هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۰:۱۰ یکشنبه ۹ مهر ۱۳۸۵

سدی جیگر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۱ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۳۹ شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰
از دنياي زندگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 185
آفلاین
خوب سلام عرض میکنم خدمت مدیر ارتش الف دال اکتاویوس جان
خوب میبینم که آنی هم که رفته و حالا کارای ارتش افتاده رو دوش شما میخواستم ببینم کمکی خواستید ما هستیم

حالا که هاگوارتز تعطیل شده باید ارتش خیلی فعال بشه امیدوارم توجه داشته باشی



Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۵:۰۹ شنبه ۸ مهر ۱۳۸۵

بلید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۴ شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۵۹ چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰
از هر کجا که خون اشامی باشد بلید هم هست .
گروه:
کاربران عضو
پیام: 251
آفلاین
داستان جدید رو خواستید شروع کنید یه پبام به من بدید.
پیام شخصی
میخوام فعالیتم رو شروع کنم.
تو این چند وقته که نبودم خوب شخصیت ما رو ضایع کردید
یه نمونش این که من 45 سالمه و برادر نا تنی آنیتا اونوقت چه طور آنیتا انقدر با بی ادبی با من حرف حرف میزنه.
من انقدر ترسو و دست و پا چلفتی شدم که چوبدست تو دستم عرق میکنه و با ترس مواظب اوضاع هستم؟
اکتاو تو که قدیمی هستی به تازه واردا میفهموندی بلید کیه که شخصیتم زیر سوال نره.
البته خودتم منو توش ضایع کردی و تصفیه حساب بماند.
به هر حال بگذریم
بهترین نویسنده ی ارتش برگشته که به یه سری یاد آوری کنه بلید کیه؟
بلید شکارچی خون آشامان برگشت تا عظمت ارتش را باز گرداند.


ویرایش شده توسط بلید در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۸ ۵:۱۴:۳۱
ویرایش شده توسط بلید در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۹ ۴:۵۴:۲۱

خوشحالم كه دوباره برگشتم.


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ جمعه ۷ مهر ۱۳۸۵

املاین ونسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۴۹ شنبه ۴ آذر ۱۳۸۵
از هاگزمید
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 42
آفلاین
ادامه داستان...
آنیتا سعی میکند مرد را معطل کند ولی او از آنها میخواهد که جای آنجلا را بگویند تا اینکه دامبلدور از محلی که پنهان شده بیردن می آید و مرگ خوار را طلسم میکند.او به اعضا متعجب می گوید که در تمام این مدت مراقب آنها بوده است.
ارتش دوباره حرکت میکند تا اینکه جغدی برای دامبلدور خبر می آورد که باید به وزارتخانه برود او هم بعد از اینکه آنها قول میدهند اگر نمی توانستند از پس ماموریت بر بیایند, برگردند میرود.
در همین لحظه الکسا میگوید به محل غار رسیده اند و باید درون درختان را برای یافتن آن بگردند.آنیتا ضمن جستجو درون جیبش کاغذی پیدا میکند که پدرش برایش گذاشته و روی آن نوشته اگر مشکلی پیش آمد روی کاغذ بنویس پدر تا من خودم را برسانم.
اندکی بعد اکتا و سارا که در نزدیکی غار پنهان شده بودند نزد بقیه گروه میآیند و میگویند که آنجلا درون غار نیست و آنها فقط مرد دهاتیی را دیده اند که به آنها گفته آنجلا مدتی قبل درون غار پنهان شده بوده.مرد از آنها مراقبت کرده و به آنها غذا داده است.
مرد ناگهان از پشت سر می آید و آنیتا به خیال اینکه او مرگ خوار است او را نشانه میگیرد.اما اتفاق عجیبی می افتد , مرد جوان در برابر چشمان شگفت زده آنها به پیرزنی تبدیل میشود و میگوید:من آنجلا هستم.


ویرایش شده توسط املاين ونس در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۴:۵۷:۳۹
ویرایش شده توسط املاين ونس در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۴:۵۸:۲۳

[i][b][size=small][color=009966]Mr. Moony presents his compliments to Professor
Snape, and begs him to keep his abnormally large nose out of other people's business
:clap2


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۰:۵۱ جمعه ۷ مهر ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
اول از همه بدون مقدمه می گم که وقتش رسیده یه کم به پست های الف دال و نحوه ی ادامه ی داستان توی تاپیک ارتش جلسات دقت بیش تری بکنین... !
پست ها مشکلات زیادی دارن... بعضی هاشون خیلی کوتاه و تا حد چند خط هستن و مشخصه که نویسنده هیچ وقتی روش نذاشته ... طنز و جدی ادغام شده است... بعضی ها واقعاً ارزشی هستن... از شکلک استفاده می شه... قواعد رول نویسی توی هیچ کدومشون اعمال نمی شه و هزاران مشکل دیگه !
و یه چیز دیگه... شما گفته بودین که اعضا اسامی رو به این شکل ننویسن:
آنیتا:
دورنت:
الکسا:
اما من دیدم تو پست خودتون هم این شکلی نوشته شده بود. در ضمن کاملاً به وضوح دیده می شه که اعضا به نقد ها توجهی نمی کنن و دوباره اشکالاتشون رو تکرار می کنن... !
بنابراین برای جلوگیری از ارزشی شدن این تاپیک و کلاً الف دال به این چیزای پیش و پا افتاده توجه بیش تری کنین؛ چون نه تنها روند داستان خراب می شه بلکه کل ارتش هم از هم پاشیده می شه !
با تشکر


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۲:۱۱ چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۸۵

اکتاویوس پیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۴۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
از از یه جهنم دره ای میام دیگه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 283
آفلاین
مایکل انجلو نوشته:

نقل قول:
به نظر من حالا كه فقط دوتا تاپيك داريم حداقل موضوعاتش بايد متنوع باشه
حداقل يكم بخنديم


نخیر!
مگه ما اومدیم اینجا دلقک بازی در بیاریم؟
اصلا دلیل همینم که سایت تو رول پلینگ پیشرفت زیادی نکرده همینه! اینکه تو همه جا اومدن ارزشی بازی کردن و وجهه اون موضوع یا سوژه رو که تو کتاب خیلی واسش ارزش قائل شده رو تو اینجا زیر سوال بردن! ولی من اجازه نمیدم که الف دال هم به سرنوشت بقیه جاها معطوف بشه.
تاپیک خانه 13 پورتلند تقریبا موضوع طنزی داره و به زودی هم قراره یکی دو نفر از اعضا سوژه جدیدی رو مطرح کنند.با این حال باز هم کسی حق نداره تو اونجا ارزشی بازی در بیاره!
در مورد داستان ارتش دامبلدور هم من یه هفته پیش یه کنفرانس گذاشتم و راجع به اون با اعضا بحث کردم که اونا هم راضی بودن.به هیچ وجه تا اطلاع ثانوی داستان رو تغییر نمی دیم! و تا پایان عمر این تاپیک هم باید موضوعاتش جدی و و واقعی باشه!

بعد هم اینکه من چون خیلی کار دارم میخوام در زمانی که غیبت دارم به جای خودم یه مدیر از بین شما انتخاب کنم تا در نبود من بتونه ارتش رو اداره کنه!
هفته اینده اون فرد رو انتخاب می کنم فقط به طور ازمایشی! چون تو این چند وقته نمی رسم به ارتش رسیدگی کنم!


ویرایش شده توسط اکتاویوس پیر در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۵ ۱۲:۱۳:۵۷

یک زن چیزی ج


گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۲۰:۲۵ شنبه ۱ مهر ۱۳۸۵

مایکل آنجلو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۹ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۸ یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۶
از اینجا تا شیراز راه درازیست!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 154
آفلاین
اهم اهم.....سلام
ببخشيد هنوز عضو نشده دخالت ميكنم
ولي يه پيشنهاد و يه انتقاد دارم
چند وقت پيش اتفاقي يكي از پستاي آنيتا رو خوندم ، فكر كنم توي تاپيك نحوه ي برخورد بود توش نوشته بود خودشم دوست داره مرگخوار بشه و بچه ها فعاليت نمي كنن و خلاصه از اين حرفا
كلا دو تا تاپيك مخصوص الف دال هست درسته؟
يكي خانه ي 13 پورتلند و يكي ارتش دامبلدور
خب اولي رو كه مثلا توش ميشه طنز نوشت امروز نگاه كردم نتونستم چيزي ازش بفهمم هركي براي خودش يه چيزي نوشته بود
دومي هم كه داستانش همچين چنگي به دل نمي زنه ( ببخشيد انقدر رك ميگم ، ناراحت نشيد)
واقعا ديدم پستم نمياد
شخصيتاي اصلي كتاب وقتي جالب مي شن كه توي سايت هم باشن
الان اگه توي سايتو ببينيد اكثر تاپيك هايي كه زياد طرفدار دارن موضوع و سير داستانشون به صورت طنز هستش
بابا يه الف دالي بخواد ارزشي باشه بايد بره بميره؟!!!!( با لهجه ي مائده ،خواهر رفوزه بخونيد )
به نظر من حالا كه فقط دوتا تاپيك داريم حداقل موضوعاتش بايد متنوع باشه
حداقل يكم بخنديم
مي دونم مشكل هاي ديگه ايم هست ولي فكر مي كنم يكي از دلايل مهم كه بچه ها فعال نيستن همينه!!
موضوعاتي كه زياد طرفدار نداره!
_._._._._._._._._._._._
با تشكر
تازه واردترين عضو


ویرایش شده توسط مايكل آنجلو در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۱ ۲۰:۳۲:۳۲

تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی یگانه وظیفه ی آدمیان است.
[size=medium]همه چیز تنه


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۵

نجینیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۶ جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶
از venus
گروه:
کاربران عضو
پیام: 125
آفلاین
ببخشید من درخواست عضویت داده بودم میخواستم ببینم چی شد.

داستان هم نوشته بودم.


همیشه یه گیری وجود داره

Module Hammer System v. 4.0.0.118
Module Aftabeh System v. 3.0.2.512


مدیر سازمان معجون سازان قرن


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۴:۴۱ دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۵

املاین ونسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۴۹ شنبه ۴ آذر ۱۳۸۵
از هاگزمید
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 42
آفلاین
ادامه داستان...


همگي آماده مبارزه ميشوند اما همين كه بليد چوبدستي اش را بالا مي آورد آنيتا فرياد ميزند:دست نگهداريد! زيرا متوجه ميشود شخص ناشناس كسي جز الكسا نيست كه آنيتا دو روز قبل او و تعدادي از اعضا باتجربه (اكتا-ورونيكا-سارا) را به جنگل فرستاده بود كه قبل از گروه محل را بررسي كنند.الكسا ميگويد كه به كمك سه نفر ديگر كلبه را يافته اند ولي همان طور كه از قبل مشخص بود آنجلا آنجا نبوده است,در ضمن او ميگوييد كه بر طبق آخرين اطلاعاتي كه پيدا كرده اند آنجلا و چند نفر ديگر در غاري در همان نزديكي پنهان شده اند و بقيه اعضا هم در نزديكي همين غار هستند.الكسا اضافه ميكند كه در حين جستجو چند مرگ خوار را ديده است.
ارتش با راهنمايي الكسا به سمت غار حركت ميكند و تمام شب را بدون هيچ مشكلي راه ميرود اما در هنگام صبح الكسا ناگهان مي ايستد و ميگويد صداي آشنايي شنيده است.همگي با شنيدن اين حرف پشت درختان پنهان ميشوند و چندي بعد صداي صحبت دو مرگ خوار را ميشنوند كه از آنجا عبور ميكنند...
مرگ خوارها از آنجا دور ميشوند ولي بچه ها همچنان به سمت صداي آنها نگاه ميكنند و از پشت سر غافل هستند كه ناگهان يكي از دو مرگ خوار كه درختان را دور زده از پشت سر و از درون تيرگي جنگل به آرامي بيرون مي آيد و با يك دستش گلوي دورنت را ميگيرد و با دست ديگر چوبدستي را به سمت قلب آنيتا نشانه ميگيرد.


[i][b][size=small][color=009966]Mr. Moony presents his compliments to Professor
Snape, and begs him to keep his abnormally large nose out of other people's business
:clap2


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۲۰:۲۲ جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۸۵

اکتاویوس پیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۴۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
از از یه جهنم دره ای میام دیگه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 283
آفلاین
سلام!

اول اینو بگم که من از یکشنبه به بعد همه پستایی که تو ارتش دامبلدور و خانه 13 پورتلند خورده رو سعی می کنم تا اونجایی که بتونم هم نقد کنم و هم خودم پست بزنم!

اما مطلب مهمتر!

برای اشنایی بیشتر با شخصیت هامون تو سایت به منظور بهتر درک کردن همدیگه واسه نوشتن رول و همین طور برطرف کردن مشکلات و گفت و گو با هم بر سر داستانی که الان در الف دال در حال پیشرفتنه ما ترجیح دادیم یه کنفرانس بذاریم تا با کمک هم بتونیم اون چیزی رو که به اون خاطر اینجا جمع شدیم رو بهتر اجرا کنیم.
کنفرانس روز چهارشنبه همین هفته یعنی 29 شهریوره. در ساعت 7 بعد از ظهر.امیدوارم همتون حضور داشته باشید نه بخاطر اینکه من میگم بلکه بخاطر اون چیزایی که خودتون خواستاراونید و میخواید مشکلات برطرف بشه.علاوه بر چیزهایی که گفتم ممکنه در مورد یه داستان جدید یا سوژه جدید برای الف دال و هم خانه 13 پورتلند هم بحث کنیم.ممنون از همتون!

اینم ایدی من. hoort18

پس چهارشنبه منتظر همتون هستم!


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۶:۰۷ جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
املاین عزیزم:
در این مورد اکتاویوس بیشتر باید توضیح بدن. اما آنچه که مسلم هست، اینه که فعالترین ها و بهترین نویسنده ها به محفل معرفی خواهند شد!

وروونیکای عزیزم:
نوشته های ارتش تا چندی پیش توسط خودم نقد می شدند. اما با توجه به اینکه فقط یک هفته به خداحافظی من از سایت مانده است، فکر نمیکنم که به نقد پستها برسم.
احتمالا اکتاویوس عزیز نقد خواهند کرد، در غیر این صورت حتما فکری برای این معضل هم میکنم!

تاپیک خانه 13 پورتلند هست که موضوعش طنزه! متاسفانه هنوز سوژه ی خوبی برای این تاپیک پیدا نکرده ام. اما خلاصه ی مکان را می توانید در اولین پست که توسط خودم نیز نوشته شده، بخوانید.

معرفی همکاران ارتش:
اکتاویوس پیر: مدیر فعلی
لاوندر براون: مسئول آرمها
آملاین ونس: مسئول خلاصه کردن تاپیک ارتش دامبلدور

با تشکر از کسانی که ما را در این امر یاری میکنند، اگر کسی مایل به همکاری با ارتش است، با پیام شخصی به بنده اطلاع دهد.

با تشکر، مدیر ثابت ارتش


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.