هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۲۱:۴۰ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
با سلام

به نظر من اگه روند داستان قبلي رو در پيش بگيريم خيلي بهتره....بله خيلي خوبه كه توي داستان چند چيزه مبهم وجود داشته باشه...ولي در داستان هايي كه ما مي نويسيم اينكه بخواييم به چند موضوع بپردازيم باعث ميشه حجم داستان طولاني و خسته كننده بشه....همين كه اوتو يه تيكه نقشه رو پيدا مي كنه خيلي بهتره....البته مي شد كه پيدا كردن نقشه توسط اوتو رو يه ذره طولش بديم كه خب چون بايد در پست اول روند مشخص مي شد نشد.
از طرف ديگه فكر ميكنم اين كه بخواييم به يه موضوع بپردازيم خيلي بهتره تا اينكه بخواهيم به چند موضوع فكر كنيم و آخرش هم به هيچ كدوم اون طور كه بايد پرداخته نشه!
مطمئن باشيد وقتي همين جوري ما به دنبال يه تكه نقشه ميريم اينقدر اتفاقات مختلف ميافته كه ديگه خودتون خسته ميشيد پس بهتره همين روند رو ادامه بديم تغييرش هم نديم!
شما مي تونيد به جاي اينكه بخواييد سوژه اصلي رو تغيير بديد بريد ببينيد چي مي تونيد وارد داستان و مسيري كه ما در راه تبت در پيش مي گيرم به ذهنتون مي رسه!

با تشكر
عضوي از ارتش الف دال!
سارا اوانز



Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۷:۴۴ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
هدویگ جان درسته من گفته های اکتاویوس را قبول کردم به این خاطر که تو پست قبلیت نوشته بودی که بهتره اون تیکه بجای اینکه توسط اوتو در هاگزمید پیدا بشه تو تبت باشه و ما بریم و پیداش کنیم.خوب معلومه من قبول نمیکردم چون تیکه اول نقشه هم تبت در دست یه راهب است نمیشه که دو تا تکه کنار هم باشند اما از هم خبر نداشته باشند.ما میخواهیم تضادی بینشون باشه اون جوری که تو گفته بودی که هم داستان خیلی زود تموم میشدو همه به خاطر اینکه شخصیتشون زود از بین خواهد رفت در داستان از من و آنی ناراحت خواهد شد. اما ما میخواهیم به تدریج داستان رو ادامه بدیم.
در ضمن من به این خاطر گفته های اکتاویوس را قبول کردم که دیدم اینجوری خیلی خوبه و میتونیم هم روی تک تکه شخصیتها کار بکنیم همین طور که کچ پا گفته اگه کتاب ارباب حلقه ها رو خونده باشی داستان هر کدوم از یاران به طور خلاصه اما بسیار زیبا و تاثیر گذارروایت شده به نظر من رفته رفته اعضا تقسیم میشند و تصمیم میگیرند که د ر چند گروه تکه هارو پیدا کنند و یا اتفاقاتی که در طول داستان ایجاد میشه باعث جدایی آنها از هم میشه.ما در محفل قبلا یعنی پارسال یه تو گریمالد یه داستانی رو شروع کرده بودیم اما یواش یواش دیدم داستان داره خیلی کسل کننده میشه به همین اعضا تصمیم گرفتن شخصیتها رو جدا جدا از هم به روایت بکشند که با این کارا اون داستان بسیار زیبا شده بود و تو هر قسمت هر کس هم به شخصیت خودش می
رسید و هم به سوژه اصلی داستان احترام میزاشت و هم سوژه های فرعی زیبا و نویی ایجاد میکرد.
به نظر من بهتره وقتی داستان رو آغاز کردیم و یواش یواش داستان افتاد رو غلطک اون وقت با ایجاد کردن سوژه های جدید البته نه اینکه باعث خراب شدن سوژه ی اصلی داستان بشه کم کم اعضای ارتش جدا بشن از هم و هر کدوم به سره سرنوشتشون برن.همین طور که تو داستان قبلی هر کس وارده در مخصوصی میشد که برای او بود وهر جور که میخواست اون قسمت رو مینوشت تو این داستان هم میتونیم از اینکار ها بکنیم.
هدویگ جان من تو پست قبلیم گفتم هر کسی که از سیر داستان خوشش نمیاد لطف کنه یه پست بزنه و سوژه رو هر جور که میبینه خوبه بزنه،و در آخر پس از رای گیری یک پست رو انتخاب میکنیم و اونو به عنوان شروع پست انتخاب میکنیم.
آنیتا با من حرف زد و به این نتیجه رسیدیم که هر کسی که خواست برای شروع داستان یه پستد بزنه از این به بعد کسانی که پست نزده اند دیگر نگران نباشند دیگه هیچ کس اخراج نخواهد شد از ارتش به خاطر نزدن پستش . اما بعدا یه قوانینی رو ایجاد خواهیم کرد که هم باعث ناراحتی هیچ کس نشه و هم ارتش افت نکنه

از این بابت اگه کسی از دستم ناراحت شده واقعا ازش معزرت میخوام.ببخشید...

اوتو بگمن ...ناظر خوش اخلاق ارتش


فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵

اکتاویوس پیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۴۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
از از یه جهنم دره ای میام دیگه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 283
آفلاین
ابتدا از اوتو تشکر میکنم که وقت گذاشتن و روی پست من نظر دادن.
کج پای عزیز منظور من این نبود که این گستردگی باعث میشه جذابیت داستان کم بشه.من فقط میخواستم بگم که این خیلی کار سختیه که نفر اول که میخواد داستان رو شروع کنه به همه اون موارد اشاره کنه و اون داستان هم قشنگ شروع بشه و هم زیاد پست بلندی نباشه.وگرنه طرح کلی داستان به نظر من خیلی هم قشنگه و فقط باید یه خورده بیشتر روی جزئیاتش کار کرد.


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۲:۴۸ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵

مازیار


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۳ جمعه ۱۵ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۲۰ شنبه ۷ بهمن ۱۳۸۵
از همین جا!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 27
آفلاین
در جواب اکتاویوس باید بگم که این گستردگی به جذّابیت داستان کمک می کنه.
مثلا در ارباب حلقه ها : دو برج داستان در هر فصل راجع به چند نفر از شخصیت ها صحبت می کنه و فضا رو به سرعت عوض می کنه. برای همینه که داستان جذاب شده و در حالی که یک فصل رو می خونی که راجع به یه عده از شخصیت هاست، می خوای ببینی که سر بقیه چی اومده. این خیلی خوبه.
ضمنا اگر هم کسی خواست می تونه یه داستان بنویسه که شخصیت ها کنار هم جمع بشن. یا اینکه از هم جدا بشن.


تصویر کوچک شده


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۲:۴۰ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
من صحبتای اکتاویوس عزیز و اوتو رو بررسی کردم.به یه نتایجی رسیدم و از اوتو می خوام که پاسخگو باشه:

من در پست 104 گفتم که:
نقل قول:
سلام بر اوتو و آنیتا مدیران ارتش!
من پست جدید بلید رو خوندم...
اگه این پست تایید شد به نظر من بهتره طومار دست اوتو نباشه و توی تبت مخفی شده باشه تا ما به همراه نیروهای اهریمنی دنبالش بگردیم...بعد طی یه سری اتفاقات ما به دست بیاریمش...
بعد هم از دست نیروهای اهریمنی فرار کنیم و ...
امیدوارم نظرم مفید بوده باشه

با تشکر
هدویگ

من اینجا گفته بودم که یه تیکه نقشه دست اوتو نباشه و منظورم این بود که به دنبال هر دو تیکه نقشه بگردیم.

اوتو در دو پست بعد یعنی پست 106 گفته که :
نقل قول:
خوب هدویگ جان نظر خوبیه اما بهتره
اینجوری باشه
که آنیتا از حرفهای آلبوس متوجه میشه که تومار دسته کسی دیگه ای است که در تبت در یک معبد زندگی میکنه
در آن طرف اوتواز هاگزمید یا یه جای دیگه وارده یه فروشگاه خیلی ترسناک و قدیمی میشه و پس چند بار صدا زدن صاحب فروشگاه متوجه کتابه خیلی قدیمی میشه که در یکی از قفسه ی فروشگاه قرار داره و از صاحب مرموز اونجا کتابو میخر ه بعد از بیرون اومدن از فروشگاه متوجه میشه که یکی از صفحه ها کتاب با دیگر صفحه ها فاصله داره وقتی بازش میکنه به تیکه کاغذ قدیمی بر میخوره غافل از اینکه این کاغذ نیمه دوم نقشه هست و بعد وقتی برمیگرده تا این کاغذ را به صاحب فروشگاه پس بده میبینه که هیچ اثری از فروشگاه نیست و پشته او خانه ی متروکی وجود داره
بعدن هم همه اعضا به طرف تبت میرن تا نیمه دیگر کاغذ که همان نقشه هست را پیدا کنند
اما بی خبر از اینکه ولدمورت تعدادی از افراد مخوفش رو به دنبال اونا فرستاده
خوب به نظر من اگه این طوری باشه خیلی خوبه
باز مونده به نظر شما
اگه کمکی خواستید من در خدمت هستم.


این یعنی با نظر من موافقت نکرده.

حالا شما دو تا پست بالایی رو نگاه کنید.اکتاویوس عزیز هم گفته که ما دنبال دو تیکه نقشه بگردیم و ایندفعه اوتو قبول کرده.

من نمی دونم چرا نظر منو قبول نکرده!

اوتو این یعنی چی؟امیدوارم دلیل قانع کننده ای داشته باشی!


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۳۰ ۱۲:۴۳:۰۷



Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۲۳:۵۶ دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۵

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
خوب من یه جوارایی موافقم یعنی اینکه تیکه دوم نقشه بعد پیدا پشه خیلی خوبه و میتونیم کمی هم رو شخصیتهای اعضای ارتش توجه کنیم.
اکتاویوس جان شما لطف کن هر جور که میخوای پست رو بزن تو ارتش یعنی طبق گفته هات در اینجا
بعد منتظر باش تا ببینیم کدوم پست انتخاب خواهد شد.
در مورده زیادی شدن حجم پست خوب میتونی شروعت رو در دو پست بزنی که هم حجم پست کم باشه و هم باعث کسل و خسته کننده شدنه پست نشه

منتظرم پست هستم.


فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۶:۳۵ یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۵

اکتاویوس پیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۴۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
از از یه جهنم دره ای میام دیگه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 283
آفلاین
در مورد داستان میخواستم مطالبی رو بگم.
اول اینکه فضای داستان خیلی گسترده ست.مثلا نیروی اهریمنی در یه قسمتی دور از هاگوارتز دوباره بیدارشده.در خود هاگوارتز انیتا متوجه این موضوع نقشه میشه و قراره بلید به تبت بره.از اون ور هم اوتو بگمن در جای دوری از هاگوارتز و در کوچه دیاگون اون کتاب رو از اون پیر مرد میخره.این گستردگی کارو برای کسی که میخواد داستانو شروع کنه سخت میکنه.تازه نویسنده باید تو داستانش به اعضای دیگر گروه الف دال.،بیان جزئیات و اوردن قسمتهایی برای جالب تر شدن داستان اشاره بکنه.حالا اینکه شما میگید اعضا بیان یه شروع واسه این داستان بنویسن و بهترین داستان رو به عنوان شروع اون انتخاب میکنید زیاد تو اینجا نمیگنجه.مثلا یه نویسنده نمیتونه همه چیزهایی رو که شما بالا گفتید رو تو داستانش بیاره و داستان هم به نحو احسن شروع بشه.فکر کنم واسه شروع قشنگ همچین داستانی به این گستردگی به یه پست خیلی طولانی نیاز داریم.که این خودش از جذابیت داستان کم میکنه.
در مورد داستان هم به نظر من بهتر میشد که اوتو در همون اوایل داستان اون نقشه رو پیدا نمیکرد.چون از اون ور بلید هم میره تبت برای به دست اوردن تیکه دیگه نقشه که اتفاقا دامبلدور میدونه اون نقشه دست کیه.انیتا هم که میره به اعضای الف دال خبر میده.به نظر من تا اینجا 75 درصد داستان پیش رفته مثل اب خوردن و بدون کمترین هیجانی.یعنی داستان طوری پیش میره که در همون اوایلش یه تیکه نقشه به سرعت و بدون کمترین درگیری پیدا میشه و از اون طرف هم اطلاعات زیادی در مورد تیکه دوم نقشه به بلید داده میشه که به نظر من میتونست این داستان بهتر شروع بشه و به این زودی همه معماها حل نشه.به نظر من ویژگی یه داستان خوب اینه که چندتا از معماها تا اخر داستان کشف نشن.ولی این داستان به گونه ای پیش میره که خواننده ش در همون اوایل کار به جواب بیشتر معماها دست پیدا میکنه.و این خودش از جذابیت داستان کم میکنه.


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۲:۵۵ جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۸۵

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
به خاطر اینکه تعدادی نمیتونستند تا25 پست خودشونو بزنند به همین خاطر زمانشو بردم عقب
آخرین زمان 31 خرداد ماه هست
دیگه زمان تغییر نخواهد کرد.حالا هر کی خواست میتونه پسته شو بزنه


فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۰:۳۲ چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
خب اندرومیدای عزیز:
مشکل شما سر پست های بلند هست، نه؟!
خب...
من هم از این بابت زیاد خوشحال نیستم، و تصمیم دارم به پستهای کوتاه بیشتر نمره بدهم، تا اعضا به کوته نویسی عادت کنند.
با تشکر.
آنیتا


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقاد و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۵:۰۶ سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۵

اندرومیداold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۶ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۹
از معلوم نیست!دوره گردم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 660
آفلاین
نه سارا جان!...منظور منو نفهمیدی!!
ببین مثلا من میام و یه نمایشنامه می زنم و از ارتش پرت نمی شم بیرون..
خب تا اینجاش درست...بعدش چی؟...بعد که مثلا یه جنگی می شه و من باید پشت سر شما ها پست بزنم چی؟...اون وقت باید این همه نمایشنامه ی طولانی رو بخونم؟...اخه ادم باید به فکر بعدش هم باشه!!
البته م یدونم پرروییه....ولی خب نمی شه دیگه!!


" در جهان چیزی به نام آغاز و پایان وجود ندارد. زندگی امروز خود را به گونه ای بگذرانید که گویی همه چیز در همین یک روز است ... "







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.