هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۳:۱۲ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
گویل

خودم می دونم چی گفتم! حرفای منو چرا برای خودم تکرار می کنی؟

من اختصاصی نقد می کنم. دلایلم رو هم بارها گفتم. توضیحی رو که همین پایین به هرمیون دادم بخونین.
در نتیجه پست های شما رو نمی تونم نقد کنم. در پی نقد کننده دیگری برای پستت باش گویل! می تونی ببری تالار نقد ویزنگاموت.


پست های خانه ریدل هاتون رو می تونین همین جا درخواست بدین که بلاتریکس نقد کنه.




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۳:۴۴ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۷

گرگوری گویلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۴ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۸:۲۲ دوشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۷
از زیر سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
ارباب فرمودید اینجا درخواست نقد بدیم چون تو پیام خصوصی ها گم میشه.
نقد میکنید لطفا؟



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۱:۱۰ یکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷

گرگوری گویلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۴ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۸:۲۲ دوشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۷
از زیر سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
ارباب فرمودید اینجا بگم نقد کنید!
اگه میشه نقد کنید لطفا!


دوباره خوش اومدی گویل.

بله...بجز موقعیت های خاص(مثل موقعی که خیلیا تو آزکابان زندانی بودن، یا کسایی که سوال خاصی دارن)، تو پیام شخصی درخواست نقد ندین. چون پیام شخصیام زیادن. درخواستا بینشون گم می شن. فراموش می شن. درخواست رو اینجا بدین که فراموش نشه. نقد رو اونجا انجام می دم.


نقد پست شما ارسال شد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۷ ۲۱:۵۰:۰۲


"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۴:۴۹ چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷

هرميون گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۰ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۰:۱۹ چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۷
از خلاف آمد عادت بطلب کام
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 109
آفلاین
آخ! اینجا زیادی تاریکه ها!
سلام لرد، بی زحمت این رو نقد می کنید؟... و... در خروج کو؟


سلام

اینجا همواره تاریکه و تاریکی اوج روشناییست!

یه توضیحی رو دوباره لازمه بدم.

من فکر می کنم بهتره هر عضوی روی نظر یک نقد کننده(که قبولش داره) متمرکز بشه. نظرای نقد کننده ها خیلی با هم فرق می کنن. من می گم یه چیزی اشتباهه و یکی دیگه از همون کار تعریف می کنه.
همین امروز یه پیام شخصی دریافت کردم که توش گفته بودن فلان نکته رو این نقد کننده تعریف کرده و اون یکی ایراد گرفته. کدوم درسته؟
در مورد نوع نگارش، درست و غلط و قانون و قاعده داریم. ولی در مورد سلیقه ایفای نقش و شخصیت پردازی نه. این یکی مربوط به نظر نقد کننده می شه. نمی شه گفت درسته یا غلط. فقط می شه گفت به نظر من جالبه یا جالب نیست.
برای همین من پست کسایی رو که از نقد کننده های دیگه درخواست نقد می کنن، نقد نمی کنم. اگه دقت کنین متوجه می شین که کسایی که من پست هاشون رو نقد کردم، درخواست های دیگه نداشتن.
چندگانه بودن و متفاوت بودن نقد ها به نظر من باعث گیج شدن و اشتباه کردن درخواست دهنده می شه و نقد رو بی فایده می کنه.
بلاتریکس برای همین اینجاست. اگه عضوی تصمیم بگیره که از چند نقد کننده درخواست نقد کنه، پست های خانه ریدل هاش رو بلاتریکس لطف می کنه و نقد می کنه، چون قانون بالا فقط قانون منه. نظر منه.
دلیل این که تو پیام شخصی هم نقد می کنم و پست های انجمن های دیگه رو هم نقد می کنم همینه که کسی که از من نقد می خواد، مجبور نشه به خاطر نقد، فقط تو خانه ریدل ها پست بزنه.

اینو دوباره توضیح دادم که همه ببینن.
یه بارم خلاصه می کنم.
همه می تونن درخواست نقد بدن. پست های درخواست کننده های خودم رو خودم نقد می کنم، بقیه رو بلاتریکس.
درخواست های نقد خودم می تونه مال هر انجمنی باشه. ولی مال بلاتریکس باید از خانه ریدل ها باشه. چون اگه مال انجمن دیگه ای باشه می تونن از نقد کننده های دیگه درخواست کنن.


نقد پست شما ارسال شد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۳ ۲۳:۳۵:۴۵

lost between reality and dreams


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۲:۲۰ جمعه ۲۹ تیر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
نقل قول:
سلام ارباب. خوبین؟ خوب باشین ارباب.
سلام لا...خوبیم لا! باشه لا!



بررسی پست شماره 418 انجمن تفرقه، لا:


نقل قول:
بعد از این که لایتینا به این نتیجه رسید که کشیدن قاشق روی دیوار و تلاش برای کندنش نتیجه ای نداره، یه چیزی تق تق به سرش ضربه زد. لایتینا سرشو بلند کرد و دید یه "فکر داره تلاش میکنه به سرش بزنه.
کی به این نتیجه رسید؟
آخر پست قبلی مرگخوارا دارن سعی می کنن دیوار رو بکنن...و اول پست شما به این نتیجه رسیده شده که این کار بی فایده اس.
سوالی که برای خواننده پیش میاد دقیقا همینه که "کی این اتفاق افتاد؟"...چرا سانسور شد؟
از روی سوژه ها نپر. توضیح بده! اگه ایده و هدف خاصی برای ادامه دادن نداشتی همونو توضیح بده(که چرا و چطوری لایتینا به این نتیجه رسید) و اگه ایده ای داری، یه توضیح کوتاه درباره این قسمت بده. قبل از نتیجه گیری...اتفاقا قسمت مناسبی برای پرداختن به سوژه شخصیتته.


نقل قول:
لایتینا سرشو بلند کرد و دید یه "فکر داره تلاش میکنه به سرش بزنه.
این دقیقا یکی از همون ایده هاییه که وقتی اومد باید بگیری و ولش نکنی. چون هر زمانی و برای هر کسی نمیاد! خیلی خوب و جالب بود. خوشبختانه ولش نکردی و بعدا هم بهش پرداختی.


نقل قول:
- آره منم دارم فکر رو میبینم که داره به سر لایتینا میزنه.
- شاید من بتونم باش معجون درس کنم... معجون فکر!
اولی خیلی خوبه...دومی نه. زیادی ساده و مستقیمه.
اینجا کارت درست بود. حداقل باید دو تا دیالوگ درباره این موقعیت می نوشتی. دومی رو می شد تغییر داد. اینقدر مستقیم نمی گفت باهاش معجون درست کنم. یا کلا از یه شخصیت دیگه استفاده می کردی.


نقل قول:
فکری که به سر لایتینا زده بود چون خیلی خجالتی بود وقتی با این حجم توجه مواجه شد، رفت و پشت گوش لایتینا قایم شد و همونجا ایده‌شو به لایتینا گفت.
خیلی خوب بود این قسمت. این سوژه های ریز رو هر کسی نمی بینه و نمی تونه ازشون استفاده کنه. ولی وقتی دیده بشن، خیلی می تونن جالب باشن.


نقل قول:
- خودشو ول کنین. ولی میگه که توی این فیلمای ماگلی با کلاسا اصولا غذا خوردنشون رو با چنگال و کارد انجام میدن. ینی با چنگال غذا رو نگه میدارن و با کارد میبرنش. چرا ما این کارو با دیوار نکنیم؟
جادوگرا هم اصولا مثل ماگلا غذا می خورن...ولی موقع رول نویسی سوژه ها و موقعیت ها مهم تر هستن. مثلا خیلی جاها می نویسیم که هری یا ولدمورت از دیدن وسایل ماگلی تعجب می کنن. حتی وسایل ساده...در حالی که اونا هم به هر حال مدتی بین ماگلا زندگی کردن. اصولا باید با این وسایل آشنا باشن...ولی اگه نباشن بهتره! سوژه سازتر می شن. این جا هم همون حالت وجود داشت. مهم نیست که همینجوری غذا می خورن. سوژه بامزه و جالب بود.
اگه کلا مسیر سوژه رو عوض می کردی زیاد جالب نمی شد. چون کمی زود بود. ولی شما همون سوژه کندن دیوار با وسایل غذا خوری رو پرورش دادی که کار خیلی خوبی هم هست.


نقل قول:
با توضیحات لایتینا، مرگخواران با حرکات هماهنگ، سعی کردن خیلی با کلاس دیوار رو برش بدن.
سوژه خیلی خوبه و صحنه خیلی خنده دار.


گفتی سریع نوشتیش...من کوچکترین افت کیفیتی در پستت احساس نکردم. پس همینطور ادامه بده و سریع بنویس. وقتتو تلف نکن. نه طولانی بنویس و نه ساعت ها در مورد پست فکر کن. اینجور وسواسا اصلا لازم نیست. شما سوژه های خوبی پیدا می کنی و خوب می نویسی.


شخصیت ها خوب بودن...طنز خوب بود...سوژه خیلی خوب پیش رفته.


راضی باش لا!




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱:۱۹ پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۷

ریونکلاو، مرگخواران

لایتینا فاست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۳ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۴:۲۱:۲۴ چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳
از زیر بزرگترین سایه‌ جهان، سایه ارباب
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
ریونکلاو
کاربران عضو
پیام: 377
آفلاین
سلام ارباب. خوبین؟ خوب باشین ارباب.
این میشه نقد شه ارباب؟ سریع زدمش ارباب. ولی نمیدونم راضی باشم یا نه.

مرسی ارباب.


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۴:۱۸ یکشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
فرزند عزیزم!


می بینی؟ بس که باریک و بلندی، درخواستت رو ندیدیم. وگرنه ما که اینقدر منتظرت نمی ذاریم...می دونی!
برای جبرانش یه وعده شام اضافی می دیم بهت. ولی رستوران نه. غذاهاش سالم نیستن. ما روی سلامتیت حساسیم.


بررسی پست شماره 242 خانه گانت ها، فرزند طولانیمون:


معمولا یه اصل کلی داریم و استثناهایی برای اون اصل. در مورد رول نویسی هم همینطوره. برای همینه که سعی می کنم نظر قاطع ندم که مثلا فلان چیز باید فلان جور باشه. می گم معمولا باید فلان جور باشه مگه این که شرایط فرق کنه.
شکلک های زیاد و پشت سر هم معمولا خوب نیست...مگه این که هدفمند باشه و اون شکلک ها در اون قسمت مفید باشن. اون قسمت رو نشه به شکل دیگه ای نوشت یا اگه بشه هم به این خوبی در نیاد.
در نگاه اول به پست شما، کلی شکلک می بینیم. ولی راستش در همون نگاه اول هم مشخصه که این شکلک ها بیخودی اونجا نیستن و همینجوری برای پر کردن فضای پست یا علاقه نویسنده به شکلک زده نشدن. مسئولیتی دارن!


نقل قول:
پانزده دقیقه گذشته بود و لردسیاه همچنان سعی در ایجاد هیجان برای گفتن حرف‌ش داشت :
من این سوژه رو در چند پست قبل از پست شما عوض کردم چون جریان مارزبانی دیگه تموم شده بود. کسی ایده ای براش نداشت. ولی وقتی عوضش کردم فکر کردم قضیه سریع بر می گرده به مرگخواری که قراره تنهایی با نجینی تو خانه گانت ها زندگی کنه. یعنی جلو می ره. ولی شما(و قبلیا) اینجوری ادامه دادین که فعلا این مرگخوار در مرحله انتخابه. حتی شما نصف پستت رو اختصاص دادی به جمله ای که لرد می خواد بگه!
این عالیه...سوژه پیدا کردن از داخل سوژه ها...استفاده از هر موقعیتی. مخصوصا موقعیت هایی که دیدن و پیدا کردنشون به چشمای تیزبینی احتیاج داره.


نقل قول:
- از این به بعد..
-

- از این به بعد..
-

- از این به بعد..
-

- از این به بعد..
-

- از این به بعد..
-

-
-
شکلک هات عالی بودن. اونقدر حساب شده...اونقدر درست...
هم برای لرد و هم برای مرگخوارا. حالت لرد که کم کم عوض می شه و یه شکل خل و چل پیدا می کنه...اون شکلک متفاوت بین بقیه شکلک ها. خیلی قوی و خیلی دارای شخصیت بودن! طوری که آدم سریع و با یک نگاه رد نمی شه. وقت می ذاره و بررسی می کنه.
نتیجه(دیالوگ لرد) هم ساده ولی خیلی خوب و به جا و محکم بود:
نقل قول:
- یاران ما، ما خسته شدیم!



نقل قول:
- می‌تونی از این به بعد وظیفه‌ی خطیر نگهداری از فرزند اصیل و دلبند ما، و محافظت از خانه‌ی گانت‌ها رو به عهده بگیری.

انتخاب، کار خیلی خوبی بود. حتی اگه قطعی نباشه. بعد از یه مدت حرف زدن و کش دادن ماجرا(که اونم خب بود) وقتش بود که یه اشاره ای هم به سوژه اصلی بشه. این کار باعث می شه سوژه این طرف و اون طرف بره، دور خودش بچرخه، به عقب برگرده، ولی منحرف نشه. برای این که گاه و بی گاه بهش اشاره و یادآوری می شه.


نقل قول:
-موقعی که فرم مرگخوارِ ما شدن رو پر میکردی، گفتی که:

تصویر کوچک شده
کار خوبی کردی که اصل جمله رو آوردی اینجا. کار کمتر خوب، این می شد که لینک می دادی...و کار بدتر این بود که فقط توضیح می دادی و دقیق نمی گفتی چی گفته.


نقل قول:
- پرنسس ما کنجکاو و کمی ناراحت گرسنه هست و میخواد بدونه چرا در معرفیِ قبلی خودت به جای نارسیسا گفتی مارسیسا و کلمه‌ی مار رو به کار بردی؟ آیا از ابتدا برای تصاحب خونه‌ی ما نقشه کشیده بودی؟! آیا این حقیقت داره که چند جا با تظاهر به مارزبانی خودت رو نواده‌ی سالازار معرفی کردی تا بتونی به اهداف شوم‌ت برسی؟ آیا حقیقت داره که به پرتقال و توت‌فرنگی علاقه داری؟!
سوژه رو به مسیرش برگردوندی. یه نفر رو برای ادامه سوژه انتخاب کردی و به ادامه دهنده فرصت خوبی برای تصمیم گرفتن دادی. هر کاری بخواد می تونه بکنه. جواب قانع کننده داشته باشه یا نه. قبول بشه یا نه. نجینی رو راضی کنه یا نه.


شخصیت هات خیلی قوی و محکم هستن...حتی وقتی نقش زیادی ندارن. درباره خود نجینی احتمالا لازم نیست تکرار کنم که شخصیت فوق العاده ای شده. نوشتن با یه شخصیت مار کار ساده ای نیست. خیلی خوب از عهده اش بر اومدی. نجینی شخصیت خاص و محکم و قوی خودش رو داره.

حالت ها رو خیلی خوب نشون می دی؛ و این در حالیه که پستت توضیح زیادی نداره. چون دیالوگ ها و شکلک ها کاملا برای نشون دادن حالت ها کافی هستن. توضیح لازم نداشتن.


کاملا تو فضای رول نویسی هستی. لازم نیست برگردی. همونجا که هستی بمون. همون جا خوبه.


وقت خواب بعد از ظهرته...بخز تو سبدت دیگه.




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۵:۲۰ دوشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

نجینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۸ دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۵:۴۴:۵۲ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
اسلیترین
پیام: 264
آفلاین
پاپای عزیزم! جانسان!

بعد از چند روز استراحتِ بعد از ایام امتحانات، وارد خانه‌ی ریدل شدم و برای سوژه‌ی خانه‌ی گانت‌ها این رول رو نوشتم که می‌خواستم نظر و نقدتون رو درموردش بدونم، تا کمی به فضای رول‌نویسی سایت برگردم.

پ.ن: امشب شام می‌بریدم رستوران؟


"...And you, my friend, must stay close"


for you
"ما از رگِ دُم بهت نزديکتريم."


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۶:۱۱ جمعه ۱۵ تیر ۱۳۹۷

ریونکلاو، وزارت سحر و جادو، مرگخواران

لاديسلاو زاموژسلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۵ دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳
آخرین ورود:
امروز ۰:۰۹:۳۸
از یترومایسین
گروه:
کاربران عضو
ناظر انجمن
ریونکلاو
ایفای نقش
مترجم
مرگخوار
پیام: 552
آفلاین
سلام

یک جورانی، یک جوری گشت.



نقد پست یه جورایی ارسال شد!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۷/۴/۱۶ ۲۲:۲۵:۵۶

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۴:۲۸ چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
سلام ئلا! پشتکار شما رو تحسین می کنیم ئلا!


بررسی پست شماره 136 گلخانه تاریک، دروئلا روزیه:


نقل قول:
و.‌.. هیچ نتیجه‌ای حاصل نشد! معلوم نبود دروئلا چه بلایی سر قطره‌ی بیچاره آورده بود. مطمئن بود قطره رو چکونده تو گلدون. پس احتمالا مشکل از گل بود.
اینجا شما باید یه انتخاب انجام می دادین.
سوژه اینه که این قطره رو باید بریزن پای این گلدون و بالاخره تو پست قبلی از پست شما این کار رو انجام می دن. این شما هستین که باید تصمیم بگیرین که قطره اثر کنه یا نه...سوژه تموم بشه یا به مسیر دیگه ای بره یا برگرده سر جای اولش.
تو همچین موقعیتی باید به آینده فکر کنین. که کدوم مسیر برای سوژه بهتره.
یه ذره هم تجربه لازمه که بتونین تشخیص بدین.
اگه قطره تاثیر بذاره سوژه تموم می شه. اونجاست که باید فکر کنیم که سوژه باید واقعا و بطور کلی تموم بشه یا راهی وجود داره که از مسیر دیگه ای ادامه پیدا کنه. فرض کنیم قطره تاثیر درستی داشت و گیاه خوب شد. اینجا می تونیم مشکل جدیدی ایجاد کنیم. اینجوری که برای گیاه هویت تعیین کنیم. که این گیاه چیه اصلا؟
گیاهه می تونه یه گیاه اشک ریز باشه...بعد از خوب شدن اونقدر گریه کنه که کل خانه ریدل ها رو سیل ببره.
می تونه گیاه گوشتخوار باشه. به محض خوب شدن یکی از مرگخوارا رو قورت بده و بقیه درگیر این بشن که چطوری مرگخواره رو نجات بدن.

این که تاثیر نکنه هم باعث می شه برگرده سر جای اولش...که در این حالت بهتره خودمون مسیر و راه حل جدیدی براش پیدا کنیم.

اگه انتخاب شما این بود که سوژه برگرده، باید به این موضوع دقت می کردیم که مسیری که در ادامه دادین برای زنده موندن سوژه کافیه یا نه. ولی انتخاب شما دقیقا این نبود...


نقل قول:
مرگخوارا که از دروئلا ناامید شده بودن، هرکدوم یه گوشه از گلخونه نشستن و زانوی غم بغل گرفتن. خوشبختانه گلخونه گوشه‌ی کافی برای همه‌ی مرگخوارا داشت.
جمله آخر خیلی قشنگ بود. قشنگیشو از سادگیش گرفته.


نقل قول:
لینی چشش به یه موجود آبی افتاد که لبه‌ی گلدون نشسته بود. ذوق زده از اینکه شاید یه پیکسی باشه فرود اومد و نزدیکش رفت.
-سلام. ببخشید شمام پیکسی هستید؟ ... صب کن ببینم! قطره اشک ارباب!
خب شما یه حالت چهارمی برای این سوژه پیدا کردی...اونم مکث سوژه اس! یعنی سوژه رو یه جوری کش بدیم. که تا وقتی که سوژه جا داشته باشه و ما براش ایده پیدا کنیم کار خوبی هم هست.
ایده ای که شما پیدا کردی عالیه! مخصوصا چون اشک لرد، تو چند پست قبل هم داشت لجبازی می کرد و تعجبی نداره که اینجا هم بخواد شخصیت داشته باشه و نقشی بازی کنه.
شما سوژه یاب خیلی خوبی هستی.


نقل قول:
با جیغ لینی، مرگخوارا فورا به سمت گلدون هجوم بردن. مشکل نه از گل بود، نه از نقاشی دروئلا. مشکل قطره‌ی لجبازی بود که حاضر نشده بود جذب خاک گلدون بشه.
عالیه...الان می تونن با قطره اشک درگیر بشن. حتی اگه یک پست ادامه پیدا کنه هم ارزشش رو داره که سوژه رو نگه داری.


پست شما طولانی نبود. این خوبه.
سوژه رو عالی پیش بردی. اینم خیلی خوبه.
شخصیت هات خیلی خوب بودن. دروئلا و لینی!


ایرادی وجود نداشت؟
چرا...به نظر من قسمت اول(قسمت نقاشی کشیدن دروئلا ) کمی خام بود. سوژه شخصیت عالیه...ولی بهتر بود کمی خلاصه تر نوشته می شد. کوتاه تر بودن می تونست قوی ترش کنه. تو موقعیت های مختلف بصورت غافلگیر کننده می شه از این سوژه استفاده کرد.
دیالوگ ساده دروئلا(خطاب به نارسیسا) خوب بود.
می تونستی اونجا مسیر رو منحرف کنی. دروئلا حواسش پرت می شد که کتاب رو کلا برای چی داشت مطالعه می کرد و شروع می کرد به تست زدن!


شکلک ها کافی و درست بودن.


کنکو...نه...تموم شد ئلا!

آواتارت آواتار آریاناست ها... مطلعی؟


..........................

سلام الکتو!


نقل قول:
این دیگه سینوس نیس فنریرِ و حق نداره حق کپی رایت ازمون بگیره!
چرا دیگه...حقوق معنوی اون شناسه رو منتقل کرد به این یکی!


نقل قول:
ارباب اگ زحمتی نیس لطف بفرمایین قدم به روی تخم چشم ما بذارین!
وقتی "بذارین" رو درست می نویسی دیگه زحمتی نمی شه.


بررسی پست شماره 751 شکنجه گاه، آلکتو کرو:


کوتاه نوشتی. آفرین. ما پست کوتاه دوست داریم.


نقل قول:
بلاتریکس مشغول دید زدن معرفی شخصیت پاتریشیا بود.
همیشه گفتم شروع پست از این نظر مهمه که معمولا خواننده تصمیم می گیره که به خوندن پستتون ادامه بده یا نه. اینجاست که بهتره یه جوری اعتمادش رو جلب کنین. یا با استفاده از سوژه...یا مهارت خودتون. شروع شما هم به نظر من جالب و خلاقانه بود. برای جلب اعتماد کافی بود. یکی از این لحاظ که خواننده رو با استفاده از عبارت"معرفی شخصیت" غافلگیر می کنه، و دوم این که این کار بلاتریکس با توجه به سوژه به شکل مضحکی منطقی به نظر می رسه.


نقل قول:
از آن طرف آلکتو که منتظر تایید شدن فرم درخواست مرگخواری اش بود، بیرون از حبابی بود که مرگخواران و لرد سیاه در آن قرار داشتند .
این قسمتش هم خیلی خوب بود. آلکتو به شکل بامزه ای سعی کرده جزئی از سوژه باشه ولی به خودش اجازه نداده خودش رو مرگخوار حساب کنه. همین دوست داشتنیش کرده.


نقل قول:
- بلا یه لحظه بیا اینجا یه نگاه به اون معرفی شخصیت بندازیم. احساس کردیم اون جا اسم خودمون رو دیدیم.
آلکتو همینجوری حرف می زنه؟ بصورت جمع؟ اولش فکر کردم دیالوگ مال لرده!
می تونه اینجوری حرف بزنه. شاید لازمه کمی بیشتر جا بیفته و مواظب باش تو سوژه ها با شخص دیگه ای اشتباه گرفته نشه.


نقل قول:
- فکرشم نکن آلکتو! تو هنوز مرگخوار نشدی که! همونجا تو سرما بمون تا بیام تاییدت کنم!
دیالوگ بلاتریکس عالی بود. شکلکش هم همینطور. دیالوگ و شکلک بعدیش هم همینطور:
نقل قول:
- خب بیا نگاه کن! ولی هنوز هیچی تغییر نکرده تو هم نمی تونی بیای تو حباب!



نقل قول:
آلکتو از بیرون حباب نگاهی به معرفی شخصیت پاتریشیا انداخت و لبخند پیروزمندانه اش ماسید.
- این دیگه چیه؟ کارو؟ آخه کارو؟ کدوم مترجم قسی القلب این کارو با فامیل پر معنای ما کرده؟ ما کرو هستیم با "واو" نه "الف"! ای یوآن به زمین گرم بخوری!
جنابعالی این جا خواننده رو می فرستی که بره معرفی شخصیت پاتریشیا رو بخونه. به نظر من بهتر بود لینکش رو هم می دادی.
در حالت عادی خواننده این کار رو نمی کنه...ولی تو این پست احتمال زیادی داره که انجام بده. دلیلش همون اعتمادیه که قبلا جلب کردی! منم الان رفتم معرفی شخصیته رو خوندم. به خاطر نقد نبود. همینجوری هم اگه این پست رو می خوندم می رفتم. چون نویسنده این حس رو منتقل کرده که حرف بی خودی و بی مزه نمی زنه و وقت خواننده رو هم تلف نمی کنه.
توجهت به معرفی شخصیت یه عضو دیگه و استفاده ازش در سوژه حرکت جالبی بود.


نقل قول:
ای یوآن به زمین گرم بخوری!
نظر منم همینه. گفتم تکرارش کنم شاید مستجاب شد!


نقل قول:
- خبه خبه! بسه حالا از حباب فاصله بگیر تا من یه نگاهی دیگه به معرفی شخصیت پاتریشیا بندازم، ببینم چی کار می شه کرد.
کار شما با سوژه تموم شده و برش گردوندی به حالت اول. این کار مفیدی بود.


سوژه رو خیلی خوب پیش بردی. خودت یه سوژه وارد داستان کردی. ازش استفاده کردی و بدون آسیب رسوندن به سوژه اصلی یا جلو بردنش، داستان رو به حالت اول برگردوندی.

شخصیت هات خیلی خوب بودن. الکتو خوب بود. بلا خوب بود. قوی...محکم...پررنگ!
شکلک هات خوب و درست بودن.


خوب بودی کلا! از رنگ نیمه راست موهات تا قسمت یک سوم بالایی دم اسبی سمت راست خوشمون اومد.


...................

آقای زاموژسلی و دینگش هم امشب! فعلا زورمون به این دو تا رسید.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.