هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

پاتريشيا استيمپسن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۲ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۵۴ جمعه ۱۴ تیر ۱۳۸۷
از there isn't any answer
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
1. ليست جادوگران و ساحره هايي كه تو لاو نايت عاشق هم شدند!(5 تا كافيه!)
1) جيمز پاتر و ليلي
2) اسلاگهورن و مادام ماكلين
3)اسنيپ و افشار
4)فيلت ويك و بانوي چاق
5) مصطفي ويزلي و سكينه گرنجر
2. رنگ هايي كه سياره ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيه؟
در اول شب چون هم شاعرانه و عشقولانست قرمز ه يك ذره كه از اول شب گذشت و توي عشقولانه بازي حرف هاي عشقولانه به كلمه پروني مبدل مي شه رنگ ونوس از قرمز به قهوه اي تبديل مي شه حالا مي رسيم به آخر شب كه خانم با 100 كيلو طلايي كه به تمام تنش بسته در پايان شام خوردن شوهرش با يكم حرف هاي قشنگ ويك قهوه دلچسب شوهر مي خواهد بگه كه يك سرويس جديد ديده و مي خواهد اين جاست كه رنگ ونوس از قهوهاي ميشه سياه اونم چه سياهي البته بايد بگم كه تو لاونايت محال ممكنه كه اينطور بشه! اما كدوم زني كه طلا نخواهد حتي يك ساحره!
3.نمايشنامه اي بنويسيد و خودتون را در حال رصد ونوس مجسم كنيد.
سه شنبه بود ساعتم فكر كنم 1:00 صبح بودهمه مشغول ور رفتن با تلسكوپ هاشون بودند پاتريشيا هم كه دست از پا نمشناخت هي به خودش تلقين ميكرد كه موفق نميشه كمي اون طرف تر برادران ويزلي با يك تلسكوپ مشغول ور رفتن بودند فرد هي تلسكوپ را به چپ و جرج هي تلسكوپ را به راست مي كشيد و هردو زير لب غرغر مي كردند وضع بقيه هم بهتر از آنها نبود پاتريشيا كه هي تلسكوپ را به اين طرف وآن طرف ميچرخاند و اسم ستاره ها را يكي پس از ديگري مي گفت نا گهان به يك ستاره ي پر نور رسيد بنابر محاسبات او او بايد ونوس را جاي ديگري ميديد ولي مشخصات جور بود او متوجه شد كه باز هم جاي صفر ها رو قاطي كرده است و ناگهان نفسي گرم را پشت خود احساس كرد سرش را كه بر گداند ديگر چيزي نديد همه جا سياه شده بود ناگهان حس كرد كه كسي آب در صرت او مي پاشد چشمش را كه باز كرد ديد كه همه بچه ها دور او جمع شدند وي خوشحالند و فهميد كه غش كرده است ولي يكي از بين جمعيت داد زد و گفت آفرين پاتريشيا تو اون رو پيدا كردي حالا 50 امتياز رو يك جا مي گيريم در آن لحظه لبخندي بر لبان پاتريشيا نقش بس كه تا 100 سال ديگر به ياد مي ماند


بودن يا نبودن مسئله اينست. آيا شرافتمندانه تر است كه ضمير انسان تير طالع شوم ر


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۲۰:۰۳ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

چارلی ویزلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۰ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۰۶ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
از دوستان جانی مشکل توان بریدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 377
آفلاین
1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )
1- نمید و هری پاتر
2- دراکو و آنیتا
3- لیلی و جیمز پاتر
4- هاگرید و مادام ماکسیم
5- دین و جینی
2. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟! انواع مختلف داره که حتی بعضی اوقات نمیشه اونا رو به رنگه دیگه ای تشبیه کرد!! اما رنگ هایی که اکثر اوقات به خودش می گیره ایناست:
1- زرد 2- صورتی 3- آبی 4- قرمز 5- مشکی 6- سفید 7- نارنجی
3. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!
میدونید من عاشق دیدن با چشم غیر مسلح هستم آخه ه عینکی دارم که از قشنگی داره بال در می آره!!! به هر حال رفتیم نوک برج استادیم من زل زده بودم به ونوس که یهو یه صدایی شنیدم : خجالت بکش مرد حسابی !!! من مجسمه ی ونوسم !!! چشماتو درویش کن!!!
خب منم نگاهم رو از ونوس برداشتم . دوباره با چشم غیر مسلح شروع کردم به دیدن یه دایره دیدم که ...
چشمام رو تنگ تر کردم تا با دقت بیشتری ببینم ..
اون دایره صورتی بود!!! اما مگه ونوس زرد نیست؟ انگار اون دایرهه فکر منو خونده بود و گفت : آره پسر جون من زردم ولی امشب لاو تو نایته!!!
منم که تازه روشن شده بودم دست دختری رو که بهم معجون روشنفکری تاف کرد پس زدم و با یک عینک آفتابی خودم رو مجهز کردم تا چشم به هیچکس نیفته!!!
4. يه عکس از ونوس رو نشون بدين( امتيازي! )
سیاره ونوس 1
ونوس در مقابل خورشید
!!!ونوس و بقل دستیش
سیاره ی ونوس


دلم تنگ شده برات
چون نیستی اینجا برام
من فرشته ی قصه گو تو بودی تو شبام

تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

آناکین  استبنز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۵ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۲۳ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از زیر سایه ی ارباب لرد ولدومرت کبیر
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 329
آفلاین
1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )
زاخی و زاخیه
سرژ و سرژیا
کفی و کفیه
آنی مونی و آنیه مونیه
هدویک و هدونیا
آرشام و آرسام


2. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟

رنگ یشمی خال خال ...
در کل فقط به این رنگ در میاد
این رنگ مد سال 1385 (البته بهار و تابستان)

3. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!




Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۶:۱۹ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

هلگا هافلپافold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۳ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲
از كجا باشم خوبه؟!؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )

1-دراكو و آنيتا
2-مرلين و بتول
3-پاتر و كوييرل
4-زاخي و ايوانا
5-سرژ و كفي


2. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟!

در واقع ونوس در هر لاونايت رنگ به خصوصي ميگيره كه همه شاد هستند و در بعضي از لاو نايتها هم به چندين رنگ و شبيه رنگين كمان ديده ميشه ولي اكثر رنگهايي كه به آنها تغيير رنگ ميدهد طلايي،نقره اي،صورتي،يشمي با خالهاي قرمز(!)،قرمز با گلهاي سبز(!)،راه راه سبز و قرمز و آبي(!)،زرد،آبي آسموني،آبي تيره با نقطه هاي نقره اي و غيره است....


3. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!

همه بچه ها مشغول كار كردن با تلسكوپشون بودن.هلگا هم داشت با تلسكوپش ور ميرفت و هي كلش رو كج ميكرد و يه چشمش رو ميبست وبعد چشمش رو باز ميكرد و كلش رو به يه ور ديگه كج ميكرد و يه چشم ديگش رو ميبست!همراه با اين حركات ارزشي تنش هم تكون ميخورد به طوري كه اگه يه نفر نگاش ميكردفكر ميكرد كه داره بندري آروم ميرقصه!هلگا همينجوري با خودش حرف ميزد:
هلگا:ها اي من هيچي نوفهمم..اي كو پس؟..سي چي نمياد؟..اكه خداااااااااا..اي زهره هم ما رو سركار گذاشته بيده..ها اي چي بيده؟..چني گنده بيده..ها اي دو تا حفره داشته بيده..ها چقدر خزه؟..آب هم داشته بيده!..هاااااا من جزيره اي ناشناخته كشف وكردم از خودم..
هلگا سرش رو مياره بالا كه پروفسور لاوگود رو صدا بكنه و بهش بگه كه توي ونوس يه جزيره ناشناخته پيدا كرده كه متوجه ميشه كه در تمام اين مدت زابيني داشته از اون ور تلسكوپ به هلگا نگاه ميكرده و اون چيزي كه هلگا ديده جزيره نبوده بلكه نسخه بزرگ شده دماغ زابيني بوده!..پقي صدا شليك خنده ميره توي هوا و همه از خنده ريسه ميرن حتي پروفسور لاوگود!هلگا هم حرسش در مياد و به خودش ميگه كه حالا اگه من اولين نفري نبودم كه ونوس رو پيدا كردم؟!روتون رو كم ميكنم!بعد گوشيش رو از توي جيبش در مياره و زنگ ميزنه به مادربزرگ ونوس ميگه كه پاشه از زهره بياد زمين!
دو دقيقه بعد:
ونوس بدو بدو از پله ها برج مياد بالا(دل آدم كه جوون باشه 164 تا پله چيزي نيست كه!)
ونوس رو به هلگا:(از همون شكلكهايي كه دستش رو باز ميكنه،شكلكها كار نميكنن)نوه عزيزم...
هلگا رو به مادربزرگ ونوس:(بازم از همون شكلكها)مادربزرگ..
و اينگونه بود كه هلگا اولين نفري بودش كه ونوس رو پيدا كرد!!!...


هاف[size=large][color=FF0066]ل[/co


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۶:۱۳ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

جسیکا پاتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۵ یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۱۶ جمعه ۴ اسفند ۱۳۹۶
از تالار قحط النساء گریف!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
یاهو



1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )
تومی و ایوی جانسون !
آقا و خانم پادمور !
ولدی کچل و منیروا !
تیفا پاتر و کلود پادمور !
رون ویزلی و مهتاب شیطون !

2. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟!

در ابتدای شب قهوه ای ملایم میشه ، اما هر چه شب تر میشه به قرمز تغییر پیدا میکنه تا اونجایی که در گوشه ی ضلع غربی میتونیم تصویر نچندان واضحی از قلب دید! ( البته این قلب قفط برای عاشقان واقعی و مخلص دیده میشه ! )

3. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!
شب بود!... ماه پشت ابر بود !... جسی و مری به آسمان نگاه میکردند!... ستاره های درخشان همه جا را فرا گرفته بودند!.... جسی که مشغول انجام تکالیف درس نجوم خود بود و سخت در حالی تمرکز با صدای جییییغ مری از جا بلند شد و به سمت اون و تلسکوپش کرد!
جسی مشکلی پیش اومد؟؟؟
مری که از شدت خوشحالی سر از پا نمیشناخت گفت:
_ نگاه کن ، با تلسکوپ میتونی ونوس رو ببینی !
جسی برقی در چشمانش درخشید و گفت:
Wow...جدی میگی؟؟
مری:آهین !
جسی کتابهایش را روی زمین گذاشت و به آسمان زیبای شب نگاه کرد !.. بعد از کمی چرخاندن لنز تلسکوپ ، جسی توانست سیاره ی زیبای ونوس را که مانند توپی قرمز رنگ در آسمان بود را ببیند و لذت ببرد!
مری: خوش میگذره؟؟
جسی : آهین

. يه عکس از ونوس رو نشون بدين( امتيازي! )
درخشش خیره کننده ی ونوس*




ویرایش شده توسط جسيكا پاتر در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۲۸ ۱۸:۴۵:۱۹


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۵:۳۷ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

آرامیس بارادا old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۶ یکشنبه ۸ دی ۱۳۸۷
از مخوفستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 137
آفلاین
+ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )

1) تزئوس و آریادنی
2) لیلی و مجنون
3) لیلی و جیمز پاتر
4) آقا و خانم اسمیت
5) رومئو و ژولیت

+رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟!

ونوس در شب های لاو نایت به رنگ طلایی دیده می شود. این رنگ طلایی باعث می شود ونوس درخشش و لطافت خاصی داشته باشد و قلب را در سینه به لرزه در آورد.
البته ونوس گاهی هم در این شب ها به رنگ های صورتی و قرمز هم دیده می شود که نشان دهنده انرژی فراوان عشق است.

+نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!

با حرص مشتی به تلسکوپ بی مصرفم زدم. همه چیز را به جز خود ونوس رصد می کرد. من تا آن لحظه همه سیاره های دیگر در منظومه شمسی، چند سیاره کشف نشده در کهکشان های دیگر، موجودات فضایی و چند ستاره دنباله دار و شهاب رصد کرده بودم. اما خبری از ونوس نبود. تا این که شک کردم نکند ونوس ناپدید شده باشد. یا شاید هم رصد ناپذیر!
تصمیم گرفتم هر طور شده ونوس را پیدا کنم. بنابراین تلسکوپم را روی "رصد اوتوماتیک" تنظیم کردم و خودم با خیال راحت نشستم. چند لحظه بعد صدایی شنیدم که نشان دهنده این بود که ونوس رصد شده. من با آرامش نگاه کردم و ونوس را دیدم که از پشت عدسی تلسکوپ بزرگتر و نزدیک تر به نظر می آمد.
من- چه عجب! بالاخره شما رو زیارت کردم!
ونوس- زیارت من که به این راحتی ها نیست! تا من اجازه ندم کسی نمی تونه منو رصد کنه!
من- پس افتخار بزرگی نصیب من شده.
ونوس- بله. تو باید خیلی به دیدن من مفتخر باشی!
من توی دلم- سیاره هم به این از خودراضی ای ندیده بودم!
ونوس-
من- پروفسور، رصدش کردم!

+يه عکس از ونوس رو نشون بدين (امتيازي!)

تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۳:۰۸ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )

1.خانم هويج و آقاي هويج
2.زاخارياس و زاخي
3.مرلين و مالي
4.آقا و خانم اسميت
5.آقا و خانم جانسون

. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟!

به رنگ هاي نارنجي و قرمز تبديل ميشه در بعضي از اوقات هم به سفيد(اين مورد خيلي نادره)

3. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!

من نشسته بودم توي كلاس نجو يك دفعه معلم گفت:
خب بايد برم و ونوس رو رصد كنيم
انگار يك پتك زده بودن توي سر من ولي از سر اجبار بلند شدم و به پشت سر بقيه ي بچه ها از كلاس خارج و به سمت برج رفتم...
در آنجا تلسكوپهاي مخصوص رصد حاضر بود من در جاي هميشگيم نشستم...كاغذي در كنارم مثل روال هميشه حاضر بود كه من گزارشم رو توي اون بنويسم....
مشغول كارم شدم...ولي نميدونم چرا حوصله نداشتم به هر صورت بعد از كلي كشت و گزار سياره ي ونوس رو پيدا كردم ...واقعا زيبا بود....شروع كردم به گزارش نوشتن ....
چيزي در روي سياره تكون ميخورد به نظر ميرسيد افرادي دارن روي اون راه ميرن ولي آخه اين غير ممكن بود....من همان طور كه در ذربين تلسكوپ نگاه ميكردم شروع كردم با دست راستم گزارش رو نوشتن....آخه اون اشخاص اونجا راه ميرفتن ميرقصيدن...يك چيزي مشكوك بود....صداي معلم منو از جا پروند...
_بليز چي كار داري ميكني؟؟
من از ديدن زهره دست كشيدم و به بليز نگاه كردم.....اون چوب دستيشو به سمت من گرفته بود...ولي من كه چيزيم نشده بود...بله اون 2 تا عروسك رو سر تلسكوپم قرار داده بود و اونارو با چوب دستي تكون ميداد تا من فكر كنم چيزي داره روي سطح زهره حركت ميكنه!!!
با سرعت از جام بلند شدم و به دنبال بليز از كلاس خارج شدم...و نفهميدم معلم امتياز از كي كم كرد....

. يه عکس از ونوس رو نشون بدين( امتيازي! )

اينم لينك:
زهره


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۲:۴۵ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۵:۱۳ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین

1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )


1- املیا جکسون و مایکل نستا
2- سوزان جونز و پیتر فردیناند
3- آلیس مالفوی و جاناتان پتیل
4- لیلی پیرلو و جک اشنایدر
5- المیرا گرنجر و الکس ویزلی

. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟!


نزدیک غروب رنگش صورتیه روشنه . اول شب میشه قرمز کمرنگ . یکم که ازشب میگذره میشه قرمز پرنگ . البته برای کسانی که عاشق نیستن مثل بقیه سیارات دیده میشه پس اگر عاشق نیستید بیخود زور نزنید

. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!


... دوربین توی تلسکوپ زوم کرده .... قلعه های با شکوهی مشخصه . تلسکوپ آروم به سمت بالا حرکت میکنه و برجهای بالایی مشخص میشن . بعد آروم میره روی پنجره ها . پنجره اول آلبوس مشخصه که با مک گونگال در اتاق تنها هستن . پنجره دوم زاخی و بچه ها دارن خاله بازی میکنن پنجره سوم گیلدی و......
بلیز همچنان داره با تلسکوپ به صحنه نگاه میکنه که پروفسور لاوگود میاد بالای سرش .
لونا : خوب بلیز تو چی رو رصد کردی ؟
بلیز : پروفسور : هیچ نمیدونستم که ونوسم چنین قلعه های بزرگی داره !
لونا : مااااااهاااااا عجب پدیده عجیبی بزار من ببینم !
لونا بلیز رو میزنه کنار و توی تلسکوپ نگاه میکنه . بلیز با خوشحالی به پروفسور چشم دوخته بود تا ببینه چقدر مورد تاثیر کشف او قرار گرفته .
لونا : این که گیلدیه با........
بلیز : بله پروفسور خودم گیلدی رو پیدا کردم . من گیلدی رو توی ونوس یافتم ! گیلدی اونجا هم بی ناموسی رو ول نمیکنه
لونا : صد امتیاز بخاطر دید زدن خونه مردم از اسلی کم میشه (؟) آخه پسره بوووووووووق ( توجه : بلیز ) تو تلسکوپتو گرفتی روی قلعه هاگوارتز . اونم توی اتاق گیلدی !
بلیز : آوووووو من فکر کردم دارم ونوس رو رصد میکنم .
لونا : خوب قبلش باید تنظیمش کنی .
لونا با حرص تلسکوپ رو برای بلیز تنظیم کرد سپس با خشم گفت :
- حالا برو توش نگاه کن !
بلیز در تلسکوپ نگاه کرد :
....دوربین روی دوربین تلسکوپ زوم کرده ....
بلیز در حالی که داره ونوسو نگاه میکنه :
- سلام مادر بزرگه
مادر بزرگه
لونا
بلیز : مادر بزرگه حالتون خوبه ؟ خوش میگذره !
مادر بزرگه : اره ننه جون اونجا چه خبر !
لونا : بلیز جان داری چی کار میکنی ؟
بلیز : خودتون گفتین ونوس رو تجسم کنین !
لونا : آووووووووو خوب اینم هست . حالا لطفا اون چیزایی رو که میبینی برای من بگو .
بلیز : من یه مادر بزرگ مهربونو میبینم . با چادر گل گلیش به من خیره شده و داره به من لبخند میزنه !
لونا
( پایان این داستان ارزشی !!! )




Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۲:۳۲ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

آوریل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۷ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
از کارتن!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 789
آفلاین
ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )

آقا و خانم اسمیت ! (از نوع ماگلی نه، از نوع جادوگرانی)
دامبلدور و مک گوناگال
هاگرید و مادام ماکسیم
کفی و سرژیا + سرژ و کفیه !
لیلی و جیمز پاتر
مورد ششم به صورت کاملا شوخی : من و هانی


رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟!

در لاو نایت، اطراف ونوس به رنگ صورتی در میاد و گازها به صورت قلب مانند در مرکزش تجمع کرده و قلب قرمز مایل به صورتی که رفته رفته کمرنگ میشود را تشکیل میدهند.

نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!

من با چشم غیر مسلح ایستاده بودم و به گفته پروفسور باید ونوس رو رصد میکردم، که البته از خوش شانسی بنده لازم نبود چشمم به آسمون باشه، ونوس با چادر گل گلی صورتیش جلوی من ظاهر شد!
و بله، بنده در همینجا متوجه سوتیم شدم و سریع به اسمون نگاه کردم و شروع کردم به سوت زدن ! بعد از کمی در اندکی سیاره ای دیدم زرد رنگ که چیزهای مشکوک و قرمز رنگی روی اون به چشم میخورد!
به طوری که پروفسور متوجه نشه، قید سیستم غیرمسلح رو زدم و چشم انداختم توی تلسکوپ تا کنجکاویم برطرف شود و اون چیزهای مشکوکو قرمز رنگ قلبهای کوچولویی بودند که خیلی هم خز و خیل بودند! و بنده با دیدن این همه قلب و رنگ قرمز مایل به صورتی حالم بد شد و از همون بالا خودمو پرت نمودم پایین!


[size=small]جادوگران برای همÙ


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۱:۱۸ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

لونا لاوگودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۵ پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۷
از اون ورا چه خبر؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 339
آفلاین
جلسه چهارم نجوم و اختر فيزيک!

پروفسور لاوگود با عجله وارد کلاس شد و در رو محکم پشت سرش بست و در حالي که نفس نفس مي زد به در تکيه داد بچه ها همين جور هاج و واج مونده بودن و نمي دونستن چي بگن تا اين که خود لاوگود انگار نه انگار که اتفاقي افتاده باشه مي ره به طرف ميزش و خودش رو طبق معمول مي زنه به اون راه ...
پ. لاوگود : خب امروز مي خوام راجع به سياره ي زهره ( يا همون ونوس خودمون ) و تاثيرات اون صحبت ...

بـــــــــــوووم .... بنــــــــگ!!

در يهو به شدت باز مي شه و پ. کوئيرل چوبدستي به دست مي پره توي کلاس
لونا : نه ... نــــــــه ... ببخشيد ... اشتباه کردم ... بوووق ... غلط کردم! نـــــــــه
پ. کوئيرل : همين جا منتظر مي مونم تا درست تموم بشه اون وقت ...
لونا : باشه .... امممم ... چي مي گفتم؟! ... خب ... هيچي اصلا ... شما راجع به تکاليف جلسه ي قبل هيچ سوالي نداشتين؟!
تو همين لحظه دست چارلي ميره بالا و مي پرسه : پروفسور منم که متولد جولاي هستم حتما بايد گرگينه باشم؟!
لونا : نه بااااب ... ايول چه تفاهمي ... منم متولد جولاي ام ... ولي مي بيني که ... گرگينه نيستم ... ولي به هر حال امکان گرگينه شدن من و تو بيشتر از بقيه هستش! ... خب ديگه سوالي نيست؟!
برو بچز : نچ!
لونا : اوکي ... خب ... اسم ديگه ي سياره ي زهره ناهيد يا ونوسه که شما هر جاي دنيا برين اين اسم ها مربوط به الهه ي عشقن! خب پس ظهور سياره ي زهره توي آسمون هم مي تونه تاثيري مشابه داشته باشه ... شب هاي استثنايي اي هستن که هر چهارصد سال يک بار ظاهر مي شن اين شب هاي استثنايي تنها سياره منظومه شمسي که توي آسمونه ونوسه! و اين ونوس در اين شب ها موجب مي شه که روي زمين هر نفري که خوابيده باشه و بيدار بشه چشمش به اولين نفري که بيفته عاشقش بشه! ... هر کسي هر معجوني رو بخوره ( حتي اگه معجون تغيير شکل باشه ) تاثيرات اون معجون مثل معجون عشق باشه ... و خلاصه همه چي مي شه عشق و عاشقي ... به اين شب ها مي گن لاو نايتس! ... خب حالا پاشين ... د پاشين ديگه!!
بچه ها با هر زور و زحمتي که بود از خواب ناز بيدار شدنو پاشدن و پ.لاوگود به همراه پ.کوئيرل که عين سايه دنبالش بود و چشماي هميشه ناظرش روش زوم کرده بود بچه ها رو مي بره به برج نجوم! ...
لونا : خب حالا بايد ونوس رو با چشم غير مسلح رصد کنين و بگين در چه حاليه!
بچه ها : نـــــــــــــــــــــــه
لونا : آره ... ولي صبر کنين اول تکليفاتون رو بدم :

1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )
2. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟!
3. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!
4. يه عکس از ونوس رو نشون بدين( امتيازي! )

اينم امتيازاي جلسه ي قبل :

زاخارياس اسميت : 5 + 15 + 5 + 10 ( چون اولين نفري بود که جواب داد ) = 35 امتياز!!!

ايگور کارکاروف : 3 + 13 + 4 + 9 ( چون دومين نفري بود که جواب داد ) = 29 امتياز!!!

آناکين استينز : 3 ( اسم رو نگفته بود! ) + 12 + 4 ( در حضور يه ساحره توهين به ساحره ها؟!!! ) + 8 ( چون سومين نفري بود که جواب داد! ) = 27 امتياز!

آراميس بارادا : 5 + 13 + 4 + 7 ( چون چهارمين نفري بود که جواب داد! ) = 29 امتياز!!

هدويگ : 4 + 15 ( چون اريجينال بود! ) + 5 + 6 ( چون پنجمين نفري بود که جواب داد! ) = 30 امتياز!

بليز زابيني : 5 + 15 + 4 + 5 ( چون ششمين نفري بود که جواب داد ) = 29 امتياز!

دراکو مالفوي : 4 ( اي بي ناموس! ) + 13 + 5 + 4 ( چون هفتمين نفري بود که جواب داد ) = 26 امتياز!!

چارلي ويزلي : 4 + 14 + 3 + 3 ( چون هشتمين نفري بود که جواب داد ) = 24 امتياز!

آنيتا دامبلدور : 5 + 15 + 4 + 2 ( چون نهمين نفري بود که جواب داد! ) = 26 امتياز!

آوریل لاوین : 5 + 15 + 3 + 1 ( چون دهمین نفری بود که جواب داد! ) = 24 امتیاز!

اسليترين : 84 امتياز!
گريفيندور : 83 امتياز!
هافلپاف : 62 امتياز!
ريونکلاو : 50 امتياز!

توجه : هر کي زود تر تکاليفش رو بده امتياز بيشتري مي گيره!


پ. کوئيرل : خب حالا به کارمون برسيم ... حالا ديگه پشت سر من حرف مي زني؟
پ. لاوگود : نـــــــــــــــــــــــه ...
پ.کوئيرل : آررررره

بماند ...









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.