جمع بندی تاپیک نیروی خاص هری پاتر


مشخصات تاپیک : ردلی پارکر جمعه ۲۵ آذر ۱۳۸۴

تعداد پست :84


جمع بندی :


هری نیروی فوق العاده زیادی داره این مورد میتونه از 3 چیز نشات بگیره :

1 - ولدمورت با قدرت بی پایان خودش و با طلسم کردن هری با گفتن ورد آواداکداورا 65 % از قدرت خودش بصورت ناب رو در اختیار دشمن واقعیش یعنی هری گذاشت و اون رو خیلی قدرمتند ساخت یکی از نیروهایی که ما شاهدش بودیم مار زبان بودن هری هست که ولدمورت چنین چیزی رو داشت دومین چیزی که از ولدمورت به اصطلاح به ارث برده قدرت آپارات و غیب و ظاهر شدنش هست میدونیم که ولدمورت بهترین آپارات کننده قرن هست حتی بهتر از دامبلدور درسته که هری قبلا در کلاس کمی آموزش دیده بود و با دامبلدور این کار رو انجام داده بود ولی شما فکر میکنید آیا 2 بار غیب شدن توسط شخص دیگه ای میشه به آدم انقدر خوب یاد بده دیدیم که هری در کتاب شش و بعد از بیرون آمدن دامبلدور با اینکه خیلی تضعیف شده بود و خون ازش رفته بود دامبلدور رو بیرون آورد و غیب و ظاهر شد و درست در همون جایی که انتظارش رو داشت به درستی فرود آمد کسی که نه تا حالا این کار رو کرده بود و نه امتحان این کار رو داده بود دیدیم که خیلی ها که بلد نیستن وقتی غیب شدن بصورت تک نفره قسمتهایی از بدنشون جا مونده ولی هری خودش یک نفر دیگه رو همراه برد و موفق شد پس این هم یک نیروی خاص هست . چیز دیگه ای که به ارث برده این هست که ولدمورت خیلی خوب نیروها رو دفع میکرده همینطور جادو ها رو و شاهد هستیم که هری از طلسم فرمان خودش رو آزاد کرد هم در کلاس مد آی مودی و هم در مقابل ولدمورت و مرگ خوارانش کراوچ پسر که این همه قدرت داشت و جادوگر خیلی خیلی بزرگی بود بعد از چندین بار که با طلسم توسط پدرش کنترل میشد بعد تونست خودش رو نجات بده یعنی جادوگری به اون ورزیدگی بعد از کلی تمرین ولی هری به راحتی دفع میکرد . چیز دیگه ای که از لرد سیاه به ارث برده اکلومنسی هست دیدیم که اسنیپ در سال 6 چندین بار به ذهن هری نفوذ کرد و هری تضعیف شد ولی بر خلاف اون یک روز هری وارد ذهن سوروس شد و مقداری از خاطرات بچگی اش را مرور کرد و تا اون موقع سوروس نتونست خودش رو نجات بده . پس دیدید ولدمورت چقدر نیرو به هری داده حتی بیشر از مادرش .

2- مادرش با کشته شدن خودش و قرار دادن خودش در سره راه ولدمورت نیرویی خیلی زیاد از محبت و عشق رو به فرزندش هری پاتر هدیه کرد و این باعث چندین بار از دسته ولدمورت جون سالم در ببره مثلا یک مورد در سال اول که هری وقتی به کوییرل دست زد دست و صورت او ذوب شد و از بین رفت و یک مورد در سال دوم که با نیروی خاصش تونست شمشیر رو از کلاه گروهبندی بیرون بکشه و باسیلیسک روبکشه و اینکه با نیروی خاصش کاری کرد که فوکس اشک شفا بخشش رو روی بازوی هری بریزه و خوبش کنه مسئله بعد اینکه در سال سوم هم وقتی دیوانه سازها به سراغش اومدن جیمز پاتر پدرش به کمکش اومد حتما شما میگید اون که پدرش بود چه ربطی به مادرش داره ولی نه نیروی عشقی که هری از لیلی گرفته پدرش رو به کمکش شتافت . دیگر این که در سال چهارم و هنگام مقابله با لرد ولدمورت باز نیروی عشق به کمکش اومد و جادو ها رو بیرون کشید البته بیرون اومدن اون افراد هیچ ارتباطی با هری نداره و جادوی قبلی پیش اجرا شد ولی اینکه اون روح ها کمکش کردن به نیروش ربط داشت . در سال پنجم وقت مقابله با ولدمورت و بلاتریکس درسته که دامبلدور به کمکش اومد ولی اون نیروی خاصش بهش کمک کرد که جادوی دامبلدور رو قوی تر کنه و باز هم جون سالم به در برد . در سال ششم میشه گفت که اینکه هری سالم از اون غار بیرون اومد و مرگ خوارا هیچ بلایی به سرش نیاوردن هم ربط داشت .

3 – در این مسئله 3 کسان زیادی نقش دارن از جمله : پدرش که اون هم خودش رو جلوی هری نگه داشت و از اون محافظت کرد ، دامبلدور هم خیلی به هری کمک کرد نباید ناگفته بماند ، سیریوس بلک هم به اون شجاعت رو هدیه داد ، دوستانش رون هرمیون جینی نویل لونا و ... خیلی کمکش کردن ، ریموس لوپین آرتور ویزلی مالی ویزلی و ... و مهمترین کسی که کمکش کرد به نظرم سوروس اسنیپ بود البته ناخواسته کمک کرد ولی کمکش خوب بود اسنیپ با کتاب معجون سازیش باعث شد هوراس معجون رو بهش هدیه کنه و فلیکس فلیسیس هم باعث شد تمامی این قدرتها رو دو برابر کند . مثلا قدرت غیب و ظاهر شدن

در کل ، همه چیز دست به دست هم داده بودند تا نیروی خاصی به هری بدن ، بخشی از این نیرو در وجود هری بود و بخش اعظمش توسط دیگران بهش اهدا شده بود !


نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک وزیر سحر و جادوی جدید کیه ؟


مشخصات تاپیک : فلورانس دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۳

تعداد پست :52


جمع بندی :


بعد از کتاب پنجم هری پاتر و جنگ مرگخواران و محفل ققنوس در وزارت سحر و جادو ، کورنلیوس فاج کنار رفت و روفوس اسکریم جیور جایگزین وی شد ، در کتاب هفتم هری پاتر ، او توسط مرگخواران لرد سیاه کشته شد و به خواست مرگخواران شخصی به نام تیکنس که یکی از کارکنان وزارت سحر و جادو بوده است جایگزین وی شده است .


نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک به نظر شما کتاب 7 چگونه آغاز می شود و چگونه به اتمام می رسد؟


مشخصات تاپیک : شاه دزد شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۵

تعداد پست :57


جمع بندی :


کتاب هفتم با حضور اسنیپ و یاکسلی در جاده ای که به قصر مالفوی ها میرسه و لرد سیاه در اونجا حضور داره شروع شد ، پاراگراف اول کتاب هفتم :
در خیابان باریک و روشن از نور مهتاب ، دو مرد در فاصله ی چند متری یکدیگر ، ناگهان پدیدار شدند . لحظه ای کاملا بی حرکت مانده ، چوبدستی هایشان سینه ی هم را نشانه گرفتند ، سپس همین که یکدیگر را شناختند ، چوبدستی ها را زیر شنل هایشان پنهان کرده ، فرز و چابک در یک جهت به راه افتادند .
مرد بلند قامت تر پرسید : چه خبر؟
سوروس اسنیپ جواب داد : بهترین خبر ها .


کتاب با مبارزه نهایی در هاگوارتز و مرگ لرد ولدمورت به پایان رسید ، همینطور در آخر کتاب بخشی با عنوان نوزده سال بعد قرار گرفت که در مورد حضور فرزندان هری و جینی و رون و هرمیون است ! پاراگراف آخر کتاب هفتم :
آخرین رگه های بخار ، در هوای پاییزی ناپدید شدند ، قطار پشت پیچی از نظر گم شد . دست هری که برای خداحافظی بالا برده بود ، همچنان بالا مانده بود . جینی آهسته گفت : مشکلی پیدا نمیکنه .
وقتی هری به او نگاه کرد با حواس پرتی دستش را پایین آورد و به جای زخم صاعقه مانند روی پیشانی اش دست زد و گفت : آره میدونم .
نوزده سال بود که جای زخم ، دیگر آزارش نداده بود ، همه چیز عالی بود .


نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟


مشخصات تاپیک : آوریل جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۸۴

تعداد پست :385


جمع بندی :


بحث های بسیار زیادی در مورد اسنیپ صورت گرفت ، شخصیتی که رولینگ تونست به بهترین شکل ممکن مرموزش کنه ، شخصیتی که نشان شوم لرد سیاه بر روی ساعد دستش داغ خورده بوده و در جرگه محفل ققنوس عضو بود ! شخصی که استاد هاگوارتز بود ، با مرگخواران رابطه خوبی داشت ، سالها قصد تدریس دفاع در برابر جادوی سیاه را داشت ولی استاد معجون سازی بود ، و رفتار و کرداری داشت که باعث بر انگیخته شدن شک همگان میشد و در عین حال دامبلدور از او حمایت میکرد و به او اعتماد کامل داشت !

هری پاتریست ها تا اواخر کتاب پنجم از این که اسنیپ طرف جبهه سفید است ، اطمینان کامل پیدا کرده بودند . ولی جی کی رولینگ باز هم در صدد این بر آمد که به طرفداران هری پاتر ثابت کند ، شما نمیتوانید هیچ یک از اتفاقات هری پاتر را آن طور که هست پیش بینی کنید ؛ این شد که در کتاب ششم ما دیدیم که بلاتریکس و نارسیسا به سمت خانه سوروس اسنیپ عزیمت میکنند و در آنجا پیتر پتی گرو را میبینیم ، همینطور بحث هایی که در مورد اثبات وفاداری لرد سیاه با بلاتریکس انجام دادند و پیوند ناگسستنی مهری بود بر اثبات این که اسنیپ واقعا طرفدار لرد سیاه است و فقط برای دامبلدور نقش بازی کرده و توانسته اعتماد پیرمرد ساده و مهربان را جلب کند . با رخ دادن جنگ در پایان کتاب ششم ، و کشته شدن دامبلدور توسط سوروس اسنیپ و فرار وی با سایر مرگخواران از هاگوارتز ، هیچ جای شک و شبهه ای برای طرفداران باقی نگذاشت که شاید امیدی به طرفدارای اسنیپ از محفل ققنوس باشد !

در کتاب هفتم اسنیپ با لرد سیاه ارتباط نزدیک تری برقرار کرد ، مدیریت هاگوارتز را گرفت و ظلم و ستم را در آنجا بر دانش آموزانی که جزو فرزندان مرگخواران و اصیل زادگان نبودند افزود ؛ در اواخر کتاب هفتم ، لرد سیاه جهت بدست آوردن چوبدستی برتر ، سوروس را از بین برد ، ولی هری به موقع رسید و توانست خاطره ای که از مغز وی بیرون میریزد را جمع آوری کند . با دیدن آن خاطره متوجه شد که مرگ دامبلدور ، پیوستن اسنیپ به لرد و همه همه جزو نقشه های زیرکانه دامبلدور بوده است ! رولینگ توانست اسنیپ را به عنوان محبوبترین شخصیت هری پاتر نشان دهد و برای آخرین بار ثابت کرد ، قلمش در نویسندگی غیر قابل پیش بینیست !


نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک آیا دامبلدور با خوردن محلول درون قدح جاودانه ساز شده بود؟


مشخصات تاپیک : ویلیام بردلی پیت سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۵

تعداد پست :88


جمع بندی :


معجونی که در غار وجود داشت و دامبلدور از اون خورد ، معجونی بود که صرفا برای ضعیف کردن فرد استفاده میشد ، دامبلدور از اون معجون خورد که بتونه اون قاب آویز رو برداره ، چون طوری کار میکرد که امکان برداشتن قاب آویز وجود نداشته باشه تا زمانی که توسط فردی خورده نمیشه ! دامبلدور با خوردن معجون کمک کرد تا برداشته بشه قاب آویز اسلیترین و جز ضعف بدنی اتفاق دیگه ای براش نیفتاد و جان پیچ نشد ، چون تکه روح لرد در معجون نبود ، بلکه در قاب آویز قرار داشت !


نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک کاور نسخه کودکان انگلیسی قدیسهای مرده وار !


مشخصات تاپیک : مونالیزا چهارشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۶

تعداد پست :57


جمع بندی :

در این تاپیک درباره مواردی که در تصویر کاور کودکان دیده میشود بحث شد ، هری ، رون و هرمیون در طلاهایی که باعث سوزاندن بدن میشوند گرفتار شده اند که در کتاب در گنجینه بلاتریکس لسترنج بانک گرینگوتز است . جنی پشت کاور ایستاده و شمشیر گودریک گریفیندور را در دست دارد .



نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک کاور نسخه بزرگسالان انگلیسی قدیسهای مرده وار !


مشخصات تاپیک : مونالیزا چهارشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۶

تعداد پست :34


جمع بندی :



به ارتباط تصاویر با عنوان کتاب ها دقت کنید . این تصاویر کاملا در ارتباط بسیار بسیار نزدیک با عنوان کتاب ها هستند.

کتاب سنگ جادو و تصویر سنگ جادو
کتاب تالار اسرار و تصویر تالار اسرار
کتاب زندانی آزکابان و تصویر زندان آزکابان
کتاب جام آتش و تصویر جام آتش
کتاب محفل ققنوس و تصویر ققنوس
کتاب شاهزاده دورگه و تصویر کتابی متعلق به شاهزاده دورگه
...
خب؟ پس ادامه میدم!!!
کتاب قدیس های مرگبار و تصویر از قدیس مرگبار

این قول رو به شما میدم که تصویر این کاور همان قدیس مرگبار است.
این گردنبند یا همان قاب آویز یکی از مهمترین جواهراتی است که ولدمورت آن را انتخاب کرده. این گردنبند متعلق به مادرش بوده و اونو از سالازار به ارث برده.
جملاتی در وصف گردنبند از فصل بیستم کتاب شاهزاده دورگه :

هپزیبا قلاب ملیله‌دوزی‌اش را از روی مبل برداشت و با آن در جعبه دوم را گشود. آنجا، روی یک مخمل قرمز، یک گردنبند طلای سنگین قرار گرفته بود.
این‌بار ولدمورت بدون اینکه هپزیبا از او بخواهد دستش را دراز کرد و گردنبند را برداشت و جلوی روشنایی گرفت و به آن خیره شد.
آرام گفت:
- علامت اسلیترین...
روشنایی اتاق حرف S مارپیچ را در میان زیورآلات گردنبند مشخص کرده بود.
......
هری این‌بار اشتباه نمی‌کرد. نوری قرمزرنگ از چشمان ولدمورت که روی کلمات روی گردنبند ثابت مانده بود گذشت و هری دید که انگشتان سفیدش را بر زنجیر گردنبند می‌کشد.

این گردنبند توسط راب پیدا شد و با یک گردنبند تقلبی در غار جایگزین شد.
به احتمال زیاد در کتاب هفتم این گردنبند به دست هری می افت و از نیروی آن استفاده می شود . به عبارت دیگه نیرویی که ولدمورت در اون گردنبند قرار داده بر ضد خودش استفاده میشود.

این گردنبند ممکن است نیرویی در جهت حمله ، دفاع و یا روشی برای پیش بینی حرکات و رفتار ولدمورت به هری بدهد. بهرحال میدونیم که ولدمورت روح خود رو به شش قسمت تبدیل کرده و احتمالا مهمترین قسمت اونو در مهمترین هورکراکس قرار داده.

هری پاتر و قدیس های مرده وار!؟!! با توجه به کاور کتاب بزرگسالان این بار دیگه میشه فهمید معنای این دو واژه چیست. منظور ازقدیس های مرده وار همان هورکراکس ها می باشند. یعنی امیدوارم که اینطور باشه!!


نوشته شده توسط باک بیک

جمع بندی تاپیک تالار اسرار!!


مشخصات تاپیک : ایگور کارکاروف دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۸۶

تعداد پست :24


جمع بندی :


* اول اینکه آیا گذر هری به تالار اسرار دوباره میخوره!در واقع منظورم این هست که به نظر شما چیز مهم دیگری در تالار اسرار وجود دارد و یا آنجا میتواند کمکی برای هری باشد؟
در کتاب هفتم دیدیم که رون و هرمیون به تالار اسرار رفتند تا با کمک زهر موجود در دندان باسیلیسک ، فنجان هافلپاف را نابود کنند ؛ ولی هری دیگر به آنجا نرفت !


* دوم اینکه آیا چیز دیگری مثل این سالن در ناحیه دیگری از هاگوارتز بزرگ وجود دارد؟حتما میدانید که دامبلدور در کتاب 5 که از مدرسه رفت جایی پنهان شد و به ممکن است آنجا هاگوارتز باشد..آیا سالن دیگری وجود دارد که مخفی باشد و هری آن را پیدا کرده و استفاده کند؟
در کتاب دیدیم که راهرویی از کافه هاگزهد واقع در دهکده هاگزمید به هاگوارتز راه دارد و وارد یکی از بخش های فرعی هاگوارتز میشود ، در آنجا هری مجددا بعد از یک سال دوستان الف دالی خود را ملاقات کرد .


نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک با مرگ دامبلدور سر قاب آویز و انگشتری که همراهش بود چه بلایی اومده؟


مشخصات تاپیک : ویلیام بردلی پیت سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵

تعداد پست :28


جمع بندی :


1)
قاب آویز که احتمالا دست هریه .

ولی مشکل خاصی پیش نمیامد . انگشتر و قاب آویز هیچ دلیلی برای اثبات جاودانه ساز بودن یک جسم نیست .

توی قاب آویز هر چیزی رو نگه داری میکنند . ما میدونیم توش جاودانه ساز بوده و قاب آویز دلیل بر این نمیشه که دامبلدور دنبال جاودانه سازا بوده .

انگشترم همینطور . همه انگشتر دستشون میکنن . دامبلدورم یه انگشتر دستش کرده . حالا روش نشان سالازار اسلایترین بوده . چیزی رو که تغییر نمیده . ملت از کجا بفهمن که ولدمورت قبلا اونو تبدیل به جاودانه سازش کرده و بعدا دامبلدور اونو نابودش کرده ؟

ضمنا دامبلدور یکسال بوده که این انگشتر رو دستش میکرده حتما تا حالا خیلی ها این انگشتر رو دستش دیدن . پس دیگه چیز عجیبی نیست . بازم میگم دامبلدور بوده که میدونسته که اون انگشتر یه جاودانه ساز بوده یا اون بوده که میدونسته درون قاب اویز یک جاودانه ساز بوده .


نوشته شده توسط بلیز زابینی



2)
همونطور که دیدیم در کتاب آخر ، هری انگشتر تام مارولو ریدل رو داخل قبر دامبلدور گذاشت ؛ در مورد قاب آویز هم ، قاب آویزی که دست هری بود تقلبی بود ، ولی قاب آویز اصلی در جنگل نزدیک دره گودریک ، توسط شمشیر گودریک از بین میره !


نوشته شده توسط پرسی ویزلی

جمع بندی تاپیک چه كسي در كتاب هفت مي‌ميره؟


مشخصات تاپیک : راجر دیویس شنبه ۵ خرداد ۱۳۸۶

تعداد پست :22


جمع بندی :


نظراتی در این مورد داده شد که عمدتا مربوط به مرگ سه شخصیت اصلی بودند ! شخصیت هایی که در کتاب هفتم از بین رفتند و جزو شخصیت های اصلی هستند ، عبارتند از :
1- الستور مودی
2- روفوس اسکریمجیور
3- سوروس اسنیپ
4- لرد ولدمورت
5- بلاتریکس لسترنج
6- هدویگ
7- دابی
8- کالین کریوی
9- فرد ویزلی
10-نیمفادورا تانکس
11- ریموس لوپین
12- پیتر پتی گرو


نوشته شده توسط پرسی ویزلی