قواعدیه :

نقل قول:
دامبل که با شنیدن این حرف از جیمز نا امید شد سرش رو به سمت اون برگردوند


این جمله ات مشکل قواعدی داره! یک بار اسم جیمز رو گفتی و یک بار دیگه توسط "اون" بهش اشاره کرده بودی! ظاهر جملت در اول پست خوب نبود.
این رو هم بگم که جمله اول هر پست یک موضوع حیاتی هستش در جلب توجه خواننده ! اگر پست اولت بدون مشکل و خوندنی باشه خواننده ترغیب میشه تا همه پستت رو بخونه .

نقل قول:
دامبل ابتدا وارد شد و پس از ده دقیقه با یک دسته گل بسی بزرگ بیرون اومد، کنار گلفروشی هم یک سوپر بزرگ بود.جیمز نیز پرید و با تعداد متعددی کمپوت برگشت.


بیشتر شبیه توصیف داستان های کتاب کودکانه هست تا یک رول! یکم باید توصیفاتت رو جدی تر بنویسی و یکم لعاب بدی بهشون.

نقل قول:
در همین حین لرد رو آوردن بیرون و او واقعا فلج شده بود

مثل تیکه اول نقدم! چند بار از ضمیر "او" استفاده می کنی؟ این چهره پستت رو زشت و ناپسند میکنه.

در اینجا :

نقل قول:
جیمز که باشنیدن این حرف کمی دپرس شد، سرش رو زیر انداخت و کنار دامبل راهی شد و همین طور که قدم می زد به حرف دامبل می اندیشید


به نظرم به جای اینکه دو بار از کلمه دامبل استفاده می کردی ، از یک ضمیر مناسب کمک می گرفتی.

بیشتر مشکلاتت در توصیفات و قواعد گرامریه ... از لحاظ های دیگه مشکل نداری .

راستی " تز " چیه ؟

------------------------

4 - زندگی و نیرنگ های آلبوس دامبلدور زده شده توسط آرنولد :

ببین پستت از یک سری جهات آغاز و پایان خاصی نداشت ... اصلاً در ادامه پست من نبود ، بلکه همون پست من بود ، فقط با یکسری تغییرات جزئی(در سیر داستانی پست).

اول پستت معلوم نبود از زبان چه شخصی نقل قول شده ، و این درحالی هست که ما در حال باز سازی یک کتاب هستیم در قالب رول و باید بعضی نکات مهم رول در پست به کار گرفته باشه که صد البته نقل قول از افراد یکی از این نکات مهم هست.

توصیفاتت فوق العاده کم بود! همه شکل داستان ، سیر داستانی و ... در هاله ای از ابهام قرار داشت!

و همچنین در آخر پستت :
نقل قول:
من کتابو بستمو از روی میز پایین پریدم،دیروقت بود باید می رفتم خوابگاهو می خوابیدم،قیافه کتابدار وقتی می فهمید من دوباره سراغ کتابهای ممنوع رفتم دیدنی بود


1.این " من " به کار رفته چه کسی بود ؟ هری بود خواننده کتاب بود یا ...؟( این یعنی در هاله ای از ابهام! )
2. این تیکه از پستت هم باید بگم به پست قبلی و پست قبلیش هیچ گونه ارتباطی نداره!هری کتاب رو در اتاق نشیمن باتیلدا بگشات پیدا کرده بود ولی حالا در این قسمت از پست تو ، این کتاب در کتاب خانه هاگوارتز ، آنهم در قسمت کتاب های ممنوعه قرار داشت!

به این نکات از پستت توجه کن و سعی نکن با مطالب بی محتوا پست هایی طولانی بزنی! این پستت هم بیش از حد کوتاه بود ... سعی کن طول پستت مناسب باشه و در چهارچوب :
"توصیفات مناسب ، شخصیت پردازی مطلوب ، دیالوگ های به موقع ، طنز پردازی در چهارچوب داستان و مرتبط به پست قبلی "

باشه .

با احترام.
آلبوس دامبلدور

--------------------------------------
پ.ن : معذرت بابت تاخیر در نقد پست ها! این چند روزه به شدت درگیر بودم.


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۸/۱۷ ۲۲:۰۲:۲۳


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۶:۲۴ چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷
#54

آرنولدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۰ شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۷:۱۵ پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۱
از روي شونت! باورت نمي شه نگام كن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 353
آفلاین


تصویر کوچک شده

یادش آمد که در آن اوج سپهر
هست پیروزی و زیبایی مهر

فر و آزادی و فتح و ظفر است
نفس خرم باد سحر است

دیده بگشود و به هر سو نگریست
دید گردش اثری زاین ها نیست

بال برهم زد و برجست از جا
گفت کای دوست، ببخشای مرا

سال ها باش و بدین عیش بناز
تو ومردار، تو و عمر دراز

من نیم در خور این مهمانی
گند و مردار تو را ارزانی

گر در اوج فلکم باید مرد
عمردر گند به سر نتوان برد

شهپر شاه هوا، اوج گرفت
زاغ را دیده بر او مانده شگفت

سوی بالا شد و بالا تر شد
راست، با مهر فلک هم بر شد

لحظه ای چند بر این لوح کبود
نقطه ای بود دگر هیچ نبود


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۸:۳۹ سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۷
#53

پروفسور گرابلی پلنک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۹ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۴۰ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
از این به بعد آواتار فقط مردونه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 621
آفلاین
سلام

ببخشید می خواستم اگه ممکنه این پستو برام نقد کنین: ماجراهای دامبل و خانواده شماره 239

ببخشید که مزاحم شدم
مرسی


[color=FF0000][b]پس قدم قدم تا روشنايي از شمعي در تاريكي تا نوري پر ابهت و فراگير!
ميجنگيم تا آخØ


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۸:۳۱ سه شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۸۷
#52

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
دنیای وارونه - پست 17 - جیمز هری پاتر

ايول خيلي پست جالبي بود.خنده دار هم بود و كلا لذت بردم.
به نظر من تاپيك دنياي وارونه نوعيه پست هاش كه جايي براي نقد نميذاره!يعني كلا اصلا مشكلي توش نميشه پيدا كرد كه بخواد آدم تو نقدش پست اونجا بگه!

1.

هماهنگ نبودن لحن پستت..در واقع يه جا فعل ها رو كتابي نوشته بودي يه جاهايي گفتاري!براي مثال:

نقل قول:
اونا توی آشپزخونه زندگی می کنند اما با این حال مدام از ما غذا کش میرن !


اون فعل ميكنند اشتباهه..چون كل متنت تقريبا گفتاريه بهتره اونم گفتاري باشه!

2.

نقل قول:
ولی یکی از هم تالاری هام اسمش نویل لانگ باتمه ! حافظه ی معرکه ای داره


بهتر نيست دو جمله رو به هم به كمك يه كلمه مرتبط به هم وصل كني؟چون مثلا ميگي يكي از هم تالاري هاي من اسمش فلانه انگار داري كل هم تالاري هات رو معرفي ميكني!
اگر اينجوري مينوشتي بهتر بود:

"يكي از هم تالاري هام كه اسمش نويل لانگ باتمه حافظه خيلي خوبي داره!"

لطفا ديگه از اون تاپيك ها درخواست نقد نده!چون نه ارزيابي خوبي از پستات ميتوني بكني و نه ما ميتونيم راحت مشكلاتت رو بگيم!

---------------
همانا دوست من..تو پست قبليم هم گفتم..اگر تو پست هاي بعديت اين مشكل باشه،اگر درخواست نقد داده باشي رسيدگي نميشه..چون نه ما بيكاريم كه نقد كنيم و نه نقد براي خنده ست! !
پس شما محفلي اصيل..يكي از فعالترين ها خيلي خوبست كه در راه هدايت سفيدي هستي و همواره پست هاي زيبا ميفرستي!

من شما رو به آغوش خودم دعوت ميكنم تا از رحمت و لطف مرلين بزرگ برخوردار شويد.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.