نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
نسخه موبایل
فرگوسن می گه:
دو نفر مي مونن كه يكي لرد سياه است كه دشمن هري و دامبلدور است و ديگري سوروس اسنيپ استاد اسبق درس معجون سازي هست كه دامبلدور به وي اعتماد كامل دارد و براي اين كه اين درس باز هم تدريس بشه سوروس اسنيپ را انتخاب مي كند .
دامبلدور براي اين اسنيپ معلم جادوي سياه كرد چون تو اون شرايط تنها جادوگري بود كه به جادوي سياه كاملاً آشنا بود (و به عقيده دامبلدور)مي تونست راه دفاع در برابر لرد سياه را آموزش بده
كاملا مخالفم فكر مي كني دامبلدور نمي تونست يه معلم پيد كنه ؟ اوني كه چندين سال از معلم دفاع در برابر جادوي سياه اسنيپ جلوگيري كرد اگه هدف خاصي نداشت شده بود خودش درس بده اجازه نمي داد اسنيپ معلم بشه .به نظر من اين اواخر(سال ششم)اعتماد دامبلدور نسبت به سيوروس اسنيپ بصورت ناگهاني افزايش يا کاهش پيدا کرده(فکر کنم افزايش).يک دليل ديگه اش مي تونه وارد بودن اسنيپ به جادوي سياه بوده باشد که احتمال اين دليل بيشتر است
اصلا کي گفته دامبل مرده؟ از کجا مي دونين؟ شايد اينا همش نقشه اي از طرف دامبل باشه. به نظر من که اون مي خواست هري شاهد به اصطلاح مرگش باشه و به دنياي جادوگري اعلام کنه که اون مرده و در اختفاي کامل بتونه به فعاليت خودش عليه ولدي ادامه بده
. امكان نداره دامبلدر چنين كاري رو انجام بده . اون مرده اين خط اين نشون اينم كاكلش. 
خب بابا چكشش.ولي باز هم براي يه سوالي پيش مي ياد: اسنيپ جاسوس دامبلدور يا ولدمورت؟ از طرفي مي شه گفت اسنيپ به جادوي سياه و هر چيزي که مربوط به ولدي مي شه پشت کرده و جاسوس تراز اول دامبل شده از طرف ديگه هم مي شه گفت اون هنوز هم علاقه هاي زيادي به جادوي سياه داره بيشتر طرف ولدي تا دامبل اما باز هم از هيچ گونه کمکي به دامبلدور دريغ نمي کنه.
خوب اسنيپ اين همه سال درخواست داده بود . دامبلدور هم منتظر فرصتي مناسب بود كه اونو معلم دفاع كنه . توي همه اين سالها به خاطر اينكه هميشه يه نفر بوده كه معلم بشه و شايستگي اش بيشتر از اسنيپ بوده ، پيدا شده . ولي توي سال ششم چون كه ديگه كسي به غير از اسنيپ نبود كه عهده دار اين مسئوليت بشه دامبلدور اونو انتخاب كرد .
البته به رولينگ نميشه گفت کم آورد. شايد از قبلا تصميم داشته دامبلدور رو بکشه ، شايدم کم آورده و اسنيپ رو معلم کرده و بعد فکر کشتن دامبلدور به سرش زده.
نشر شخصي من اين بوده که دامبلدور ميخواسته يا اميدوار بوده نفرين لرد اسنيپ رو بگيره و پاشو از رول بکنه اما خب از طرف ديگه..ميشه گفت همه ي اينها نقشه هاي از پيش تعيين شده براي اجراي دوباره مصونيت روي هري بوده خيلي ميشه حدس و گمان زد اما از نظر من اصل ميتونه مشکل دومي باشه.......
پس چرا در پايان كتاب ششم به هنگام تعقيب و گريز در محوطهء مدرسه و زماني كه ميتوانست به راحتي با يك افسون كشنده شر هري را براي هميشه كم كند اينكار را نكرد ؟؟؟؟
