هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۷:۴۸ شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۶
#21

لارتن کرپسلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۲ دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲
از یو ویش!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 471
آفلاین
پست شماره 372 سارا اوانز، خانه گریمالد

همونطور که خودت گفتی پست کوتاهی بود و در واقع داستان خیلی کم پیش رفته بود. با توجه به سوژه آبر، بهتر بود جدی تر می نوشتی. اینکه ماندانگاس همه چیز رو شنیده، باید با توجه به خشم لرد سیاه بترسه و دستپاچه بشه، نه اینکه منتظر نوشابه وا کردن محفلی ها بشه.

از لحاظ املایی و نگارشی هم مشکل خاصی نداشت.

-----------------------------------------

پست شماره 373 جولیا تراورز در خانه گریمالد

خب! پستت از لحاظ داستانی حرفی برای گفتن نداشت. بخش اول پستت که هیچ چیز تازه ای نداشت و توی بخش دوم پست هم استفاده از تالار اسلی به عنوان مقر مرگخوارا عجیب بود. بهتر بود از دژ مرگ یا خانه ریدل ها استفاده می کردی.

پستت اصلا" پست منظمی نبود و پاراگراف بندی نداشت. استفاده زیاد از شکلک هم به نا زیبایی پست دامن زده بود.
بهتره برای نوشتن دیالوگ ها اینجوری عمل کنی:

دامبلدور گفت:
- برو بیارش که من ببینم.

یعنی بعد از زدن دو نقطه به خط بعد بری و با یه خط تیره دیالوگ رو بنویسی.

کلا" جای پیشرفت زیاد داری و این پتانسیل توی پستت دیده می شه. پس منتظر پست های قشنگترت هستیم!

--------------------------------------------

پست شماره 374 لاوندر براون در خانه گریمالد

کلا" می خوام این توصیه رو بکنم که بعد از زدن پست، یه بار حداقل بخونیش. ببینی واقعا" پستت داستان رو چقدر جلو برده!؟ این خیلی مهمه. البته این پست به نسبت پستای دیگه ای که ازت دیدم پست بهتری بود و نشون می ده داری پیشرفت می کنی. به هر حال جریان حرف کشیدن از ماندی رو ادامه داده بودی.

برای نوشتن دیالوگ ها به چند روش عمل کرده بودی و بهتره از روشی که توی نقد پست قبلی گفتم استفاده کنی.


ویرایش شده توسط لارتن کرپسلی در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۳ ۱۷:۵۱:۲۶

نارنجی رو بخاطر بسپار!

طنز نویسی به موجی از دیوانگی احتیاج داره...

چه کسی بود صدا زد : لارتن!؟


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۴:۰۸ شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۶
#20

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
نقد پستهای مأموریت: گروه چهار

پست شماره 167 کافه مادام پادیفوت ارسال شده توسط لیلی اوانز:
برای شروع سوژه پست خوبی بود. داستان رو بخوبی آغاز کرده بودی. و روند داستان رو کند کرده بودی که البته با توجه به زمان مأموریت بهتر بود اینکار رو نمیکردی تا سوژه به اتمام برسه.از کوتاه نویسی بهره بردی اما از داستان های هری پاتر چیزی توی پستت به چشم نمیخورد. برای مثال توی کتاب ذکر شده اعضای محفل از پاترونوس برای ارتباط با هم استفاده میکنن نه پیجر
پست شماره 370 خانه شماره 12 گریمولد ارسال شده توسط آبرفورث دامبلدور:
میتونم خیلی راحت بگم محتوای اصلی پستت فقط جمله آخر بود. روی پست اصلا کار نشده بود. نکته مثبتی نمیبینم.تمامی اتفاقات گنگ و مبهم بود و گویا تنها قصدت ادامه دادن مأموریت بود.یه بار پستت رو میخوندی قشنگ، تکه های زیباتری بهش اضافه میکردی. درضمن پستت همخونی نداشت. چرا آبر از موبایل استفاده میکنه بعد لیلی از پیجر؟ اونوقت آلبوس از پاترونوس؟ یکم دقت کن.
پست شماره 190 کافه محفل ققنوس ارسال شده توسط آلبوس دامبلدور:
بعضی جاهای پستت گنگ بود برای مثال چطوری محفلیا از مکانی که هدی میخواست بره باخبر شدن و درست مثل اون اشتباه کردن؟
فکر نمیکنم جغدا بتونن بنویسن. بهتر بود مقداری هم به توصیفات کافه میپرداختی. پست خوبی بود

درپست شماره 62 جلسات محرمانه محفل امتیاز دهی شد


ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۳ ۱۴:۱۱:۰۵
ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۳ ۱۴:۵۳:۱۶

تصویر کوچک شده


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۷:۰۳ پنجشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۶
#19

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
نقد پستهای مأموریت: گروه یک

پست شماره 23 گذرگاه دیگاروس ارسال شده توسط آلیشیا اسپینت:
فضاسازیت مناسب بود اما قسمت پایانی پستت مقداری گنگ بود. چون خواننده دچار تردید میشه که آیا این نیرو متعلق به پرنده است یا به آن 2 مرد. و اگر متعلق به آن 2 مرد است پس چرا تنها به یکی از آنها توجه کرده بود؟ علاوه براین بنظرم با توجه به ورود نیرو به بدن یه زن و مرد در دره گودریک، از هیجان داستان کم کردی. درضمن اینکه نیروی جادوگری در بدن یک زن و مرد ماگلی باشه یک مقداری برای جادوگران خطرناکه. در کل به این پست به عنوان پستی برای شروع سوژه لقب خوب رو میدم.
----------------------------------------------------------------------------------
پست شماره 189 کافه محفل ققنوس ارسال شده توسط جسیکا پاتر:
دیالوگ و فضاسازی مناسبی داشتی. اما برخورد 2 مرد کمی تصنعی بود. چون فکر نمیکنم یک سیاه با یک سفید رابطه خوبی داشته باشه که باهاش شوخی کنه.
در این پست بهتر بود به نام، خصوصیات و اخلاق این 2 مرد نیز میپرداختی تا محتوای این پست رو بیشتر کنی. دیگر اینکه در این پست از جادوی هری پاتر دور شده بودی. مگر نه اینکه جادوگران برای رفتن به مکانها اپارات میکنند پس چطور جادوگرانی با نیروی بیشتر از اینکار پرهیز میکنند؟
پیشبرد سوژه در این پست به اندازه بود و در کل پست بدی نبود
----------------------------------------------------------------------------------
پست شماره 57 محفل به روایت فتح ارسال شده توسط چوچانگ:
خب، مشکل بزرگی که توی این پست بود ناهماهنگی با پستهای قبل بود. در پست قبل مرد سرخ پوش به عنوان مرد خوب و مرد سبزپوش به عنوان مرد بد شناخته شده بود اما شما درست مخالف این رو نوشتی. درواقع بنظر میاد منظور نویسنده ها رو اشتباه متوجه شدی. اما چون توی پستهای اولیه بود لطمه ی زیادی به سوژه وارد نمیکرد. دیالوگ ها مناسب بود و با توجه به توصیف کافه در گذشته نیازی نیز به فضاسازی نبود. پایان پستت نیز بهتر بود اندکی هیجان را بخود بیفزاید. درکل اگه اون ناهماهنگی رو نداشتی امتیاز بالایی میگرفتی
----------------------------------------------------------------------------------
پست شماره 25 شیون آوارگان ارسال شده توسط پرفسور سینیسترا:
پست کاملی بود. فضاسازی و دیالوگهای مناسبی داشتی و از لحاظ نگارشی نیز مشکلی به چشم نمیخورد.همینطور تطبیق با پستهای قبل بسیار خوب بود و از لحاظ ادامه سوژه خوب کار کردی. پایان پست نیز موقعیت مطلوبی برای نویسنده بعدی ایجاد میکرد. همینطور سوژه رو در محور اصلی انداختی تا روال خودش را طی کند.البته استفاده نکردن از بعضی جادوهای هری پاتر همانند آپارات سبب لطمه ی فوق العاده کوچکی برای این پست بود.

امتیاز دهی در پست شماره 59 جلسات محرمانه محفل


تصویر کوچک شده


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۳:۴۶ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
#18

آلبوس پرسیوال ولفریک  دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۵ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۰۹ جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 281
آفلاین
نقد پست118 بحث های سر میز غذا نوشته شده توسط آبرفورث دامبلدور

نقد پست:

آبرفورث عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

خب پاراگراف بندی را به درستی انجام داده بودی پس ی مقدمه می رویم سراغ قسمت بعد.

لحن و زبان داستان---

خب لحن داستان ،بیشتر به لحن روزنامه ای ، یعنی لحن بی تکلف و روان شبیه بود که به خوبی از آن استفاده کرده بودی هر چند در برخی جاها لحن بیشتر به ارزشی نزدیک تر می شد ، که این سه دلیل روانی بیش از حد پست در برخی جاها بود ، سعی کن که در جای جای پست بین لحن توازن ایجاد کنی.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

یه اتاق نسبتا کوچیک که یه تخت در گوشه اتاق قرار داشت. تخت با ملافه های سفید پوشیده شده بود
خب به نظر من استفاده از ((اتاق)) در این جمله به طور دو بار پشت سرهم چنادن جالب نبود و علاوه بر آن بهتر بود توصیف تخت را نیز در همین جمله بکار می بردی در دو جمله را یکی می کردی تا توصیف قشنگ تری باشد. و من این جمله بندی را پیشنهاد می کنم:
اتاقی نسبتا کوچیک که یه تخت در گوشه اون قرار داشت که با ملافه های سفیدی پوشیده شده بود.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---
خب سوژه در چند بخش اشکل داشت آبرفورث عزیز ، در بخش اول با استفاده از جمله پست قبلی توانسته بودی به خوبی قضیه غذا را برای آبرفورث حل کنی که خوب کار جالبی بود.ولی در مورد کوییرل برخورد طلسم دقیقا به مدال کوییرل ، کمی داستان را تصنعی کرد و ضمن اینکه تغییر مکان کوییرل نیز تا حدودی همین موضوع را سبب می شد.ولی استفاده از زیرکی کوییرل کار جالبی بود ، البته پست تا حدودی ادامه کار را برای نفر بعد سخت کرد چون هدف از جابجایی ناگهانی کوییرل مشخص نشد.
موفق باشی ، درکل:
3 امتیاز به همراه C در کل 6 امتیاز



نقد پست 372 خانه شماره 12 گریمالد نوشته شده توسط آبرفورث دامبلدور

نقد پست:

آبرفورث عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

خب آبر عزیز اینطور که مشخص است در تفکیک پاراگراف ها تبحر خاصی داری،بهت تبریک می گویم .مشکلی نداشت.سراغ بخش بعدی می رویم.

لحن و زبان داستان---

با اینکه سعی کرده بودی از لحن معیار به طور کامل برای این پست جدی ات استفاده کنی و در بعضی جاها این مشکل به چشم می خورد که این اتفاق نیفتاده بود و به سبک روزنامه ای تمایل پیدا کرده بودی .چیزی که متوجه شدم این است که تو در این سبک شگرد و استعداد خاصی داری ولی به نظر من بهتر است همین تبحر را در دیگر لحن ها هم پیدا کنی چون همیشه نمی توان از این لحن استفاده کرد.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

کلا در استفاده از علایم نگارشی ات بیش از حد نیاز بود ،به نظر من بهتر است از این علائم بجای خود و در جای مناسب استفاده کرد چون اینجوری پست خیلی زیباتر خواهد شد.در مورد معنایی و املایی نیز مشکلی نداشت.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب اول باید بگم استفاده از یکی از سوژه های کلاس های هاگوارتز طرح بسیار جدید و جالبی بود ولی این کار با چند مورد با نقص مواجه شده بود و باعث عدم پرورش سوژه شده بود.در قسمت اول پستت به نظر من بهتر بود که بین توضیحی برای پریکانت ها و بازخواست از ماندی ، یک فضاسازی و آمادگی ذهنی ایجاد می کردی.در اول پست ذکر کردی که از این افسون ها فقط ولدمورت و دامبلدور خبر داشتند و لی در توضیحاتی که آورده بودی آنها را از زبان اینیگو ایماگو ذکر کرده بودی و علاوه بر آن نوشته بودی که وزارت نیز دنبال آن است در صورتی که دامبلدور و ولمورت فقط از آن خبر دارند بنابراین اینجا یک تناقض دیده می شود.مورد بعد فکر نمی کنم ولدی موج داشته باشد حتی اگر موجی باشه و به نظر من استفاده از سوژه موج روی موج افتادن چنادن جالب نبود و به نظر من بهتر بود از شیوه دیگری برای نشان دادن مطلع شدن ولدمورت به محفلی ها استفاده می کردی.علاوه بر آن با توجه به حرف ولدی ،مشخص نبود که چه چیز گم شده و به نظر بود بهتر بود محفلی ها در ابتاد پس از یک پیش زمینه سازی،به ماندی شک می کردند و سپس وارد عمل می شدند.در مورد راه پایانی سوژه هم به نظر بهتره تا این را بدست خود سوژه پست های اعضا بسپاریم تا این شی به محفلی ها برسد یا مرگخوارها،اینگونه جالب تر دنبال می شود.در کل همانطور سوژه خوبی بود ولی چندان جالب پرداخته نشده بود.
3 امتیاز به همراه C در کل 6 امتیاز به همراه 10 امتیاز برای ارائه سوژه مجموعا 16 امتیاز


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۳۱ ۱۳:۵۷:۰۷



Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۳:۱۵ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
#17

آلبوس پرسیوال ولفریک  دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۵ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۰۹ جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 281
آفلاین
نقد پست 41 خانه 13 پورتلند نوشته شده توسط ادوارد بونز

نقد پست:

ادوارد عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

خب به نظر من بهتر بود داستان به دو پاراگراف تقسیم می شد و در واقع پاراگراف دوم از اینج شروع می شد:

سيريوس خنده اي كرد و به بقيه گفت كه دنبالش بيايند،

زیرا از اینجا به بعد آنها شروع به حرکت می کنند و در عین اینکه این پاراگراف با پراگراف قبل پیوستگی موضوع دارد ولی از هم جداست پس به نظر من بهتر بود پست به دو پاراگراف تقسیم می شد.

لحن و زبان داستان---

همان طور که خودت گفته بودی از لحن معیار اصل!!! بهمراه لحن توصیفی فوق العاده زیبایی استفاده کرده بودی و هیچ اشکالی بر آن وارد نیست.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

تنها مورد عدم استفاده از ((ی)) ربط در بین برخی کلمات بود و مورد دیگری مشاهده نمی شد.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب سوژ های جدیدی را برای نفرات بعدی آماده کرده بودی که به خوبی جای پرداخته شدن دارند و علاوه برآن سوژه قبل را به زیبایی هر چه تمامتر ادامه داده بودی،در کل پست زیبایی بود.موفق باشی.
4.5 امتیاز به همراه A در کل 9.5 امتیاز




نقد پست 42 خانه 13 پورتلند نوشته شده توسط ویولت بودلر

نقد پست:

ویولت عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

خب از آنجا که پستت از لحاظ داستانی یکدستی داشت نمی توان پاراگراف بندی مشخصی برای آن در نظر گرفت و بهترین کار یکسره بودن آن است.

لحن و زبان داستان---

خب لحن استفاده از لحن معیار ،موردی استاندارد برای داستانهای جدی است و شما نیز دقیقا از همین لحن استفاده کده بودی هرچند زیاد توصیفی نبود البته بیشتر به خاطر دیالوگهایی که رد و بل می شدند باعث شد که توصیف در دیالوگها انجام بشه تا در خود پست.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

خب به نظر من بهتر بود بین دیالوگها و متن داستان فاصله ای قائل می شدی و بیشتر به این موضوع دقت می کردی ضمن اینکه از لحاظ ساختاری یک دو جمله بهم ریخته بود از قبیل:
اینا فکر کنم مرگخوارا هستن.مرگخوارای مرده...

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب استفاده از ارواح مرگخوارها با اینکه کمی ادامه راه را برای محفلی ها سخت می کرد ولی داستان را قشنگ تر می کرد و باعث می شد که بتوان بیشتر به آن پرداخت در کل هم سوژه خود پست یعنی عدم تاثیر وسایل مجازات به خوب ها و هم تدارک سوژه ارواج مرگخوارها برای مبارزه سوژه های جالبی بودند.موفق باشی.با احترام.
4 امتیاز به همراه B در کل 8 امتیاز

پست 43 خانه 13 پورتلند نوشته شده توسط ادوارد بونز

نقد پست:

ادوارد عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

از آنجایی که تقریبا تمامی پست دیالوگ بود ، پاراگراف بندی نیاز نداشت.

لحن و زبان داستان---

لحنی که در این بخش استفاده کرده بودی ، بیشتر توصیفی بود البته توصیفی ای که در میان دیالوگها انجام می گرفت و با لحن گفتاری ولی به صورت جدی دنبال می شد که خوب لحن جالبی بود.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

تنها مشکل این بخش ، استفاده مفرط از سه نقطه بود و اشکال دیگری به چشم نمی خورد.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب پست را در جای حساس تمام کرده بودی و بخوبی برای نفر بعد فضاسازی کرده بودی که جالب بود ، ضمن اینکه اشاره به نکته روح بودن مرگخواران مرده و سیریوس و امکان خطر برای سیریوس جالب بود هرچند تعلل و دودلی برای شجاعت در خصوصیات سیریوس راهی نداشت.موفق باشی.با احترام.
4 امتیاز به همراه B در کل 8 امتیاز




پست 213 خادمان لرد بوقی سیاه به هم می پیوندند نوشته شده توسط سارا اوانز

نقد پست:

سارای عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

به نظر بنده بهتر بود دو خط پایاینی را جدا می کردی ، فقط همین یک مورد اشتباه شده بود.

لحن و زبان داستان---

مطمئنا استفاده از لحن توصیفی برای طنز خیلی سخت است ولی این کار را شما با مهارت هر چه تمامتر انجام دادید و علاوه بر آن با استفاده از شکلکهای بجا ، پست زیبایی را خلق کرده بودی.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

هیچگونه اشکالی نداشت ، تنها مورد آن منتظر بودن ولدی(تام کچل) از یک سمت و نگهبان بودن تعدادی بود که مسلما از مرگخواران ترسو این امر بعید نیست.

بررسی سوژه خود پست---

خب واقعا استفاده از سوژه آنها و ادامه داستان ارباب کچل آنها کار سختی بود ولی شما این امر را به خوبی انجام داده بودید و خیلی زیبا عمل کرده بودید.کلا پست زیبایی بود.ضمن اینکه ضعف مرگخواان را هم به خوبی نشان داده بودی.موفق باشی.
4.5 امتیازه همراه A در کل 9.5 به همراه 5 امتیاز تشویقی برای این حرکت شجاعانه مجموعا 14.5 امتیاز


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۳۱ ۱۳:۱۸:۲۳



Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱:۳۷ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
#16

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
پست شماره 113 همانند یک سفید اصیل بنویسید ارسال شده توسط پردفوت
خب پردفوت عزیز بی شک نسبت به دیگر پستهات بسیار بهتر بود. البته ذکر نکردن مکان یکی از نکات منفی پست بود و بهتر بود درابتدا مکان را مشخص میکردی تا پست نیز از حالت گنگی در میامد. همینطور یکی دیگر از مشکلات این پست سریع پیش رفتن داستان است.با عجله مینویسی و روی پستهات کار نمیکنی. سعی کن در ابتدا نوشتن رو یاد بگیری بعد شروع به کوتاه نویسی کنی برای نویسنده های تازه کار نوشتن تمامی جزئیات به جذابتر شدن رولشون کمک میکنه. البته باید سعی کنی آروم آروم کمش کنی. بهرصورت فعلا زیاد به کوتاه نویسی اهمیت نده و بیشتر به زیبا نویسی اهمیت بده.درضمن ناهماهنگی در پست نیز به چشم میخورد در ابتدای پست ذکر شده بود پردفوت در ایرلند است و در ادامه پست پردفوت در بریتانیا بود. البته فکر میکنم یه مشکل بزرگی که شما داری اینه که فکر میکنی همه جا باید خودت باشی و بعضی پستهات به دلیل اوردن خودت توی سوزه است. بجای اینکار با استفاده از دیگر اشخاص رول خوبی بنویس. البته منظور این نیست که خود را هرگز وارد داستان نکن اما فقط در مواردی وارد کن که شرایط فراهم باشد برای مثال به نظرم پردفوت برای جمع آوری اعضای محفل مناسب نبود و بهتر بود از کس دیگری استفاده میکردی.
این پست از 5 امتیاز 2.5 امتیاز به همراه درجه C گرفته و در مجموع به شما 5.5 امتیاز تعلق خواهد گرفت


تصویر کوچک شده


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱:۱۵ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
#15

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
پست شماره 372 خانه شماره 12 گریمولد ارسال شده توسط سارا اوانز
خب کمی شروع پست با پست قبل ناهماهنگ بود. بصورتی که درپایان پست قبل نویسنده طوری نوشته بود که پایان پست با هیجان تموم شده بود اما در ابتدای این پست با استفاده از یک جمله تمامی هیجان از بین رفته بود. در بقیه پست نوشته بی نقص بود و طنزهای خوبی به چشم میخورد. در این پست بسیار کم به موضوع اصلی پرداخته شده بود که در ابتدای سوژه ها بسیار مفید است. درکل مشکل خاصی توی این پست به چشم نمیخورد.
برای امتیاز دهی 4 امتیاز به همراه یه A بهت تعلق میگیره در کل 9 امتیاز

پست شماره 373 خانه شماره 12 گریمولد ارسال شده توسط جولیا تراورز

مشکلاتی در اون به چشم میخورد که در ادامه به انها میپردازیم. تکه های طنز درحد متوسط بود همینطور در قسمتی از پست دیالوگ ماندانگاس و دامبلدور را تنها با یک ویرگول از هم تفکیک کردی و این باعث گنگی پست برای خواننده میشود. همچنین مکان زندگی لرد در تالار اسلیترین نبوده و به نظر میرسد در خانه ریدل باشد. در کل این پست از لحاظ پیش بردن سوزه فعالیت کمی داشت. همینطور به دلیل اینکه میبایست پست بعد با نقشه مرگخواران نیز همراه باشد اندکی دست نویسنده بعدی را تنگ کردی. در کل درجه پست، از یک پست خوب اندکی پایینتر میباشد و درصورتی که آن را از 5 امتیاز دهی کنم نمره 3 به شما تعلق خواهد گرفت


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۳۱ ۱:۳۵:۱۴


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۳:۱۷ جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۸۶
#14

آلبوس پرسیوال ولفریک  دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۵ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۰۹ جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 281
آفلاین
نقد پست116 بحث های سر میز غذا نوشته شده توسط آبرفورث دامبلدور

نقد پست:

آبرفورث عزیز این هم از نقد پست شما :

پاراگراف بندی---

خب پاراگراف بندی را به درستی انجام داده بودی و به خوبی موضوعات را از هم تفکیک کرده بودی ، پس نیازی به ذکر مجدد آن نیست.

لحن و زبان داستان---

پستت در واقع به نظر من دارای دو گانگی لحن بود ، در قسمت اول پستت دهکده هاگزمید بیشتر سعی کرده بودی در میان توصیفاتت طنز را به کار ببری که خب مورد جالبی بود ، ولی قسمت دوم پستت بیشتر به لحن ارزشی شبیه بود البته ارزشی مثبت ، اینو گفتم که ناراحت نشی!!

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

خب به تنها موردی که در این بخش می توان اشاره کرد ، عدم رعایت فاصله مناسب بین دیالوگها و بقیه داستان بود ب.بهتر بود کمی میان دیالوگها تا ادامه داستان فاصله می انداختی.مورد دیگری در پستت نبود که بتوان به آن اشاره کرد.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب پستت به گونه ای ترمیم دهنده داستان و جان بخشید دوباره به سوژه بود ، ضمن اینکه با توضیحاتی که در پایان پستت دادی توانستی به فرد بعد در ادامه دادن داستان کمک کنی.فقط تنها مورد پستت وارد کردن خودت به داستان بود ، البته این کار را نسبتا خوب انجام داده بودی. موفق باشی.در کل به نظر من سطح پستت به نسبت قبل بالاتر رفته است آبر عزیز.

4 امتیاز به همراه B در کل 8 امتیاز





نقد پست شماره 117 بحث های سر میز غذا نوشته شده توسط ادوارد بونز

نقد پست:

ادوارد بونز عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

خب به دلیل سبک و لحن پستت پاراگراف بندی خاصی نداشت.

لحن و زبان داستان---

ادوراد عزیز به خوبی از لحن ارزشی استفاده کرده بودی و تنها عیب ان استفاده بیش از اندازه از شکلک بود ، البته به نوعی میشه گفت که با این کار ، توصیفات پست را به عهده شکلکها گذاشتی و تقریبا همین موضوع باعث شده که بیماری شکلک زدگی پیش نیاد.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

خب همانطور که خودت هم شک داشتی ((حین)) درست بوده ، در ضمن بهتر بود کمتر از علامت تعجب استفاده می کدی.مورد دیگری نداشت.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب پست که پر بود از سوژه های فرعی(منو مسخره میکنی؟پست 113 ..ها؟) داستان را تقریبا به سرعت پیش برده بودی و کم کم به پایان آن نزدیکش کردی مگر اینکه در پستهای بعد اتفاق خاصی بیفتد.گرچه با کم کردن زمان رسیدن پروفسور کوییرل ،کمی ادامه داستان را مشکل کرده بودی ولی از آن سمت دست نویسنده بعد را با از راه رسیدن آبرفورث باز گذاشته بودی.موفق باشی.بازم از این ورا بیا.

5/4 امتیاز به همراه B در کل 5/8 امتیاز.





نقد پست57 رادیو محفل نوشته شده توسط آماندا لانگ باتم


نقد پست:

آماندای عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

خب پاراگراف اول را بدرستی و قبل از پخش گزارش جدا کرده بودی ولی به نظر من بهتر بود پارگراف دیگری را هم از این قسمت آغاز می کردی حال به وسیله چند نقطه چین یا تغییر فونت نوشتاری و با حتی بک خط فاصله:

همان وقت در استدیو :...

مورد دیگری نبود.

لحن و زبان داستان---

خب سعی کرده بودی از لحن گزارشی استفاده کنی که تا حدود زیادی موفق به این کار شده بودی هرچند در بعضی جاها باعث گنگ شدن پست شده بود.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

از لحاظ نگارشی استفاده از کش دار کردن کلمات و همچنین علامت تعجب ، بهتر بود متعادلتر صورت می گرفت.
همچنین در ترکیب زیر نیازی به استفاده از ((ی)) نبود:
گزارش جفنگی
ضمن اینکه در ترکیب ((غل قل)) قل دومی را درست نوشته بودی ولی اولی غلط بود.
ضمن اینکه در جمله زیر ، من منظورتو از ناگرا نفهمیده بودم:
برای ناگرا مشکلی پیش اومده بود

بررسی سوژه پست---

خب سوژه خاصی نبود و بیشتر کرده بودی یک برنامه رادیویی را پیش بکشی ، منظورم از سوژه خاص ، سوژه خبردار در سایت بود.در عین حال پست سرشار از سوژه های فرعی جالب از جمله باریدن ، محیط زیست و ... بود که خب در نوع خودش جالب بود.موفق باشی.

5/3 امتیاز به همراه C در کل 5/6 امتیاز





نقد پست 112 همانند یک سفید اصیل بنویسید نوشته شده توسط آبرفورث دامبلدور


نقد پست:

آبرفورث عزیز این هم از نقد پست شما:

پاراگراف بندی---

خب چون از اول تا آخر پست یک سوژه را دنبال می کردی نمی توان برای آن پاراگراف بندی خاصی در نظر گرفت و بهترین کار این است که پستت یکسره باشد.

لحن و زبان داستان---

خب استفاده از این سبک واقعا بی نظیر بود.در ابتدای پست از لحن جدی استفاده کردی و سپس با یک چرخش ناگهانی ،باعث شدی که تاثیرش پستت حتی از پست تماما طنز بیشتر شود.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

خب در پستت بیشتر از علامت تعجب و سه نقطه استفاده کرده بودی که به نظر من بهتر بود سه نقطه را در پستت کمتر به کار می بردی.ضمن اینکه در بعضی جاهای پسست مانند اینجا:

رون گفت هری ! چی شده؟

از دو نقطه برای گفتگوها استفاده نکرده بودی که خب از این به بعد سعی کن حتما استفاده کنی.

بررسی سوژه پست---

سوژه خیلی قشنگی بود و واقعا من رو به خنده انداخت.خیلی خوب توانسته بودی سوژه را پرورش دهی البته بیشتر به خاطر سبک و لحنی بود که به کار برده بودی.موفق باشی.

5/4 امتیاز به همراه A در کل 5/9 امتیاز


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۶ ۲۳:۲۵:۱۲



Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۷:۵۰ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۶
#13

لارتن کرپسلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۲ دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲
از یو ویش!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 471
آفلاین
پست آبرفورث عزیز در تاپیک همانند یک سفید اصیل....


خب! اول از همه بگم که ایول! خیلی باحال بود از اون جهت که شروعش گول زننده بود و آدم فکر می کرد که پستت جدیه! کلا" از اینش خوشم اومد، شاید خودمم پست اینجوری زدم!

از لحاظ داستانی که موضوعش ربطی به محفل نداشت و خب، عزیز من اینجا محفله! درباره موضوعش که همون شلوار و اینا بود دیگه حرفی ندارم! نمی دونم این اسنیپ بدبخت چه گناهی کرده، ولی تو همین سایت من حداقل 4 تا پست از این دست خوندم تا حالا!


از لحاظ لحن و طرز نوشتن که باید بگم یکدستی توش رعایت شده بود و مشکل خاصی نداشت.

پاراگراف بندی هم که دیده نمی شد به اون صورت!

بعضی جاها هم بعد از گفت از علامت : استفاده نکرده بودی و به خط بعد نرفته بودی!



نارنجی رو بخاطر بسپار!

طنز نویسی به موجی از دیوانگی احتیاج داره...

چه کسی بود صدا زد : لارتن!؟


Re: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۶:۳۴ سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶
#12

آلبوس پرسیوال ولفریک  دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۵ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۰۹ جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 281
آفلاین
نقد پست شماره 188 کافه محفل ققنوس نوشته شده توسط آماندا لانگ باتم

نقد پست:

آماندا عزیز این هم از نقد پست شما در کافه محفل ققنوس:

پاراگراف بندی---

خب آماندای عزیز دو پاراگراف داشت که خودت به خوبی آنها را از هم جدا کرده بودی ، مشکل دیگری نداشت.پس به سراغ قسمت بعد می رویم.

لحن و زبان داستان---

خب برای طنز استفاده از لحن توصیفی طنز جالبه و شما هم ضمن استفاده از دیالوگهای مناسب از فضاسازی و توصیف طنز جالبی استفاده کرده بودی و در این بخش نیز مشکلی دیده نمی شد.
بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---
هیچ اشکال نگارشی و یا املایی به چشم نمی خورد ضمن ایکه معنا را هم به طور کامل رسانده بودی.البته به اشتباه یکی از پاراگراف های وسط داستان به پایان منتقل شده که نمی دونم دلیلش چی بوده ولی بهر صورت من تصحیحش کردم تا مشکلی برای ادامه دهنده پست پیش نیاید.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب سوژه لارتن را به خوبی ادامه بودی البته لارتن معتاد نبود بنابراین بهتر بود در دیالوگهاش مثل معتاد ها حرف نمی زد.در موسد سوژه الیور و دامبل هم با اینکه کمی تکراری شده بود ولی به خوبی پرورشش داده بودی ولی به نظر من بهتر است نفر بعد از این سوژه دیگر استفاده نکند چون خز می شه!!!موفق باشی آماندا عزیز ، این پستت خیلی خوب بود.
4 امتیاز به همراه B در کل 8 امتیاز


نقد پست شماره 116 پادگان نظامی نوشته شده توسط آماندا لانگ باتم

نقد پست:

آماندا عزیز این هم از نقد پست شما در پادگان نظامی:

پاراگراف بندی---

خب از آنجا که بیشتر پستت دیالوگ بود نیازی به پاراگراف بندی نداشت.

لحن و زبان داستان---

آماندای عزیز سعی کرده بودی با استفاده از لحن ارزشی مثبت ، پستت را سازماندهی کنی ولی به نظر من موفق نشده بودی.بهتر است اول روی اصول و کاملا تمرین شده و قاعده بندی شده پست بزنی و بعد از آنکه به آن تسلط پیدا کردی به سراغ این لحن و سبک بروی.چون استفاده از این سبک معمولا به سمت منفی آن سوق پیدا می کند .البته تا حدی توانسته بودی در دیالوگهایت فضاسازی را به کار ببری که می توانی این امر را با تمرکز و تمرین بیشتر بهتر کنی.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

در پستت استفاده از شکلکها بیش از حد بود ، به نظر من بهتر است کمتر روی شکلک ها تکیه کنی و بتوانی حالات را در قالب توصیف بیان کنی.در مورد غلط املایی که من موردی ندیدم.در جمله آخر نوشته بودی اون معلون دامبل ، لارتنه.چون دیالوگ بود نیازی به معرفی شخصیت نبود چون اینجوری کمی تصنعی میشه.ضمن اینکه فقط و فقط برای آگاهی می گویم و این مورد جزو اشکالات پست محسوب نمی شود چون طنز است ولی برخی گونه های مارماهی سمی هستند.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خب سوژه خوبی را شروع کرده بودی البته به شرطی که دامبل نمیره چون در این صورت سوژه و محفل کلا تموم میشه.استفاده از توصیه های سارای عزیز بهترین راه حل برای ادامه سوژه بود ولی به نظر من می توان از تمرینات نظامی پادگان هم سوژه های خوبی درآورد.د کل پست متوسطی بود.موفق باشی.
3امتیاز به همراه D در کل 5 امتیاز



پست شماره 114 بحث های سر میز غذا نوشته شده توسط پرد فوت

نقد پست:

پرد فوت عزیز این هم از نقد پست شما در تاپیک بحث های سر میز غذا:

پاراگراف بندی---

پرد عزیزچون پستت کلا یک موضوع را دنبال می کرد و اون هم سفارش غذا بود به ظنر نمی رسد به پاراگراف بندی احتیاجی داشته باشد.
لحن و زبان داستان---

خب در مورد استفاده از لحن دچار چندگانگی شدیدی شده بودی ، در جایی از لحن معیار استفاده کرده بودی:

دامبلدور در حالی که با اپراتور پشت تلفن کلنجار می رفت،

و در ضمن برای متن(نه برای دیالوگها) از لحن شکسته که البته به درستی به کار برده نشده بود استفاده کرده بودی:

دامبلدور که از غذاهایی که پرد سفارش داده بود تعجبیده بود و در صندلی اش میخکوبیده شده بود و گوشت کوبیده شده بود و لهیده شده بود و بقیه ی غذایا....

سعی کن متن را یکدست و با یک لحن بنویسی و فقط در دیالوگها از لحن شکسته استفاده کنی.

بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---

خب این قسمت و همچنین قسمت بعد اشکالات فراوانی داشت.یکی از اصلی تین مشکلات نگارشی پست شما ، عدم رعایت انطباق شناسه و فعال بود و همچنین بکار بردن زمان غلط برای افعال.شروع به بررسی جمله به جمله می کنیم:

دامبلدور در حالی که با اپراتور پشت تلفن کلنجار می رفت،پرد برگشت و گفت

این جمله نه از لحاظ معنایی ، معنی دارد و نه از لحاظ نگارشی.ضمن اینکه بین این دو جمله بهتر ود از نقطه بجای کاما استفقاده می شد چون اینجوری حداقل اشکال نگارشی این جمله کمتر به چشم می خورد.

پرد در حالی که گونی بزرگی که پر از نامه بود را به دنبال خود می کشید آن را به دامبلدور سپرد.

در جمله فوق و همچنین در جمله قبل از آن اصلا نتوانستی ارتباط میان جملات برقرار کنی و در ضمن از فعل اشتباه استفاده کردی.سعی کن رو یاین موضوع یعنی ارتباط دهی بین جملات بیشتر کار کنی.

دومین نامه با تکان دادن چوب دستی اش بود.

فکر کنم منظور شما از این جمله باز شدن نامه بوده که استفاده از فعل ((بود)) برای این منظور مناسب نبوده.

و سپس گوشی را در گوش لیلی گذاشت.

باز هم در جمله بالا مشاهده می شود که از فعل مناسبی برای بیان منظور استفاده نکردی سعی کن روی کاربرد افعال بیشتر کار کنی.

دامبلدور که از غذاهایی که پرد سفارش داده بود تعجبیده بود و در صندلی اش میخکوبیده شده بود و گوشت کوبیده شده بود و لهیده شده بود و بقیه ی غذایا....

استفاده از این افعال معمولا در لحن شکسته است و چون سبک نوشته شما معیار بود ، به نظر من بهتر بود از افعال دیگر استفاده می کردی.

در مورد غلط املایی نیز موارد زیادی از قبلی ((قضایا، هدویگ،...)) به چشم می خود، البته من در اینجا درستهاش رو نوشتم ، نگین این دامبل چه بی سواده.

ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---

خوب به نظر من در این قسمت هم بسیار ضعف داشتی و به سوژه اصلی که باید بر طبق آن پیش برویم اصلا توجه نکرده بودی .استفاده دوباره از سوژه سفارش غذا چندان جالب نبود.همچنین سوژه پول مشنگی ، چون لحنی شبیه طنز نداشت ، بهتر بود استفاده نمی شد.ضمن اینکه مهمترین مسئله اینه که این همه نامه از کجا آمدن و بهتر بود مقدمه ای برای آن می چیدی.و مهم ترین مشکل که معمولا در همه پستهایت به چشم می خورد ، این است که شما سعی می کنی در پستهایت خودت را به نحوی وارد داستان کنی در صورتی که می توان بدون این کار پست زد و داستان را جلو برد ، حتما لازم نیست شخصیت خودتون را وارد داستان کنید.من سعی کردم در این پست تمامی اشکالاتت را ذکر کنم تا بتوانی از این به بعد پستهای بهتری بزنی.موفق باشی.
به دلیل نادیده گرفتن پست برای ادامه داستان و سوژه 0 امتیاز









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.